سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** حمایت تمام قد اصلاح طلبان از مجلس رقص دختران و آواز زنان؛ گل افشانی چند دختربچه که اینقدر ناراحتی ندارد!
روز سه شنبه در سالن همایشهای برج میلاد مراسمی با عنوان «جشن بانو» به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) برگزار شد که شهردار تهران، فاطمه راکعی مدیرکل امور زنان (نماینده مستعفی مجلس ششم)، شیخ معاون شهردار و برخی دیگر از مسئولان شهرداری حضور داشتند.
در بخشی از این همایش که عمدتاً با سخنرانیهایی با موضوعات جنسیتی همراه بود، عدهای از دختران به رقص و انجام حرکات موزون در حضور مردان حاضر در سالن مبادرت کردند و تعدادی از زنان نیز به خوانندگی پرداختند.
انتشار فیلم این مراسم بازخورد بسیار گستردهای در افکار عمومی داشت و مردم با ناراحتی نسبت به این بی اخلاقی اعتراض کردند؛ اما روزنامههای اصلاح طلب که ید طولایی در رفتار قبیلهای دارند، تمام قد از این اتفاق حمایت کرده و به توجیههای مضحک روی آوردند.
روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «حاشیههای ناموزون» نوشت:
«آن گونه که در فیلمهای منتشر شده از این مراسم مشخص است، تعدادی دختربچه هفت تا ۹ ساله به مناسبت روز زن در این مراسم، گلافشانی سنتی و آیینی اقوام ایرانی را اجرا کردهاند...اینکه در یک مراسم تعدادی دختربچه با لباسهای سنتی ایرانی گل افشانی کنند، موضوع عجیبی نیست اما واکنشها و اظهارات بعضی مسئولان بعد از دیدن این فیلم عجیب است. اینکه بخواهند مدیریت شهری یا هر دستگاه دیگری را به خاطر دیدن گل افشانی دختربچهها به عدم مدیریت در اداره امور شهر و بی کفایتی متهم کنند، دور از انصاف به نظر میرسد...در حالیکه موضوع گیریهای عجیب و غریب درباره گل افشانی دختربچههای زیر ۹ سال از سوی مسئولان ادامه دارد، یک منبع آگاه در شهرداری تهران در واکنش به فیلم منتشر شده از مراسم جشن بانوان شاغل در شهرداری تهران تاکید کرد:"این دخترها به سن تکلیف نرسیده بودند و همگی زیر ۹ سال بودند"».
روزنامه آرمان نیز ژست یک اکتشافگر به خود گرفته و با آسمان و ریسمان بافتن به اینجا رسید که:
«چرا برخی از کاه، کوه میسازند و همواره درصددند که تصویری نامیمون از همه امور به جامعه نشان دهند؛ بنابراین باید اذعان داشت افزایش انتقادها و هجمهها به شهرداری تنها به دلیل این حرکات در این مراسم نیست. به نظر میرسد انتقادها میتواند به دلیل دستور اخیر شورا به شهرداری مبنی بر تعدیل نیرو در شهرداری هم به نوعی تلقی شود».
روزنامه شرق نیز با تقطیع این ماجرا، طوری وانمود کرد که نجفی شخصاً بعد از مراسم با این موضوع برخورد کرده است، این در حالی است که موج گسترده اعتراضها موجب واکنش نجفی شد. شرق در مطلبی با عنوان «نجفی: دلیلی نداشت که مراسم را ترک کنم؛ ورود دادستان به ماجرای جشن شهرداری» نوشت:
«روز سهشنبه و همانند هر سال کارکنان زن شهرداری تهران به مناسبت روز زن، در سالن برج میلاد در میهمانی دورهمی جمع میشوند، درحالیکه تنها شهردار تهران و دو مدیر دیگر میهمان مرد این مراسم هستند. این جشن با همراهی گروهی از نوازندگان یک گروه موسیقی همراه است و در این میان سه دختربچه شروع به حرکاتی موزون میکند؛ این اقدام در همان لحظه برای تلخنشدن مراسم واکنشی بههمراه ندارد، اما شهردار تهران صبح روز بعد، یعنی دیروز، دستور ویژهای را برای حفظ شئونات اسلامی در برنامههای شهرداری و این برنامه خاص صادر میکند. بااینحال انتشار تصاویر این مراسم در شبکههای اجتماعی واکنشهای زیادی را بههمراه داشت و پای دادستان کل کشور را هم به میان آورده و دادستان کل کشور، دادستان تهران را مسئول رسیدگی سریع این اقدام خلاف عفت عمومی کرد».
