سرویس جنگ نرم مشرق - دولت ترامپ تمام تحریمهایی را که وعده داده بود پس از خروج از برجام علیه ایران وضع کند، روز ۱۳ آبان امسال (۹۷) همزمان با سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران، علیه جمهوری اسلامی اِعمال کرد. با این وجود، بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران در خود آمریکا هم اذعان دارند که این تحریمها راه به جایی نخواهد برد و نخواهد توانست فشاری را به ایران وارد کند که این کشور در گذشته، مانند آن (یا حتی بسیار بدتر از آن) را تجربه نکرده باشد. دلایل متعددی وجود دارد که نشان میدهد این تحلیل، عین واقعیت یا دستکم به واقعیت بسیار نزدیک است. از جمله این دلایل، اهمیت سیاسی، اقتصادی و استراتژیک ایران برای نظام بینالملل است که اگرچه بخش مهمی از آن به منابع نفت و گاز جمهوری اسلامی برمیگردد، اما مطلقاً منحصر به همین یک مورد نمیشود.
وقتی صحبت از نقش کشورهای دیگر در کمک به ایران برای دور زدن تحریمهای یکجانبه آمریکا به میان میآید، شایعترین تصور اشتباه، آن است که این کشورها از روی «دلسوزی» یا «ترحم» ممکن است به تهران کمک کنند. این در حالی است که واقعیت چیز دیگری است: کشورهای متعددی در سراسر جهان «نیاز» دارند که روابط خوبی با ایران داشته باشند. شاید اگر به جای عبارت «کمک کشورهای دیگر به دور زدن تحریمها» از عبارتهای دیگری مانند «استفاده ایران از کشورهای دیگر برای دور زدن تحریمها» استفاده شود، این ابهام نیز راحتتر قابل حل باشد. یکی از راههای دیگری که میتواند به رفع این ابهام کمک کند، بررسی روابط میان ایران و کشورهایی است که میتوانند (و بلکه مجبورند) در دور زدن تحریمهای ضدایرانی واشینگتن نقش ایفا کنند.
مشرق پیش از این در گزارشهای متعددی به نقش کشورهای مختلف در دور زدن تحریمهای آمریکا پرداخته است که برخی از این گزارشها را میتوانید از لینکهای زیر بخوانید. در گزارش پیش رو خلاصهای از مهمترین نکات مقالهای خدمت مخاطبان محترم ارائه میشود که توسط مرکز دوحه اندیشکده شناختهشده و تأثیرگذار بروکینگز و تحت عنوان «هند به دنبال منافع استراتژیک و اقتصادی در ایران [۱] » منتشر شده است. بررسی روابط تهران و دهلینو از آنجایی اهمیت دارد که هند به عنوان دومین کشور پرجمعیت جهان (۱۷/۵ درصد از جمعیت کل دنیا [۲] ) یکی از بازارهای بزرگ برای نه تنها نفت و گاز، بلکه سایر محصولات ایران، از جمله فرآوردههای نفتی، مواد شیمیایی طبیعی و مصنوعی، کود، پلاستیک، میوه و خشکبار، شیشه، مروارید، و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
در همینباره بخوانید:
توافق محرمانه ایران با روسیه برای صادرات نفت؟/ نقش چین و هند در دور زدن تحریمهای آمریکا
چگونه تحریمها صادرات نفت را حتی یک قطره کم نمیکند؟
ترامپ: هستهای بهانه است، فروش نفت نشانه است
به جای نفت ایران، فروش نفت آمریکا به چین است که به صفر میرسد
تحریم ایران دلار را نابود خواهد کرد/ به صفر رساندن صادرات نفت ایران غیرممکن است
چرا روابط با ایران برای هند مهم است؟
«کادیرا پتیاگودا» کارشناس اندیشکده بروکینگز گزارش خود را با اشاره به روابط گسترده «منحصربهفرد و هزار ساله» دو کشور ایران و هند [۳] آغاز میکند و توضیح میدهد که اگرچه برخی موارد، نظیر تحریمهای آمریکا، بر سر راه این روابط وجود دارد، اما:
طیفی از منافع مادی و واقعگرایانه را میتوان یافت که اساس سیاست خارجی هند در قبال ایران را تشکیل میدهند. تهران میتواند نقش مهمی در تحقق آرمانهای استراتژیک و اقتصادی هند داشته باشد و به دهلینو امکان اِعمال قدرت فرامنطقهای و رسیدن به جایگاه بالای قدرت [بینالمللی] را بدهد [۴] . ایران امکان دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی را برای هند فراهم میکند و میتواند به کاهش نفوذ رو به رشد چین در میان همسایگان هند کمک نماید. هند در حال پیگیری طرحهای ارتباطی [و ترانزیتی] مانند بندر چابهار است، هرچند این طرحها با چالشهایی نیز مواجه هستند. اینگونه اقدامات هند در راستای تلاشهای این کشور برای کاهش نفوذ پاکستان در افغانستان، مبارزه با گروههای افراطی، و شکستن محاصره استراتژیک خود توسط چین است. واقعیت این است که هند و چین در حال حاضر دارند برای نفوذ در ایران با یکدیگر رقابت میکنند.
