به گزارش مشرق، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی روز پنجشنبه خود به مناسبت روز جانباز در مجتمع امام مجتبی (ع) ضمن تبریک ایام و مناسبتهای شعبانیه و روز نیمه شعبان سخنرانی خود را در سه عنوان آغاز کرد. وی در ابتدا به تشریح محورهای سخنرانی خود پرداخت و گفت:
عنوان اول اینکه من معمولاً در رابطه با مناسبتی که سخنرانی به علت آن برگزار میشود صحبت میکنم و در ادامه از اوضاع سیاسی موضوعاتی را مطرح می کنم، اما برای تسهیل در کار رسانهها ، ابتدا شمه ای از تحولات اخیر و وضعیت کلی منطقه ارائه میدهم.
موضوع دوم که باید آن اشاره کرد، توجه به انتخابات شورای شهر و شهرداریها در لبنان است و موضوع سوم نیز صحبت در مورد روز جانباز و مناسبتها و مسئولیتهای مشترک ما در قبال این موضوع است.
عنوان اول: در این روزها طبعاً با توجه به شرایط مراسمی که ما برگزار کردیم ، مجروحان در نیروهای مقاومت و برادران مبارز وجود دارد که با پروژههای صهیونیستی در طول دهها سال گذشته مبارزه کرده اند. امروز نیز مبارزانی وجود دارند که کاملاً مانند گذشته در برابر پروژههای صهیونیستی ایستادگی کرده و شهدا و جانبازانی را تقدیم می کنند. آنها صبر و تحمل زیادی در این رابطه از خود نشان میدهند.
در چنین روزهایی لازم است که موضوع روز نکبت را یادآوری نماییم، چرا که طبعا به نظر میرسد این موضوع نیز مانند تمام مسائلی که مرتبط با فلسطین و روند درگیری با دشمن اسرائیلی است ، دارد به فراموشی سپرده میشود. البته در جهان عرب و دنیای اسلام برخی دولتها وجود دارد که در این رابطه تحرکاتی از خود نشان میدهند.
نکبت 48 و نکبت معاصر
نکبت توطئه ای است از دهها سال پیش باعث شده امت اسلام این موضوع را فراموش کرده و واقعیتهای کنونی را بپذیرند. در چنین روزهایی در سال 1948 نکبت بزرگی در فلسطین و بر ضد ملت فلسطین و تمامی ملتهای منطقه آغاز شد و زمینه را برای تسلط بر مقدسات اسلامی و فلسطینی در سال 1967 فراهم آورد. در چنین روزهایی در سال 1948 صدها هزار فلسطینی از خانه و کاشانه و روستاهای خود اخراج شدند. هزاران نفر شهید و بالاتر از ده هزار نفر در جنایت و و تجاوزات انجام شده از سوی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. 20 شهر و 400 روستای فلسطینی از سوی صهیونیستها مورد اشغال قرار گرفت و بخش بیشتر اراضی تاریخی فلسطین از سوی صهیونیستها اشغال شد. این مصیبت ها همچنان ادامه دارد و آثار و نتایج این نکبت در امت اسلام و وجدان و امنیت و کرامت و شرف آن ادامه دارد و بر ثبات و آینده و رفاه آن همچنان تأثیرگذار است.
طبعاً این انگلیسیها و غربی ها بوند که گروهکهای تروریستی صهیونیستی و ترور و وحشیگری را به این منطقه آورده و رژیم اسرائیل را در آن بنا نهادند. آنها یک ملت را به صورت کامل تخریب کرده و منطقه را در آستانه ویرانی قرار دادند تا پروژه استعماری انگلیس و غرب در تسلط بر تمامی منطقه از فلسطین کلید بخورد. این اتفاق افتاد و انگلیس و غرب بلافاصله رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخته و مبارزات ملت فلسطین را در طول دهها سال برای به رسمیت شناخته شدن حقوق خود از سوی جامعه جهانی را نادیده گرفتند.
ویژگیهای نکبت جدید در منطقه
در سالهای اخیر پروژه مشابه و عملکرد مشابه و نکبت مشابهی در منطقه دیده میشود، نکبتی که با مدیریت و برنامهریزی وارث انگلیس در منطقه یعنی آمریکا به راه افتاده است. همان طور که انگلیس گروهکهای تروریستی صهیونیستی را وارد منطقه کرد و نکبتی را در فلسطین ایجاد کرد، الان نیز آمریکا و متحدان منطقهای آن گروههای تروریستی و تکفیری و وحشی را به منطقه آورده اند تا روح و اراده و عنوان مقاومت و رویکردهای مقاومت در میان دولتها و ملتها و احزاب و جنبشهای ما را تهدید نماید. من در این رابطه نمونههایی را ذکر خواهم کرد.
تفاوتهای زیادی بین نکبت 1948 با نکبتی که آنها میخواهند بر سر ما بیاورند، وجود دارد. تفاوت اساسی در اینجا است که در حال حاضر زنان و مردان و دولتها و حکومتها و ارتشها و ملتها و احزاب و جنبشهای مختلفی در منطقه وجود دارد، امت اسلامی زنده و قوی و دارای هوشیاری و بصیرت است و مسلم است که پروژه آمریکا را از طریق براندازی تمامی ابزارهای آن ناکام بگذارد. آنها نمیخواهند این پروژه مانند پروژه انگلیس موفقیتآمیز بوده و بتواند ابزارهای خود را در فلسطین و منطقه مسلط کند.
تفاوت اساسی در نکبت کنونی و نکبت گذشته در این موضوع است. جانبازان و شهدای شما شاهدی از این حقیقت هستند. تازهترین اخبار این حملات وحشیانه، اتفاقی بود که روز چهارشنبه در بغداد رخ داد. جنایتهای وحشتناکی که داعش در شهرک صدر و تعداد دیگری از مناطق بغداد انجام داد و قربانیان آن به صد شهید و صدها زخمی رسید. داعش با افتخار تمام مسئولیت کشتار مردان و زنان و کودکان در خیابانها و شهرها را برعهده میگیرد. داعش وقتی در جبهههای مبارزه شکست میخورد، از انسانهای بیگناه در خیابانها و روستاها و شهرها انتقامگیری میکند. در عراق نیز وقتی داعش شکست میخورد، انفجارهای تروریستی در خیابانهای بغداد به راه میاندازد. در سوریه نیز همین موضوع صدق میکند و شکست داعش باعث میشود انفجارهایی در دمشق انجام شود. در لبنان نیز وقتی داعش در سلسله کوهستانهای شرقی و منطقه قلمون و بلندی های عرسال شکست خورد، انفجارهای برج البراجنه را به راه می اندازد. این حقیقت و ماهیت داعش است.
