به گزارش مشرق، این مقاله درصدد است تا جلوه هایی از ارادت شاعران اهل سنت به قیام عاشورا و شخصیت والامقام حضرت حسین بن علی(ع) را نشان دهد.
- عبدالرحمان جامی
شاعر و نویسنده معروف در ۸۱۷ هـ.ق در روستای خرجرد جام ولادت یافت. به مناسبت مولد خویش (جام) و نیز به سبب ارادت باطنی به شیخ الاسلام احمد جامی معروف به «شیخ جام»، تخلص جامی را برگزید. وی در عرفان و تصوّف پیرو طریقه نقشبندی بود و به سعدالدین کاشغری، خلیفه نقشبندی ارادت می ورزید.
جامی در سال ۸۹۸ هـ.ق درگذشت. (نظامی، ص ۶۹) وی علاوه بر آن که در ابراز ارادت به حضرت رضا(ع) شعر سروده و زمانی هم که به عراق رفت و به زیارت عتبات عالیات شتافت، در وصف زیارت امام حسین(ع) قصیده ای چنین سرود:
کردم ز دیده، پای سوی مشهد حسین
هست این سفر به مذهب عشاق، فرض عین
خدام مرقدش به سرم گر نهند پای
حقا که بگذرد سرم از فرق فرقدین
کعبه به گرد روضه او می کند طواف
رکب الحجیج این تروحون أین أین
جامی گدای حضرت او باش تا شود
با راحت وصال مبدّل عذاب بین
(جامی، ص ۹۴-۹۳)
- اقبال لاهوری
اندیشمند پاکستانی در چند اثر خود به حادثه کربلا اشاره کرده است.
در «اسرار خودی و رموز بیخودی» مثنوی ای با عنوان «در معنی حریت اسلامیه و سرّ حادثه کربلا» به قیام عاشورا این گونه اشاره کرده:
هر که پیمان با هوالموجود بست
گردنش از بند هر معبود رست
آن شنیدستی که هنگام نبرد
عشق با عقل هوس پرور چه کرد
آن امام عاشقان پور بتول
سرو آزادی ز بستان رسول
بر زمین کربلا بارید و رفت
لاله در ویرانه ها کارید و رفت
تا قیامت قطع استبداد کرد
موج خون او چمن ایجاد کرد
بهر حق در خاک و خون غلتیده است
پس بنای لا اله گردیده است
مدعایش سلطنت بودی اگر
خود نکردی با چنین سامان سفر
(اقبال، ص ۱۵۶)
در همین کتاب در مثنوی دیگری که برای حضرت فاطمه(س) با عنوان «سیدالنسا فاطمه زهرا اسوه کاملی است برای نسای اسلام» سروده، پس از مدح و ستایش حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) به مخاطب شعر خویش توصیه می کند که آزادگی و حریت را از امام حسین(ع) بیاموز:
و آن دگر مولای ابرار جهان
قوت بازوی احرار جهان
در نوای زندگی سوز از حسین
اهل حق! حریت آموز از حسین
(اقبال، ص ۱۸۷)
در «زبورعجم» در بیتی از یک غزل این گونه به امام حسین(ع) و کربلا اشاره می کند:
ریگ عراق منتظرگشت حجاز تشنه کام
خون حسین باز ده کوفه و شام خویش را
(اقبال، ص ۴)
- عبدالله سنندجی
عبدالله فرزند محمدآقای سنندجی، ملقب به رونق، در بین سال های ۱۲۲۵-۱۲۱۵ هجری قمری در سنندج متولد شد. در سال ۱۲۶۵منشی امان الله خان ثانی، والی کردستان بود. کتاب «حدیقه امان اللهی» از تألیفات اوست.
