رشته و مدرک تحصیلی تان چیست؟
از نوجوانی دوست داشتم دیپلمات شوم برای همین سراغ علوم سیاسی رفته و فوق لیسانس گرفتم، اما دست روزگار خبرنگارم کرد. از انتخاب خودم پشیمان نیستم، چون در عمل متوجه شدم برای من شغل خبرنگاری جذاب تر است.
چه سالی به آمریکا اعزام شدید و اندکی هم درباره رسانه های آمریکایی بگویید؟
13 خرداد 1389 به نیویورک اعزام شدم. در آمریکا، رسانه ها افکار عمومی را می سازند و آن را به سمتی هدایت می کنند که از پیش برنامه ریزی کرده اند. رسانه های آمریکایی تمام اخبار به خصوص خبرهای سیاسی و امنیتی را خود مدیریت می کنند. در این میان، صدای رسانه های مستقل که معمولا پخش اینترنتی دارند هم به جایی نمی رسد و کمرنگ است.
رویکرد رسانه های آمریکایی به اخبار خاورمیانه با حجم بالایی یعنی تقریبا 80 درصد به سیاه نمایی محض مربوط می شود. این رسانه ها به بینندگان خود القا می کنند خاورمیانه مترادف است با جنگ، ترور و ناامنی. اسلام هراسی رسانه ها به جایی رسیده که حتی بخشی از مسلمانان مقیم این کشور هم از هم کیشان خود وحشت دارند.
چهره واقعی هالیوود را چگونه یافتید؟
هالیوود در حقیقت ابزار منحصر به فرد آمریکا در قدرت نرم و جنگ نرم این کشور علیه دیگر کشورهاست. هالیوود با ساخت انواع فیلم ها به خصوص با ساخت فیلم های سیاسی نشان داده کاملا تحت نفوذ شبکه صهیونیستی آمریکاست. کارخانه فیلمسازی آمریکا با تولید فیلم های جهت دار، به شکل غیرمستقیم افکارعمومی را هدایت می کند. یک دانشجوی آمریکایی رشته اقتصاد به من گفت تنها اطلاعاتی که درباره ایران دارم در کتاب دوره دبیرستانم بود و آن هم درباره حادثه گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران. همچنین هالیوود با ساخت فیلم های جهت داری همچون 300 کاملا یک جانبه و در قالب یک جنگ نرم علیه اسلام و ایران قدم برمی دارد.
آیا با وجود یک رئیس جمهور سیاهپوست، باز رفتارهای تبعیض آمیز مشاهده می شود؟
در آمریکا به وضوح می توان رفتار دوگانه و تبعیض آمیز پلیس و شهروندان سفیدپوست را با رنگین پوستان و سیاهپوستان مشاهده کرد به خصوص وقتی مسلمان هم باشند. در جرایم مختلف معمولا دین متهمان اعلام نمی شود، اما اگر یک متهم گرایش به دین اسلام داشته باشد، روی مسلمان بودن او مانور می دهند. امروزه سیاهپوستان همچنان جزو طبقه فرودست جامعه به شمار می روند و همان نگاه نژادپرستانه سابق حاکم است. بسیار دیده شده دادگاه ها و هیات های منصفه شهروندان سفیدپوست و حتی پلیس هایی که رنگین پوستان را به قتل می رسانند، تبرئه کرده است. یکبار جلوی چشمان من و دیگر رهگذران، پلیس یقه یک سیاه پوست سیگارفروش را بیخود و بی جهت گرفت و فشار می داد. هرچه مرد سیاه التماس کرد که دارد خفه می شود، پلیس اعتنا نکرد و بالاخره نعش بی جان مرد سیاه در مقابل چشم مردم روی زمین افتاد. چند دقیقه بعد همه چیز به حالت اول برگشت، جنازه را منتقل کردند و رهگذران انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است.
