1- دأب امام عزیز ما همیشه این بوده است که کشور و مسئولین و افکار عمومی به صورت زودهنگام وارد عرصه انتخاباتی نشوند و دلایلش را هم فرمودهاند که اولاً سستشدن مجریان است، ثانیاً درگیرشدن افکار عمومی به مسایل حاشیهای است و ثالثاً میداندادن به جنگ روانی دشمن است. و متأسفانه امسال تنور انتخابات خیلی زود روشن شد و یکی از دلایلی که رهبری عزیز ما را مجبور کرد که وارد این بحث بشوند، همین امر است. هرکسی بخواهد زودتر از موعد وارد عرصه تبلیغات انتخابات بشود، کار خیلی نادرستی میکند، چه آن فرد، آن آقا باشد، و هم رئیسجمهور مستقر و چه هرکس دیگری.
2- اما دلیل مهمتر آن را باید در بحث نفوذ جستجو کرد. اگر یادتان باشد، در انتخابات مجلس که اواخر اسفند 94 برگزار شد، معظمله به مساله نفوذ خیلی تاکید داشتند و نفوذ در عرصه انتخابات ریاست جمهوری و شوراها به مراتب بیش از انتخابات خبرگان و شورای اسلامی مطرح میباشد. مقام معظم رهبری در جلسهای خصوصی به کسی که فکر میکرد که برای نامزدی ریاست جمهوری صلاحیت دارد، توصیه فرمودند که وارد این عرصه نشوید، این امر نه مصلحت شماست و نه مصلحت کشور. آن آقا تلاش کردند که به این امر بیتوجه باشند، و وقتی گوشهای از مسائل آن جلسه پخش شد، جنگ روانی سنگین راه افتاد که آیا حضرت آقا این سخن را گفته یا نگفته؟ و دو دستگی در جامعه و به ویژه میان مومنان ایجاد شد. یعنی به جای اتحاد و برادری که لازمه جامعۀ ایمانی است: «رُحَماءُ بَيْنَهُم» [فتح: 29] اختلاف و دودستگی ایجاد شد. این یعنی اینکه دشمن در عملیات نفوذ خود موفق بوده است و ما شاهد هستیم که کسانی که مدعی هستند که شیفته خدمتند، در حقیقت تشنه قدرت شدهاند.
اینجاست که مقام معظم رهبری مجبور شدند که موضعگیری علنی بکنند و این زنگ خطری برای ماست و به ما هشدار میدهد که بیدار و هوشیار باشیم.
سه نکته بسیار مهم و حیاتی
الف- دستور کار نفوذ و ایجاد اختلاف در داخل کشورمان در بیرون مرزها تدارک دیده میشود و افراد داخلی را بازی میدهد و چه بسا خودشان نداند که در زمین دشمن بازی میکند، جزع و فزع رادیوهای بیگانه و تحلیلگران غربی و ضدانقلاب و گریه دورغین آنان برای دمکراسی و امثال آن نشان داد که بازیگران اصلی بیرون مرزها هستند، و ما در داخل بازی آنان را خوردهایم.
برادران و خواهران عزیز نمازگزار! جوانان خوب و متدین ایران اسلامی! توجه کنید و ببینید که چه اتفاقی رخ داده است، اگر ما به رهنمودها و توجهات امام المسلمین بیتوجه باشیم، حوادث تاریخی صدر اسلام برای ما هم رخ میدهد. چرا امام حسن علیه السلام مجبور به صلح شدند؟ مردم کوفه گوش به فرمان امام خود نبودند، در نتیجه در زمین دشمن بازی کردند و به تعبیر حضرت امام منحرفین صلح را به امام حسن علیه السلام تحمیل کردند. وقتی به رهنمودهای امام خود بیتوجه هستیم، دشمن جریانی قدرتمند علیه جامعه اسلامی میسازد، و برای ما دستور کار تعیین میکند.
