در کشور ما طراحی دکوراسیون به معنای واقعی خود وجود ندارد و بیشتر اعمال سلیقه است. چون زمانی که بحث دکوراسیون داخلی می‌شود باید یک‌سری اصول رعایت شود.

گروه فرهنگ و هنر مشرق- طراحی داخلی خانه موضوعی است که در چند سال اخیر برای خانواد‌ه‌های ایرانی اهمیت پیدا کرده. خانه‌های آپارتمانی کوچک در پررنگ‌تر شدن این موضع سهم به سزایی دارند. به همین بهانه، با حسین رفیعی، که او را بیشتر با برنامه‌های تلویزیونی‌اش می‌شناسیم، در گالری نقاشی‌اش به گفت و گو نشسته‌ایم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید.

*به قدمت یک عمر


من از سال 1355 در این گالری هستم؛ یعنی از کودکی آن زمان اینجا یک مغازه عتیقه فروشی بود که بعداً با توجه به تحصیلم در رشته نقاشی، آن را تبدیل به گالری نقاشی‌هایم کردم. از طرفی اینجا پاتوق من و دوستانم در عرصه بازیگری، از سالیان دور هم محسوب می‌شود. دوستانی مثل نیما فلاح و سیامک انصاری به گالری می‌آمدند و حتی جواد رضویان نقاشی‌های خودش را هم می‌آورد و به نمایش می‌گذاشت. خیلی اوقات هم اینجا محل تمرین بچه‌ها برای کارهایشان می‌شد. شاید بتوان گفت گالری،‌ محل تجمع هنری ما بود.

حسین رفیعی:یخ فروشی گفت زندگی مثل یخی است آب شد و از من نخریدند!
*ورود به دنیای نقاشی

من از دوران راهنمایی، در سبک بازاری نقاشی می‌کردم. سال 1365 هم وارد هنرستان کمال الملک شدم و این هنر را جدی‌تر ادامه دادم. هنرمندانی مثل مصطفی آل احمد، بیژن میرباقری و همایون شجریان هم در این هنرستان تحصیل کرده‌اند. زمانی که سوم دبیرستان را می‌گذراندم در دانشگاه پذیرفته شدم که برای اتمام هنرستان ناچار به گرفتن مرخصی یک‌ساله از دانشگاه شدم. می‌توانم بگویم من و همدوره‌ای‌هایم اولین ورودی‌های دانشگاه هنر و معماری بودیم.

*ورود به دنیای بازیگری

بسیاری از دوستان من، مثل امین زندگانی، افشین سنگ چاپ و امیر غفارمنش در دانشگاه در رشته هنرهای نمایشی و بازیگری تحصیل می‌کردند. من به واسطه علاقه و تمایلی که به بازیگری داشتم، در نمایش‌های مربوط به پایان‌نامه دوستانم بازی می‌کردم. تا اینکه در سال 1372، برای جنگ 39. به کارگردانی آقای داریوش کاردان، تست دادم و به شکل جدی‌تری حرفه بازیگری را ادامه دادم.

*اصالت را حفظ کنیم

یکبار شخصی از من پرسید من بازیگرم، مجری هستم یا نقاش؟‌ گفتم من فقط حسین رفیعی هستم. ولی در واقع رشته اصلی من نقاشی است. یعنی من اگر کار بازیگری هم انجام می‌دهم برای بیشتر آموختن است و به عنوان یک هنرجو در هنر بازیگری مشغول هستم. ولی در اصل گرایش، عشق و تمام وجود من نقاشی است. شروع نقاشی من با کارهای باب راسی بود. علاقمند به کارهای دقیق بودم. در دانشگاه علاقمند به کارهای امپرسیونیسم شدم اما بعد از سفرهای خارجی‌ام و رفتن به موزه‌ها، با تماشای نقاشی‌های ایرانی، کارهای قهوه‌خانه‌ای انجام می‌دهم و علاقه‌مند به این فضا شدم. چون در این آثار رنگ‌ها پخته هستند، فضا و سناریو دارند. اما نقاشی‌های مدرن ما مشکل هویتی دارند. باید باورمان باشد ایرانی هستیم و اصالت و ریشه را حفظ کنیم. باید مروج فرهنگ بومی و محلی‌مان باشیم. توجه کنید که رنگ هر خطه ایران متفاوت است و تماماً هنر است. چون از طبیعت مختص خود گرفته شده‌اند.