چرا آمریکا پرورش دهنده تروریست هاست
ایدهای که من میخواهم ارائه دهم این است که وقتی حضرت آقا [امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی حفظه الله و بسیاری از مسئولان و علما و رهبران سیاسی منطقه و جهان عرب و اسلام آمریکا را مسئول این تجاوزات میدانند، برخی میگویند: این مسائل چه ارتباطی با آمریکا دارد؟ اینها جنبشهای اسلامی جهادگرا و افراطی است که برخی از آنها تکفیری هستند. آنها جداً برای آمریکاییها مبارزه میکنند و در خدمترسانی به منافع آمریکا بوده و پروژههای آمریکا را دنبال میکنند. آیا آمریکاییها میتوانند با این افراد و جنبشها چرا رویکردهای اینچنینی دارند، همکاری کنند؟ برخی این موضوع را عجیب میدانند.
سوال دیگر آنها این است که دلیل شما از این موضوع چیست؟ آمریکا هیچ ارتباطی با داعش و جبهه النصره و القاعده ندارد، بلکه در شرایط کنونی از تسلط آمریکا خارج شده است. برعکس آنها معتقدند آمریکا راه حل مشکلات موجود و تضمینی برای امنیت و صلح است.
مشکل آنها مشکل بصیرت و هوشیاری و فرهنگ سیاسی و فهم دقیق است. مشکل آنها این است که دشمن و ابزارها و اهداف و پروژههای دشمنان را به درستی تشخیص ندادهاند. این چیزی است که ما همواره باید از آن سخن بگوییم. من در این رابطه یک به مثال قدیمی و یک مثال جدید ذکر میکنند.
شواهد تاسیس داعش از سوی آمریکا
شاهد مثال قدیم طبعاً در رابطه با اعترافات خانم هیلاری کلینتون است. متنی که من عرض میکنم، الان به صورت صوتی و تصویری وجود دارد و شبکه المنار میتواند طی روزهای اندک آینده آن را به دقت ترجمه کرده و در تلویزیون پخش کند. این مسئله هم در اینترنت و در سایت اینترنتی وجود دارد که به صورت گفتوگو با شبکههای جهانی انجام شده است. هنگامی که کلینتون وزیر خارجه آمریکا بود ، اظهارات و مطالب طولانی را ذکر کرد که من بخشی از سخنان وی را انتخاب میکنم که در برابر کمیسیون های تخصصی مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 25 / 8/ 2009 مطرح کرد. همواره به یاد میآوریم که اسرائیلیها ما عرب ها را مسخره میکردند و میگفتند: عرب ها کتاب نمیخوانند و اخبار و تحلیلها را مطالعه نمیکنند، به همین علت است که ما بر آنها پیروز میشویم. اما آنها وقتی از مقاومت در لبنان سخن میگویند، متوجه میشوند که مقاومت مطالعه میکند. کلینتون در این سخنان از مصیبتی که آغاز شده است و آغاز دوران جدیدی از این تحرکات سخن میگوید.
اعترافات کلینتون: ما القاعده را ایجاد کردیم
وی به نمایندگان آمریکایی میگوید: بگذارید به شما یادآوری کنم که کسانی که ما امروز با آنها مبارزه میکنیم - آنها حتی با القائده مشکل داشتند- همان کسانی است که 20 سال پیش خودمان آنها را تأمین مالی کردیم. در این رابطه دو ترجمه مطرح شده، برخی می گویند، کلینتون گفته تامین مالی کردیم، و برخی میگویند گفته آنها را پدید آوردیم . البته این دو ترجمه تفاوت اندکی با یکدیگر دارند. در هر حال این آمریکا بود که گروهها و جماعتهای تروریستی را به منطقه آورده و آنها را تأمین مالی کرد ،کلینتون گفته بود در جنگ بر ضد اتحاد جماهیر شوروی بودیم، اتحاد جماهیر شوروی افغانستان را اشغال کرده بود، اما ما دوست نداشتیم که ببینیم آنها بر آسیای میانه مسلط شدند. ما با آنها مبارزه کردیم و با شورویها وارد درگیری شدیم. ما به این کار مشغول میشویم و در عین حال ریگان رئیسجمهور آمریکا با مشارکت کنگره آمریکا به توافق میرسند که ما باید این مجاهدان موجود در دنیای اسلام را تجهیز کنیم. طبعاً آنها بر ضد اسرائیل مبارزه نمیکنند و هیچ ارتباطی با اسرائیل نداشتند. کلینتون میگوید: ما باید این مجاهدان را با همکاری سرویسهای اطلاعاتی پاکستان و ارتش پاکستان تجهیز کنیم. ما باید عناصری که تفکرات وهابی یا امثال وهابی از اسلام دارند را از عربستان و مناطق دیگر جذب کنیم. دقت کنید. آنها میدانند که گروههایی که به منطقه آورده شدند تا مبارزه کنند، و با شوروی ها وارد جنگ شوند، چه کسانی هستند. اینها کسانی هستند که تفکرات وهابی یا شبه وهابی از اسلام دارند.
این تجربه موفقیتآمیز بود، شوروی عقبنشینی کرد و میلیاردها دلار خسارت دید. جنگ در افغانستان اوضاع اقتصادی آنها را تحت تأثیر قرار داده و منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد. کلینتون در سخنان خود ادامه میدهد وقتی که کارایی القاعده و گروههای جهادی و وهابی به پایان رسید، آنها را رها کردند و به حال خود گذاشتند. اما این چیزی بود که ما کاشته بودیم. غرب باید از این موضوع عبرت بگیرد و دنیا همواره باید این عبارت را به یاد داشته باشد. چیزی که ما کاشته ایم، باید درو کنیم. بعد از این ما پاکستان را رها کردیم، همکاری با ارتش پاکستان را رها کردیم و گذاشتیم آنها خودشان با نتیجه این اقدامات مقابله کنند. الان از 20 سال پیش تاکنون چه اتفاقی در پاکستان میافتد؟ همه روزه و هر هفته میبینیم که مساجد منفجر میشود، حتی مساجدی که ائمه جماعت و نمازگزاران آن سلفی هستند، انفجارهای گسترده در محل تجمعات دینی و شهرها و روستاها و در برابر ارتش و پلیس و کلیساها انجام میشود. چند هفته پیش به یاد دارید که انفجار در یک تفریحگاه پاکستان صورت گرفت که صدها نفر در آن به شهادت رسیدند. آنها را رها کردیم تا خودشان با نتیجه اقدامات مقابله کنند. این مشکل آنهاست.