پتیاگودا البته هشدار میدهد که «امروز، تأثیر خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران بر روابط تهران با هند، احتمالاً بستگی به انعطافپذیری کانالهای بانکی مستقیم میان دو کشور و میزان موفقیت آنها در پیدا کردن گزینههای جایگزین و مؤثر [برای نظام کنونی انتقال پول] دارد.» نویسنده سپس جنبههای مختلفی را توضیح میدهد که روابط میان تهران و دهلینو را برای هند حیاتی کردهاند:
استراتژیک: دهلینو ایران را دروازهای به سوی افغانستان و آسیای مرکزی میبیند. هند به دنبال رقابت با پاکستان و چین برای گسترش نفوذ در داخل خود ایران، و همزمان گسترش این نفوذ تا آسیای مرکزی و اقیانوس هند از طریق تهران است. اگرچه روابط هند با آمریکا در حال گسترش است، اما دهلینو نهایتاً به دنبال پیش رفتن به سوی یک «نظم بینالمللی عادلانه» و «جهانی حقیقتاً چندقطبی» است که در آن، هند یکی از این قطبها باشد [۵] . در این مسیر، اهداف بلندمدت ایران و هند تا اندازهای با یکدیگر همراستا هستند [۶] .
در همینباره بخوانید:
امنیتی: هند و ایران منافع مشترکی در حفظ ثبات در آسیای مرکزی و مبارزه با گروههای ستیزهجو، از جمله گروههای مستقر در پاکستان دارند [۷] . طی حدود یک دهه گذشته، دولتهای این دو کشور روابط نظامی جدیدی را با یکدیگر برقرار کردهاند. گزارشها در سال ۲۰۱۰ نشان میداد که تهران همچنان دهلینو را به عنوان منبعی برای دریافت کمک در زمینه نگهداری و تعمیر انواع تجهیزات نظامی روسی، از جمله جنگندههای «میگ»، ناوهای جنگی، تانک و زیردریایی میبیند [۸] . از سوی دیگر، در گزارش سالانه وزارت خارجه هند (۲۰۱۶-۲۰۱۵) آمده بود که دهلینو ایران را یک کشور مهم در فضای امنیتی اطراف خود میداند [۹] . به این ترتیب، روابط دفاعی و دیپلماتیک میان دو کشور احتمالاً از لحاظ کیفی از آنچه که به نظر میرسد، گستردهتر است.
جغرافیایی: یکی از اصلیترین جنبههای اهمیت ایران برای منافع هند، موقعیت جغرافیایی این کشور است. ایران میتواند امکان دسترسی به آسیای مرکزی و افغانستان را بدون نیاز به عبور از چین یا پاکستان، به هند بدهد. حضور گستردهتر هند در آسیای مرکزی میتواند نفوذ پاکستان را محدود و هند را قادر به رقابت با حضور رو به رشد چین در منطقه کند. دهلینو تهران را بخش قابلتوجهی از منطقه گستردهتر اطراف خود (از تنگه هرمز در غرب تا آسیای مرکزی در شمال) برمیشمارد، جایی که هند میخواهد به عنوان یک قدرت فرامنطقهای در آن شناخته شود.
