سرویس جنگ نرم مشرق - کمتر از یک ماه تا اِعمال تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران باقی مانده است و یک سؤال هر روز بیشتر پرسیده میشود: آیا آمریکا میتواند صادرات نفت ایران را متوقف کند؟ کارشناسان بیشماری برای دادن پاسخ به این سؤال تا کنون نظرات خود را منتشر کردهاند و اکثریت مطلق آنها نیز معتقدند توقف صادرات نفت ایران غیرممکن است. البته برخی کارشناسان پیشبینی کردهاند که در خوشبینانهترین حالت، ممکن است صادرات نفت ایران کاهش یابد، اما اولاً میزان این کاهش با تصور مقامات آمریکایی بسیار فاصله دارد و دوماً کاهش صادرات نفت ایران احتمالاً موقت خواهد بود، چراکه ظرفیت کافی برای جبران کمبود نفت ایران در بازار وجود ندارد.
در همینباره بخوانید:
تحریم ایران دلار را نابود خواهد کرد/ به صفر رساندن صادرات نفت ایران غیرممکن است
ترامپ: هستهای بهانه است، فروش نفت نشانه است
علاوه بر اینها، کارشناسان حوزه نفت میگویند (چنانکه بیژن زنگنه وزیر نفت ایران هم معتقد است [۱] ) رژیم سعودی توانایی جایگزین کردن نفت ایران را ندارد و حتی اگر همه چیز هم مطابق خواسته دولت آمریکا پیش برود، قیمت نفت و فرآوردههای آن در کشورهای مصرفکننده آنقدر بالا خواهد رفت [۲] که عملاً تحریم ایران به ضرر آمریکا و بازار جهانی نفت تمام خواهد شد و نه به ضرر تهران. در گزارش پیش رو، گزارش مجله آمریکایی «فوربس» درباره تأثیر تحریمهای واشینگتن بر بازار نفت و راههای ایران برای دور زدن این تحریمها خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد شد.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای منابع خبری-تحلیلی غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
نفت ۱۰۰ دلاری و چالشهای پیش روی ترامپ
مجله اقتصادی «فوربز» (فوربس) اخیراً گزارشی را تحت عنوان «ایران اینگونه تجارت مخفیانه نفتش را پنهان میکند [۳] » منتشر کرده و در آن به مسئله سیاستهایی دولت ترامپ و تأثیر آنها بر صادرات نفت ایران و افزایش قیمت طلای سیاه پرداخته است. فوربس در بخشی از گزارش خود یادآور میشود که دولت ترامپ از ترس افزایش قیمتهای جهانی نفت، نه تنها ادعاهای اولیه خود درباره به صفر رساندن صادرات نفت ایران را رها کرده، بلکه رو به اعطای تخفیفهای تحریمی به کشورهای خریدار نفت ایران آورده است تا از رسیدن نفت به ۱۰۰ دلار [۴] طی دو ماه باقیمانده از سال ۲۰۱۸ جلوگیری کند. پیشگیری از ایجاد تنش در بازار نفت به خصوص از آنجایی برای دولت ترامپ حیاتی است که تحریمها علیه تهران، تنها دو روز پیش از انتخابات میاندوره کنگره در آمریکا اِعمال خواهند شد و ترامپ نمیخواهد دموکراتها افزایش قیمت نفت را به چماقی علیه دولت او تبدیل کنند و پس از این انتخابات، جای جمهوریخواهان را روی کرسیهای کنگره بگیرند.