روزنامه آفتاب یزد نیز در مطلبی با عنوان «گیر جدید به نجفی» نوشت:
«براساس فیلمی که منتشر شده، یک گروه موسیقی متشکل از نوازندگان زن همخوانی میکنند و شماری دیگر از دختران کم سن و سال روی سن به صورت سنتی میرقصند...به نظر میآید که بیشتر هدف چنین رسانههایی تخریب تیم اصلاح طلب شهرداری تهران باشد تا انتقاد سازنده، چرا که حرکات سنتی چند کودک که هنوز به سن تکلیف نرسیدهاند، نمیتواند دلیل منطقیای جز سنگ اندازی جلوی پای شهرداری محمد علی نجفی داشته باشد».
برخلاف ادعای مضحک روزنامههای اصلاح طلب، در این مراسم غیر از ناهنجاری خوانندگی زنان در حضور مردان؛ همانطور که در فیلمهای منتشر شده نیز مشخص است، دختران رقصنده اولاً در سنین کودکی نیستند و ثانیاً حرکات آنها نیز در قالب رقص است نه حرکات موزون نمایشی یا آیینی.
لازم به ذکر است که یکی از کارکنان شهرداری که فیلم و عکس این مراسم را ضبط و منتشر کرده در حال حاضر به شدت از سوی مسئولان شهرداری تحت فشار قرار گرفته است.
گفتنی است «مصطفی تاجزاده» از متهمین فتنه ۸۸ در روزهای گذشته گفته بود: «اکثر اصلاحطلبان اعتقادی به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ندارند، از گذشته پشیمانند و معتقد به برجام منطقهای هستند»!
عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت خاتمی نیز-آذر ۹۳- اذعان کرده بود بسیاری از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به امام خمینی (ره) ندارند.
** دلخوشی دولت برای رسیدن میوههای برجام، فرصت سوزی بود
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «دولت پرحوصله!» نوشت:
«دولت ماهها پس از توافق هستهای، به هوای چیدن میوههای برجام نشست و بر پایه این دلخوشی، برنامهها و سیاستهای کاری خود-دوران پسابرجام- را نوشت اما ماحصل این انتظار، فرصت سوزی، از دست رفتن منابع موجود به هوای گشایش برجام و در نهایت کاهش صبر اجتماعی با استمرار فشارهای اقتصادی بود...با گذشت ماهها از انتخابات و علیرغم هشدار حامیان و آگاهان، موتور دولت دوازدهم دور لازم را پیدا نکرد...انتظار این بود که دولت دوازدهم در اتوبانی که فراختر از قبل شده- با سنگ تمام مجلس در رأی به کابینه و داشتن ۴ سال تجربه کاری- با سرعت راه بپیماید نه اینکه با دنده سنگین حرکت کند و ترافیکی از مطالبات را پشت سر خود ایجاد کند!»
در روزهای گذشته، «عباس عراقچی» رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در اندیشکده چتم هاوس انگلیس صراحتاً گفت: «ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چرا که از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است». ظریف هم در ماههای گذشته گفت: «به دلیل پابرجاماندن تحریمها حتی نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم». در روزهای گذشته نیز فرودگاه آلمان در اقدامی توهینآمیز از ترس تحریمهای آمریکا، از سوخترسانی به هواپیمای حامل آقای ظریف خودداری کرد.
در حال حاضر قریب به پنج سال است که فرصتهای بزرگ و توانمندیهای عظیم داخلی و اجرای اقتصاد مقاومتی، قربانی برجام و کم تحرکی مجموعه دولت شده است.
روزنامههای اصلاح طلب در ماههای اخیر-و علی الخصوص بعد از انتخابات- بارها به بی دستاوردی برجام اذعان کردهاند؛ اما همین جماعت تا پیش از این- به دلیل ناتوانی در ارائه پاسخ کارشناسی- هر انتقاد نسبت به برجام را با فحاشی پاسخ داده و منتقدان را «کاسب تحریم» نامیده و به جهنم حواله میدادند.