این تجربه آمریکاییها بود. این اظهارات شخص هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا بود. این یک خبرنگار نبود، بلکه اظهارات وزیر خارجه آمریکا بود. کسی که در حال حاضر نامزد قوی برای ریاست جمهوری آمریکا است ، خودش میگوید که ما آمریکاییها برای مبارزه با شوروی ها ، این عناصر مجاهد – به تعبیر وی- را به منطقه آوردیم. عناصری که رویکردهای وهابی داشتند. ما آنها را تأمین مالی کردیم و آموزش دادیم و با همکاری ارتش پاکستان و سرویسهای جاسوسی پاکستان مسلح کردیم. ما با آنها با شوروی جنگیدیم و به نتیجه رسیدیم که باعث شکست شوروی شد. و ما بعدها هزینه مسئولیت این گروهها را پرداخت کردیم. این اتفاق در تاریخ تقریباً معاصر اتفاق افتاده است. ما از دهه 70 تا 80 قرن گذشته صحبت میکنیم، و از 100 سال پیش سخن نمیگوییم. ما در آن زمان جوان بودیم و این حوادث را به یاد میآوریم.
آمریکا و اسرائیل با مقاومت مشکل دارند
امروز نیز آمریکا اسرائیل و غرب در منطقه مشکل دارند، مشکلات امروز آنها اتحاد جماهیر شوروی نیست، مشکل امروز آنها در منطقه محور مقاومت، جمهوری اسلامی ایران، جمهوری عربی سوریه، جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین است. نام این مشکل گرایش گسترده مردم به سمت خط مقاومت در عراق و یمن است. نام این مشکل خیزش و بیداری جدید ملت های اسلامی است که طی چند سال اخیر اتفاق افتاده است. آنها با این دشمن جدید چگونه مبارزه میکند؟
مشکل آمریکا و غرب با این دشمن جدید چیست؟ بسیاری از مردم نماز می خوانند و روزه میگیرند و زنانشان محجبه هستند. مشکل هرگز در اینجا نیست. در عربستان سعودی نیز نماز میخوانند و روزه میگیرند و زنان عبا بر سر می کنند و حج و عمره بپا میدارند. مشکل آنها در این نیست که فرد بگوید من یک مسلمان هستم. مشکل آنها در ابعاد ظاهری و قشری دین نیست، مشکل آنها با دولتها و ملتها و احزاب و جریانهایی است که اشغالگری رژیم اسرائیل بر ضد فلسطین و اراضی عربی و مقدسات اسلامی و مسیحی را رد میکنند. مشکل آنها با تمام کسانی است که سلطه طلبی آمریکا در منطقه را نمیپذیرند. مشکل آنها با کسانی است که میخواهند کرامت و عزت و مقدسات اسلامی را به مسلمانان بازگرداند. مشکل آنها با کسانی است که میخواهند نفت و گاز و منابع خیر و خوبی آن ها در خدمت شرکتهای بزرگ آمریکایی و غربی نباشد. مشکل آنها با تمام کسانی است که فرهنگ و روح مقاومت و دیدگاهها و اراده و تصمیم گیری مقاومت را دنبال میکنند.
شگردهای آمریکا بر ضد محور مقاومت
چگونه با این مشکل مبارزه میکنند؟ آنها به صورت مستقیم مبارزه کردند و شکست خوردند. آنها از طریق اسرائیل در جولای 2006 به صورت مستقیم وارد میدان مبارزه شدند، ولی شکست خوردند. در غزه نیز وقتی مستقیم وارد مبارزه شدند، شکست را پذیرفتند. بنابراین چه راهی در پیش روی آنها باقی ماند؟ بازگشت به الگوهای گذشته. الگوهایی که از طریق آن موفق شده بودند اتحاد جماهیر شوروی را شکست دهند. این بهترین راه برای بازگشت به منطقه بود تا آن ها را در برابر دولتها و جنبشهای مقاومت قرار داده و این محور را تخریب کنند. قدرت این الگو برای تخریب بسیار بالا است. اسرائیلیها زیرساختها و مسیرهای مختلف را تخریب میکنند ، آنها با ما مبارزه میکنند. اما بنا به فرمایش امام خمینی(ره) و سید عباس موسوی وقتی ما مبارزه میکنیم ، بیش از پیش هوشیار میشویم. آنها ما را زخمی میکنند ، ولی این زخمهای ما همچنان بر مسیر حق مانند حضرت اباالفضل العباس(ع) اصرار میکنیم. دشمن اسرائیلی نتوانست در ما روحیه و فرهنگ و دیدگاهها و اولویتهای مقاومت را بکشد. اما این عده از دیدگاه غربیها میتوانند روحیه و تفکر و فرهنگ مقاومت را بکشند، چرا که آنها با تو از طریق اسلام مبارزه میکنند، آنها به نام مکه و مدینه و حرمین شریف و با عنوان صحابة رسول الله و ام المومنین با تو مبارزه میکنند. آنها با عناوین فتنه ای وارد مبارزه میشوند که کودک را پیر می کند و عقل انسان ها و رویاهای آن ها را ضایع می کند. این نکبت بسیار بزرگتر از نکبت فلسطین است اگر ما اجازه دهیم که پیروز شود، فلسطین ضایع شده و اهداف نکبت آن محقق خواهد شد. این چیزی است که آنها انجام دادهاند. آنها میخواهند از همین تجربه بار دیگر استفاده کنند. مجاهدان از عربستان و دولتهای خلیج فارس و یمن و افغانستان و پاکستان و ترکمنستان و ازبکستان و تمام این کشورها و آمریکا و اروپا و فرانسه و انگلیس و ... برای این منظور به منطقه آمدند.
اعتراف ژنرال آمریکایی: آمریکا داعش را برای مبارزه با حزبالله ایجاد کرد
متن دوم نیز به صورت صوتی و تصویری وجود دارد و مصاحبهای طولانی با شبکه سی ان ان آمریکا است. مصاحبه یک ژنرال بازنشسته آمریکایی که ژنرال شناخته شدهای نیز هست و از مهمترین و بزرگترین ژنرالهای ارتش آمریکا است. نام او وسلی کلارک است. وی فرمانده ارشد نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی بین سالهای 1997 تا 2000 بوده است. این مصاحبه در تاریخ 17/2/2015 انجام شده است. او مسئولیتهای بزرگی را در میان نیروهای آمریکایی داشته است.