پیشبینیهای کارشناسان و حتی بزرگترین بانکهای دنیا [۵] مبنی بر رسیدن نفت به ۱۰۰ دلار در هر بشکه [۶] در ابتدای سال جدید میلادی و ناتوانی اوپک در جبران حذف نفت ایران از بازار، دولت ترامپ را وادار کرده است تا «فعالانه [۷] » به دنبال استثنا قائل شدن درباره کشورهایی است که قصد دارند واردات نفت از ایران را کاهش بدهند، اما وابستگیشان به نفت ایران آنقدر زیاد است که نمیتوانند تا پیش از ضربالاجل ترامپ، واردات نفت از ایران را متوقف کنند. البته به عقیده نویسنده گزارش فوربس، اولین مشکل ترامپ آن است که به جای سیاستهای خودش، در میان اعضای اوپک به دنبال مقصر افزایش قیمت نفت میگردد [۸] . رسیدن قیمت بنزین در برخی مناطق آمریکا به بیش از ۱ دلار به ازای هر لیتر [۹] ، نشان میدهد ترامپ صرفاً با مشکل بازار بینالمللی نفت مواجه نیست، اگرچه چنانکه بلومبرگ توضیح میدهد، بازیگران بینالمللی زیادی از افزایش قیمت نفت متضرر خواهند شد [۱۰] .
یکی دیگر از چالشهای مهم پیش روی ترامپ، سرکشی کشورهایی مقابل تحریمهای کاخ سفید است که رئیسجمهور آمریکا روی آنها حساب ویژه باز کرده بود. شاید بتوان مهمترینِ این کشورها را هند دانست. دهلینو به عنوان دومین واردکننده بزرگ نفت ایران، اگرچه مدتی در گیرودار تبعیت یا مخالفت با تحریمهای ضدایرانی آمریکا بود و گاهاً اعلام میکرد قصد دارد واردات نفت از ایران را کاهش بدهد، اما نهایتاً «دارمندرا پرادان» وزیر نفت این کشور از ثبت سفارش دو کمپانی هندی برای خرید دستکم ۹ میلیون بشکه نفت خام از ایران بهرغم تهدیدها و تحریمهای آمریکا خبر داد [۱۱] . البته مسئله به اینجا هم ختم نمیشود، چراکه هند تصمیم دارد برای خرید نفت از ایران، از ارز محلی یا سیستم تبادل به جای دلار آمریکا استفاده کند [۱۲] ، که به نوبه خود گام دیگری در جهت تضعیف ارزش و جایگاه دلار در تجارت بینالمللی به حساب میآید.
در همینباره بخوانید:
سیاستهای آمریکا درباره جمهوری اسلامی «رؤیای نشئگی» است
ایران میتواند از فناوری «بلاکچین» و «ارز دیجیتال» برای دور زدن تحریمهای آمریکا استفاده کند
اتاق جنگ آمریکا علیه ایران کجاست و در رأس آن چه کسانی هستند؟
جهش صادرات نفت ایران از روی تحریمها
با وجود آنچه که گفته شد، «الن والد» کارشناس ارشد حوزه بازار در مجله فوربس معتقد است که گزارشهای رسانههایی مانند رویترز و بلومبرگ درباره کاهش صادرات نفت ایران به هیچ عنوان صحت ندارد:
دولت ترامپ [به جای اعطای تخفیف به مشتریان ایران] باید نگران آن میزان از نفت ایران باشد که هنوز هم در بازار جهانی وجود دارد و بعد از اِعمال تحریمهای [نفتی] ۴ نوامبر نیز همچنان در بازار وجود خواهد داشت. بر خلاف گزارشهای منتشره در منابع شناختهشده مبنی بر اینکه تحریمها، صادرات نفت ایران را ۱/۵ میلیون بشکه در روز کاهش خواهد داد، و اینکه بزرگترین مشتریان نفت ایران (یعنی چین [۱۳] ، هند [۱۴] ، ترکیه [۱۵] ، امارات متحده عربی [۱۶] و ژاپن [۱۷] ) دارند واردات نفت از این کشور را کاهش میدهند یا به طور کامل متوقف میکنند، اطلاعات جدید درباره انتقال محمولههای نفتی در ماه سپتامبر، تصویری همچنان قوی را از صنعت نفت ایران ترسیم میکند.
