این روزها اگر در خیابانهای شهر قدم بزنید بعید است چند ماشین خارجی و شیک زیرپای جوانان نبینید و در کنار ماشینها نگاههای حسرت آمیزی است که گویی برای اجاره خانه خود لنگ ماندهاند و دستشان زیر چرخ مشکلات زندگی له شده است.
خبرگزاری فارس - گروه جامعه: چقدر زود ارزشهای زندگی تغییر کرد و نو کیسهها، نو ارزشهایی را ایجاد کردند که زمانی نه تنها ارزش نبود که حتی کسی حاضر نبود برای به دست آوردن آنها کام زندگی را بر خود تلخ کند اما این روزها انگار خیلی چیزها تغییر کرده است.
گاهی دستان پینهبسته پدری زحمتکش و چین و چروکهای صورتش افتخاری بود برای فرزندان که آن را تاج سر خود میدانستند و وقتی دستان پینه بسته پدر مانند مدال زرینی بر گردنشان حلقه میشد دیگر هیچ چیز برایشان ارزشی نداشت.
هر چند هنوز هستند آدمهایی که محکشان برای ارزشگذاری افراد و زندگی تعداد صفرهای فیشهای حقوقی، تعداد آپارتمانها، ماشینها و برند پوش بودن افراد نیست اما از آن طرف در سالهای اخیر چیزی را که در خیابانهای شهر میبینیم حکایت قصه تلخی است که یک طرف آن عدهای سرمست ثروت هستند و در طرف دیگر عدهای سست از نداری و محنت. عدهای سوار بر ماشینهای لوکس در خیابانها جولان میدهند و عدهای دستشان زیر چرخ مشکلات زندگی له شده است. عدهای خنده مستانه از ثروت میکنند و عدهای خندههای تلختر از گریه دارند، عدهای جاده زندگیشان را با پول آسفالت میکنند و عدهای سنگهای جاده چرخ زندگیشان را پنچر کرده است.
این دو طرف قصه تا زمانی که مردم عادی هستند نشان از تبعیض چیزی است که در یک جامعه اسلامی نشان خوبی نیست. اختلاف طبقاتی و فاصله گرفتن قشرهای مختلف مردم از یکدیگر تبعات و آسیبهای زیادی را برای یک جامعه اسلامی به دنبال دارد اما این قصه زمانی به جاهای تلختر خود میرسد که مسئولان نیز در این جاده بیفتند. موضوعی که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بارها بر دوری از آن تأکید کردند و آن «اشرافیگری» است.
ایشان در سالهای مختلف در بیانات خود همواره بر این موضوع تأکید داشتند و مسئولان را به سادهزیستی سفارش کردند. چنانچه در پیام رهبر انقلاب اسلامی به گردهمایی فرماندهان ارزش 20 میلیونی در آذر 68 آمده است:«اینجانب از اینکه کسانی میکوشند تا در میان ما رسم تجملگرایی،اسراف و ولخرجی را شایع کنند شدیداً نگران و متأسفم و از اینکه مردم فداکار و انقلابی ایران در امور شخصی به مصرفگرایی سوق داده شوند و قناعت انقلابی را از یاد ببرند به خدا پناه میبرم. آنان که تجملات و زیادههای غیر ضرور و ولخرجمآبانه را از روی بیدردی ناشی از وسعت و توانایی مالی انجام میدهند به خود آیند و به انفاق روی آورند و آنان که با سختی و تنگدستی در خود چنین چیزی را تحمیل میکنند از این امر خسارتبار دست بکشند. برای متمکنین میانهروی و برای قشرهای متوسط قناعت در امور شخصی و برای همه تلاش، کار، تولید و رونق دادن به وضع عمومی طریقه انقلابی و رسمی اسلامی است.»
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با معلمان و نو معلمان سراسر کشور در اردیبهشت سال جاری نیز تدین و اشرافی بار نیامدن را از شاخصهای مورد نیاز برای تربیت دانشآموزان دانستند و تأکید کردند نهادینه کردن این شاخصها در نسل آینده و فرهنگسازی درباره آنها از وظایف بزرگ معلمان در آموزش و پرورش است.