ای جوانان و جانبازان و برادران و مردم لبنان و تمامی ملتهای منطقه به این سخنان گوش دهید تا بدانید چرا به سوریه میروید. وی با تمام افتخار میگوید که واشنگتن و متحدانش جماعت داعش را ایجاد کردند تا در برابر حزبالله لبنان بایستند. طبعاً این تنها هدف آنها نبود، اما یکی از مهمترین اهداف بود. وی میگوید هدف از ایجاد داعش تخریب حزبالله بود. وی می افزاید ما داعش را از طریق تأمین مالی دوستان و متحدان خود آماده کردیم و آن را برای مبارزه با حزبالله مجهز کردیم. کلارک میافزاید بعد از تأمین مالی و حمایت از سوی متحدان آمریکا ، میلیونها دلار برای تخریب وجهه حزبالله لبنان و در مسیر مبارزه با آن و محاصره آن هزینه شد.
تسهیلات تبلیغاتی آمریکا برای داعش
ژنرال آمریکایی میافزاید که واشنگتن در تسهیل رویکردهای ایجاد وحشت تبلیغاتی داعش نیز سهیم بوده است. این در حالی است که المنار از شبکههای ماهوارهای و ماهوارههای آمریکایی و اروپایی حذف می شود و حتی در سایتهای اینترنتی و شبکههای الکترونیک نیز مانع از پخش آن میشوند. آنها اخبار ما و تصاویر ما را منع می کنند، اما داعش هزاران سایت دارد که در تمامی دنیا پخش میشود. آمریکاییها این تسهیلات را برای آنها فراهم آوردند. چرا ؟ برای این که تمامی دنیا این چهره زشت و تاریک و غربی از اسلام را ببینند و حتی ملتهای منطقه نیز از آن بترسند. ببینید آنها چگونه مردم را ذبح میکنند و سر آنها را میبرند ، تجاوز میکنند، ناسزا میگویند ، همه چیز را خراب میکنند و به آتش میکشند تا مردم را بترسانند. آمریکایی ها این کارها را میکنند تا مردم ، منطقه را ترک کنند و آن را برای کسانی که آمریکا می خواهد، باقی بگذارند.
غرب می خواهد داعش را در ایران مستقر کند
بنابراین هدف از داعش این است. این ژنرال آمریکایی و فرمانده نیروهای ناتو از ژنرالهای برجستة ارتش آمریکا در مصاحبه با شبکه آمریکایی سیانان شوخی نمیکند. این مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی حامی محور مقاومت انجام نشده است. این یک مصاحبه طولانی است که میتوان به متن کامل آن رجوع کند. وی در این زمینه میگوید هدفی که آمریکا و اسرائیل در جنگ ژولای از تحقق آن ناکام بودهاند، چه بود؟ تخریب حزبالله لبنان. شاهزادگان آل سعود آن را سرکوب حزب الله می نامند. آنها الان با داعش وارد منطقه شدهاند تا دستاوردی را محقق کنند که اسرائیل در تحقق آن ناکام بود. من امروز به شما میگویم آنها تنها از طریق داعش به دنبال تخریب حزبالله نیستند.
آل سعود دقیقا خط آمریکا را دنبال میکند
داعش هم چنین خطری برای آینده نوار غزه و کرانه باختری و تمامی جنبشهای مقاومت در فلسطین است. داعش به منطقه آورده شده است تا با جمهوری اسلامی ایران مبارزه کند، تا روند مبارزه را به عراق بکشاند، تا با دولت مقاوم سوریه مبارزه کند. آنها داعش را به منطقه آورده و آن را در عراق و سوریه و افغانستان ساکن کردند. در افغانستان آنها رویکردی تازه را دنبال میکنند. در افغانستان داعش و طالبان وجود دارد. آنها میخواهند داعش را در مرزهای شرقی ایران و در مرزهای غربی ایران و حتی در صورت امکان در داخل ایران مستقر کنند. آل سعود الان این خط را دنبال میکند. در داخل عراق و در داخل سوریه یک رویکرد وجود دارد. آنهاداعش را به سمت لبنان و قلمون و سلسله کوهستان های شرقی و بلندیهای عرسال سوق میدهند. آنها میخواهند داعش را به عرسال برسانند تا از طریق آن به سواحل دریا دست پیدا کنند.
ضرورت تقویت بصیرت و شناخت خطرات و تهدیدها
بنابراین ما باید بصیرت خود را افزایش دهیم، ما باید معرفت خود را بالا ببریم تا هر نوع خطر و تهدید که در برابرمان قرار دارد را بشناسید. این ژنرال از دو چیز مهم سخن گفته است، دو چیزی که آمریکاییها از طریق آن برای تخریب حزبالله تلاش میکنند. اولا آمریکاییها برای منافع چه کسی کار میکنند؟ برای منافع اسرائیل. برای منافع پروژههای خود و سلطه طلبی در منطقه و اشغال منطقه. آمریکاییها امروز در منطقه مشکل دارند، مشکلی که از یمن آغاز شده است. یمن خود را ثابت کرده و به صورت قوی و تأثیرگذار وارد عمل شده است. یمن به قدرتی واقعی تبدیل شده که شعار مرگ بر اسرائیل سر میدهد و به دنبال کمک به فلسطین و ملت فلسطین و اخراج اشغالگران آمریکایی از یمن است. آنها الان به بهانه داعش به یمن بازگشتهاند. ملت عراق با سلاح و با سیاست در برابر آمریکاییها مبارزه کرده و نیروهای آمریکایی را از عراق بیرون راند، اما الان آنها به بهانه مبارزه با داعش بار دیگر به عراق بازگشتند. سوریه در زمان اسد در برابر اراده آمریکاییها تسلیم نمیشد ، اما الان آمریکاییها برای بازگشت به سوریه برنامهریزی میکنند ، آنها همچنین برای تصمیمات سیاسی جهت ورود صدها نظامی و رفتار خود به شمال سوریه به بهانه مبارزه با داعش وارد عمل شدند.
داعش ابزار تحقق اهداف آمریکا
بنابراین داعش ابزاری است که در مسیر خدمترسانی به اهداف آمریکا و تخریب دشمنان آمریکا و اسرائیل و تحقق اهداف آمریکا در زمینه بازگشت نظامی مستقیم ، تسلط و تسلیم کردن همه و از بین بردن تمامی امکانات و پتانسیلهای مقاومت در منطقه مورد استفاده قرار میگیرد.