حسین رفیعی:یخ فروشی گفت زندگی مثل یخی است آب شد و از من نخریدند!

*خلوتگاهی به سلیقه خودم


می‌توانم بگویم این گالری خلوتگاه من است و به سلیقه شخصی خودم طراحی شده. تمام اتفاقات انیجا چه فنی و چه چیدمان داخلی، به دست خودم صورت گرفته است و تمامش را با عشق درست کردم. البته اگر خانواده‌ام درباره چیدمان گالری‌ام نظر بدهند حتما به نظرات‌شان توجه می‌کنم، چرا که هنرمند گوش شنوا دارد. در واقع بیشتر هنرمندان موفق کسانی هستند که خوب می‌بینند و خوب می‌شنوند. اگر این طور نباشد موفق نخواهید بود.

*اعمال سلیقه مهم‌تر است یا علم طراحی

در کشور ما طراحی دکوراسیون به معنای واقعی خود وجود ندارد و بیشتر اعمال سلیقه است. چون زمانی که بحث دکوراسیون داخلی می‌شود باید یک‌سری اصول رعایت شود. مثلاً بدانید چه رنگ‌هایی بهتراست در محل استفاده شود. اما زمانی که در ایران وارد یک خانه می‌شویم گویی صاحبخانه هر چه که به ظاهر زیبا بوده خریده و در منزلش گذاشته است. در نتیجه آن خانه بیشتر شبیه موزه،‌ یک فروشگاه یا گالری شده است.

 اما لازمه طراحی، علمی است که باید داشته باشید تا طبق آن بتوانید دکوراسیونی را ترتیب دهید. به عنوان مثال این طراحی می‌تواند به شکلی باشد که همه فضا را سفید کند تا یک گلدان یا یک سوژه خاص به چشم بیاید و تمام فضا توجه شما را به یک موضوع جلب کند. متأسفانه حتی در فیلم‌ها و سریال‌های کشور ما بیشتر طراحی دکورها اعمال سلیقه است و از مبانی علمی برخوردار نیست. با توجه به این مسائل می‌توانم بگویم بیشتر طراحی‌ها در کشور ما بر مبنای اعمال سلیقه است. من این موضوع را نه رد می‌کنم و نه تأیید. گاهی این سلیقه‌ها منجر به اتفاق خوبی می‌شوند اما می‌تواند اتفاق خوبی را هم به دنبال نداشته باشد. مثلا در کارهای نمایشی گاهاً این اعمال سلیقه نشأت گرفته از مشکل بودجه است.

*علم طراحی در چیدمان منزل

در چیدمان خانه ما اعمال سلیقه در طراحی و چیدمان، وجود دارد. اما من به عنوان یک نقاش که رنگ، خطوط طلایی و فضای مثبت و منفی را می‌شناسم، ناخودآگاه ترکیب بندی را هم می‌شناسم؛ قرینه سازی و متعادل سازی، که باید رعایت شود را می‌شناسم و در طراحی منزلم در نظر می‌گیرم.

حسین رفیعی:یخ فروشی گفت زندگی مثل یخی است آب شد و از من نخریدند!

*اصل رنگمایه را باید رعایت کرد


یک نکته که باید بگویم این است که در واقع دکور علمی ندارد و یک اصل بر مبنای رنگمایه یا تونالیته است. یعنی مثل حرکت ابرها می‌ماند. شما حرکت‌شان را طراحی نمی‌کنید اما می‌توانید بی‌نهایت طرح از اشکالشان دربیاورید. اما سعی می‌کنم به عنوان نقاش اصول پایه را در طراحی منزلم رعایت کنم.

*از رنگ‌های ترکیبی استفاده می‌کنم

کلا در کارهایم از رنگ‌های ترکیبی استفاده می‌کنم. در طراحی منزل هم، اگر دیدید کسی رنگ‌ها را بی پروا و خالص استفاده کرده است دو حالت بیشتر ندارد، یا شخص سلیقه دارد اما رنگ‌های اصلی و نحوه به کار بردن آن ها را نمی‌داند، یا رنگ‌ها را می‌شناسد اما با این نوع استفاده حرفی برای گفتن دارد یا می‌خواهد مفهومی را برساند.

