رئیسجمهور همواره بر آزادی بیان تکیه میکنند ولی این آزادی عملاًبرای هتاکان به ارزشها، انقلاب، امام(ره)، رهبری، مؤسسات نظام و کسانی که بر خلاف رویکرد و مشی نظام و انقلاب و همسو با دشمن و استکبار عمل میکنند، است. رسانههای منتقد نه تنها از حاشیه امن برخوردار نیستند که همواره با چماق تهمت و افترا و ارعاب و تبعیض روبرو هستند. جناب دکتر روحانی که دیگران را متهم به امیدزدایی میکند و معتقد است باید از واقعیتها سخن گفت، پاسخ دهند که؛ بجز منتقدین برجام، تقریباً همه دوستان خودتان در دولت و یا طیف فتنهگرها هم تأیید میکنند که " آب اقتصادی از برجام گرم نمیشود" و شما اصرار دارید که یک سراب در این زمینه به مردم و جامعه اقتصادی ارائه دهید. البته آمارها و شاخصهای تورم و رکود و بیکاری، به "امید واهی" شما توجهی نمیکند و برخلاف دیدگاه حضرتعالی، نرخ رشد اقتصادی امسال به زیر صفر رسیده است!!
جناب دکتر روحانی؛ با اینکه مجلس و حتی دبیر شورای امنیت ملی کشور، جناب شمخانی هم پس از بررسی برجام، مجموعاً 19 الزام را به آن افزودهاند و اشتراک نظر دارند که چیزی بنام لغو تحریم و خصوصاً آنچنان که رهبری فرمودند، وجود ندارد و مفاهیمی مانند تعلیق و توقیف در برجام آمده، شما در سخنرانی نمایشگاه مطبوعات هم،مجدداً تأکید میکنید که "طبق برجام تحریمها لغو میشوند"!! و خودتان میدانید که چیزی بنام لغو وجود ندارد. سؤال اینست که چرا به مردم واقعیت را نمیگوئید و تصویر ناقص و یا وارونه از برجام رسم میکنید. این افتخاری که شما از آن سخن میگوئید،" شیر بییال و دم و اشکم" است. محتوای برجام نیاز به تحلیل جدید ندارد و شما هم نمیتوانید آنرا " بزک" کنید، چرا که این "تشت" تا چند ماه دیگر از بام میافتد و صدای آنرا همه خواهند شنید. شما چرا قوه قضائیه و نهادهای نظامی و امنیتی و یا برخی رسانهها را اینگونه شلاق میزنید؟ برای اینکه دشمن سوژه مناسبی در بیبیسی پیدا بکند و یا اینکه عصبانیت از نقد حکومت شما و برجام و رفتارهای غیرعادی، واکنش خطرناکتری تولید کرده و شما از نقد رهبری سخن میگوئید؟! بهرحال این سخنان عادی تلقی نمیشوند و منصفانه نیست و از حاشیه امنی که به هتاکان، دشمن، فرصتطلبان و تجدید نظر طلبان دادهاید، نتیجه خوبی حاصل نمیشود.
همانگونه که در ابتدا عنوان کردم، نگاه به رفتارها و مواضع رئیسجمهور را باید در کنار رفتار تیمی و هدفمند در دیگر اجزاء حکومتی و خارج آن تفسیر و تحلیل کرد. در سادهترین برداشت، این هجوم غیرعادی به رسانههای منتقد، از سوی وزیر محترم ارشاد، در مکانیزمی که تعریف کردهاند، تبدیل به نمرات منفی برای دریافت یارانه رسانهای میشود و در یک ژست قانونی، بیتالمال را در اختیار کسانی که اعتقادی به نظام، ارزشها، انقلاب و رهبری و رویکردهای آن ندارند قرار میگیرد. یا اینکه چند روز پس از سخنان رهبری در مورد سپاه و دفاع از انقلاب اسلامی و نهادهای نظام، شاهد تابوشکنی و پردهدری و نادیده گرفتن حرمتهایی هستیم که حداقل نباید از زبان رئیسجمهور محترم شنیده شوند. شعارهای مرگ بر آمریکا و هر نماد آشکار از استکبار ستیزی با رفتارهای قبلی آنها در خلال فتنه و شعار " نه غزه و نه لبنان" روبرو میشوند. متهمان و بازداشتیهای فتنه و نمادهای آن به شکلهای گوناگون مورداصرار قرار میگیرند. در دیدار با مقامات اروپایی، فتنهگرها، ویترین میشوند و سپس جایزه میگیرند، در دستگاههای حکومتی، یک چینش گسترده و هوشمند از عناصر فتنه در تمامی وزارتخانهها انجام و یا در حال انجام است تا بدنه حکومتی در دست عناصر کینهتوز و فتنهگر قرار گیرد و همواره در روندهای سیاسی به عنوان عامل محرک و مقابله کننده در قبال نظام قرار گیرد. به نهادهای نظارتی در کشور یا بیاعتنایی میشود و یا مورد افتراء و ارعاب قرار میگیرند. مثلاً شورای عالی امنیت ملی و یا یک ستاد با اشراف شورا باید بر اجرای برجام نظارت و ارزیابی داشته باشد که مورد تأکید رهبری است ولی برچیدن سانتریفیوژها در فوردو بدون هماهنگی و اطلاع نهادهای نظارتی شروع میشود!
آتشتوپخانه حکومتی در هر مناسبتی به نهادهای نظارتی بر انتخابات شلیک میکنند و زمینهسازی مینمایند تا فرصت کسب کرسیهای مجلس آینده توسط لیبرالها، بیدینها، فتنهگران و تجدیدنظر طلبها از دست نرود و با ارعاب این نهادهای نظارتی، مسیر این رخداد را هموار نمایند.
طیف این مصداقها فقط به سخنرانی رئیسجمهور محترم محدود و محصور نیست بلکه به نظر می رسد برخی دستگاههای حکومتی در یک رفتار هدفمند و خطرناک،جادهای را هموار میکنند که هیچ نسبتی با اسلام، انقلاب، امام(ره) و رهبری و شهدا و ارزشها و منافع ملی ندارد و لذا اینگونه هجوم های غیر عادی را می توان در چارچوب یک پازل و پروژه بزرگتر تحلیل و ارزیابی کرد که نیازمند توجه بیشتری است.
* هادی محمدی