ژنرال مذکور آمریکایی چه چیزی گفت؟ وی به دو نکته مهم اشاره کرد، اول اینکه آنها داعش را برای شما آوردند. طبعاً منظور از داعش فقط داعش نیست، بلکه داعش و جبهه النصره است، چرا که آنها در گذشته یک گروه بودند، ولی بعدها در مورد رهبری و خلافت با هم اختلاف نظر پیدا کردند. هر دوی آنها به دنبال تخریب وجهه حزبالله هستند. محاصره حزبالله نیز برای تخریب آن است. البته ما انشاءالله در برابر این هجمه مستحکم هستیم. این چیزی است که باید متوجه آن باشیم.
اتفاقات منطقه جنگ شیعه و سنی نیست/مسلمانان فریب پرچمهای سیاه را نخورند
به گزارش تسنیم، نصرالله در ادامه گفت چیزی که من در این رابطه میخواهم به مسلمانان -چه سنی و چه شیعه - بگویم این است اتفاقاتی که در منطقه انجام میشود، جنگ شیعه و سنی نیست. آنها میخواهند رویکردهای مذهبی و فرقهای به این جنگ بدهند. این جنگ هرگز جنگ مسلمانان نیست. مشکل آنها مشکل شیعه و سنی نیست ، بلکه مشکل در میان گروههایی است که برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان آورده شدند و در مرحله بعد وارد منطقه شدند تا با محور مقاومت مبارزه کرده و روحیه دین داری را تخریب کنند. گونهای که آنها نام آن را بیداری اسلامی ، بهار عربی ، انتفاضه مردمی یا هر چیر دیگر گذاشتند. آنها میخواهند همه چیز را در منطقه تخریب کنند ، چرا که هیچ اولویتی برای اسلام و دموکراسی و انتخابات و انجام تغییر در منطقه ندارند. اولویت آنها اولویت مقاومت و مبارزه با تروریسم است ، یعنی تروریستی که خودشان آورده و آن را به تمامی ملتهای منطقه تحمیل کردند.
مسلمانان نباید فریب شعارها و عناوین و پرچمهای سیاه و عبارات لاالهالاالله محمد رسولالله و ریشهای بلند را بخورند. این افراد تسلیم دیگران بوده و از سوی آنها مدیریت میشوند و دولتهای آمریکا و غربی آنها را تجهیز و فعالیتهای آنها را تسهیل میکنند.
هشدار مهم به مسیحیان منطقه
من به مسیحیان به ویژه مسیحیان لبنان و سرزمینهایشان و عراق و مشرقزمین میگویم: به آمریکا نگاه کنید، این همان آمریکایی است که بعضی از شما همچنان بر روی آن حساب می کنید و تصور میکنید تضمین امنیت و آرامش و سلامتی و حمایت از شما است. آمریکا در خدمت منافع خود است ، هنگامی که میخواهد شورویها را شکست دهد این گروه را به افغانستان میبرد و و فرقی برایش نمیکند که چه اتفاقی بر سر مردم پاکستان و افغانستان و اهالی منطقه میآید. حتی اتفاقاتی که در آینده بر ضد ملت آمریکا در 11 سپتامبر افتاد، از سوی آنها مورد بهرهبرداری قرار گرفت. آنها به ویژه جورج بوش حتی از 11 سپتامبر نیز بهرهبرداری کردند. آنها به دنبال پروژههای خود در منطقه و تسلط بر آن و حمایت از اسرائیل هستند و هیچ اهمیتی نه به مسیحیان و نه به مسلمانان نمیدهند. این مسیحیان هستند که در عراق و سوریه و پاکستان و افغانستان و بسیاری از نقاط دنیا هزینه میدهند. مسیحیان لبنانی نیز در آستانه پرداخت این هزینه هستند. الان غرب نیز در پاریس و بروکسل و مناطق دیگر این هزینه ها را پرداخت می کند.
مقاومت پروژه های آمریکا را شکست داد
از همین رو ما همواره باید نسبت به ماهیت درگیریهای موجود و تحولات منطقه ، سوریه و عراق هوشیار باشیم. جنگ با داعش و جبهه النصره و ملحقات آن جنگ با اصلاحات و دموکراسی به انتخابات و حقوق بشر و تمامیت ارضی و آزادی و کرامت و اسلام و دین و قرآن و مقدسات نیست ، بلکه جنگ با گروههای وحشی است که آمریکا و غرب برای تخریب منطقه از جمله تخریب محور مقاومت به منطقه آورده است. علت این تلاشها این است که محور مقاومت از همان روز اول ماهیت این درگیریها را متوجه شده و بدون در نظر گرفتن غافلان و کسانی که خود را به کوری میزنند ، تصمیم به ایستادگی و پایداری در برابر این توطئهها گرفته است. مقاومت جوانان و نظامیان و مبارزان خود را به میدانهای مبارزه فرستاده و آن ها در برابر این پروژه مقاومت و مبارزه میکنند. محیط فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مقاومت نیز پایداری میکند و تا الان این طرف مقابل است که شکست خورده است.
این پروژه شکست خورده است، تا این لحظه این شکست مشاهده میشود، این پروژه نتوانسته است اهداف خود را در یمن یا عراق یا سوریه یا لبنان و یا ایران محقق کند و انشاءالله در آینده نیز موفق نخواهد شد. چرا این اتفاق نیفتاده است؟ چون مردانی هستند یعنی شماها که با چهرههای مبارک و شجاع و مصمم به خدا توکل کردهاید. این عقل ها و این قلب های بصیر و آگاه و فهیم و این عزم و اراده است که پروژه های غرب را به شکست کشانده است.
ای خواهران و برادران امروز جراحتهای شما در روز جانباز مقاومت ، شاهدی برای دنیا و آخرت شما است و شاهد بر این نکته است که مقاومت و مسیر و کشور و ملت شما همواره در عرصهها حضور داشته و همواره در میدان مبارزه با پروژههای اسرائیلی و آمریکایی با ابزارهای تکفیری و تروریستی پایداری کرده است. شما امروز از طریق سایر برادرانتان که میدانها را پر کردهاند ، همچنان در برابر این تهدید و خطرات بر ضد کرامت و شرافت امت و مقدسات آن ایستادهاید. این موضوع اول بود.
رسانههای عرب زیر سلطه آل سعود هستند
طبعا بخشی وجود دارند که تردید دارند، آنها بروند و تحقیق کنند. من پیشنهاد میکنم شما این مصاحبهها را به صورت کامل پخش کنید . مصاحبه طولانی با کلینتون انجام شده است همچنین تعداد زیادی از مسئولان آمریکایی در سرویسهای اطلاعاتی و ارتش آمریکا و مقامات اروپایی و غربی و وزرای خارجه سابق چنین موضوعاتی را مطرح کردهاند. علاقه به این صحبتها در آمریکا و اروپا در موضوع سوریه ، تروریسم و گروههای مورد نظر زیاد شده است. پیگیری این مسائل بسیار مفید است. رسانههای عربی در جهان عرب کاملاً زیر سلطه آنان و پولهای سعودی و دیگر کشورهای عربی(حاشیه خلیج فارس) هستند و طبعاً اجازه انتشار و انتقال این اعترافات از سوی مقامات ارشد آمریکایی و غربی ، شامل نظامیان دیپلماتها و عناصر امنیتی را نمیدهند. همگی ما میخواهیم این مسائل را پیگیری کنیم.
