سرویس جنگ نرم مشرق- چند روز از انتشار فایل صوتی صحبتهای آیتالله منتظری در جلسهای با چند تن از مسئولان قضایی و اطلاعاتی وقت در تاریخ 24 مرداد سال 67 توسط فرزند ایشان احمد منتظری در فضای مجازی میگذرد که در آن جلسه آیتالله منتظری اعتراض خود را به روند اعدام شماری از زندانیان که از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودند، به این مسئولان اعلام میدارند. اعدامهایی که با حکم ولیفقیه و حاکم اسلامی وقت یعنی امام خمینی (ره) اجرا شد و از آن زمان تا کنون هر از چندگاهی به سوژهای تکراری برای رسانههایی تبدیل گردیده که بهدنبال مشروعیتزدایی از نظام جمهوری اسلامی بهویژه جایگاه رهبری و شخص حضرت امام (ره) بودند.
در همین راستا رسانههای فارسیزبان خارجنشین نیز مانند صدای آمریکا، رادیو فردا و دویچهوله فارسی به این فایل صوتی پرداختند، اما در بین این رسانهها بیبیسی فارسی فراتر از حد معمول به این موضوع پرداخت و سعی کرد در چند روز اخیر با پرداختن مداوم از منظر خود به زوایای مختلف این فایل صوتی، گزارشات مربوط به آن را در صدر اخبار خود نگه دارد.
جالب آنکه محورهای اصلی این سخنرانی حدود 20سال قبل در کتاب خاطرات آیتالله منتظری منتشر شده و به گفته احمد منتظری فرزند ایشان در مصاحبه با بیبیسی فارسی "چیز جدیدی در این فایل صدا افشا نشده است."
گزارش و موضعگیریهای مختلفی نسبت به این صوت مربوط به 28 سال پیش، منتشر و اعلام شد، اما کمتر تحلیلی به محتوا و محورهای گزارشات بیبیسی فارسی در شبکه تلویزیونی و سایت اینترنتی آن پرداخت که چه اهداف مهمی را این رسانه وابسته به دولت انگلیس از مانور خبری روی این موضوع دنبال میکند.
در بین این رسانهها، بیبیسی فارسی فراتر از حد معمول به این موضوع پرداخت و سعی کرد در چند روز اخیر با پرداختن مداوم از منظر خود به زوایای مختلف این فایل صوتی، گزارشات مربوط به آن را در صدر اخبار خود نگه دارد
از تفرقه میان مسئولان تا زمینهسازی برای ایجاد آشوب
رسانههای فارسیزبان خارجنشین بهویژه بیبیسی فارسی همیشه آیتالله منتظری را به نمادی برای نشان دادن اختلاف در بالاترین سطوح نظام تبدیل کردند تا بتوانند از این راه در مشروعیت، حقانیت و موجودیت نظام تردید حاصل کنند. شاید دلیل اینکه صادق صبا مدیر سابق بیبیسی فارسی، مهمترین روز کاری خود را روز درگذشت آیت الله منتظری عنوان کرد، همین موضوع باشد.
از طرف دیگر با برجستهکردن موضوع اعدامهای اعضای منافقین در سال 67 در افکار عمومی مردم ایران که اکنون به اوج خود رسیده است، بهگونهای نخبگان و مسئولان را تحریک کرده تا در زمین آنها بازی کرده و نسبت به این اعدامها موضع حمایت یا مخالفت بگیرند. این کار موجب میشود تا باب موضوع اختلافی دیگر میان مسئولان کشور باز و به ایجاد شکاف میان رهبران و مسئولان نسل اول انقلاب کمک کند؛ این اقدام درحالی صورت میگیرد که بیبیسی فارسی با پروپاگاندا تمرکز اذهان عمومی کشور و حتی بعضی مسئولان سابق را از مسئله اصلی یعنی صدور حکم شرعی برای محاربان توسط ولیفقیه زمان دور میکنند.
افکار عمومی به ویژه نسل سوم و چهارم انقلاب که امام را ندیدند، هدف بعدی روایت رسانهای بیبیسی فارسی از موضوعات جنجالی انقلاب اسلامی مانند همین اعدامهای جمعی از اعضای منافقین در سال 67 است. در واقع روایت بیبیسی فارسی با شک انداختن در اذهان جوانان کشور نسبت به رهبری امام خمینی (ره)، شخصیت امام را مخدوش میکنند که در صورت موفقیت، جایگاه ولایت فقیه و رهبری (که افرادی غیر از امام در آن منصب قرار گرفته و خواهند گرفت) مشروعیت خود را در ذهن نسل جوان و نوجوانی که امام را ندیده، از دست میدهد و به تدریج پایگاه اجتماعی انقلاب اسلامی در آینده کمرنگ میشود.
بیبیسی فارسی در واقع با نشان دادن چهرهای مستبد از امام و تخطئه اصل رهبري، بهگونهای غیرمستقیم به بازخوانی ادبیات فتنهگران در دیکتاتورخواندن جمهوری اسلامی در سال 88 روی آورده و همزمان با جهتدهی افکار عمومی بهویژه جوانان، بهدنبال جدا کردن بدنه جامعه از نظام جمهوری اسلامی است تا بتواند زمینهسازی ایجاد آشوب و فروپاشی از داخل را فراهم کند.
