«به سپیدی یک رویا» رمانی است مرتبط با حضرت معصومه(س) خواهر بزرگوار علیبنموسیالرضا(ع) به قلم فاطمه سلیمانی ازندریانی که از سوی انتشارات کتاب نیستان روانه بازار کتاب شده و نویسنده به خوبی توانسته از پس ژانری که در آن قلم زدن کار آسانی نیست بر بیاید.
به بهانه انتشار این رمان و در آستانه ایام ولادت حضرت معصومه(س) گفتوگویی با این نویسنده انجام دادیم. او در این گفتوگو به مذهبینویس بودن خود اشاره کرد و گفت از اینکه با این عنوان یاد شوم، ناراحت میشوم ولی به خاطر علاقهای که به این کتابها دارم زود میگذرم در حالی که برخی کتابها را نخوانده آنها را تحقیر میکنند. او در بخش دیگری از این گفتوگو به کمبود کتب مرجع و وفور کتابسازی در ارتباط با حضرت معصومه(س) نیز اشاره کرده است که مشروح آن را در ادامه با هم میخوانیم.
*جذابیت کار خطقرمزها را به حاشیه راند
شما در اولین تجربه رماننویسی خود سراغ نوشتن از یکی از منتسبین به اهل بیت رفتهاید. خط قرمزهای موجود نگارش در این حوزه نگرانتان نمیکرد؟
در شروع کار این نگرانی خیلی زیاد بود. اما جذابیت این کار آنقدر زیاد بود که این مسائل همه در حاشیه قرار گرفت. علاوه بر اینکه شخصاً سعی میکنم به خط قرمزها پایبند باشم.
روایتی که شما به خواننده ارائه کردید چه میزان مستند است؟ شخصیت «سلطان» تخیل شما بود یا در تاریخ وجود دارد؟
تمام اتفاقات اصلی و روایات کاملاً مستند هستند. حتی در بعضی موارد که اختلاف نظر وجود داشت، سعی کردم معتبرترین واقعه را روایت کنم. برای مثال روایات زیادی بود که حضرت معصومه(س) به همراه برادران و تعداد زیادی از نزدیکانشان به ایران سفر کردهاند و در ساوه توسط حاکم ساوه غافلگیر شده و اکثرافراد کاروان در جنگ متقابل به شهادت رسیدهاند. در ادامه هم دو روایت وجود داشت. اول اینکه حضرت از شدت غم شهادت برادرانشان دچار بیماری شدهاند و دوم اینکه ایشان را مسموم کردهاند، که با مطالعه متمرکز روی این بخش به این نتیجه رسیدم که جنگ ساوه و همینطور مسمومیت حضرت سندیت ندارد.
و اما سلطان. بله در تاریخ از شخصیتی به نام سلطان که خادم حضرت بودهاند، نام برده شده. اما در مورد جزئیات رابطه حضرت و سلطان اطلاعات خاصی نبود. سلطان یک شخصیت واقعی است که در داستان به شخصیتش بال و پر داده شده است.
*برای جمله به جمله کتاب زحمت کشیده بودم
در نگارش رمان «به سپیدی یک رویا» چقدر از تجربیات کسانی که در حوزه ادبیات دینی قلم زدهاند استفاده کردید؟
در زمان نگارش رمان، تعمداً حتی از متون مشابه هم فاصله گرفتم تا حتیالمقدور داستان یک اثر مستقل باشد و شباهت محسوسی به آثاری از این دست نداشته باشد. خصوصاً در مورد زبان روایت. اما بعد از اتمام نگارش اولیه، جناب سید مهدی شجاعی و جناب سید مجتبی حسینی، کتاب را مطالعه کردند و نکاتی را تذکر دادند. که اتفاقاً بعضی از این نکات تخطیهای جزئی از خط قرمزها بود که باعث حذف چند صفحه از کتاب و اضافه شدن چند نکته به کتاب شد. اما خوشبختانه هر دو بزرگوار نثر و نحوه روایت کار را پسندیده بودند.
