با توجه به اهمیت موضوع جهانیاندیشی و اندیشیدن راهکارهایی برای گسترش این مفهوم ارزشمند گفتوگویی را با سهیل کریمی مستندساز انقلاب اسلامی انجام دادهایم، وی در چند سال اخیر سفرهای زیادی به سوریه، عراق، نیجریه و بسیاری از کشورهای دیگر داشته است تا مستندهایی درباره نفوذ تفکر انقلاب اسلامی در این کشورها بسازد، وی طی این سفرها تجربه اسارت در دست آمریکاییها در عراق را نیز دارد. مشروح گفتوگوی ما با سهیل کریمی را در ادامه میخوانید.
*آقای کریمی چه پیشینهای باعث شده است تا ایران در میان ایدئولوژیهای جهان، حرفی برای گفتن داشته باشد؟
-ایرانیان با دارا بودن فرهنگ و تمدنی 2500 ساله از قدیمالایام سرمدار فرهنگ و تمدن نوین در میان سایر کشورها بودهاند، با اسلام آوردن ایرانیان فرهنگ ایرانی و اسلامی در هم آمیخت و از آن روزها این دو فرهنگ به نوعی مکمل یکدیگر شدند، بعد از 1400 سال از اسلام آوردن ایرانیان، جمهوری اسلامی اولین حکومت دینیای بود که به شکل کاملاً اسلامی بنیانگذاری شد، این نشاندهنده این است که ما در زمینه علوم اسلامی و اندیشه سیاسی حرفی برای گفتن داشتهایم و ما مدعی هستیم که انقلاب ما فرهنگی بوده است، بعد از انقلاب این تغییر شکل و هژمونی که در میان کشورهای دنیا دیدیم و نظم نوینی که برای جهان تدارک دیده بودند، به هم خورد و الان بعد از 35 سال میبینیم که تمام دنیا روی انقلاب ایران متمرکز شدهاند و برخی از آنها میخواهند با این انقلاب مقابله کنند.
از پتانسیلهای نهفته در انقلاب استفاده نشده است
*در طول سالهای پس از انقلاب، واکنش طرف مقابل به جهانیاندیشی تفکر انقلاب اسلامی چه بود؟
-دشمنان در این سالها راههای گوناگونی را برای مقابله با گفتمان انقلاب امتحان کردهاند، از ایجاد رهبران فرقههای دروغین و طراحی کاریکاتورهای موهن گرفته تا انتخاب رهبران مذهبی برای گروهکهای مذهبی و تروریستی خاص مانند ملا عمر و بن لادن، ابوبکر البغدادی که به قول خودشان میخواهند رهبرانی کاریزماتیک در مقابل امام خمینی(ره) به دنیا معرفی کردند تا جلوی این موج عظیم را بگیرند.
آنها در دیگر اقداماتشان برای از بین بردن معنای والای شهادتطلبی سعی کردهاند، نوع نگاه به انقلاب و مبانی اسلامی مانند جهاد و شهادت را با مدلهای کاریکاتوری و مغرضانهای که میسازند، هدف قرار دهند، این گونه برخورد کردن غربیها با انقلاب نشان میدهد که ما حرفهای زیادی برای گفتن داریم و جایگاه والایی پیدا کردهایم که دیگر کشورها درباره ما این گونه عکسالعمل نشان میدهند. در این 35 سال درست است که کارهای زیادی را انجام دادهایم، اما خیلی که از پتانسیلهای نهفته در انقلاب استفاده نشده، از مردمی که انقلاب کردند و رهبرانی که آنها را هدایت کردند انتظارات بیشتری میرفت.
بهترین وسیله برای انتقال جهانیاندیشی ابزار هنر و رسانه است
*برای صدور گفتمان انقلاب اسلامی و جهانیسازی چه ابزارهایی نیاز داریم؟
-بهترین وسیله برای انتقال گفتمان و جهانیاندیشی، ابزار هنر و رسانه است. هم اکنون در همه دنیا با استفاده از شیوههای هنری با استفاده از ابزار قدرتمند رسانه سعی میکنند، اندیشههای مورد نظر خود را به مردم ملل دیگر بقبولانند، هم اکنون اوضاع جهان به صورتی است که ابرقدرتهای زورگو نمیتوانند مدت زمان زیادی را در دیگر کشورها بمانند و آنجا را به اشغال خود در بیاورند، ولی از طریق فرهنگی اقداماتی را انجام میدهند تا با حفظ نفوذشان خواستههای خود را در دیگر کشورها پیش ببرند.
ما نیز باید با بهرهگیری از امکانات فرهنگی میتوانیم گفتمانمان را صادر کنیم، کما اینکه از ابتدای انقلاب هم اینگونه عمل کردهایم و اهداف مورد نظرمان را به دیگر کشورها هدایت کنیم، الان در برخی کشورهای آفریقایی پدر و مادری نام فرزندانشان را علی خامنهای، چمران، حسین بهشتی و مرتضی مطهری میگذارند، من این اسمها را وقتی برای ضبط کارهای مستند رفتم، شنیدهام.
نیجریه بالای 9 میلیون نفر شیعه دارد/ پیشمرگهای انقلاب اسلامی در قاره الماس
*جمهوری اسلامی چگونه ارزشها و اندیشههایش را به دیگر نقاط صادر کرده است؟
-ما هیچ گاه با قدرت نیروی نظامی، کنیا و نیجریه و سایر کشورهای دوستدار انقلاب را تصاحب نکردهایم، مثلاً اگر در کشور نیجریه 20سال پیش 2000 نفر شیعه داشته است، اما الان بالای 9 میلیون نفر شیعه دارد و همه آنها هم خودشان را مقلد امام خمینی(ره) و رهبری و خودشان را پیشمرگ انقلاب اسلامی میدانند، این با حکومت نظامی به این شکل درنیامده است. اینها با همان فرستادن پیامهای فرهنگی ایجاد شده که از طرف رهبری و با عملیاتهای مختلف عقیدتی و فرهنگی فرستاده شده است.
ما میتوانیم از نیروی قدرتمند هنری در ژانرهای مختلف استفاده کنیم. نه اینکه برخی بخواهند هر آنچه خود میخواهند را با عناوینی مثل هنر برای هنر را به ما عرضه کنند، بلکه آن چیزی که مطابق با دستاوردهای هنری اسلامی و بومی خودمان است را بایستی استفاده کنیم.
بیانات امام خمینی(ره) و نیز مقام معظم رهبری در زمینه هنر میتوانند به عنوان منشوری ارزشمند نشان راه باشند تا بر این اساس برنامهریزی فرهنگی کنیم، زبان هنر عامیترین و فراگیرترین زبان در دنیا است، وقتی یک اثر هنری خلق میشود حال مهم نیست که به چه زبانی باشد، مردم در سراسر جهان و در هر کشوری میتوانند منظور از آن را درک کنند.
*گروههای مردمنهاد چگونه میتوانند برای نهادینه کردن جهانیاندیشی در افکار و صدور گفتمان کمک کنند؟
-با توجه به اینکه هر دولتی که روی کار آمد، نگاه خاصی به این مقوله داشت، این گروهها موفق نبودهاند، بعضاً دیده شده گروههای سیاسی در این مجموعهها دنبال یارگیری بودهاند، آن هم با این توجیه که مردم از جمع خودشان این را میخواستهاند. اما هستند، افرادی که با این نیتها به این مجموعهها نمیروند و کسی هم نتوانسته اعضای این گروهها را زیر بیرق خود بگیرد.
در وهلههای مختلف هر کجا که مردم به میدان آمدهاند، کارها به بهترین نحو ممکن انجام شده است، اما جایی که قرار بوده با وعده وعیدها و مبالغ پول و فلان دستور از فلان نهاد باشد، این کارها به نتیجه نرسیدهاند، همان طور که بارها شاهد بودهایم که نتوانستهاند مردم را اجبار کنند که به راهپیمایی یا یک تجمع بیایند، اما مردم با دل خود به راهپیمایی 22 بهمن و روز قدس آمدهاند.
*یعنی معتقدید که گروههای مردمنهاد اگر زیر چتر گروههای سیاسی حاکم نروند، میتوانند موفقتر عمل کنند؟
-بله! اما باید از امکاناتی استفاده شود تا مجموعههای مردمنهاد از جیبشان خرج نکنند و با بودجههایی که در این باره در نظر گرفته میشود، برای تعامل با دنیا جلو بیایند، نوع مراوداتی که انجام میشود و تبادل افکاری که در این مجموعهها ایجاد میشود و شناختی که از ارتباطات مردمی به دست میآید، خیلی مهم است.