موضوعی دیگر که بیبیسی فارسی در چند سال اخیر بسیار بر روی آن تمرکز کرده، اتهام نقض حقوق بشر به جمهوری اسلامی با مصادیقی مانند "اجرای حکم اعدام" است. در واقع اعدامها از زمان وقوع انقلاب اسلامی تا کنون، همیشه مستمسکی برای حمله به جمهوری اسلامی بوده تا دستگاههای قضایی و امنیتی ایران را زیر سوال ببرند. همزمانی انتشار فایل صوتی جلسه آیتالله منتظری با اعدام حدود ۲۰ نفر از گروه تروریستی «توحید و جهاد» که بسیاری از هموطنان اهل سنت در غرب کشور را به شهادت رساندهاند، موجب شده تا بیبیسی فارسی با شدت بیشتری با گزارشاتی مانند «اعدامهای دیروز، اعدامهای امروز» افکار عمومی را نسبت به جاری کردن حکم الهی تحریک کنند تا نسبت به عدم مجازات (اعدام) تروریستها و محاربین که امنیت مردم را به بازی میگیرند، قانع شوند.
مظلومنمایی برای منافقین، جهت کسب حمایت کشورهای معاند جهت اقدامات تروریستی در ایران
اتفاقهای نظیر انتشار این فایل صوتی، تنها یک تکه از پازل عملیات ترکیبی علیه ایران است که با پشتیبانی رسانهای مانند بیبیسی فارسی همراه میشود. اکنون عملیات ترکیبی علیه ایران شامل عملیات اطلاعاتی، جنگ اقتصادی، جنگ دیپلماتیک، جنگ نیابتی در منطقه و همچنین جنگ چریکی و حملات تروریستی است که در دستور کار غرب به رهبری آمریکا و با کمک کشورهایی نظیر رژیم صهیونیستی و عربستان قرار گرفته که استفاده از منافقین در این عملیات ترکیبی، فقط پازل مربوط به بخش جاسوسی و حملات تروریستی است.
از همین رو مظلومنمایی برای منافقین و بازسازی چهره آنها نزد افکار عمومی جهان (غیر از مردم ایران) جهت کسب حمایت کشورهای خارجی معاند جمهوری اسلامی، با کارهای تبلیغاتی مانند برگزاری همایش برای منافقین در پاریس که مقامات سابق اطلاعاتی و سیاسی آمریکایی، اروپایی و عربی در آن شرکت کردند، و همچنین مانور تبلیغاتی برای اعدام جمعی از آنان در سال 67 که در رسانههای خارجی نیز انعکاس داشته است، نشان از برنامهریزی دقیق برای سازماندهی مجدد و استفاده قوی از این گروهک جهت انجام عملیات تروریستی در ایران دارد.
وقتی تیغ آیتالله منتظری دیگر برای بیبیسی تیز نیست
تحلیل و بررسی محورهای گزارشهای بیبیسی فارسی از گذشته تا کنون نشان میدهد که شخصیت حقیقی آیتالله منتظری هیچگاه برای آنها اهمیت و موضوعیت نداشته، بلکه این رسانه وابسته به دولت انگلیس، آیتالله منتظری را به ابزاری برای تحقق یکی از محورهای اصلی خود، یعنی "خدشهدار کردن مشروعیت کل حاکمیت جمهوری اسلامی" تبدیل کرده است.
در پروپاگاندای بیبیسی فارسی در انتشار صدای سه دهه پیش از آیتالله منتظری که به انتقاد از اعدام منافقین پرداخته، شخص آیتالله منتظری محور اصلی نیست، بلکه روایتی که بیبیسی فارسی از این موضوع به افکار عمومی ارائه میدهد، مهم است که به دلیل نپرداختن به طرف دیگر ماجرا، یعنی محاربین و اقدامات آنها علیه امنیت کشور، دچار یک اشتباه فاحش شده است.
مرثیهسرایی برای سازمان منافقین و برجستهکردن و اعدام دست جمعی از آنان با حکم حضرت امام خمینی (ره) در حالی توسط بیبیسی فارسی صورت گرفته که این سازمان (منافقین) به دلیل عملکردشان، تقریبا هیچ پایگاه اجتماعی در هیچ یک از احزاب و قشرهای مختلف مردم ایران ندارد و مردم ایران متفق القول اعضای این سازمان را به دلیل خیانتی که در حق هموطنان خود کردهاند، لایق هیچ ترحمی نمیبینند. در واقع میتوان گفت که بیبیسی فارسی و دیگر رسانههای فارسیزبان خارجنشین دچار خطای محاسباتی شده و برگه برنده خود را در استفاده از آیتالله منتظری سوزاندند و دیگر این تیغ برای آنها نخواهد بُرید.
این در حالی است که هر نسلی از مردم ایران در پس از انقلاب چه آنانی که امام را درک کردند و چه آنهایی که امام را ندیدند، متوجه پنهان کردن بخشی از شخصیت امام (ره) و یا برجسته کردن بخش دیگری از شخصیت ایشان توسط هر رسانهای میشوند، و به دلیل وجود رسانههای مستقل، نمیتوان دستورات و حتی شخصیتی مانند امام را که به معني واقعي كلمه تجلي هر دو بعد جاذبه و دافعه در اسلام بود، به راحتی برای مردم ایران زیر سوال برد.