با وجود تأکیدات مکرر ایشان و ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی، دوری از اشرافیگری و تجملگرایی و سفارش به سادهزیستی اما متأسفانه شاهد هستیم اشرافیگری شیوه معمول زندگی عدهای در جامعه شده است شاید در گذشته این گونه بود که عدهای برای اینکه نشان دهند از سایرین برتر هستند و سفرهای اروپایی آنها بر زندگیشان تأثیر گذاشته است حتی نوع کلام و بیان خود را تغییر میدادند و از وسایل لوکس تجملاتی با قیمتهای گزاف خریداری میکردند و چشم و همچشمی آن را به خانوادههای متوسط جامعه کشاند. خانوادههایی که توان تأمین نیازهای اصلی خود را نیز نداشتند اما در این گردونه سعی کردند چیزی از دیگران کم نداشته باشند.
این تنها یک روی سکه است وقتی از مردم در مورد اشرافیگری و تجملگرایی در برخی خانوادهها میپرسیم میگویند سالهای بسیار قبل تعداد ماشینهای لوکسی که در خیابانها ویراژ میدادند و روی آرامش سایر خانوادهها پیکآف میکشیدند به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسید اما امروز در هر منطقهای از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب که بروید حتماً تعدادی از این ماشینها را میبینید، وقتی دروازههای این شهر برای ورود این اجناس باز شده است خود به خود مردم تشویق میشوند به سمت آنها گرایش پیدا کنند و از آن طرف محصولات داخلی و کارخانجات داخلی هر روز در شرایط بدتری قرار میگیرند.
آقایی که از دور به این صحبتها گوش میداد انگار توان خود را از دست میدهد و با عصبانیت میگوید اینها پول من و شماست که به دست عدهای از مردم افتاده است و با پول ما برای ما کلاس میگذارند چطور است که فرزند من بازنشسته با تحصیلات عالیه هنوز در پی وام ازدواج خود میدود و بیکار است، اما یک پسر 22 ساله بهترین ماشین خارجی را زیر پایش انداخته و در خیابان ویراژ میدهد دیدن اینها جوانان کشور را ناامید میکند و دیگر امیدی به ادامه تحصیل و کار برایشان نمیماند.
یکی از جوانان کشورمان در ادامه این صحبتها میگوید امیدواریم که از راه حلال همه بتوانند به این ثروت دست پیدا کنند و کسی بخیل بر داشتههای دیگران نیست اما به اعتقاد من اگر این ثروت از راه حلال به دست میآمد این گونه مصرف نمیشد و افزایش فاصله قشر مرفه و مستضعف در جامعه نگرانکننده است.
مقام معظم رهبری در بخشی از سخنان خود در جمع کارگزاران نظام در 23 مرداد 1370 ، فرمودند: «گاهی از جایی گزارشهای ناامیدکنندهای میرسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیاش مینشیند رعایت کنید، سؤال میکنیم که چرا ماشین لوکس، نو و مدل بالا؟ میگویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی؟! گفت آقایان مسئول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر بنشینند معین کنند و مسئله را در جایی ببرند؛ من هم اگر دخالت کنم بگویید در جایی دخالت کنم این چه وضعی است که همین طور حساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و ادارهای دهها ماشین با برندهای گوناگون متعلق به مسئولان آنجا به چشم می خورد چه کسی چنین چیزی را گفته است.
من اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند حق ندارند از امکانات دولتی استفاده کنند اگر ماشین دارید آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید ماشین دولتی یعنی چه؟ والله اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرا نمیگرفتم که مرتب ملاحظه جهات امنیتی را توصیه میکنند بنده با ماشین پیکان بیرون میآمدم این در حالی است که چند روز گذشته یکی از منتقدان سینما و تلویزیون به رفتار رئیس جمهور کشورمان در روز کارگر انتقاد کرد و گفت: چند روز پیش فیلمی یک دقیقه ای از رئیس جمهور مان دیدم که با ماشین آخرین مدل ژاپنی سیاه وارد سالن یک کارخانه و جمع کارگران می شود از درون ماشین دست به کارگران دراز میکند.فیلم من را متعجب کرد. من به آقای روحانی رای دادم و در مصاحبه با آقای ظریف از برجام دفاع کردم و گفتم آنها که می گویند هم ظریف می خواهیم هم سلیمانی درست می گویند. مخلص سردار سلیمانی هم هستم. اگر رئیس جمهور عزیزمان بپذیرد این نقد را که این رفتار واقعا اشتباه بود و از دست شان در رفت، خیلی خوب است و اگر بی اعتنایی کند و نپذیرد که با ماشین آخرین مدل ژاپنی سیاه و کمی ترسناک نمی شود رفت پیش کارگران، نشان میدهد نقدپذیر نیست.امیدوارم این نقد کوچک من به جایی برسد تا بتوان گفت می شود رئیس جمهور را هم نقد کرد. این باب باز شود.»
فارغ از اینکه این ثروتی که در راه اشرافیگری عدهای هزینه میشود از چه راهی به دست آمده است باید گفت این روند به امنیت روانی جامعه ضربه میزند، عدهای دارند و استفاده میکنند،عدهآی ندارند و برای به دست آوردنش دست به کارهایی میزنند که به افزایش آسیبها در جامعه دامن میزنند و هنجارها را گسترش میدهند. روح امید از جوانان رخت بربسته و به دنبال راهی میروند که مانند فلان دوست خود بتوانند در سنین کم ماشینهای لوکس و خانههای تریبلکس. امیدواریم روزی برسد که شاهد مانور اشرافیگری در خیابانهای شهر و کشورمان نباشیم و ارزشهای اسلامی - ایرانی خود را در زندگی شخصی و اجتماعی خود حاکم کنیم.
شکی نیست که مسئولان و هنرمندان به عنوان الگوی مردم باید اولین گامها را در این زمینه بردارند و با اقدام و عمل خود در مسیر همدلی و همزبانی با مردم جامعه حرکت کنند.
خبرگزاری فارس - گروه جامعه: چقدر زود ارزشهای زندگی تغییر کرد و نو کیسهها، نو ارزشهایی را ایجاد کردند که زمانی نه تنها ارزش نبود که حتی کسی حاضر نبود برای به دست آوردن آنها کام زندگی را بر خود تلخ کند اما این روزها انگار خیلی چیزها تغییر کرده است.
گاهی دستان پینهبسته پدری زحمتکش و چین و چروکهای صورتش افتخاری بود برای فرزندان که آن را تاج سر خود میدانستند و وقتی دستان پینه بسته پدر مانند مدال زرینی بر گردنشان حلقه میشد دیگر هیچ چیز برایشان ارزشی نداشت.
هر چند هنوز هستند آدمهایی که محکشان برای ارزشگذاری افراد و زندگی تعداد صفرهای فیشهای حقوقی، تعداد آپارتمانها، ماشینها و برند پوش بودن افراد نیست اما از آن طرف در سالهای اخیر چیزی را که در خیابانهای شهر میبینیم حکایت قصه تلخی است که یک طرف آن عدهای سرمست ثروت هستند و در طرف دیگر عدهای سست از نداری و محنت. عدهای سوار بر ماشینهای لوکس در خیابانها جولان میدهند و عدهای دستشان زیر چرخ مشکلات زندگی له شده است. عدهای خنده مستانه از ثروت میکنند و عدهای خندههای تلختر از گریه دارند، عدهای جاده زندگیشان را با پول آسفالت میکنند و عدهای سنگهای جاده چرخ زندگیشان را پنچر کرده است.
این دو طرف قصه تا زمانی که مردم عادی هستند نشان از تبعیض چیزی است که در یک جامعه اسلامی نشان خوبی نیست. اختلاف طبقاتی و فاصله گرفتن قشرهای مختلف مردم از یکدیگر تبعات و آسیبهای زیادی را برای یک جامعه اسلامی به دنبال دارد اما این قصه زمانی به جاهای تلختر خود میرسد که مسئولان نیز در این جاده بیفتند. موضوعی که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بارها بر دوری از آن تأکید کردند و آن «اشرافیگری» است.
ایشان در سالهای مختلف در بیانات خود همواره بر این موضوع تأکید داشتند و مسئولان را به سادهزیستی سفارش کردند. چنانچه در پیام رهبر انقلاب اسلامی به گردهمایی فرماندهان ارزش 20 میلیونی در آذر 68 آمده است:«اینجانب از اینکه کسانی میکوشند تا در میان ما رسم تجملگرایی،اسراف و ولخرجی را شایع کنند شدیداً نگران و متأسفم و از اینکه مردم فداکار و انقلابی ایران در امور شخصی به مصرفگرایی سوق داده شوند و قناعت انقلابی را از یاد ببرند به خدا پناه میبرم. آنان که تجملات و زیادههای غیر ضرور و ولخرجمآبانه را از روی بیدردی ناشی از وسعت و توانایی مالی انجام میدهند به خود آیند و به انفاق روی آورند و آنان که با سختی و تنگدستی در خود چنین چیزی را تحمیل میکنند از این امر خسارتبار دست بکشند. برای متمکنین میانهروی و برای قشرهای متوسط قناعت در امور شخصی و برای همه تلاش، کار، تولید و رونق دادن به وضع عمومی طریقه انقلابی و رسمی اسلامی است.»
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با معلمان و نو معلمان سراسر کشور در اردیبهشت سال جاری نیز تدین و اشرافی بار نیامدن را از شاخصهای مورد نیاز برای تربیت دانشآموزان دانستند و تأکید کردند نهادینه کردن این شاخصها در نسل آینده و فرهنگسازی درباره آنها از وظایف بزرگ معلمان در آموزش و پرورش است.
با وجود تأکیدات مکرر ایشان و ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی، دوری از اشرافیگری و تجملگرایی و سفارش به سادهزیستی اما متأسفانه شاهد هستیم اشرافیگری شیوه معمول زندگی عدهای در جامعه شده است شاید در گذشته این گونه بود که عدهای برای اینکه نشان دهند از سایرین برتر هستند و سفرهای اروپایی آنها بر زندگیشان تأثیر گذاشته است حتی نوع کلام و بیان خود را تغییر میدادند و از وسایل لوکس تجملاتی با قیمتهای گزاف خریداری میکردند و چشم و همچشمی آن را به خانوادههای متوسط جامعه کشاند. خانوادههایی که توان تأمین نیازهای اصلی خود را نیز نداشتند اما در این گردونه سعی کردند چیزی از دیگران کم نداشته باشند.
این تنها یک روی سکه است وقتی از مردم در مورد اشرافیگری و تجملگرایی در برخی خانوادهها میپرسیم میگویند سالهای بسیار قبل تعداد ماشینهای لوکسی که در خیابانها ویراژ میدادند و روی آرامش سایر خانوادهها پیکآف میکشیدند به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسید اما امروز در هر منطقهای از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب که بروید حتماً تعدادی از این ماشینها را میبینید، وقتی دروازههای این شهر برای ورود این اجناس باز شده است خود به خود مردم تشویق میشوند به سمت آنها گرایش پیدا کنند و از آن طرف محصولات داخلی و کارخانجات داخلی هر روز در شرایط بدتری قرار میگیرند.
آقایی که از دور به این صحبتها گوش میداد انگار توان خود را از دست میدهد و با عصبانیت میگوید اینها پول من و شماست که به دست عدهای از مردم افتاده است و با پول ما برای ما کلاس میگذارند چطور است که فرزند من بازنشسته با تحصیلات عالیه هنوز در پی وام ازدواج خود میدود و بیکار است، اما یک پسر 22 ساله بهترین ماشین خارجی را زیر پایش انداخته و در خیابان ویراژ میدهد دیدن اینها جوانان کشور را ناامید میکند و دیگر امیدی به ادامه تحصیل و کار برایشان نمیماند.
یکی از جوانان کشورمان در ادامه این صحبتها میگوید امیدواریم که از راه حلال همه بتوانند به این ثروت دست پیدا کنند و کسی بخیل بر داشتههای دیگران نیست اما به اعتقاد من اگر این ثروت از راه حلال به دست میآمد این گونه مصرف نمیشد و افزایش فاصله قشر مرفه و مستضعف در جامعه نگرانکننده است.
مقام معظم رهبری در بخشی از سخنان خود در جمع کارگزاران نظام در 23 مرداد 1370 ، فرمودند: «گاهی از جایی گزارشهای ناامیدکنندهای میرسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیاش مینشیند رعایت کنید، سؤال میکنیم که چرا ماشین لوکس، نو و مدل بالا؟ میگویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی؟! گفت آقایان مسئول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر بنشینند معین کنند و مسئله را در جایی ببرند؛ من هم اگر دخالت کنم بگویید در جایی دخالت کنم این چه وضعی است که همین طور حساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و ادارهای دهها ماشین با برندهای گوناگون متعلق به مسئولان آنجا به چشم می خورد چه کسی چنین چیزی را گفته است.
من اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند حق ندارند از امکانات دولتی استفاده کنند اگر ماشین دارید آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید ماشین دولتی یعنی چه؟ والله اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرا نمیگرفتم که مرتب ملاحظه جهات امنیتی را توصیه میکنند بنده با ماشین پیکان بیرون میآمدم این در حالی است که چند روز گذشته یکی از منتقدان سینما و تلویزیون به رفتار رئیس جمهور کشورمان در روز کارگر انتقاد کرد و گفت: چند روز پیش فیلمی یک دقیقه ای از رئیس جمهور مان دیدم که با ماشین آخرین مدل ژاپنی سیاه وارد سالن یک کارخانه و جمع کارگران می شود از درون ماشین دست به کارگران دراز میکند.فیلم من را متعجب کرد. من به آقای روحانی رای دادم و در مصاحبه با آقای ظریف از برجام دفاع کردم و گفتم آنها که می گویند هم ظریف می خواهیم هم سلیمانی درست می گویند. مخلص سردار سلیمانی هم هستم. اگر رئیس جمهور عزیزمان بپذیرد این نقد را که این رفتار واقعا اشتباه بود و از دست شان در رفت، خیلی خوب است و اگر بی اعتنایی کند و نپذیرد که با ماشین آخرین مدل ژاپنی سیاه و کمی ترسناک نمی شود رفت پیش کارگران، نشان میدهد نقدپذیر نیست.امیدوارم این نقد کوچک من به جایی برسد تا بتوان گفت می شود رئیس جمهور را هم نقد کرد. این باب باز شود.»
فارغ از اینکه این ثروتی که در راه اشرافیگری عدهای هزینه میشود از چه راهی به دست آمده است باید گفت این روند به امنیت روانی جامعه ضربه میزند، عدهای دارند و استفاده میکنند،عدهآی ندارند و برای به دست آوردنش دست به کارهایی میزنند که به افزایش آسیبها در جامعه دامن میزنند و هنجارها را گسترش میدهند. روح امید از جوانان رخت بربسته و به دنبال راهی میروند که مانند فلان دوست خود بتوانند در سنین کم ماشینهای لوکس و خانههای تریبلکس. امیدواریم روزی برسد که شاهد مانور اشرافیگری در خیابانهای شهر و کشورمان نباشیم و ارزشهای اسلامی - ایرانی خود را در زندگی شخصی و اجتماعی خود حاکم کنیم.
شکی نیست که مسئولان و هنرمندان به عنوان الگوی مردم باید اولین گامها را در این زمینه بردارند و با اقدام و عمل خود در مسیر همدلی و همزبانی با مردم جامعه حرکت کنند.