من خود به عنوان مستندساز وقتی به دیگر کشورها میرفتم، افرادی را میدیدم که فقط زمزمهای از انقلاب را شنیدهاند، ولی چیزی عینی از آن ندیدهاند و ما وقتی به عنوان افرادی از این نظام و انقلاب به دیگر کشورها میرویم و آنها میخواهند با ما ارتباط برقرار کنند، نشاندهنده این است که آنها دنبال ایجاد این تعامل هستند تا این نزدیکی و قرابت عینیتر شود، منتها این نیاز به حمایت دارد که دولتها، سازمانها، ارگانها و نهادها با هم همکاری داشته باشند، مردم به صورت خودجوش عمل کنند و با نگاههای سلیقهای و قشری پا به این عرصه نگذارند و با دغدغه شخصی و نگاهی که دارند به این عرصه قدم بگذارند.
واکنش یک صندوقدار روس در برخورد با مستندساز ایرانی
*میتوانید از تجربهها و مراوداتی که در سفرهایتان با مردم سایر دنیا داشتهاید، خاطراتی بازگو بفرمایید؟
-من در روسیه بودم، بعد از چند روز کار با دوستانی که در این سفر بودیم، برای خرید از فروشگاهی رفتیم، روسها نیز مانند اروپاییها نگاهی نژادپرستانه دارند و آدمهایی مانند ما که ایرانی و شرقی هستیم را کلهسیاه صدا میزنند و با نگاهی تحقیرآمیز به آنها می نگرند و به عربها و قفقازیها و آسیاییها نیز همین گونه نگاه میکنند.
من آن روز وقتی خریدم تمام شد، مبلغی را به صندوقدار دادم که او وقتی خواست باقیمانده را برگرداند، آن را برایم پرت کرد. آن دوست روسی و مترجم ما وقتی این صحنه را دید برآشفت و به صندوقدار معترض شد که چرا چنین رفتاری کرده است و به او گفت: تو میدانی که اینها ایرانی هستند؟
باورتان نمیشود تا مترجم این را گفت: صندوقدار از جایش پرید و دستش را دراز کرد تا برای دلجویی با ما دست دهد و تعظیم کرد و با عذر خواهی میگفت من فکر میکردم شما اهل ترکیه هستید. این خیلی برای من جالب بود که در برخوردهای دیگری هم که با مردم دیگر کشورها داشتم، وقتی میفهمیدند که ما ایرانی هستیم، خیلی از روحیه مقاومت و ایستادگی ما در برابر زیادهخواهیهای غرب و به خصوص آمریکا تمجید میکردند.
با این روال نیازی نیست کار خاصی بکنیم تا اندیشههای انقلابیمان صادر شود ما اگر براساس آرمانها و برنامهریزیهایمان حرکت کنیم، انقلاب درست صادر میشود و نیاری نیست که ردیف بودجه تعریف کنیم و بخشنامه صادر کرده و رایزنیهای فرهنگی انجام دهیم.
نمونه دیگر اینکه من وقتی برای انجام کار مستندی درباره مذاکرات هستهای به سوئیس رفته بودم، چند دوست در این کشور داشتم که برای استقبال به فرودگاه آمدند و ما را برای شام به شهر ژنو بردند، جالب بود که نگرانی عجیبی در چشم این دو جوان موج میزد و وقتی علت آن را جویا شدم، آنها گفتند که ما شدیداً میترسیم در این مذاکرات موضعتان انفعالی باشد، زیرا آبروی ما بسته به نوع چانهزنی تیم مذاکره کننده ایرانی در این دیدارهاست، آنها با توجه به اینکه هر دو تازه هم مسلمان شده بودند، میگفتند اگر شما کوتاه بیایید، دیگر آبرویی برای ما نزد جامعه سوئیسی باقی نمیماند، همه رفتار و کردار ما گویی آیینهای تمامنما برای آنها شده است و منتظرند که ما چه میکنیم تا آن را به عنوان الگو انجام دهند.
