به گزارش مشرق، دقیقاً هزار و سیصد و هفتاد و هشت سال میشود؛ این همه سال از عاشورا گذشته ولی جاذبه حسین بن علی (ع) چنان کارساز است که بعد از این همه سال، حالا بزرگترین اجتماع تاریخ بشر در سالروز اربعین او برقرار میشود. مسیر نجف تا کربلا، این روزها شده رودخانهای که از حرم مرتضی علی (ع) میجوشد و به سوی دریای محبت اباعبدالله (ع) سرازیر میشود. مردم دارند به کربلا میروند تا به کشتی نجات پناه ببرند و امان نامه بگیرند برای حفظ دین، تا ظهور پسر نهم حسین (ع) و مگر فرهنگ عاشورا، چیزی است جز آمادگی برای ظهور منجی؟
این روزها شاید بهترین فرصت باشد برای نگاه دوباره به پدیده پیادهروی اربعین؛ پدیدهای که مقدمه حضور در جامعه مهدوی (عج) است.
امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه خاسئه، نکاتی را راجع به موقعیت مکانی خانه خدا در شهر مکه ذکر میکنند. ایشان در این خطبه میفرمایند خداوند متعال یک مکان مقدس را در مکانی قرار میدهد که آبادانی نداشته باشد و اتفاقاً به لحاظ آب و هوا و شرایط اقلیمی نامساعد باشد تا بندگان خدا را امتحان کند. تا نشان دهد که اگر مردم در این مکان تجمعی دارند به خاطر یک امر مقدس است. این اتفاق دقیقاً دارد در موضوع حماسه پیاده روی اربعین هم رخمیدهد. این مردم یقیناً برای سیاحت و استفاده از طبیعت و هوای خوش و خرم این سرزمین به اینجا نیامده اند، آمدهاند برای زیارت حضرت اباعبدالله و طبیعی است که آب و هوای نامساعد و گرما و گرد و غبار که هیچ، که اگر از آسمان سنگ هم ببارد باز خللی در این عزم راسخ مردم به وجود نمیآورد و این مردم هستند که در یک سفر معنوی و به دور از هوای نفس، به سوی حضرت حسین در حرکتاند.
دیگر نکتهای که گهگاه شنیده میشود این است که آیا اربعین یک سنت و رسم عربی-عراقی است؟ در پاسخ باید گفت خیر. اتفاقاً ما ایرانیان بیشتر از عراقیها اهل اربعین هستیم. شما نگاه کنید که از دیرباز ما برای بزرگان و درگذشتگانمان اربعین میگیریم و احترام میکنیم. ضمن اینکه به هر حال ما با یک آیین مذهبی طرف هستیم. چه آن که علاوه بر جابر بن عبدالله انصاری که اربعین به زیارت کربلا مشرف شدند، سفارش اربعین به عنوان علامت مؤمن در بیان مبارک اما حسن عسکری (ع) هم وجود داشته است.
از قدیم، علما ولو بهصورت مخفیانه به اربعین اهتمام میورزیدند. برخی مردم هم البته به این مهم توجه داشتند. این اتفاق را من از علمای قدیمیتر ساکن در نجف جویا شدم و ایشان گفتند که رسم پیاده روی اربعین پیش از صدام ملعون بهخصوص میان علما و طلاب و کمی از مردم وجود داشت. با این تفاوت که آن روزگار خبری از موکبداری به این شکل نبود و مردم برای پذیرایی از زوار و البته از ترس از حکومت، ایشان را به منازل خویش میبردند تا جلوه اجتماعی نداشته باشد و دردسرساز نشود؛ اما وقتی حزب بعث در عراق قدرت گرفت، خب مجازات این موضوع اعدام بود. این فضای اختناق شدید آن هم برای مدت 30 سال ضربه شدیدی به شکوه این مراسم زده بود. تا اینکه این دوره به سر آمد و مردم عراق با طیب خاطر توانستند به این فرهنگ عاشورایی خویش بازگردند.
اتفاقاً یکی از مهمترین نکات این حماسه، مردمی بودن آن است. شما ببینید چه کسی تبلیغ این مراسم را کرد تا این مراسم این چنین باشکوه برگزار شود؟ هیچکس! یعنی نضج این حماسه کاملاً مردمی و خودجوش بوده است؛ تحولی بوده که خدای متعال در قلوب به وجود آورده است. حضرت امام (ره) هم میفرمودند که وقتی یک تحول عظیم در قلبها ایجاد بشود که کار دستگاههای زمینی نباشد، این علامت نصرت الهی است. هیچ کس نمیتواند بگوید این مراسم ساخته و پرداخته دست کسی است. اتفاقاً ما روضه خوانان و مداحان بعد از مردم به این نهضت پیوستیم و این مردم بودند که ما را با خود همراه کردند.
الان برخی سوال میکنند، چه اتفاقی افتاده که این چنین ناگهانی یک فرهنگ باشکوه در اربعین وارد فرهنگ دینی و اجتماعی شیعیان شده است؟ پاسخ روشن است. این بغض فروخفته اجتماعی که سالهاست نهان مانده بود حالا فرصت پیدا کرده که به منصه ظهور برسد و حاصل این بالندگی و رشد این فرهنگی همراه با عشق و علاقه و رهایی از ممنوعیتها و خفقانها میشود چیزی که الان شاهد آن هستیم؛ یک حماسه باشکوه که در تاریخ بیسابقه بوده است.
*حجتالاسلام علیرضا پناهیان
منبع: صبح نو