وی اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت(ع) دارد. وی ترکیب بند زیبایی در شهادت حضرت امام حسین(ع) سروده است که مطلع آن بیت زیر است:
دی بامداد صبح کزین طشت واژگون
دیدم عیان به دهر روان است موج خون
وقتی این سروده شاعر را زمزمه می کنید به نوعی، ترکیب بند محتشم کاشانی را در ذهن انسان تداعی می کند. شاعر در بند دوم ترکیب بند شیوای خود، کلمه «کربلا» را ردیف قرار داده وعلاوه برآن که موسیقی کناری شعر خود راخوش آهنگ کرده است رنج مویه های خویش را با خواننده تقسیم می کند تا خواننده شعرش با او غم و غصه کربلا را زمرمه کنند:
آه از دمی که شاه شهیدان کربلا
آمد سوی مصاف به میدان کربلا
بی نورگشت شمع شبستان احمدی
از تند باد ظلم در ایوان کربلا
بوی بهشت و خون شهیدان دهد کسی
گر بو کند گلی ز گلستان کربلا
لب تشنه اهل بیت، ولی ز آب چشمشان
سیراب گشته خاک بیابان کربلا
جز آب تیغ و زهر سنان لقمه ای نبود
از کوفیان نواله مهمان کربلا
معمار روزگار بنای الم نهاد
روزی که ریخت طرح شبستان کربلا
دیوان آدمی لقب از آتش ستیز
بر باد داده خاک سلیمان کربلا
(سنندجی، ص ۵۳۲-۵۲۷)
- شیخ علی افندی
از دیگر محبان اهل بیت حاج شیخ علی افندی طالبانی است. وی به سال ۱۲۴۸ هـ.ق در کردستان عراق به جهان آمد؛ پدرش شیخ عبدالرحمن خالص از بزرگ ترین عالمان خاندان شیوخ طالبانی کردستان عراق بوده است. در عرفان و شرع و حکمت و اصول و حدیث سرآمد بوده و قرآن هم از بر داشته است.
هنگامی که شیخ سعید از مشایخ کردستان عراق در موصل بر دست دشمنانش کشته شد وی در رثای او شعری سرود که هواداری شدید از اهل بیت(ع) و دشمنی با دشمنان اهل بیت در این شعر به خوبی نمایان است:
نه در خورشید تاب مهر و نه در مه ضیا باشد
نه در روی فلک شرم و نه در دوران حیا باشد
گهی با ابن ملجم، شیر یزدان را زند ناوک
گهی با شمر آن در قتل شاه کربلا باشد
سری کز عرش برتر، بسترش آغوش پیغمبر
به خاک انداخته پیشش برند آن کی روا باشد
چرا آتش زدی ای بی مروت در دل زهرا
تو را اندیشه ای از برق تیغ مرتضی باشد
بریزان از دو دیده اشک حسرت «خالصا»
هردم که آل فخر عالم، بسته دام بلا باشد
به خون دیده جوهر دار کردم حرف تاریخش
پدر در کربلا و خود شهید نینوا باشد
(شیخ احمدی، ص ۱۶۷)
- شیخ رضا طالبانی
فرزند شیخ عبدالرحمان از شاعران نامی کرد اهل سنت، متولد ۱۲۵۳هـ.ش که به زبان های کردی، فارسی، عربی و ترکی اشعاری را سروده است.
شیخ رضا در منقبت و مرثیت آل علی اشعار گوناگونی دارد. وی دو قصیده در سوگ امام حسین(ع) سروده که از هر کدام چند بیتی در زیر می آوریم:
در ماتم آل علی، خون همچو دریا می رود
تیغ است و بر سر می زند دست است و بالا می رود
از عشق آل بوالحسن این تیغ زن و آن سینه زن
داد و فغان مرد و زن تا عرش اعلی می رود
پیراهن شمع خدا یعنی حسین و مجتبی
جان ها همی گردد فدا، سرها به یغما می رود
کوتاه کن انکار را بدعت مگو این کار را
این سوگ آل حیدر است این خون به بی جا می رود
از ابن سعد بی وفا، شامی و شمر پرجفا
بر آل و بیت مصطفی چندین تعدّا می رود
بغداد گردد لاله گون، در روز عاشورا به خون
وز کاظمین آن سیل خون تا طاق کسرا می رود
(صفی زاده، ص ۷۶)
***
لافت از عشق حسین است و سرت بر گردن است
عشق بازی سر به میدان وفا افکندن است
گر هواخواه حسینی ترک سر کن چون حسین
شرط این میدان به خون خویش بازی کردن است
سَنّیم سنی ولیکن حب آل مصطفی
دین و آیین من و آبا و اجداد من است
شیعه و سنی ندانم دوستم با هرکه او
دوست باشد دشمنم آن را که با او دشمن است
(خیریه، ص ۱۲۵)
- ملک الکلام مجدی سقزی
میرزا عبدالمجید فرزند میرزا عبدالکریم متخلص به «مجدی» در سال ۱۲۶۸ هـ.ق در شهرسقز چشم به جهان گشود.
وی در سفرنامه حج خود در روز چهارشنبه چهاردهم جمادی الاول ۱۳۰۶ هـ.ق پس از بازگشت از سفرحج به زیارت بارگاه امام حسین(ع) رفته و قصیده زیر را سروده است:
ای توتیای دیده جان، خاک پای تو
برتر ز عرش، بارگه کبریای تو
تا رستخیز، خون جگر برزمین چکد
زان شاخ گل که بردمد از نینوای تو
تو تشنه جان سپردی و آب فرات هم بود
از تو تشنه تر به لب جان فزای تو
بودند بی خبرکه بقا در ولای توست
قومی که خواستند به گیتی فنای تو
رنجی که قاتلان تو را هست روز حشر
امروز مر مراست ز هجر لقای تو
رحمی کن و ز لطف مرا سوی خویش خوان
زان پیش تر که جان دهم اندر ولای تو
(صفی زاده، ص ۲۲۱)
- سیدمحمدباقر حیرت سجادی
وی ملقب به «رکن الاسلام» و متخلص به «حیرت» بود که در سال ۱۲۹۴ هـ.ق در سنندج به دنیا آمد. او از شاعران ادب کلاسیک کردستان است که در سن ۴۷ سالگی در سال ۱۳۴۱ هـ.ق در سنندج فوت کرده است. وی اشعار خود را به زبان های فارسی و عربی سروده است.
قصیده زیر یکی از اشعار این شاعر نامی در وصف امام حسین(ع) است:
ای مظهر جمال حق، ای حضرت حسین
ای نقد عشق خاک تو بر کائنات دین
ای آن که بارگاه تو چون همّت رسول
برتر ز وهم بی خرد و بعد مشرقین
بی داغ ماتم تو بود نقد قلب، قلب
چون بی قبول خسرو صاحبقران، حسین
در ماتم تو آیه قرآن چو نظم من
بر خویش جامه های سیه کرده فرض عین
(صفی زاده، ص ۲۲۶)
- پروانه بیابانی
وی یکی از شاعران هرمزگان و متولد ۱۳۰۵ هـ.ش در بندرعباس است که بیشتر مردم شهرش ایشان را به خاطر شعر عاشورایی «دل می تپد برای حسین» می شناسند.
تا کنون دو مجموعه از ایشان به چاپ رسیده است به نام های «قفس خاطره ها» و «در گلستان محبت زخم نیش و خار نیست» ابیاتی از سوگ سروده و یک رباعی او:
محرم آمد و دل می تپد برای حسین(ع)
شعار بزم سخن، نام دلگشای حسین(ع)
عروج پاک حسین است افتخار زمان
و جادوانه ترین عشق با ندای حسین
نماز عشق چه شیرین و باشکوه بود
اگرچه غرق به خون است دست های حسین
مرام راه حسین است درس مکتب ما
به عاشقان وفادار بر ولای حسین
درود بر همه شاهدان و جان بازان
علی الخصوص بر سقای با وفای حسین
بهانه شمع بود صادقانه پروانه
کند به شیوه عشاق جان فدای حسین
یک رباعی از وی:
حسین سرچشمه مهر و وفا بود
و نور دیدگان مصطفی بود
و آن گنجینه شهر مدینه
نصیب خاک پاک کربلا بود
(هفته نامه صبح ساحل، ص ۱)
- سیدنهضت حسینی نژاد
در سال ۱۳۰۳ هـ.ش در دهستان میان رود شهرستان رضوان شهر استان گیلان چشم به جهان گشود. پس از تحصیل در دانشگاه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و پس از سی و چند سال خدمت در مشاغل گوناگون دولتی، بازنشست شد. حسینی کتابی به نام «طالش نامه» نوشته است که موضوع آن، تاریخ و مشاهیر طالش است. علاوه بر این، اشعاری در موضوعات گوناگون ازجمله مدح و ستایش ائمه اطهار(ع) سروده که هنوز چاپ نشده است.
(حسینی نژاد، ص ۳۰) اینک سروده وی درباره امام حسین(ع):
ره به سوی کربلا دارد حسین(ع)
لشگر از خیف و منی دارد حسین
شهریار پاسدار دین حق
عزم کوی نینوا دارد حسین
شاهباز شاهد بزم بلا
کاروانی پربلا دارد حسین
سرفرازان می رود تا سر دهد
هر دو عالم خون بها دارد حسین
یادگار پاک نسل فاطمه(س)
عصمتی از مرتضی دارد حسین
آیت لطف خداوند کریم
رایتی از مجتبی دارد حسین
قامت عباس او از پا فتاد
لعنتی بر اشقیا دارد حسین
تولا و دوستی خود را نسبت به امامان(ع) و تبری و بیزاری از دشمنان اهل بیت را در ادامه شعر ابراز کرده است :
زینب و زین العبادش را سلام
همرهانی خوش لقا دارد حسین
بر حسین و آل او دارم درود
خلعتی زیبا ردا دارد حسین
بر یزید و پیروانش ننگ باد
نفرتی از ناروا دارد حسین
دست من بر دامن آل علی
نهضتی تا ماسوی دارد حسین
- سیدمحمود گلشنی
سیدمحمود گلشنی متخلص به «گلشن کردستانی» در ۱۳۰۹ هـ. ش در شهرستان سنندج درخانواده ای مذهبی به دنیا آمد. وی برای ادامه تحصیل به شهرهای همدان، شیراز و تهران مسافرت کرد و در سال ۱۳۳۳ هـ. ش به محافل و مجامع ادبی تهران راه یافت و با شاعرانی چون روانشاد مهرداد اوستا و مشفق کاشانی آشنا شد. کردستانی دردهم دی ماه ۱۳۷۱ دارفانی را وداع گفت. از این شاعر گران قدر، مجموعه اشعاری به نام «تُندر» به یادگار مانده است.
به اشک سرخ پرور مرتضی بین
به جسم خسته خون خدا بین
به جان ها زخم بی مرهم نشسته
غریبان را به درد بی دوا بین
زخود بیگانه شو در قُلزم درد
به موج خون، جمال آشنا بین
به بام آسمان برحال فرزند
پریشان، مصطفی ومرتضی بین
سر زینب به دامان پیمبر
به تیغ کافران از تن جدا بین
اگر هنگامه محشرندیدی
همان هنگامه را در کربلا بین
(اورامی، ص ۳۳۰)
- قربان قلی قَرجه
وی متولد ۱۳۴۴در روستای بصیرآباد بندرترکمن است. در حال حاضر امام جماعت مسجد بلال روستای خواجه نَفَس گمیشان تپه است. وی اشعاری به زبان فارسی و ترکمنی در مدح و منقبت حضرت امام حسین(ع) و امام رضا(ع) سروده است.
چند بیت از سروده وی در مدح و ستایش حضرت اباعبدالله حسین(ع):
گنج کان مصطفایی یا حسین بن علی
نور چشم مصطفایی یا حسین بن علی
منبع ایمان و فضل و هم کلید ممکنات
معدن لطف خدایی یا حسین بن علی
منجی دین حبیبی، آفتاب دو جهان
فیض نور اولیایی یا حسین بن علی
میوه باغ محمد(ص) هم گلستان نبی
دُرّ تاج اتقیایی یا حسین بن علی
امر معروف حقیقت، سنت و فرض شریع
حل هر مشکل گشایی یا حسین بن علی
افتخار اهل بیتی، چشم و فخر فاطمه
گوهر خیر النسایی یا حسین بن علی
تو همان مظلوم و هم معصوم صحرای بلا
خون حق در کربلایی یا حسین بن علی
چون قبول کبریایی سروری بر این سرا
سرفراز آن سرایی یا حسین بن علی
تشنه آب فراتی، چشمه آب حیات
تاجدار قل کفایی یا حسین بن علی
تو در رد و قبولی بر دعای مؤمنان
چون امام و پیشوایی یا حسین بن علی
تو گواهم باش به مدحم ای شهید کربلا
ناجی فردای مایی یا حسین بن علی
بیت زیر نیز از اوست:
ای دوست یقین دان و یقین دان و یقین دان
فردا که شود شافع ما دست حسین است
- عبدالغفور عظیمی
وی در ۱۳۳۸ در شهرستان درمیان، از شهرهای خراسان جنوبی چشم به جهان گشود؛ و مدت سی سال تدریس کرد تا سرانجام در سال ۱۳۸۶ بازنشست شد. «ارغنون عشق» اولین دفتر شعر اوست که به چاپ رسیده است. وی در اشعار خود علاوه بر درون مایه های گوناگون به مدح پیامبر و حضرت فاطمه(س) و ائمه اطهار(ع) نیز پرداخته است.
وی دو سروده درباره کربلا و عاشورا دارد که ما از هر کدام چند بیتی را می آوریم :
عاشقان صحنه دشت بلا را عشق کشت
شاه مظلوم شهیدکربلا را عشق کشت
نور چشم حضرت زهرای اطهر فاطمه
پاره جان علی شیر خدا را عشق کشت
سرور و سردار و سالار جوانان بهشت
در ره دین نبی، آل عبا را عشق کشت
ماه لشکر حضرت عباس و یاران امام
آن شهیدان به شمشیر جفا را عشق کشت
***
وقتی که از دین نبی آداب می رفت
امت به لالایی ظالم خواب می رفت
خورشید عاشورا به گوش طبل خون زد
زیرا زکف اسلام پاک و ناب می رفت
خورشید می رفت از برای دُرفشانی
خفاش شب بر شادی ارباب می رفت...
آیا شنیدی برتن گل تازیانه
آن هم به دست مردم ناباب می رفت
نامحرمان بر خیمه ها آتش فکندند
در کربلا از اشک و خون سیلاب می رفت
- محمدعظیم عظیمی
در خردادماه ۱۳۲۷ در روستای درمیان بیرجند متولد شد. در رشته «فقه و مبانی حقوق اسلامی» دانشکده الهیات دانشگاه تهران تحصیل کرد. از سال ۱۳۵۹ در بیرجند علاوه بر تدریس، در مجامع ادبی و جلسات شعر شرکت فعال داشت. و اشعار زیادی در قالب های مختلف با موضوعات گوناگون به ویژه مدح و ستایش پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) سرود. دیوان شعری از وی به نام «دیوان عظیمی» به چاپ رسیده است .
ابیاتی از سروده وی درباره کربلا و عاشورا:
بر شاهد کربلا بگریید
با نوحه و با نوا بگریید
بر سینه و سر زنید از غم
پُرشیون و پُرصدا بگریید
بر سرور شاهدان عالم
چون صاحب هر عزا بگریید
محراب حضور آشنایی است
در محضر کبریا بگریید
در سوگ حسین و جمله یاران
خالق چو دهد جزا بگریید
(عظیمی، ص ۴۳)
- محمدرضا سروش
در سال ۱۳۵۰ در شهر بیرجند متولد شد و در رشته باستان شناسی تحصیل کرد. وی در سروده هایش، ارادت خود را به اهل بیت پیامبر(ص) بیان کرده است.
وی اندیشه و عواطف خود را درباره امام حسین(ع) و کربلا این گونه بیان کرده است:
حسین احیاگر دین خدا بود
که خون قدسی اش سرّ بقا شد
حسین بر دین احمد پاسبان است
سرود عاشقی از او روان شد
حسین و صبر ایوب در دل او
میان قلب عاشق منزل او
حسین خود شرح و تفسیر بلا شد
که خون پاکش عطر کربلا شد
(برفی، ص ۳۵۲)
***
کربلا یک قطعه از ایمان ماست
کربلا جولانگه وجدان ماست
کربلا ده شب ز شب های خدا
کربلا اشک دو چشم مبتلا
کربلا رسوا کند بدکار را
کربلا رعنا کند دلدار را
(برفی، ص ۳۵۳)
یادداشت : سروده هایی که منابع آن ها قید نشده است. از اشعارارسالی شاعران به نگارنده مقاله است.