فوربس سپس توضیح میدهد که اعطای تخفیف تحریمی به خریداران نفت ایران نه تنها مشکل دولت آمریکا را حل نمیکند، بلکه آن را دو چندان خواهد کرد. این مجله آمریکایی با اشاره به افزایش ۵۰ درصدی قیمت نفت برنت طی یک سال گذشته، تصمیم دولت ترامپ مبنی بر اعطای معافیت موقت از تحریمها به بزرگترین خریداران نفت ایران را تصمیمی اشتباه ارزیابی میکند و مینویسد: «اگر سیاستمداران آمریکا اکنون اقدام به اعطای معافیت تحریمی کنند، مرتکب اشتباه شدهاند، چراکه شواهد جدید نشان میدهد مقدار زیادی از نفت صادراتی ایران همچنان به این کشورها میرسد و این اتفاق اغلب از راههای پنهانی رخ میدهد.»
«والد» نویسنده گزارش، در اینباره با استناد به اطلاعات پایگاه اینترنتی «تانکر ترکرز [۱۸] » (وبسایتی که مدعی است انتقال محمولههای نفتی از سراسر دنیا و به ویژه ایران را رصد میکند) توضیح میدهد:
بر اساس گزارش تانکر ترکرز، واقعیت این است که [نه تنها تهران با کاهش صادرات نفتش مواجه نشده، بلکه] حجم نفتی که ایران صادر کرده، از آن چیزی که [رسانهها] ما را وادار به باور آن کردهاند، بسیار بیشتر بوده و این صادرات به مقصدهای بسیار بیشتری نیز انجام شده است. تانکر ترکرز سرویس آنلاینی است که بر نفتکشهای سراسر جهان، معمولاً از طریق ماهواره، نظارت میکند و از سال ۲۰۱۵ به این سو، ذخیرهسازی و صادرات نفت ایران را نیز دنبال کرده است. گزارش جدید این پایگاه [۱۹] که با استفاده از دادههای «مارینترافیک [۲۰] » [ارائهدهنده اطلاعات عبور و مرور دریایی] و «پلنتلبز [۲۱] » [ارائهدهنده خدمات تحلیل، تصاویر و رصد ماهوارهای] در تاریخ ۷ اکتبر منتشر شده، یکی از جامعترین توصیفات درباره انتقال محمولههای نفتی ایران است.
نفت ایران مشکلی برای رسیدن به مقصد ندارد
فوربس در اثبات ادعای خود درباره روش پنهانی ایران برای صادرات نفت چند مثال هم ذکر میکند. این نشریه آمریکایی به عنوان نمونه، مورد هند را مثال میزند و مینویسد:
هند از آمریکا درخواست معافیت تحریمی کرده است تا پس از ضربالاجل تحریمهای ایران نیز بتواند به واردات نفت از این کشور ادامه دهد. اگرچه دهلینو دلیل این درخواست را کاهش چشمگیر واردات نفتش از ایران ذکر میکند [۲۲] ، اما آمار و ارقام، داستان دیگری را روایت میکنند. گزارش تانکر ترکرز حاکی از آن است که واردات نفت هند از ایران طی ماههای آگوست و سپتامبر [نه تنها کاهش «چشمگیری» نداشته، بلکه] عملاً بدون تغییر بوده است. دهلینو دومین مشتری بزرگ نفت ایران است و طبق گزارش تانکر ترکرز، هم در ماه آگوست و هم در ماه سپتامبر، ۱۴/۹۷ میلیون بشکه نفت از این کشور وارد کرده است. این عدد را باید با حجم واردات نفت هند از ایران طی ماه جولای یعنی ۱۷/۸۹ میلیون بشکه مقایسه کرد. به این ترتیب، صرفنظر از ادعاهای مقامات هندی، شواهد خبر از کاهش چشمگیر خرید نفت دهلینو از تهران نمیدهد و بنابراین به نظر نمیرسد هندیها مستحق دریافت معافیت باشند.