انتخابات امن به برکت جانفشانی ارتش و مقاومت بود
موضوع دوم: در مورد موضوع دوم یعنی انتخابات انجام شده میخواهم از خداوند بزرگ و متعال به خاطر منتی که بر ما گذاشت و مرحله اول انتخابات در استانهای بیروت و بقاع و بعلبک با موفقیت و سلامت امنیت برگزار شد، تشکر کنم. از تمامی عناصری که برای موفقیت این مرحله از انتخابات از ادارات رسمی گرفته تا نیروهای امنیتی و نظامی و همکاریهای مردمی و حزبی فعالیت کردند، تشکر میکنم و امیدوارم که این روند در سایر مراحل نیز ادامه داشته است. نسبتی که ما در انتخابات شورای شهر در بقاع حضور داشتیم، موضوع دیگری است.
وظیفه خود میدانم که از تمامی هواداران مخلص و ساده در استانهای بعلبک و هرمل که تمامی فهرستهای وفاداری و توسعه را حمایت کردند و باعث پیروزی آنها در تمامی شهرها و مناطق حاضر شدند، تشکر کنم. من از اعتماد و محبت و وفاداری بینظیر آنها تشکر میکنم، چرا که با حضور قدرتمندانه خود که البته قابل پیشبینی هم بود این انتخابات را رقم زده و توانستند آرزوهای تمامی بدخواهان را با شکست مواجه کند. من همچنین از تمامی خواهران و برادرانی که این روند را در تمامی سطوح مسئولیتی خویش مدیریت کردند با حضور قوی و سازماندهی صدبان و فعالیتهای گسترده خود را نشان دادند، تشکر میکنم.
همچنین باید توجه تمامی لبنانی ها به ویژه اهالی بقاع را به جانفشانیهای ارتش و عناصر مجاهد مقاومت و سایر دوستان جلب کنم که بعد از لطف خداوند سبحان، سهم زیادی در ایجاد فرصت امنیتی مناسب برای انتخابات داشتند. ارتش و مقاومت و نیروهای امنیت عمومی و سایر سرویسهای امنیتی ، بعد از توجهات الهی سهم عمدهای در ایجاد فرصت امنیتی مناسب برای انجام انتخابات در بقاع داشتند تا بزرگترین و بیشترین نسبت شرکت در انتخابات در بقاع رقم بخورد.
در وهله اول در استان بعلبک الهرمل جانفشانیهای این نظامیان و مبارزان ، شهدا و جانبازان و مرزبانان بود که شکست سختی را به گروههای تروریستی وارد کرده و آنها را مجبور به اخراج از بیشتر مناطق تحت اشغال نموده و آن ها را به سمت اراضی سوریه راند. همچنین برخی از آن ها را نیز در بلندی های عرسال محاصره کرد. این جانفشانیها است که این سطح از امنیت را در داخل کشور ایجاد کرده تا برگزاری چنین انتخاباتی امکان پذیر باشد. این موضوع است که باید به آن توجه کرد و و از آن قدردانی نمود.
در انتخابات با کسی دشمنی نداریم، مگر اینکه دشمنی خود را اعلام کند
نکته دوم این که مسائلی که در مرحله اول مطرح شد ، طبعاً در مورد سایر مراحل نیز صدق میکند. طبعاً یک انتخابات لیست هایی دارد و ممکن است لیست هایی در برابر لیستهای ما تشکیل شوند. شاید این لیست ها در خطوط کلی سیاسی با ما همراه باشند و شاید دوستان ما باشند، هرچه ممکن است بخشی از ملت ما باشند که به ما اعتقادی ندارند. ما دوست داریم این نکته را به کسانی که در لیستهای رقیب ما در بقاع یا لیست های دیگر در آینده بگویم که ما آنها را دشمن و رقیب خود به حساب نمیآوریم، بلکه آنها را دوستان و عزیزان خود میدانیم و در خطوط کلی سیاسی بسیاری از آنها در خط و مشی عمومی ما هستند،البته ممکن است برخی از آنها ایدهها و افکار یا رویکردها و اراده متفاوتی داشته باشند. در هر صورت ما با هیچ کس مانند دشمن خودتان نمیکند ، مگر اینکه آنها خود را دشمنان ما بدانند و دشمنی شان را اعلام کند. البته برخی نیز وجود دارد که مقاومت را دشمن خود میدانند و شهدای مقاومت در برابر پروژههای آمریکایی را جهنمی خوانده و قربانیان گروههای تکفیری را شهید می خوانند. اگر کسی دشمنی خود را با ما اعلام کرد، او دشمن ما است.
ما اعتقاد داریم که تمامی مردم یا تمام کسانی که با ما در ابعاد شورای شهر با انتخابات پارلمانی اختلاف نظر داشته باشند، عزیزان و دوستان ما هستند و باید با آن ها تفاهم و همزیستی داشت. لذا همان طور که هفته قبل نیز ذکر کردم، مسئولیت خواهران و برادران در تمامی مناطق این است که ببینند کجا مشکلی پیش آمده تا آن مشکلات بررسی و برطرف کنند. این اوضاع از امروز تا شش سال آینده صدق میکند. همگی ما چالشهای موجودیتی و تاریخی داریم که باید با وحدت و قدرت مواضع خود با آنها مقابله کنیم.
منتخبان باید برای همه کار کنند، نه حامیان خود
موضوع بعدی که شوراهای شهر منتخب باید برای همه باشد. از طرف ما عناصر حزبالله در هر جایی که در شوراهای شهر حضور داریم ، به مردم خود در تمامی شهرها و روستاها تعهد میدهیم که شورای شهر در خدمت همه خواهد بود، چه کسانی که شورا را انتخاب کرده باشند و کسانی که انتخاب نکرده باشند و یا حتی دشمنان و رقیبان شوراها. مرحله کنونی به مجرد اعلام نتایج به پایان میرسد و امانتی بر روی دوش ما و تمامی متحدان ما بر دوش منتخبان جدید قرار میگیرد که شاالله همگی باید این امانت را به سر منزل مقصود برسانیم و حق آن را ادا کنیم.