** برخورد قبیلهای اصلاح طلبان با دستگاه قضا
در روزهای گذشته، غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران به یکسال حبس محکوم شد. کرباسچی در مصاحبه با روزنامه قانون با این تیتر که «انتقاد حق شهروندان ایرانی است» در پاسخ به این سؤال که: «این حکم در حالی است که شما هیچ وقت و حتی در ایام رخدادهای انتخابات سال ۸۸ موضع تندی نداشتید...قدری در این خصوص توضیح دهید» گفت:
«همینطور است. نهتنها در رخدادهای سال ۸۸ که پیش از آن نیز مواضع اینجانب تند نبوده است تا جایی که متهم به سازشگری میشوم. به هرحال به قول حافظ «چو پردهدار به شمشیر میزند همه را/ کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند».
کرباسچی در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب قانون مدعی است که هیچگاه موضع تندی نداشته است. این ادعا در حالی است که تنها در یک قلم، در اردیبشهت سال جاری انتشار کلیپی از سخنرانی «غلامحسین کرباسچی» در مراسم افتتاح ستاد یکی از نامزدها در اصفهان، واکنشهای بسیاری را در عرصه عمومی برانگیخت که در این میان احساس خشم و نفرت از این میزان بی غیرتی، توهین و البته بلاهت و حماقت سیاسی وجه غالب این واکنشها بوده است.
کرباسچی در این اظهارات با لحنی تمسخر آمیز و ریشخند کننده به بحث حضور و نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و به ویژه بحث فراسیاسی و اعتقادی «مدافعان حرم» پرداخت و گفت: « نزنید این حرفها را؛ غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و فلان و اینها . آقا جان! ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه اینجا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آنجا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن اینها حاصل میشود؟ این دولت با غیرت دینی میگوید که بذارید ما از توان دیپلماسی برای حل مسائل منطقه استفاده کنیم. توان دیپلماسی بزرگان دیپلماسی که شش تا ابرقدرت را جلوی خودش بنشاند و بزرگترین مسئله تحریم که شورای امنیت بوده را حل بکنه میتواند با توان دیپلماسی بیاید این مسائل را حل کند».
سخنان کرباسچی آن قدر بلاهت بار بود که بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه دولت یازدهم هم در پاسخ به ان گفت: «با تروریستها باید با زبان زور و قدرت صحبت کرد نه دیپلماسی».
این اظهارات یک بار دیگر عمق تفکر غیرانقلابی، سکولار و بی اعتقاد به باورهای پذیرفته شده مردم مؤمن ایران را در ذهنیت کرباسچی و همفکران او آشکار کرد.
پروپاگاندای رسانهای اصلاح طلبان، باعث خلط بسیاری از مفاهیم شده است. بررسی عملکرد اصلاح طلبان نشان دهنده این است که این جماعت با رویکردی قبیلهای و باندی، هر آنچه که با منافع خود همراستا باشد-ولو ناپسند- تکریم و هر آنچه-ولو پسندیده- با منافع حزبی و شخصی در تضاد باشد را تخریب میکند.
این رویکرد دوگانه باعث میشود که در نهایت مفاهیمی همچون مفاسد اقتصادی که ذاتاً امری ناپسند است به مفاسد اقتصادی خوب و مفاسد اقتصادی بد تقسیم شود؛ بنابراین اگر فساد از جناح مقابل باشد، با جنجال رسانهای به ابزاری برای بهرهبرداریهای سیاسی و انتخاباتی برای حذف رقیب بدل میشود ولی اگر متعلق به جناح خودی باشد، سرپوش بر آن گذاشته میشود و حتی به رسم تعصبات قبیلهای و عشیرهای مجرم مورد حمایت نیز قرار میگیرد.
برای نمونه اصلاح طلبان در جریان برگزاری دادگاه غلامحسین کرباسچی-شهردار وقت تهران- در سال ۷۷ تمام قد از فساد کلان وی در شهرداری دفاع کردند. عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات که متولی رسمی امنیت کشور بود، با سوءاستفاده از موقعیت خود برای نجات رفیق خویش، اقدام به بحران آفرینی کرد و رسماً قوه قضائیه را تهدید نمود و با قلدری در برابر قانون، اقدام به اردوکشی خیابانی کرد. علاوه بر این، همزمان در وزارت کشور، ستادی ویژه برای آزادسازی کرباسچی تشکیل شد. با تدارک این ستاد، نمایشگاهی از دستاوردهای کرباسچی در ساختمان وزارت کشور برپا شد.