افزایش فعالیت گسل فروپاشی دولت یازدهم بهوضوح برای همگان قابلمشاهده است و این افزایش فعالیت دلایلی دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
1- دولت از ابتدای شروع به کارش تبدیل به سهامی عام یاران اصلاحات و یاران هاشمی شده است و دراینبین همکاران رفسنجانی، بیشترین استفاده و ضربه را به دولت وارد کرهاند. حضور جهانگیری و نوبخت در صدر کار بسیار مشهود است. اظهارات نسنجیده نوبخت بهعنوان سخنگو همواره دولت را در تنگنا قرار داده است که نمونه آخر آن نیز «امانتدار بزرگ» خواندن، صفدر حسینی یکی از مدیران بدنام نجومی بود.
نامه چهار وزیر دولت یازدهم در اوایل پاییز سال 94 به حسن روحانی درباره رکود اقتصادی و هشدار درباره ایجاد بحران اجتماعی یکی از مشخصههای سهامی شدن دولت یازدهم و دست و پا بسته بودن وزرا است.[1] در این نامه آمده بود که «بر اساس پیشبینیهای بودجهای شرکتها که در بازار سرمایه موجود است و واقعیتهای موجود در عملیات صنایع مختلف بورسی در برهه کنونی اگر به صورت ضربالاجل و بر اساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدتها وقت لازم باشد.»
نوبخت از کسانی بود که در برابر این نامه گارد گرفت و در اظهارنظری عجیب مرقومه این چهار وزیر را معطوف به بازار سرمایه دانست و گفت این نامه به کلیت اقتصاد ایران مربوط نیست و تنها به بازار سرمایه معطوف میباشد و عنوان کرد چهار وزیر امضا کننده نیز به دلیل اینکه به بازار بورس وصل هستند، پای این نامه را امضاء نمودهاند.[2]
تبدیل رکود اقتصادی به بحران، عدم دسترسی وزرا به رئیسجمهور و نداشتن برنامه اقتصادی از گمانهزنیهایی بود که پس از انتشار این نامه در فضای رسانهای مطرح شد.[3] احمد توکلی در واکنش به این موضوع گفت: «نامه وزرا به رئیسجمهور حاکی از آن است که وزرا دسترسی به رئیسجمهور ندارند.»[4]
اظهارات عجیب نوبخت به این موارد ختم نمیشود و وی از توطئه علیه دولت سخن گفته که به یک اتاق فرمان وصل است، درصورتیکه رسانهها پاسخ دادند که این اتاق مسئلهُساز در درون دولت و به عملکرد آقای نوبخت و همکارانش مربوط است؛ چراکه متهم کردن منتقدان، دردی از رکود اقتصادی، حقوق نجومی، بیکاری، بیثمری برجام و ... درمان نمیکند.[5]
2- با توجه به رسوایی فیشهای حقوقی و غارتگری از بیتالمال توسط مدیران روحانی، نهتنها اتفاق خاصی برای برکناری و مجازات عاملین صورت نگرفته است، بلکه روحانی تبر ویرانی دولتش را به یاران هاشمی سپرده است تا ریشه ریاستش را با شیب ملایم قطع کنند.
جهانگیری عملاً با دستور روحانی مأمور رسیدگی به حقوق نجومی شد اما برآیند کار چیزی جز بدرقه نرم و همراه با تمجید برخی از مدیران نجومی نبود؛ سخنان نوبخت نیز مزید علت شد تا افکار عمومی از برخورد قاطع دولت تدبیر و امید با مدیران نجومی بهکل ناامید شوند.
3- تبر قطع ریشه ریاست روحانی در حال حاضر در دستان نوبخت قرارگرفته است، نوبخت بهعنوان یکی از یاران قدیمی هاشمی رفسنجانی محسوب میشود که در سال 84 مقابل محمد خوشچهره اقتصاددان مطرحی که اوایل با دولت محمود احمدینژاد همکاری میکرد و سپس از وی جدا شد مناظره تلویزیونی برگزار کردند و نوبخت به دفاع از هاشمی رفسنجانی و تخریب رقیب وی پرداخت.
همین مناظره و نوع تخریبها تأثیر زیادی بر روی آرای رقیب هاشمی گذاشت. به نظر میرسد همین شیوه با تخریب دولت قبل و عملکرد ضعیف دولت یازدهم در حال شکلگیری است. فعالان سیاسی حامی دولت نیز رویه آن را نادرست میدانند. ابراهیم اصغر زاده از حامیان افراطی دولت یازدهم دراینباره میگوید: «میخواهم بگویم آقای روحانی باید متوجه باشد که درباره دولت ایشان تصویری از یک دولت فشل، ضعیف و امامزادهای که اصلاً معجزه نمیکند در ذهن مردم دارد شکل میگیرد. دولت ناکارآمد بدترین اتفاق برای شرایط سال ۹۶ است.»[6]
4- اگرچه یاران هاشمی به صورت علنی در حال ضربه زدن به دولت یازدهم هستند؛ اما دراینبین عدمحمایت هاشمی از روحانی در موضوع حقوق نجومی و سکوت معنادار معمار اشرافیت در این رسوایی، حکایت از آن دارد که روحانی تکوتنها در میدان قرارگرفته و حامیان سابق یا سکوت کردهاند و یا در قامت منتقد سیاسی - اقتصادی در حال تغییر چهره هستند.