اقتصادی: واضحترین نمود سرمایهگذاری هند روی موقعیت جغرافیایی ایران، مجتمع بندری چابهار است. اولین دلیل اهمیت چابهار، پتانسیل این بندر برای پیشبرد منافع ژئوپلتیک هند و فراهم کردن امکان تقویت روابط دوجانبه میان دهلینو و آسیای مرکزی است [۱۰] ، جایی که هند با پاکستان رقابت میکند. چابهار همچنین اجازه دسترسی مستقیم هند به انرژی ایران در صورت بروز درگیری و بسته شدن تنگه هرمز را میدهد. این بندر ایرانی منافع اقتصادی مهمی برای هند دارد که از جمله آنها در کوتاهمدت، تقویت تجارت نفتی میان این کشور و ایران با کاهش هزینههای حملونقل، و در بلندمدت، اتصال هند به پروژههای ارتباطی منطقهای است که طرحهای پیچیدهتر تجاری را تسهیل میکند. از جمله این پروژههای ارتباطی، «کوریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب» است که دسترسی هند به آسیای مرکزی، روسیه و اروپا را گسترش میدهد و این کشور را از نظر سیاسی نیز به ایران، روسیه و دولتهای آسیای مرکزی نزدیکتر میکند. این کوریدور در مقابل خط لولههایی قرار میگیرد که آمریکا به دنبال تأسیس آنها و به دنبال آن، دور زدن تهران و مسکو است.
در همینباره بخوانید:
چابهار قلب ترانزیت خاورمیانه است/ رقابت هند و چین بر سر بندر ایرانی
مسئله چین: ایران علاوه بر هند، برای چین هم یک منبع انرژی و شریک استراتژیک کلیدی محسوب میشود. تهران بخشی از طرح کمربند و جاده پکن است که میخواهد زنجیرهای از شراکتهای بینالمللی را از آسیا تا خاورمیانه و اروپا تشکیل بدهد. این کشور همچنین یک متحد مهم برای چین در منطقهای است که پکن برای تأمین نیازهای انرژی خود به آن وابسته است، اما بسیاری از کشورهای آن همچنان به آمریکا نزدیکتر هستند تا به چین. برخی سیاستمداران هندی نگران هستند که طرح «کمربند و جاده» چین، کشورهای همسایه هند نظیر بنگلادش و سریلانکا را نیز جذب خود کند [۱۱] . دهلینو برای آنکه از این محاصره استراتژیک رها شود، باید نفوذ خود در تهران را افزایش بدهد. به عنوان نمونه، در حالی که همکاری هند با ایران درباره بندر چابهار با موانع متعددی مواجه شده است [۱۲] ، چین برنامه دارد تا در بندر پاکستانی «گوادر» ۴۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند و گزارشها حاکی از آن است که ۱۴ میلیارد دلار از این مبلغ نیز تا ماه سپتامبر سال ۲۰۱۷ به پروژه گوادر تزریق شده است [۱۳] . نگرانکنندهتر برای دهلینو، اینکه چین ممکن است حتی جای هند در پروژه توسعه بندر چابهار را نیز بگیرد.
در همینباره بخوانید:
نقش ایران در ابَرپروژه «یک کمربند، یک جاده»
ایران؛ پلی برای انتقال انرژی میان دریای مازندران و خلیج فارس
نفت: هند را میتوان یکی از «تشنه انرژی»ترین قدرتهای در حال ظهور دانست. ایران در سال ۲۰۱۷ معادل ۱۱/۲ درصد از واردات نفت خام هند را تأمین کرد و پس از عراق (۱۸/۶ درصد) و عربستان (۱۷/۵ درصد)، سومین منبع بزرگ نفت هند بود [۱۴] . پیش از تحریمها، تهران جایگاه دوم را در منابع نفت دهلینو داشت، اما میزان صادرات نفت ایران به هند در نتیجه تحریمها کاهش پیدا کرد. این روند، پس از امضای توافق هستهای از اوایل سال ۲۰۱۶ دوباره تغییر کرد و حجم صادرات نفت ایران به هند در این سال به ۶/۶۸ میلیارد دلار یا معادل ۱۱ درصد از کل واردات نفت خام هند رسید. ماه اکتبر سال ۲۰۱۶ حتی ایران به بزرگترین تأمینکننده نفت خام هند هم تبدیل شد [۱۵] . متوسط واردات نفت هند از ایران از ماه آوریل سال ۲۰۱۶ تا ماه فوریه سال ۲۰۱۷، معادل ۵۴۲,۴۰۰ بشکه در روز بود که تفاوت چشمگیری با ارقام ده سال قبل، یعنی ۱۰۰ هزار و ۱۵۰ هزار بشکه در روز داشت. از سوی دیگر، هند همچنان دومین بازار نفت بزرگ ایران محسوب میشود.