در ضمن یک نکته را اضافه کنم که حذف کردن آن چند صفحه سختترین و تلخترین اتفاقی بود که در حین نگارش این رمان اتفاق افتاد. چون برای جمله به جمله کتاب زحمت زیادی کشیده بودم. اما گاهی پیش میآید که باید یک چیزی را برای چیز بهتری فدا کنیم. با اینکه واقعاً ناراحت کننده بود، اما به لطف پروردگار بعد از انتشار کتاب، به این نتیجه رسیدم که حذف آن چند صفحه بهترین تصمیمی بود که گرفتم. چون در مقایسه با متن اولیه یکدستی و صمیمیت بیشتری دارد.
*رمانی در مورد حضرت معصومه(س) نوشته نشده
چه طور شد سراغ این شخصیت تاریخی رفتید؟
طبق علاقهای که به تاریخ اسلام داشتم و دارم و همیشه هم این علاقه را عنوان کردهام، این کار از طرف انتشارات کتاب نیستان به من پیشنهاد شد. ولی چگونه نوشتن و از کدام مقطع زندگی حضرت نوشتن به خودم واگذار شد و من به دلیل علاقه ویژهای که به امام رضا(ع) دارم، بهانهای پیدا کردم تا با نوشتن از زندگی خواهر بزرگوارشان، عرض ارادتی به حضرت داشته باشم. ضمن اینکه تا به حال هیچ رمان جدی در مورد حضرت فاطمه معصومه(س) نوشته نشده و این بکر بودن موضوع، جذابیت پرداختن به آن را افزایش میداد.
خوشبختانه من خیلی زود با اینکار ارتباط برقرار کردم. حتی قبل از شروع مطالعه جدی، هم راوی داستانم را انتخاب کردم، هم زمان شروع رمان را. ندیمه حضرت به عنوان شخصی که همیشه همراه ایشان بوده بهترین راوی برای این داستان بود که خوشبختانه در مطالعاتم به نام این خادم هم رسیدم. مهاجرت امام رضا(ع) به ایران هم نقطه عطفی در زندگی حضرت و خانواده ایشان بوده که به نظرم بهترین شروع بود.
*سهم کتابسازیها بیشتر از کتابنویسی در مورد حضرت معصومه(س)
میزان در دسترس بودن منابع برای نگارش در مورد حضرت معصومه(س) چطور است؟
تعداد کتابهای مستندی که در مورد حضرت معصومه(س) نوشته شده، بسیار زیاد است. اما بهتر است بگوئیم بیشتر کتاب سازی شده تا کتاب نویسی. تعداد زیادی کتاب با اسامی متفاوت اما متن کاملاً مشابه و اطلاعات بسیار بسیار اندک در مورد زندگی حضرت معصومه(س)، که این اندکی اطلاعات من را وادار به مطالعه گستردهتر کرد. مطالعه درباره نزدیکان حضرت، مطالعه درباره حضرت موسیبنجعفر(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع).
مطالعه درباره این بزرگواران باعث کشف وجوه اشتراک زیادی شد که از همانها در پیشبرد داستان استفاده کردم. البته فقط به زندگی این سه بزرگوار اکتفا نکردم. در مورد سایر امام زادگان، همسران این سه امام، جغرافیای مدینه و مسیر سفر حضرت هم مطالعاتی داشتم.
*مذهبینویسی را بدون خواندن یک فصل از کتاب تحقیر میکنند
نگران اینکه به شما نویسنده سفارشینویس یا تعابیری از این دست بگویند، نبودید؟این نگرانی که همیشه وجود دارد. علاوه بر وجود نگرانی بارها همین حرفها را شنیدم. نه تنها به سفارشینویسی متهم شدم، حتی کتاب مذهبی نوشتنم را هم تحقیر کردند و نه تنها تحقیر میکنند بلکه کارهایی از این دست را شبیه به هم و تکراری تعبیر میکنند بدون اینکه حتی یک فصل کامل از کتاب را بخوانند.
اگر بگویم که از این رفتارها ناراحت نمیشوم دروغ گفتهام، اما فقط در حد یک ناراحتی زودگذر، چون من قبل از اینکه نویسنده این گونه کتابها باشم مخاطب آنها هستم و علاقه و اعتقادم به این نوع کتابها آنقدر زیاد هست که این صحبتها نتوانند حتی یک مانع کوچک در این مسیر باشند.