تحلیل نتایج انتخابات شهرداریها
به گزارش تسنیم، دبیرکل حزب الله در ادامه گفت میخواهم مقداری در رابطه با تحلیل های موجود در زمینه نتایج انتخابات صحبت کنم و برخی اصول را ذکر کنم. مادر آستانه انتخابات جبل لبنان و بعد از آن در جنوب لبنان و پس از آن در شمال لبنان قرار داریم که حضور مشخص و محدودی در آنها داریم.
از یکشنبه گذشته تا کنون تحلیلهای زیادی در کشور مطرح بوده که این روند تا انتخابات جبل لبنان تکمیل خواهد شد. قرائتهای سیاسی عریض و طویلی مطرح شده که بعدها در مورد جنوب و شمال لبنان نیز وجود خواهد داشت. در نهایت قرائتهای سیاسی کلی در پایان انتخابات شورای شهر پدید آمده و انعکاسات و پیامدهایی بر اوضاع سیاسی لبنان چه در زمینة انتخابات پارلمانی یا تعیین رئیس جمهور یا مسایل دیگر ایجاد میکند.
با دشمنان خود ائتلاف نمی کنیم
من جمعه گذشته در این رابطه اندکی صحبت کردم و امروز نیز میخواهم برخی مسائل را در مدیریت انتخابات کنونی مطرح کند.
1-ما امسال بر اساس تجربههای سالهای قبل سعی کردیم ائتلافاتی را انجام دهیم، درست است که انتخابات شورای شهر، خدماتی و توسعه ای است، اما سیاسی نیز هست. یعنی رنگ و بوی سیاسی هم دارد. انتخابات انجام شده، انتخاباتی، توسعه ای، خدماتی و به تمام معنا سیاسی بود.
این بدان معنا است که ائتلافهای سیاسی ایجاد میشود. ما از تجربه های گذشته درس گرفتیم که ائتلافهای سیاسی ما منسجم با اوضاع سیاسی باشد. با چه کسانی اعتراف کنیم؟ با دوستان و برادران خود در خطوط سیاسی کنونی یا رقبای سیاسی. من طبعاً از دشمنان سخن نمیگوید، دشمنانی که از سال 2008 تاکنون هیچ شمشیر و قلم و تلویزیون و رادیو و روزنامه ای را برای تخریب و توهین و جنگ علنی و مخفیانه بر ضد حزبالله کنار نگذاشتند. برای چه باید با آنها ائتلاف کنیم؟ ما به عنوان حزبالله میخواهیم به دیدگاههای خود و هواداران خود احترام بگذاریم.
من نمیتوانم به هواداران حزبالله بگویم که کسانی که همه روزه فحش و ناسزا و توهین به شهدا و جانبازان و مجاهدین ما مطرح میکردند، با ما در یک لیست سیاسی قرار گرفتند و ما از مردم میخواهیم که به آنها رأی بدهند و پرچم آنها را برافراشته کنند. بهاینترتیب حتی اگر منافع سیاسی ایجاب کند، ما افکار عمومی خود را در برابر اقدامی غیرقابلتحمل قرار میدهیم. ما در گذشته ما این موضوع را تجربه کرده و هزینه آن را هم داده ایم.
از همین رو ما در تمامی ائتلافهای خود، از مرحله اول گرفته تا مرحله پایانی با دشمنان سیاسی خود متحد نمیشویم، البته رویکرد یک چیز است و استثناء یک چیز دیگر. ممکن است فردی به صورت شخصی در یک روستا این موضوع را انجام دهد که من اطلاعی از آن نداشته باشم، اما این یک اصل و سیاست عمومی است. ما با متحدان و برادران خود و دست کم کسانی که با آنها دیدار داشته ایم، متحد میشویم، کسانی که به ما توهین وتجاوز نکرده اند.
موضوع دوم این است که ما تصمیم گرفته ایم شرایط متحدان خود را درک کنند. مثلاً جریان آزاد ملی میخواهد با حزب نیروهای لبنانی و حزب الکتایب ائتلاف کند. ما این موضوع را درک میکنیم. برادرانمان در جنبش امل میخواهند با جریان المستقبل یا حزب و گروه فلان ائتلاف کنند. مشکلی نیست و ما اعتراضی به این روند نداریم. حتی این موضوع در عرصه سنی و دروزی و در همه استان ها نیز وجود دارد. ما شرایط متحدان خود را در زمینه ائتلاف با رقبا یا متحدانشان با تفاهم های جدید برای ملاحظات انتخاباتی و گاه آرام کردن فضا یا جلوگیری از مشکل در مناطق مختلف درک میکنیم و مشکلی در این زمینه وجود ندارد.
ملزم به حمایت از دوستان متحدان خود نیستیم
موضوع سوم اینکه اگر متحدانمان در لیستی حضور داشته یا با ما اختلافنظر داشته باشند، ما در این زمینه با آنها هم عقیده نیستیم. در خاتمه سخنان واضح و مشخص بگویم. ای برادران، دوستان و متحدان ما در ابعاد سیاسی و اخلاقی و ادبی با شما هستیم، اما ملزم نیستیم با متحدان شما نیز همراهی کنیم، هیچ تفاهمی در این رابطه وجود ندارد و هماهنگی خاصی در این زمینه بین ما صورت نگرفته است. آن چیزی که من در تلویزیون امروز میگویم، بر روی میز گفتوگوها و محافل مذاکرات و نشستهای دوجانبه نیز صدق میکند. ما در حزبالله با جریان آزاد ملی توافق داریم و تفاهم بین ما وجود دارد ، اما ملزم به توافق با نیروهای لبنانی یا الکتائب یا هر گروه دیگر متحد با جریان آزاد ملی نیستیم. اگر آنها از دیدگاه ما رقیب سیاسی تلقی شود، ما ملزم به همراهی با آنها نیستیم.
ما فریب نمیخوریم و خیانت نمی کنیم و متحدان خود را نیز رها نکرده و از پشت به آنها خنجر نمیزنیم. ما خون خود را برای دفاع از این تعهدات میدهیم، اما التزامی برای خود در قبال متحدان یا شرکای متحدان خود احساس نمیکنیم. این موضوع در مرحله اول وجود داشت و در مراحل دوم و سوم و چهارم نیز صدق میکند.