گاز: روابط ایران و هند در زمینه انرژی، عموماً کُند و مملو از اختلافنظر بوده است. به عنوان نمونه، پس از آنکه کمپانی نفت و گاز طبیعی هند در کشف میدان گازی فرزاد-بی سهیم بود، انتظار میرفت دهلینو در توسعه این میدان نیز نقش ایفا کند. با این وجود، پس از تشدید تحریمهای ضدایرانی در سال ۲۰۱۲، توسعه این میدان متوقف شد. پس از بارها اختلافنظر درباره این موضوع، ایران ماه می سال ۲۰۱۷ تهدید کرد که توسعه میدان گازی فرزاد-بی را به روسیه خواهد سپرد. ماه نوامبر همان سال هم گزارش رسید که این پروژه به کمپانی «گازپروم» روسیه سپرده شده است. واقعیت این است که اگرچه هند تلاش میکند تا منابع انرژی خود را متنوع کند، اما همچنان به ایران و سایر تأمینکنندگان اصلی انرژی خود وابسته باقی خواهد ماند [۱۶] .
کار از «حفظ برجام» گذشته است
متأسفانه به نظر میرسد در حال حاضر، اولویت اصلی روحانی، حفظ برجام است و نه رها شدن از تحریمهای ظالمانه و یکجانبه آمریکا. به این ترتیب، توافق هستهای با کشورهای غربی، پس از خروج آمریکا، عملاً یک بازی باخت-باخت خودتحریمی شده است که در آن، حفظ برجام نیازمند امتیاز دادن به اعضای دیگر این توافق است و رها کردن آن به معنای زیر سؤال رفتن دولت. کارشناس بروکینگز طی گزارش خود بارها به اهرمهای فشار ایران علیه هند (مواردی نظیر توسعه میدان گازی فرزاد-بی) نیز اشاره میکند. در همین راستا، خلاصهای که در اینجا از گزارش بروکینگز ارائه دادیم، نکتهای را اثبات میکند که در ابتدای گزارش نیز بر آن تأکید شد: «کشورهای مختلف، برای تأمین منافع خود مجبورند راهی برای دور زدن تحریمهای آمریکا علیه ایران پیدا کنند.»
چنانکه نویسنده این اندیشکده آمریکایی هم در بخش نتیجهگیری گزارش، خاطرنشان میکند، هند و ایران به دنبال راههایی برای دور زدن تحریمهای آمریکا خواهند گشت، اما باید به خاطر داشت که تلاشهای هند، چین، روسیه یا کشورهای دیگری که با ایران روابط سیاسی، اقتصادی و استراتژیک دارند، صرفاً برای تأمین منافع خودشان صورت میگیرد و از این روست که دولت ایران باید به جای اتکا به کشورهای اروپایی، توجه و انرژی خود را معطوف به برقراری روابط با کشورهایی کند که اهرم ایران مقابل آنها و انگیزه آنها برای همکاری با کشورمان، چیزی بیش از «حفظ یک توافق نمادین هستهای» است.
در همینباره بخوانید:
روحانی اگر «میراث دیپلماسی» میخواهد به شرق رو کند
آیا اروپاییها روی دیوار ایران یادگاری مینویسند؟
اقتصاد ایران وسط الاکلنگ آمریکا–اروپا/ راه عبور از تحریمهای واشینگتن چیست؟
چرا «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران بیفایده خواهد بود؟
اتاق جنگ آمریکا علیه ایران کجاست و در رأس آن چه کسانی هستند؟