خوش چهره در گفتوگو با تسنيم با بيان اينكه به اسم صنعتي شدن كلاه بزرگي سر كشور گذاشتهاند، گفت: آنها در وهله نخست مونتاژ را آوردند. مونتاژ يعني صددرصد قطعات را سر هم ميكردند، مثلاً بهجاي اينكه يك دوچرخه يا اتومبيل را وارد كند، آن را بهصورت قطعات منفصل درميآورد، حتي در بعضي موارد اين كالا سر هم بوده و براي برآورده كردن نياز از هم بازش ميكردند و در كشور عرضه ميشد. اينجا فقط لفظ توليد داخل ميگذاشتند و واژههايي مثل «made in iran» را بهكار ميبردند. به ياد دارم آن موقع كه ما دانشآموز بوديم، به يكباره پيكان آمد، ما كه درشكهمان مشكل داشت، خودرويي آمد كه ميگفتند ساخت ايران است. يخچال با برندهاي مختلف به اسم توليد داخل آمد، فقط فريم آن را اينجا پرس ميكردند. قطعات آن هم همه اينطور بود.
وي ادامه داد:صنعتيشدن و الگوهاي توسعه كشورهايي مثل ما را اينطوري منحرف كردند. ضمن اينكه در مونتاژ بيشتر از واردات، منتفع بودند، چون قطعات منفصله به اسم قطعات توليد ميآمد و ديگر مالياتي كه قبلاً از خودروي خارجي وارداتي اخذ ميشد موضوعيت نداشت. براي توليدكننده خارجي، ارزان هم در نميآمد، يعني اين قطعات مونتاژي قيمتش معادل همان واردات ميشد، ولي براي توليدكننده صرفه داشت، چون ديگر عوارض نميداد، از طرف ديگر بازار مصرف خودرو يا لوازم خانگي را به دست ميگرفتند، قطعات و تعميرات و سرويسهاي ديگر را پشت سر هم وارد ميكردند. ديگر اينكه دستگاههاي مونتاژ مانند پرس و خط توليد و غيره به ما ميفروختند، يعني از چند جهت بهرهمند شدند.
خوش چهره با بيان اينكه با اين توجيه داراييهاي سنتي خودمان را نيز از دست داديم، تصريح كرد: مثلاً اصلاحات ارضي كه به اسم رونق كشاورزي انجام شد، كشاورز را از آن ريشه و ساختارش جدا كرد، خيليها نتوانستند ادامه بدهند، اصلاحات موقعي ميتوانست واجد ارزش باشد كه با حفظ منابع و صيانت از زمينها، آب و غيره صورت ميگرفت، مثلاً تا آن زمان نهادههاي كشاورزي كاملاً داخلي بود از جمله كود، كود حيواني بود، گرچه اين عرض من در سطح كشور مطلق نيست ولي ضربه زيادي به كشاورزي وارد شد. در كنار اين اصلاحات ارضي، سياستهاي تعمدي وجود داشت كه كشاورزي را به اسم مدرن كردن، نابود كرد.
اصلاحات ارضي
وي با اشاره به اينكه اصلاحات ارضي در ايران به اسم نگراني از كمونيستي شدن انجام گرفت، افزود: اين تقسيم زمينها در ايران به اسم انقلاب سفيد نامگذاري شد اما شما در آخر ديديد كه اين زمين كه توزيع شد به رونق توليد كشاورزي و حفظ ارزشهاي موجود كمك كه نكرد بلكه بر ضدش هم عمل كرد.
روابط توليدي قبل از آن در نظام ارباب - رعيتي نظم و نسق داشت، البته ما اين نظام را تأييد نميكنيم، اما اين شرايط هم درست نبود. بسياري از موارد در نظام قبلي حل شده بود، ارباب مسائل توليد را حل ميكرد، مسئله آب را حل ميكرد، سرمايه اوليه براي بذر و... را خود ارباب تأمين ميكرد، بعد هم خودش محصول را ميفروخت، اگرچه مبلغ ناچيزي به كشاورز ميداد، ولي بالاخره يك سيستم ماركتينگ داشت، اين نظام را در اصلاحات ارضي نفي كردند، يك تكه زمين به كشاورز دادند، زميني كه مثلاً آبش حل نشده بود و مشكلات بيشمار ديگر داشت. بسياري از كشاورزها دچار بحران شدند، طوريكه بايد بين «ذلت شهرنشيني» و «مرگ تدريجي در روستا» يكي را انتخاب ميكردند.