*آیا در بیانات و اقدامات مسئولان فعلی جمهوری اسلامی توجه به جهانیاندیشی را میبینید یا خیر؟
-من در صحبتهای مسئولان مخصوصاً در اظهارنظراتشان در مجامع بینالمللی این موضوع را نمیبینم. ممکن است ما که خبرنگار هستیم، شاید این را خیلی زود متوجه شویم که چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ میگوید و آیا حرفهایشان برای کاربرد خارجی و یا داخلی هستند؟
من جز در بیانات حضرت آقا که در صحبتهای بینالمللیشان به این مهم اشاره میکنند، در سخنان دیگر مسئولان چنین امری را ندیدهام. دیگر مسئولان دغدغهای ندارند تا حرفهای فراکشوری و فرامنطقهای بزنند که با اهداف انقلاب همسو باشد.
*پس با این تفاسیر شما زیاد امیدی به حمایت مسئولان در راهی که میروید را ندارید؟!
-من نمیخواهم بگویم ما نیاز به حمایت مسئولان نداریم، اگر مدیران بگذارند نیروهای فرهنگی راه خودشان را بروند و به اصطلاح چوب لای چرخشان نگذارند، کارها به بهترین شکل پیش میرود. با توجه به اینکه 35 سال از عمر انقلاب میگذرد و اگر ما میبینیم که گفتمان انقلاب اسلامی به برخی نقاط جهان صادر شده است، به این دلیل است که نیروهایی مخلص با دلشان به میدان آمدهاند و کار فرهنگی انجام دادهاند، کسی دنبال این نبوده که جیب خود را پرکرده و مقام و منزلتی برای خود ایجاد کند.
متأسفانه در ایران با عوض شدن هر رئیس جمهور نقشه راه، عملکردها و بخشنامهها عوض میشود و فرد بعدی راه خود را میرود. مدیر که عوض میشود همه چیز از صفر آغاز میشود، اما نیروهای فرهنگی بدون توجه به این نکات و دغدغهها کار خود را انجام میدهند و موضعشان را بر اساس نگاه آنها عوض نمیکنند و براساس رهنمودهای امام و رهبری پیش میروند، طبیعتاً اگر در این مسیرها جلو میرویم، به خاطر زحمات و خونهایی است که در این راه ریخته شده و نیتهایی که در این راه کار کردهاند.
اولین مبانی که افراد جذب شده داعش با آن آشنا میشوند، آداب و قوانین وهابیت است
*به نظر میرسد داعش توانسته با تبلیغات، دوستداران اسلام را در سراسر دنیا فریب دهد. با توجه به حضورتان در کشورهای مختلف و دیدن جذب شدن تازه مسلمانان به داعش، به نظر شما داعش چگونه توانسته در جذب موفق باشد؟
-داعش و سایر گروههای تکفیری به واسطه جهل مردمی که با آنها سروکار دارند، هر روز قویتر میشوند و میتوانند با جذب نیروهای سادهلوح و فریب خورده به اقدامات وحشیانهشان ادامه دهند، افرادی که میخواهند جذب این فرقه شوند، اولین مبانی که با آن آشنا میشوند، آداب و قوانین وهابیت است و دشمن به دنبال این است که این جهل را گسترش بدهد و در تمام دنیا آن را مستقر کند.
اسلام خود جذابیت دارد. جهاد در راه خدا و رسیدن به آرمان متعالی و بهشتی که خدا وعده داده است، همه اینها جذابیت دارد و آدمهای ماجراجو هم دنبال این هستند که کارهای هیجانی و جدید را انجام دهند و کسانی که جذب این گروهها میشوند، سریعاً مورد حمایتهای شدید قرار میگیرند.
داعش، اسرائیل را دشمن نمیداند
*در سفرهای خود که برای مستندسازی داشتهاید، از کسانی که جذب تفکر داعش شدهاند، خاطره ویژهای دارید؟
-من در یکی از سفرهایم با جوانی اردنی آشنا شدم، در یک سفر وقتی ایشان دید من نماز میخوانم، خیلی تعجب کرد که شما مگر ایرانی و مجوس نیستی، چرا نماز میخوانی؟ من جواب دادم که ما ایرانیها چندین و چند قرن است که مسلمانیم و نماز میخوانیم.
متأسفانه اینها با استفاده از جهل مردم کاملاً شیعیان به خصوص ایرانیها را در نظر دیگران کافر جلوه میدهند تا جایی که این افراد دیگر اسرائیلیهای غاصب را دشمن خود نمیدانند و میخواهند ایرانیها را به عنوان کافر از میان بردارند.