چرا جنبش وال استریت ناتمام ماند؟
بزرگ ترین ضعف جنبش وال استریت ، نداشتن یک مدیریت واحد و منسجم بود. این جنبش با وجود این که ابتدا امید می رفت به نتیجه برسد ، به دلیل فقدان مدیر به نتیجه نرسید. از سوی دیگر، نظام سرمایه داری هم با نفوذ در این امر، این جنبش را از اهداف اصلی خود منحرف کرد. با این حال، حس ضد سرمایه داری همچنان وجود دارد و رگه هایی از آن را می توان در قالب انتشار کتب و مجلات و تجمعات کارگری مشاهده کرد.
ماجرای اشتباه بانک های غربی در پرداخت حقوق شما چه بود؟
پول حقوق من در حساب شخص دیگری نرفته بود. به عبارت روشن تر به علت تحریم های وضع شده اقتصادی، جعفر عزیزی، خبرنگار سابق دفتر برلین صدا و سیما از برلین حقوق مرا به حسابم واریز می کرد، اما به علت تشابه اسمی او به سردار عزیز جعفری، فرمانده سپاه باعث شد که فکر کنند خبرنگار رسانه ملی در فهرست تحریم وجود دارد و به همین دلیل جلوی واریز مبلغ حقوق از حساب جعفر به حساب من را گرفتند. اتفاقا برخورد جالبی بود، رسانه های داخلی ما با طنز گفتند غربی ها با این همه سیستم هوشمند حتی خبرنگاری را که بارها روی آنتن دیده شده از فرمانده کل سپاه ایران تشخیص نمی دهند.
جریان دست دادن اوباما و ظریف در سازمان ملل چه بود؟
من همان زمان در سازمان ملل بودم. وقتی دکتر ظریف از سالن اصلی خارج شد، گویا از قبل هماهنگ کرده بودند که به شکل اتفاقی با باراک اوباما مواجه شود. در سال های قبل هم چنین تمهیداتی را اندیشیده بودند که با تدبیر تیم همراه رئیس جمهور وقت، به جایی نرسیدند. امسال هم قرار بود آقای روحانی و اوباما را به شکل اتفاقی روبه روی هم قرار دهند اما هیات همراه، روحانی را از در دیگری خارج کردند و ظریف با اوباما روبه رو شد. خودم از شاهدان شنیدم و آقای ظریف هم تائید کرد که تمام این مواجهه کمتر از یک دقیقه زمان برده است. جان کری، ظریف را به اوباما و هیات همراهش معرفی می کند و اوباما هم می گوید برای توافق هسته ای زحمت زیادی کشیده شده و باید عملی شود.
یک خاطره از آمریکا بگویید.
روزی برای پوشش اخبار توفان سندی که سال 2012 رخ داد و خسارات زیادی هم برجای گذاشت، به مناطق توفان زده رفته بودیم. مردم آن مناطق تجمع کرده و نسبت به سیستم کمک رسانی دولت آمریکا اعتراض داشتند. آنها به دولت آمریکا انتقاد می کردند که چرا بودجه عمومی را برای کشتن انسان ها در عراق و افغانستان هزینه می کند اما برای مردم خودش نه. رسیدگی به آن مردم واقعا ضعیف بود.
سخن آخر؟
متاسفانه یک موج توجه خاص به آمریکا در کشور ما راه افتاده است. می خواهم به همه و به خصوص جوان ها بگویم این درست است که آمریکا یک ابرقدرت است، چرا که برای آن هم زحمت کشیده و هزینه داده، اما آمریکا آنی نیست که در شبکه های ماهواره ای می بینید. آمریکا کشوری است مثل سایر کشورها با نقاط ضعف و قوت فراوان. من در این کشور زندگی کرده ام؛ مدینه فاضله نیست و فرق چندانی با دیگر کشورها ندارد، بلکه گرفتاری های روزمره زندگی در آن خیلی بیشتر از کشورهای دیگر است. این رسانه ها هستند که آمریکا را ورای دیگر تمدن ها نشان می دهند. ایران خودمان یک چیز دیگر است.