ب- کسی و کسانی با تحلیلی که خودشان داشتند و شاید فکر میکردند که مملکت را باید از مشکلات شدیدی که دارد، نجات داد، خود را برای مسابقۀ انتخابات ریاستجمهوری آماده کردند، سفر رفتند و سخنرانیکردند، گروهی هم این امر را تسهیل کردند و امکانات در اختیار قرار دادند که جریانی در کشور بشدت فعال شود، این فرد نهم شهریور خدمت مقام معظم رهبری رسید، ایشان هم تذکر مومنانه دادند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِين» [ذاریات: 55] توقع این بود که این نصحیت و خیرخواهی مومنانه آن شخص را متوجه کند و رسماٌ اعلام کند که من در انتخابات شرکت نمیکند. اما عکسالعمل چه بود؟ هیچ؛ انگار اتفاقی رخ نداده است. کمکم خبر این جلسه در میان خواص پیچید، از حدود 20 شهریور تا 5 مهر یعنی 15 روز؛ اما ملاحظه فرمایید که چه جنگ روانی در فضای مجازی و میان مردم دامن زده شد تا در خبر مذکور تردید ایجاد شود و چه دودستگی مذمومی در میان جامعه به ویژه جامعه مومنان درست شد! اگر این نفوذ نیست، پس چیست؟ چه چیزی برای جامعۀ ما حیاتیترین از وحدت قلوب مومنان و انقلابیون و جلوگیری از کدورت است. همۀ ما باید توجه جدی به اتحاد درون کشور به ویژه بین نیروهای مومن و پا به کار داشته باشیم. خب نصحیت و خیرخواهی مومنانه بوده است، اینکه ناراحتی ندارد! این نشانه علاقه به کشور و نیروهای آن است. بنده مصلحت نیست، برای فلان مسئولیت خودم را نامزد کنم، نه مصلحت خودم است، و نه مصلحت کشور. ما باید مراقب باشیم که کشور دوقطبی نشود. ایران و اینهمه دشمن! ما در داخل خودمان مراقب باشیم.
ج- برادران و خواهران نمازگزار! کمی در ماجرای عاشورا دقت کنیم، مراقب باشیم که اگر ما بودیم، کجا بودیم، در سپاه امام حسین بودید یا خدای نکرده در لشکر یزید! جریان نفوذ و بازیخوردن در عرصۀ سیاسی و سرپل دشمنشدن را در این ماجرای دردناک ببینیم و عبرت بگیریم و مراقب دین خودمان باشیم. شما ملاحظه فرمایید چه کسانی به جنگ امام حسین علیه السلام رفتند؟ مردم کوفه! الله اکبر از این حادثه عظیم! دشمن اصلی کجا بود؟ در شام. یزید افسد حاکمان دوران بشر مشکل و دشمن اصلی بود که هم دشمن اصل دین بود و هم دشمن کوفه و همه سرزمینها اسلامی و مردم مسلمان. اما جریان نفوذ را ملاحظه بفرمایید؛ یکی را به منفعت مادی مثل ملک ری فریب دادند و یک گروهی از مردم را هم به دنبال هیچ کشاندند و این فاجعۀ بزرگ را به دست کوفیان رقم زدند. بعد چه شد؟ خود کوفیان در روز دوازدهم محرم گریستند تا رسید به قیام توابین و قیام مختار و قیام مردم مدینه. اما چه سود؟ امام حسین به شهادت رسیده بود.
امام جمعه لواسانات در پایان تاکید کردند: بنده یک تذکر به خودم و شما میدهم، ما اگر امروز بیدار نباشیم و رهنمودهای رهبر عزیز خود را بیتوجه باشیم، فردا باید به حال خودمان گریه کنیم! خطر بیخ گوش ماست. اگر غرض خدمت است که کشور ایران آنقدر پهناور است که فرصت خدمت برای ما در جایجای کشور است. سخن بنده هم فقط به یک جریان نیست، به همه است، اول به خودم و بعد به شما عزیزان مومن و متدین و انقلابی، سوم به سیاسیون؛ چه کسانی که مورد خطاب مستقیم امام عزیز ما در سخنان مذکور بودند و چه دولتیها و گروهها و جریانهای سیاسی که مراقب باشند که وارد بازی دشمن نشوند و کشور و انتخابات را محل منازعات و اختلافات سیاسی نکنند. از فتنه سال 88 درس بگیریم که چگونه دشمن یکعده را بازی داد و کشور را به درگیر و اختلافی بزرگ کشاند! تبعیت مومنانه از رهبری عزیز ما تنها راه پیشروی ماست. و این مقتضای تقواست. و تقوا سپری است که ما را در پناه دین خدا و فرمان ولی امر مسلمین ثابتقدم میدارد. «بندگان خدا تقوا!»