سوال بزرگ در مورد غیبت وزیر در اندونزی
طی حدود سه هفته برگزاری بازی های آسیایی، رفت و آمدهای زیادی از ایران به جاکارتا و پالمبانگ به بهانه های مختلف و عناوین متفاوت انجام شد اما وزیر ورزش برخلاف برنامه ریزی های صورت گرفته سفری به اندونزی نداشت.
این در حالی است که مسعود سلطانی فر دو ماه پیش و در جریان برگزاری جام جهانی ٢٠١٨، دو بار به بهانه همراهی تیم ملی و حمایت حضوری به روسیه سفر کرد و چند روزی را در مسکو گذراند اما وی چنین حمایتی را برای هیچ یک از ٣٧٨ ورزشکار ایرانی رشته های مختلف که در اندونزی رقابت داشتند، خرج نکرد!
چرایی غیبت وزیر؛ شرایط کاروان یا میزبان؟!
«چرا وزیر ورزش در محل برگزاری بازیهای آسیایی حاضر نشد؟»؛ شاید پاسخ این پرسش بیش از هر چیز به چگونگی عملکرد کاروان ایران و سورپرایزهایی که از طرف رقیبانی مانند اندونزی و ازبکستان داشت، مربوط شود.
به هر حال بعد از اینکه اندونزی جایگاه چهارمی را از ایران گرفت، شرایط مدال آوری ورزشکاران کشورمان و دیگر کشورهایی که در تعقیب ما بودند به گونه ای بود که واگذاری جایگاه پنجمی به ازبکستان هم پیش بینی می شد. چه بسا وزیر ورزش به همین دلیل از سفر برنامه ریزی شده اش به محل برگزاری بازی های آسیایی صرفنظر کرد و موضوع اصلا هم به جذاب نبودن شرایط کشور میزبان نسبت به کشوری اروپایی مانند روسیه مربوط نمی شود.
اعزام های غیر ضروری
به گزارش مشرق، وزیر ورزش به هر دلیلی به اندونزی نرفت اما برگزاری بازی های آسیایی بهانه خوبی بود برای اینکه برخی همراهان وی در ساختمان وزارت ورزش، اندونزیگردی خوبی داشته باشند.
در این بین حضور محمدرضا داورزنی در اندونزی به عنوان معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای و البته پاسخگو به تمام مسائل مرتبط به فدراسیون ها و ورزشکارانشان جای توجیه دارد اما سفر سیدمحمد شروین اسبقیان مدیر دفتر امور مشترک فدراسیون ها و علی رغبتی مدیر دفتر برنامه ریزی وزارت ورزش با چه ضرورتی انجام شد؟، آنها در اندونزی غیر از تماشای مسابقات، چه مسئولیتی داشتند و در روند کار کاروان چقدر تاثیرگذار بودند؟
ماموریت شیرینِ خانم معاون
دیگر اینکه با وجود حضور قابل توجه بانوان ورزشکار در ترکیب کاروان ایران، فریبا محمدیان معاون امور بانوان به اندونزی نرفت اما ژاله فرامرزیان روزهای ابتدایی بازی های آسیایی را در این کشور گذراند؛ چرا و به چه دلیل؟!
فرامرزیان در دولت جدید با انتقال دو معاون پیشین مالی وزارت ورزش به زیرمجموعه های وزارت کشور (مناف هاشمی استاندار گلستان و علی آقازاده استاندار مرکزی شدند) از این وزارتخانه به ورزش آمد و بدون تخصص و پیشینه ورزشی، معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارتخانه را عهده دار شد. وی همراه با صالحی امیری به جاکارتا رفت و علاوه بر مراسم افتتاحیه، رویدادهای دیگری را هم از نزدیک تماشا کرد و بعد از حدود یک هفته به تهران بازگشت.
برای کسی که مسئولیتش در وزارت ورزش پیگیری مسائل اداری و مالی مرتبط با وزارتخانه است و به همین دلیل کمتر پاسخگوی رسانه هاست، اینکه لزوم این سفر چه بوده و دستاوردش چیست، مشخص نیست! بهتر نبود به جای بریز و بپاش و هزینه برای اعزام وی که هیچ ضرورتی هم نداشت، افرادی اعزام می شدند که حداقل حضورشان برای ورزشکاران تاثیرگذار بود و می توانستند مانع از برخی فاجعه ها شوند.
چه بسا اگر به جای چنین اعزام بیربط و فاقد تخصصی، فردی اعزام میشد که میتوانست برنامه مسابقات ورزشکاران را مدیریت کند، فاجعه تیروکمان و زهرا نعمتی اتفاق نمیافتاد.
سوءمدیریت های کاروان ایران در حضور مدیران
در مجموع اینکه تعداد افرادی که در جایگاه مدیر و مسئول کاروان ایران را در بازی های آسیایی همراهی کردند، کم نبودند. برای این بازی ها کادر سرپرستی کاروان ایران متشکل از نصرالله سجادی به عنوان سرپرست و پنج همراش به اندونزی رفتند. برای اسکان اعضای کاروان در داخل و خارج از دهکده افرادی مسئول شده بودند. تیم های حاضر در پالمبانگ سرپرست جداگانه ای داشتند و مسئول تشریفات در مالزی و اندونزی هم مشخص بودند. ضمن اینکه روسای زیادی از فدراسیون ها هم در جریان بازی های آسیایی به اندونزی رفتند و البته در هتلی خارج از دهکده مستقر بودند.
در حضور همه این مدیران اما کاروان ایران نتوانست در حد دوره قبل بازی های آسیایی مدال طلا بگیرد و در نهایت هم به یک پله پائین تر بسنده کرد. این نتیجه بی ربط با برخی سوءمدیریت ها در ورزش نیست. به هرحال جاماندن زهرا نعمتی از مسابقه، پاره شدن زنجیر چرخ و ترکیدن لاستیک دوچرخه سواران، نتایج ضعیف تیم امید و باخت مصلحتی مقابل میانمار به خاطر همین سوءمدیریت ها بوده است.