در این زمینه من میخواهم به صورت خیلی خلاصه مسائلی را در مورد انتخابات بیروت مطرح کنم، چرا که امروزه تحلیلهای زیادی در این رابطه مطرح است. ما ارتباطی با اتفاقاتی که در بیروت افتاد نداریم. در زمانی که لیستی با عنوان لیست الیبارته از سوی جریان المستقبل در بیروت شکل گرفت، براساس اصل اولی که از آن سخن گفتم، ما تصمیم گرفتیم که در این انتخابات با رقیب سیاسی خود لیستی تشکیل ندهیم. جریان المستقبل رقیب سیاسی ما است و من میخواهم پیشازاین در این رابطه چیزی نگویم.
البته متحدان ما منافع خود را در این دیدند و مشکلی هم نیست که در این لیست باشند، برخی از متحدان ما در این لیست حضور دارند. برخی از آن ها را به یاد دارم که شامل برادرانمان در جنبش امل و جریان آزاد ملی و حزب طاشناق هستند. ما مشکلی در این زمینه نداریم و اعتراضی به آنها نمیکنیم. "خدا مبارک کند ". برعکس این اوضاع میتواند کشور را دور خود جمع کند. ما در انتخابات گذشته ورود در لیست ائتلافی در بیروت را رد کردیم، چرا که آنها نمی خواستند عناصری از جریان آزاد ملی در این لیست باشند.
چرا حزب الله در بیروت لیست نداشت؟
الان برخی اعتبارهایی سیاسی مطرح میشود، مثلا تحلیل میکنند و میگویند: این پیامی بر روی میز یا زیر میز یا سیگنالی مثبت یا منفی است. اما ما هیچ پیامی نه در روی میز نه در زیر میز نمی فرستیم، هر چه دلتان میخواهد بگویید. علت اصلی این موضوعی است که برادران ما تصمیم گرفتند در این روند مشارکت نداشته باشند ، چرا که ما این اصل اساسی را داریم.
متأسفانه من شنیدهام که برخی از نویسندگان میگویند که به علت سقوط لیستهای دیگر، حزبالله دخالتی در انتخابات بیروت نمیکند. آن ها البته اشتباه میکنند و باید محاسبات خود را تغییر دهند. در هر حال ما الان به چند علت لیست دیگری تشکیل نداده و از لیستهای دیگر نیز حمایت نکردیم.
- نمیخواهیم در تقابل با متحدان خود وارد یک لیست شویم.
- ما نمی توانیم سایر لیست ها را در یک لیست واحد جمع کنیم. این موضوع مشکل است. ما در گذشته موضوع را تجربه کردهایم.
- موضوع سوم اینکه فرصت پیروزی سخت است، لذا رفتن به سمت درگیری که در ابعاد فتنه انگیزی فرقه ای و مذهبی مورد سوءاستفاده قرار گیرد، درست نیست.
معادلات انتخابات زحله
ما هیچ کس را از حزبالله در انتخابات زحله نامزد نکردیم، هدف ما این نبود که به عنوان حزب الله در شورای شهر زحله حضور داشته باشیم، ما امیدوار بودیم که متحدان و دوستان سه گانه ما با هم ائتلاف کنند و ما از همگی آنها حمایت کنیم، اما این اتفاق نیفتاد و سه لیست جداگانه پدید آمد. هر کدام از دوستان ما می خواستند فقط از لیست آنها حمایت کنیم و این در مناطق تعهدات و افراد و مبانی سیاسی برای ما مناسب نبود.
گزینه ما این بود که به صورت کامل از نامزدهای جریان آزاد ملی در لیست احزاب زحله حمایت کنیم و بقیه سهم خود را به صورت مساوی بین دو لیست دیگر تقسیم کنیم. مواضع و انتخابات ما در زحله براساس منافع سیاسی نبود ، بلکه بر اساس اخلاق سیاسی بود. ما نمیخواهیم به شورای شهر برسیم یا با کسی رقابت کنیم. در عین حال ما نمیتوانستیم دوستان خود را رها کنیم، اگر تصمیم می گرفتیم انتخابات در زحله را رها کنیم، میدانیم چه اتفاقی میافتاد؟ همه ما را مسئول میدانستند و میگفتند: اگر شما میآمدید و رأی میدادید لیست ما پیروز میشد. خب ما آمدیم و رأی دادیم و رأی خود را بین دوستان تقسیم کردیم و این نتیجه حاصل شد.
بنابراین ملاحظات ما اخلاقی و سیاسی و برادرانه و دوستانه بود. برخی از دوستان در جریان آزاد ملی - این را میگویم چرا که ما با جریان آزاد ملی و میشل عون و استاد جبران و بسیاری از رهبران جریان آزاد ملی روابطی مافوق اطمینان داریم- به این نتیجه رسیدند که چرا حزبالله لبنان لیست احزاب کاملی در زحله نمی دهد، در حالی که ما در این لیست هستیم. این توقع اشتباه است. من بار دیگر میگویم: دوستان و برادران؛ ما در قبال متحدان شما تعهدی نداریم. از ما توقع نداشته باشید به متحدان شما ملتزم باشیم.
لیست های حزب الله در تمامی مناطق حاضر پیروز شد
در مورد سایر شهرها و روستاهای بقاع که ما در آن شرکت می کنیم، لیستهای وفاداری و توسعه یعنی ائتلاف حزبالله و جنبش امل و احزاب دوست، در تمامی مناطق پیروز شدند. نشانهها و پیامدهای این پیروزی و صحبت در مورد آن را انشاءالله به روز 25 می واگذار می کنم، در آن زمان انتخابات جبل لبنان و جنوب لبنان را انجام داده ایم و فقط انتخابات شمال باقی مانده است. در آن زمان من از این موضوع و نتایج و ارزیابی های آن سخن میگویم و بیش از این وقت شما را نمیگیرم.
در مورد مرحله آینده انتخابات شورای شهر که یکشنبه آینده در جبل لبنان برگزار میشود، ضاحیه جنوبی نیز در این بخش قرار دارد. ما در این مرحله لیست هایی از ائتلاف حزبالله و جنبش امل و جریان آزاد ملی و سایر احزاب دوست خود و خانواده ها داریم. به همین علت این لیست را لیست وفاداری و توسعه و اصلاح نام گذاشته ایم ، چرا که تنوع سیاسی ائتلاف موجود رعایت شود.
همان طور که من در هفته گذشته گفتنم، از هواداران خود در روستاهای دیگر در جبل لبنان و شهرهای دیگر که ما در آن ها لیست داریم، میخواهیم مشارکت فعال در انتخابات در مراحل دوم و سوم داشته باشند. ما همچنین از آنها میخواهیم که از لیستهای وفاداری و توسعه و اصلاح در ضاحیه جنوبی بیروت و سایر مناطقی که لیست ما حضور دارد، حمایت کنند. در هر حال ما از مواضعی که آنها انتخاب میکنند، تشکر میکنیم.