مراجع
منابع :
الف: کتاب ها
- اصفهانی، ابوالفرج، (۱۳۶۴) الاغانی، ترجمه محمدحسین مشایخ فریدنی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی،
- اقبال لاهوری، محمد، (۱۳۷۷) اشعار فارسی اقبال، محمود علمی، انتشارات جاویدان، چاپ سوم
- اورامی، شاهرخ، (۱۳۹۲) مهر رضوی(ع) و ادبای کرد، مشهد، بنیاد بین المللی فرهنگی- هنری امام رضا(ع)
- برفی، محمد، (۱۳۸۸) سیمای حسنین از منظر اهل بیت، نشر مؤلف،
- جام، شیخ احمد، (۱۳۷۷) دیوان احمد جام، تصحیح احمد کرمی، انتشارات ما،
- جامی، عبدالرحمان، (۱۳۸۹) دیوان جامی، تصحیح دکتر محمد روشن، انتشارات نگاه
- حسینی حسامی، سیداحمد، (۱۳۶۹) دیوان گنجینه حقیقت، به کوشش، سیدمحمود حسینی نسب، سترگ،
- حسینی نژاد، سیدنهضت، (۱۳۸۹) تالش نامه، رشت، نشر بلور،
- خالصی قادری، عبدالرحمان، (۱۳۷۳) جذبه عشق، نشر محمود محمدی طالبانی، چاپ چهارم، سنندج
- خیریه، بهروز، (۱۳۸۹) اهل بیت پیامبر در شعر شاعران کرد، قم، کتاب فردا،
- درویشی، هادی، (۱۳۷۹) تولای علی(ع) در ادب و فرهنگ شعرا و عرفای کرد اهل سنت، سنندج، ستاد سال امیرالمؤمنین امام علی(ع) استان کردستان،
- ریاحی، محمدامین، (۱۳۶۷) زندگی، اندیشه و شعر کسایی، توس
- سنندجی میرزا عبدالله، (۱۳۴۴) حدیقه امان اللهی، تصحیح و تحشیه دکتر خیامپور، تبریز،
- شافعی، محمدبن ادریس، (۱۹۸۸م) دیوان اشعار، بیروت، دارالفکر
- صدوق، ابن بابویه (۱۴۱۷ق) الامالی، قم، مؤسسه بعثت،
- صفا، ذبیح الله، (۱۳۷۱) تاریخ ادبیات در ایران، فردوسی، چاپ یازدهم،
- صفی زاده، فاروق، (۱۳۸۸) امامان شیعه به روایت اهل سنت، مدحت،
- صفی زاده صدیق، (۱۳۶۶) پارسی گویان کرد، عطایی
- طالبانی، رضا، (۱۹۴۶م) دیوان شیخ رضا طالبانی، بغداد، معارف،
- عظیمی، محمدعظیم، (۱۳۹۰) دیوان اشعار، به کوشش فاطمه بیدختی و محمود رفیعی، هیرمند
- فاضل، علی، (۱۳۷۳) شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ احمد جام، توس
- مولوی، جلال الدین محمد، (۱۳۸۵) مثنوی معنوی، به کوشش پرویز عباسی داکانی، انتشارات الهام،
- مولوی، جلال الدین محمد، (۱۳۶۳) دیوان شمس، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، امیرکبیر، چاپ سوم
ب. مقالات
- شیخ احمدی، سیداسعد، (۱۳۷۵) «محبت اهل رسول وشاعران کرد»، فصلنامه مشکوه، ش ۵۰،
- میرآقایی، سیدهادی، (۱۳۹۴) «امام رضا(ع) در اشعار سیدای نسفی» حبل المتین، ش ۱۰
- یزدان پرست، حمید (۱۳۹۰) «شمیم علوی در گلستان سعدی» اطلاعات حکمت و معرفت، ش ۶۸
- نامشخص، (۱۳۹۴) بانوی شاعر نود ساله هرمزگانی، صبح ساحل، ۱
فصلنامه حبل المتین شماره ۱۲