«والد» هشدار میدهد که اگر سیاستمداران آمریکایی واقعاً میخواهند نفت ایران را از بازار حذف کنند، باید مراقب راههای مخفیانه دیگری هم باشند که ایران میتواند به کمک آنها نفتکشهای مملو از نفتش را روانه مقصدهایشان کند و در عین حال، مبدأ آنها را نیز مخفی نماید. وی در اینباره هم به نفتکشی به نام «یوفوسان [۲۳] » اشاره میکند و آن را شاهد بر مدعای خود میگیرد:
یوفوسان مثال خوبی از تجارت مخفیانه نفت در دنیای امروز است. مشاهدات نشان میدهد این نفتکش ابتدا نفت و میعانات ایران را بار زده و سپس باقیمانده ظرفیت خود را با نفت کویت پر کرده و راهی ژاپن شده است. به این ترتیب به نظر میرسد که این نفتکش، حامل نفت کویت است، در حالی که در واقع، یوفوسان مقدار قابلتوجهی نفت ایران را نیز با خود حمل میکند. اگرچه ژاپن واردات نفت خود از ایران را به طور قابلتوجهی کاهش داده، اما توکیو طی ماه سپتامبر، ۱/۳۹ میلیون بشکه نفت و میعانات از ایران تحویل گرفته است. این در حالی است که جای این واقعیت در روایت رسانههای جریان اصلی خالی است [۲۴] .
فوربس در ادامه مدعی میشود:
مورد یوفوسان نشان میدهد که چهقدر راحت میتوان ارسال محمولههای نفتی به کشورهایی را مخفی کرد که به شکل عمومی توقف واردات نفت از ایران را اعلام کردهاند. این نفتکشها در تلاش برای گمراه کردن ردیابها و مخفی کردن فعالیتها و مقصدهای نهاییشان، ممکن است چندین بار در خلیج فارس توقف کنند و برخی از آنها حتی فرستندههای خود را نیز خاموش مینمایند. کشورهای وابسته به نفت ایران، بعد از ضربالاجل تحریمها هم میتوانند همچنان به واردات نفت از این کشور ادامه بدهند و مجازاتهای سنگین آمریکا را نیز بیاثر کنند، و احتمالاً این کار را هم انجام خواهند داد، مگر اینکه سیاستگذاران آمریکایی فعالیتهای نفتکشها را به دقت تحت نظر و انتقال مخفیانه محمولههای نفتی را جدی بگیرند. مشتریان نفت ایران [بدون هیچ شکی] به دنبال فریب دادن آمریکا خواهند بود، چون میزان پولی که این وسط وجود دارد آنقدر زیاد است که ارزش کنار گذاشتن «صداقت» [و یکرویی مقابل آمریکا] را دارد.
بازی باخت-باخت ترامپ
ادعاهای مجله فوربس درباره واردات نفت هند از ایران و انتقال محمولههای نفتی ایران به روشهایی مانند روش یوفوسان، به سادگی قابلرد هستند، چراکه اطلاعاتی این اندازه بدیهی قطعاً بسیار بعید است که از چشم سرویسهای اطلاعاتی آمریکا مخفی مانده باشد و بنابراین اعطای معافیت به هند میتواند این ادعاها را باطل کند. در عین حال مطالبی که «والد» به آنها اشاره میکند، حاوی نکات مهمی است که جای بررسی دقیقتر را دارند. اولین نکته این است که روشهای مطرحشده در گزارش فوربس (صرفنظر از اینکه در حال حاضر واقعاً در دستورکار صادرات نفت ایران باشند یا نباشند) میتوانند اساس طراحی روشهای هوشمندانهتری قرار بگیرند که ایران میتواند به کمک آنها تحریمهای نفتی آمریکا را دور بزند. اگرچه رصد ماهوارهای بنادر ایران قطعاً کار را دشوار خواهد کرد، اما بدون شک راههای زیادی وجود دارد که میتوان به کمک آنها جریان صادرات نفت را همچنان مستحکم نگه داشت.
با توجه به اینکه چینیها رسماً گفتهاند قصد تبعیت از تحریمهای ایران و کاهش واردات نفت از این کشور را ندارند [۲۵] ، و هندیها هم نشان دادهاند نمیخواهند (یا دستکم در کوتاهمدت نمیتوانند) جایگزینی برای نفت ایران پیدا کنند، سیاست تحریم نفتی ایران عملاً یک سیاست شکستخورده است. آنچه منجر به این شکست میشود، ریسکی است که جایگزین کردن نفت ایران برای کشورهایی مانند چین و هند دربردارد. چین با حدود ۱/۴ و هند با حدود ۱/۳ میلیارد نفر جمعیت مجموعاً میزبان ۳۵/۷ درصد از جمعیت کل کره زمین هستند و نمیتوانند درباره تأمین منبع حیاتیای مانند نفت ریسک کنند. بنابراین در صورتی که ایران تضمینهای کافی را به این دو کشور (و البته خریداران دیگر نفتش) بدهد، قطعاً راههایی مانند استفاده از ارز محلی، گزینه مورد علاقه این کشورها خواهد بود و مشتریان نفت ایران حاضر نخواهند شد به قیمت به خطر افتادن اقتصاد و جان مردمشان با سیاستهای یکجانبهگرایانه دولت ترامپ همراه شوند.
نکته دیگر، اینکه ترامپ اکنون در یک دوراهی باخت-باخت قرار گرفته است: از یک طرف، اگر مقابل دوستان خود مانند هند کوتاه نیاید و برای آنها معافیت صادر نکند، متهم به خودخواهی، یکجانبهگرایی و بیتوجهی به منافع متحدانش میشود و بنابراین بیش از پیش منزوی خواهد شد. ضمناً مقاومت کاخ سفید و سختگیری در اِعمال تحریمهای نفتی، تنشها و قیمت نفت در بازار را افزایش خواهد داد و در این صورت، دنیا دولت آمریکا را تنها مقصر افزایش قیمتها خواهد دانست. و آنچه شاید از همه اینها بدتر است، اینکه آمریکاییها میدانند حتی در صورت سختگیری در اجرای تحریمها هم ایران به صادرات نفت خود از راههای خلاقانه ادامه خواهد داد.
از طرف دیگر، اگر واشینگتن کوتاه بیاید و به اعطای معافیت تحریمی به مشتریان بزرگ نفت ایران مانند هند رضایت بدهد، اگرچه قیمتهای نفت ممکن است کاهش پیدا کند، اما به این ترتیب ایران علاوه بر نفتی که بهرغم تحریمها صادر میکرد، اکنون از مزایای هرچند موقت معافیت هم بهرهمند خواهد شد و صادرات نفتش عملاً تغییر محسوسی پیدا نخواهد کرد. این یعنی دولت ترامپ خودش عملاً سیاست ضدایرانیاش را خنثی کرده است. به علاوه، حتی اگر معافیتهای تحریمی آمریکا به تدریج پایان یابد و مشتریان ایران بگویند واردات نفت از این کشور را متوقف کردهاند، باز هم همیشه حجمی از نفت ایران که با دور زدن تحریمها صادر میشود، سر جای خود باقی خواهد ماند. بنابراین به شرط مدیریت درست وضعیت، این امکان وجود دارد که با افزایش صادرات نفت به چین (که اخیراً واردات نفت خود از آمریکا را به طور کامل متوقف کرد [۲۶] ) و هدایت هند در جهت ادامه همکاریها، حتی یک قطره از صادرات نفت ایران نیز بر اثر تحریمهای یکجانبه آمریکا کاهش پیدا نکند. در این صورت است که صحبتهای حسن روحانی مبنی بر اینکه «پس از ۱۳ آبان [و اِعمال تحریمهای نفتی] هیچ اتفاق جدیدی نخواهد افتاد» محقق خواهد شد.
در همینباره بخوانید:
به جای نفت ایران، فروش نفت آمریکا به چین است که به صفر میرسد
هیاهوی ترامپ برای هیچ؛ چرا «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران بیفایده خواهد بود؟
بازی برد-برد ایران؛ آیا برجام چوب جادوی روحانی میشود؟
مجله فوربس آمریکا گزارش خود را با توصیف بازی برد-برد ایران در موضوع تحریمهای نفتی واشینگتن، اینگونه ادامه میدهد:
اطلاعات مربوط به انتقال محمولههای نفتی به شکلی غیرقابلانکار نشان میدهد که صادرات نفت ایران به هیچ عنوان آن اندازهای کاهش پیدا نکرده است که روایت رسانهها نشان میدهد. ایران طی ماه سپتامبر دستکم ۲ میلیون بشکه در روز نفت صادر کرده است که در مقایسه با صادرات نفت این کشور در ماه آگوست، حتی افزایش هم داشته است. [به لطف گزارشهای رسانهای] کارشناسان حوزه نفت و دولت ترامپ به این باور رسیدهاند که [خودداری کشورها از خرید نفت ایران به خاطر] تهدید تحریمهای جدید علیه تهران، آنقدر نفت موجود در بازار را کاهش داده است که قیمتهای نفت ممکن است در سال جاری تا ۱۰۰ دلار هم پرواز کند [۲۷] . این در حالی است که دادههای واقعی درباره صادرات نفت ایران، این نظریه را نقض میکند. نکته شگفتآور، اینکه ایران از دو جهت از این نظریه سود میبرد: این کشور، هم از این روایت برای دور زدن تحریمها استفاده میکند و هم با افزایش قیمتهای نفت، درآمد بیشتری به جیب میزند.
«والد» گزارش خود را با نهیبی دیگر به دولت ترامپ به پایان میبرد:
فریبکاری [کشورها برای دور زدن تحریمهای ایران] پیشاپیش دارد انجام میشود، در حالی که تحریمها هنوز حتی آغاز هم نشدهاند. حجم و مقصدهای تجارت نفتی ایران پیشاپیش دارد مخفی میشود. دولت آمریکا [در مقابل این وضعیت] باید به جای اعطای معافیت رسمی، این موضوع را بپذیرد که نخواهد توانست تمام این تجارت مخفی را متوقف نماید. ترامپ به جای دادن تخفیف، باید دقیق بررسی نماید که چهقدر میتواند و اراده دارد تا تجارت پنهانی نفت ایران را سرکوب کند. علاوه بر این، بازار نیز همزمان با حرکت شتابانش به سوی نفت ۱۰۰ دلاری، باید بیشتر مراقب این حملونقل مخفیانه نفت باشد.
در انتهای این گزارش باید بار دیگر خاطرنشان کرد که پیش از آنکه هند اعلام کند تهدیدها و تحریمهای آمریکا را نادیده خواهد گرفت و به واردات نفت از ایران ادامه خواهد داد، بسیاری از کارشناسان آمریکایی (علاوه بر «آلکساندر نوواک» وزیر انرژی روسیه [۲۸] ) میگفتند چین با افزایش واردات نفت از ایران، میتواند کاهش صادرات نفت ایران بر اثر تحریمها را جبران کند. اکنون علاوه بر قطع واردات نفت چین از آمریکا [۲۹] که فرصت طلایی ایران برای افزایش حجم صادرات نفت به این کشور است، هند نیز به گزینه دیگر ایران برای خنثی کردن تحریمهای آمریکا تبدیل شده است. از سوی دیگر، زمزمههای معرفی بستهای توسط کشورهای اروپایی برای دور زدن تحریمهای آمریکا، از جمله با استفاده از سیستم تبادل بانکی بینالمللی مستقل از سوئیفت، تا پیش از ضربالاجل تحریمهای نفتی به گوش میرسد. بنابراین به نظر میآید تحریمهای آمریکا از همین الآن عملاً شکست خوردهاند.
اکنون باید منتظر ماند و دید دولت ایران چگونه با این موج پوچ تحریمهای جدید مقابله خواهد کرد. قطعاً علاوه بر اثر اقتصادی تحریمها، تأثیرات روانی آنها را نیز باید مدیریت کرد تا کشور بتواند از این موج تحریم هم به سلامت عبور کند. «مهدی خلجی» کارشناس مسائل ایران در اندیشکده «مؤسسه واشینگتن» در گزارشی مدعی میشود «توافق هستهای، چوب جادویی برای روحانی نبود [۳۰] »، اما باید صبر کرد و دید آیا رئیسجمهور میتواند برجام را به چوبی جادویی برای متحد کردن جهان علیه آمریکا و خنثی کردن تحریمهای یکجانبه کاخ سفید تبدیل کند یا خیر؛ اتفاقی که اصلاً دور از دسترس نیست.