*رنگ من آبی لاجوردی است

رنگ‌های مورد علاقه من آبی لاجوردی و نارنجی است که یک کار بسیار گرم و ایرانی به وجود می‌آورند. شما آبی و نارنجی را در تمام تابلوهای من می‌بینید، اما به ندرت مشکی در کارهایم به چشم می‌خورد.

*چیدمان منزل،‌ ترکیبی از سلایق اعضای خانواده است

در خانواده هر کدام از اعضا، سلایق مختص به خود را دارند و مایلند در فضاهایی از خانه که متعلق به آن‌هاست، سلایق خود را اعمال کنند. می‌توانم با توجه به دانشی که در ارتباط با اصول طراحی دارم به آن‌ها پیشنهاداتی بدهم ولی آن‌ها مختارند بپذیرند یا نظر دیگری داشته باشند. علاوه بر این همسر من بیشتر در خانه حضور دارد و در نتیجه آرامش او در خانه اهمیت خاصی دارد. از طرفی به واسطه نقاش بودن من فرزندانم با رنگ‌ها آشنا شده‌اند و در انتخاب رنگ محدودیتی ندارند. در کل، دکوری زیباست که شخصی که در محل مورد نظر زندگی می‌کند از آن لذت ببرد. باید رنگ‌ها و اثرات آن در روان انسان را فهمید که خدا را شکر الان اینترنت می‌تواند به خوبی شخصیت رنگ‌ها را به شما معرفی کند.

حسین رفیعی:یخ فروشی گفت زندگی مثل یخی است آب شد و از من نخریدند!

*توجه به نقطه‌های طلایی


برای اولین بار در ایران، برنامه‌ای در تلویزیون ساختیم که در آن، طبق یک نمونه خارجی، می‌رفتیم و خانه مردم را طراحی می‌کردیم. یعنی از آن‌ها می‌خواستیم که اجازه بدهند منزل‌شان را طبق اصول و سلیقه‌شان طراحی کنیم. اما برنامه ادامه پیدا نکرد چون عوامل برنامه فقط مجری کار بودند و نمی‌شد برخی اصول طراحی را نادیده بگیرم.

*طراحی؛ ترکیبی از سلیقه و کاربرد

به خانه‌های قدیمی ایران نگاه کنیم، حتی حوض را طوری طراحی کرده‌اند که در اختیار ساختمان باشد. بخشی از طراحی سلیقه و بخشی از آن کاربردی است. طراحی نباید رویا پردازانه باشد. در طراحی خانه‌های قدیمی ایرانی همه چیز در خدمت استفاده کنندگان فضاهایش است و این اصل در خانه‌های آپارتمانی امروزی ما رعایت نشده.

*ماجرای کودک درون فعال

وقتی رنگ  وفرم را می‌شناسم نمی‌توانم آن‌ها را در کارهایم در نظر نگیرم. معتقدم بچه‌ها رنگ و حقیقت را بهتر می‌شناسند. می‌توان حقیقت را در نقاشی‌های بچه‌ها یافت و این درک در کودکان غریزی و ذاتی است. من کودک درونم زنده است و معتقدم باید همواره آموخت و یاد گرفت. آقای الهی قمشه‌ای می‌گویند وقتی آدم‌ها بزرگ می‌شوند خلاقیت‌شان از بین می‌رود و انگیزه‌ای برای پیشرفت ندارند. آدم‌ها وقتی انگیزه نداشته باشند پیشرفت هم ندارند هنر نیازمند جریان و پویایی است که کودک درون این جریان را ایجاد می‌کند.

حسین رفیعی:یخ فروشی گفت زندگی مثل یخی است آب شد و از من نخریدند!

*زندگی در لحظه

جمله‌ای است که همیشه می‌گویم؛ به مرد یخ فروشی گفتند زندگی چیست، گفت یخی که آب شد و از من نخریدند. از لحظه به لحظه زندگی‌تان استفاده کنید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس