گروه دین مشرق - کیفیت نذر صحیح و پاسخ به یک شبهه دربارۀ تعلق گرفتن نذر را تشریح می کند.
نذر
نذر، آن است كه انسان ضمن عبارت خاصی، ملتزم شود كه كار خيرى را براى خدا به جا آورد، يا كارى را كه انجام ندادن آن بهتر است، براى خدا ترك نمايد. (1)
وجوب وفا
ما می توانیم نذر نکنیم، ولی اگر نذر کردیم باید به نذر خود وفا نموده، طبق آن عمل نماییم. قرآن مجید در سوره «انسان» یکی از ویژگی های خاندان پیامبر (ص) و «ابرار» را «وفای به نذر» معرفی می نماید: «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً» (2) آن ها به نذر خود وفا مى كنند و از روزى كه شر و عذابش گسترده است مى ترسند.
نام خدا
حقیقت نذر، ملتزم شدن به انجام کاری برای «خداوند» است، بر این اساس در نذر باید نام خدا برده شود، البته به کار بردن خصوص کلمه «الله» در هنگام نذر لازم نیست، بلکه هر لفظی که مختص پروردگار باشد، کافی است. (3)
طبق آن چه بیان گردید معلوم شد که نذر، فقط باید برای خدا باشد و نذر برای غیرخداوند باطل است. پس بدیهی است که وقتی فقها می فرمایند: «اگر براى خود امام (ع) چيزى نذر كند» یا می فرمایند: «اگر براى حرم يكى از امامان يا امامزادگان چيزى نذر كند» مقصود آن بزرگواران این نیست که نذر برای امام (ع) یا حرم بوده باشد، بلکه مقصود این است که نذر برای خدا بوده ولی کار خیر «خاصی» بر عهده گرفته شده و آن هم این است که مالی را در راه امام (ع) یا امامزاده یا حرم ایشان، به مصرف برساند.
در این گونه موارد مثلاً چنین نذر می شود: برای خدا است بر عهدۀ من که این فرش را در حرم امام رضا (ع) وقف کنم. چنین نذری، هیچ ایرادی بر آن مترتب نیست؛ زیرا این نذر، برای خدا است و وقف در حرم، بیان مصرف است نه نذر برای غیر خدا.
بر این اساس، ایراد وهابیت که چرا برای غیر خدا نذر می شود، بی اساس خواهد بود.
نکته: نذر به مجرد نیّت منعقد نمی گردد، بلکه باید «صیغه» آن بر زبان جاری شود و در غیر این صورت واجب الوفا نخواهد بود؛ البته لازم نیست صیغه نذر به زبان عربی باشد، بلکه به هر زبانی که باشد، کافی است.
صیغه نذری که مورد اتفاق همه فقهاست، این است که گفته شود: برای خدا بر من است که فلان کار خیر را انجام دهم. بنابراین صِرف نذر در ذهن یا نیّت نذر، نذر شرعی نبوده و واجب الوفا نمی باشد. (4)
پی نوشت ها:
(1)- توضيح المسائل محشى، امام خمينى/2/609.
(2)- انسان/7.
(3)- تحريرالوسيلة/2/116.
(4)- تحریرالوسیلة/2/116.
منبع: حوزه
نذر
نذر، آن است كه انسان ضمن عبارت خاصی، ملتزم شود كه كار خيرى را براى خدا به جا آورد، يا كارى را كه انجام ندادن آن بهتر است، براى خدا ترك نمايد. (1)
وجوب وفا
ما می توانیم نذر نکنیم، ولی اگر نذر کردیم باید به نذر خود وفا نموده، طبق آن عمل نماییم. قرآن مجید در سوره «انسان» یکی از ویژگی های خاندان پیامبر (ص) و «ابرار» را «وفای به نذر» معرفی می نماید: «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً» (2) آن ها به نذر خود وفا مى كنند و از روزى كه شر و عذابش گسترده است مى ترسند.
نام خدا
حقیقت نذر، ملتزم شدن به انجام کاری برای «خداوند» است، بر این اساس در نذر باید نام خدا برده شود، البته به کار بردن خصوص کلمه «الله» در هنگام نذر لازم نیست، بلکه هر لفظی که مختص پروردگار باشد، کافی است. (3)
طبق آن چه بیان گردید معلوم شد که نذر، فقط باید برای خدا باشد و نذر برای غیرخداوند باطل است. پس بدیهی است که وقتی فقها می فرمایند: «اگر براى خود امام (ع) چيزى نذر كند» یا می فرمایند: «اگر براى حرم يكى از امامان يا امامزادگان چيزى نذر كند» مقصود آن بزرگواران این نیست که نذر برای امام (ع) یا حرم بوده باشد، بلکه مقصود این است که نذر برای خدا بوده ولی کار خیر «خاصی» بر عهده گرفته شده و آن هم این است که مالی را در راه امام (ع) یا امامزاده یا حرم ایشان، به مصرف برساند.
در این گونه موارد مثلاً چنین نذر می شود: برای خدا است بر عهدۀ من که این فرش را در حرم امام رضا (ع) وقف کنم. چنین نذری، هیچ ایرادی بر آن مترتب نیست؛ زیرا این نذر، برای خدا است و وقف در حرم، بیان مصرف است نه نذر برای غیر خدا.
بر این اساس، ایراد وهابیت که چرا برای غیر خدا نذر می شود، بی اساس خواهد بود.
نکته: نذر به مجرد نیّت منعقد نمی گردد، بلکه باید «صیغه» آن بر زبان جاری شود و در غیر این صورت واجب الوفا نخواهد بود؛ البته لازم نیست صیغه نذر به زبان عربی باشد، بلکه به هر زبانی که باشد، کافی است.
صیغه نذری که مورد اتفاق همه فقهاست، این است که گفته شود: برای خدا بر من است که فلان کار خیر را انجام دهم. بنابراین صِرف نذر در ذهن یا نیّت نذر، نذر شرعی نبوده و واجب الوفا نمی باشد. (4)
پی نوشت ها:
(1)- توضيح المسائل محشى، امام خمينى/2/609.
(2)- انسان/7.
(3)- تحريرالوسيلة/2/116.
(4)- تحریرالوسیلة/2/116.
منبع: حوزه