وي تأكيد كرد: اسنادي بهدست آورديم كه موساد هم در اين بخش فعال بوده است. اسرائيليها در اين بخش وارد شدند، با اين تكنيك كه ما نمونههاي متمركز كشاورزي داشته باشيم و با مقياسهاي بزرگ توليد كنيم، اين حرف كه در مقياس بزرگ، صرفهجويي وجود دارد مشكلي ايجاد نميكند، اما الگوهايي كه بهكار بردند، به كشاورزي لطمه زد. در خيلي از نقاط چاههاي عميق آب، سطح آب منطقه را بهشدت دچار اختلال كردند، خيلي از روستاها مشكل كاشت پيدا كردند، بعد ميگفتند فلان نقطه برجسته شده است، اسمش را طراحي كشت و صنعت پهلوي - آريايي گذاشته بودند.
كودهاي شيميايي
وي با اشاره به روزهاي پيش از انقلاب اضافه كرد: كشاورزان برنجكار ما پيش از يك شيطنت اسرائيليها اصلاً از سم استفاده نميكردند، يعني توليد اين محصول كاملاً ارگانيك و سالم بوده است اما كشاورزها را به مصرف كودها و سمومي مجبور كردند كه از اسرائيل وارد شد، در اين كودها انگلهايي به نام «كرم ساقهخوار» وجود داشت، اين آفت در مزارع ما گسترش پيدا كرد و اين شد كه نيم قرن است كشاورزهاي ما براي مقابله با اين آفت ناچار به سمپاشي هستند و مردم هم اين سموم را مصرف ميكنند.
طوري شد كه بعدها سازمان ملل، بعد از اينكه اين سموم يكي دو دهه به خورد كشورها داده شده بود، به مسئله ورود كرد. كودهاي شيميايي ضررهاي زيادي داشتند، مرغوبيت خاك را از بين ميبرد، در يك مقطع توليد را كمك ميكرد ولي تأثيرات عميقي روي اكوسيستم ميگذاشت.
وي در ادامه به موضوع دامداري نيز پرداخت و گفت: تحت عنوان اينكه مراتع حفظ ميشود، چراگاهها را از عشاير و دامدارها گرفتند. اگر دامدارها به سمت مرتع ملي شده ميرفتند، ژاندارمها تيراندازي ميكردند، اين سبب شد بهتدريج حوزهها و مراتع دامدارها كوچكتر شد، متعاقب آن واردات گوشت فراوان به ايران شروع شد، كسي فكر نكرد چرا تا قبل از اين واردات نبود، ولي الان هست. گوشتهاي يخزده از كشورهاي زلاندنو، استراليا و جاهاي ديگر وارد كردند، گوشتهايي كه حتي ذبح شرعي هم نبود، ذائقه مردم هم نبود، شروع اين اتفاقات دهه 1340 است كه در دهه 1350 هم ادامه پيدا كرد.
تضعيف روستاها
نماينده اسبق مجلس اظهار داشت: در تحقيقاتي از موساد متوجه شديم معتقد بودند اسلام در ايران بايد كمرنگ و بيرنگ شود. روشهاي مقابله با اسلام مختلف بود، اصالت دين را در نقاط جغرافيايي مختلف، از جمله شهرهاي اصيل و بعضي از مناطق مشخص و مهمتر از همه روستاها مورد هدف قرار دادند، تحقير روستايي به اوج خودش رسيد، شهريها با جوكهاي زننده روستاييها را تحقير ميكردند، فشارهاي ديگر هم وجود داشت كه سرجمع باعث ميشد روستاييها مهاجرت كنند و به شهرها بيايند. اتفاقاً بسيار مهم است كه وقتي ما كشاورزي را بررسي ميكنيم، بايد شرايط روستايي را كه صاحب كشاورزي است بررسي كنيم و ببينيم چه اتفاقاتي برايش افتاده است.