سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** تحریمها نتیجه گروگانگیری سفارت آمریکاست!
روزنامه ایران در مطلبی به قلم «فریدون مجلسی» نوشت:
«دولت امریکا در شرایطی تاریخ ۱۳ آبان (۴ نوامبر) را موعد اجرای کامل تحریمهای هستهای و پایان یافتن مهلت کشورهای طرف تجارت با ایران در نظر گرفته است که جمهوری اسلامی در کارنامه ۴۰ ساله خود و از همان سالهای اولیه تحت تأثیر واقعه گروگانگیری سفارت امریکا ذیل تحریمهای دوجانبه و بعدها چندجانبه کشورهای جامعه بینالملل قرار گرفت. تحریمهایی که ابتدا تحت تأثیر رویدادهای خاص میان ایران و کشورهای اروپایی و با حمایت امریکا تصویب میشد اما بعدها تحت تأثیر موضوع فعالیتهای هستهای در دولتهای نهم و دهم به قطعنامههای تند شورای امنیت سازمان ملل متحد تبدیل شد».
اصلاح طلبان بارها اشغال لانه جاسوسی را اقدامی اشتباه نامیدهاند. این جریان مدعی است که «با تسخیر سفارت آمریکا، با دست خودمان، ایران را منزوی کردیم!» و تحریمها نتیجه تسخیر سفارت آمریکاست!
این در حالی است که در شکلگیری حادثه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، عوامل متعددی دخیل و مؤثر بودند که تقریباً همه این عوامل، متأثر از عملکرد دولت آمریکا، درقبال انقلاب اسلامی ایران بود. واقعیت این است که دولت آمریکا با وجود پیروزی انقلاب، دست از مداخلهگری در امور ایران برنداشت. در طول ۹ ماه بین ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸، انواع و اقسام حرکتهای توطئهآمیز درسراسر کشور، علیه انقلاب شکل گرفت؛ که به گونهای آشکار، دست آمریکاییهادر وقوع آنها دیده میشد و عملاً سفارت آمریکا، به صورت یک مرکز جاسوسی، برای سازماندهی حرکتهای تفرقه افکن و تجزیهطلبانه، درآمده بود. پیش از آن حضرت امام بر این مسأله واقف بودند ولذا در این مدت، در تمامیسخنرانیها و اعلام مواضع خودشان، طلاب و دانشجویان و جوانان را به هوشیاری در برابر آمریکا و ضرورت مقابله با توطئههای این دولت، فرامیخواندند.
اطلاعاتی که سالها بعد افشا شد نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اشتباه نکرده است و سفارتخانههای آمریکا کانونهای اصلی جاسوسی سازمان سیا در کشورهای خارجی محسوب میشوند. خود آمریکاییها به مرکز جاسوسی بودنِ سفارتخانههایشان بارها اعتراف کردهاند. یکی از کارشناسان آمریکایی چندی پیش گفته بود: «اصولاً سیاست خارجی آمریکا در تمامی ابعاد اقتصادی و سیاسی و نظامی را تئوریسینها و مشاوران کار کشتهای تعیین میکنند که کمتر صاحب مشاغل عمده دولتی هستند و این گونه افراد غالباً در خدمت سرویسهای امنیتی ایالات متحده هستند و کارشناسان زبده را در تمام سفارت خانههای خود در جهان به کار گماردهایم».
لازم به ذکر است که جاسوسخانه ای که نام سفارت داشت، رئیس جمهور بعدی _ بنی صدر _ را با اسم رمز SD LURE به خدمت گرفته بود و طراحی کودتا و آشوب میکرد. امام خمینی (ره) اقدام دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامید.
** حسین کروبی: حتی استانهای فقیرنشین هم شعارشان رفع حصر است!
حسین کروبی فرزند یکی از سران فتنه در مصاحبه با روزنامه همدلی گفت:
«اگر به سال ۹۶ و آمارهایی که در استانها وجود داشت نگاه کنید، هر استانی که آقای روحانی ورود میکرد مردم آن استان شعارشان این بود که رفع حصر باید انجام شود. آقای جهانگیری به خود من گفت جالب است که به هر استانی میرویم حتی استانهای فقیر نشین نیز شعارشان رفع حصر بود اما متاسفانه آقای روحانی متناسب با آنچه گفت و انتظار میرفت، عمل نکرد».
گفتنی است چندی پیش «عبدالله نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات گفته بود: «برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغههایی حتی مانند رفع حصر کمتر مطرح است، هیچ کس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در خانه دارد، اولویت اولش رفع حصر باشد».
«عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات نیز چندی پیش گفته بود: «اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعاً بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکند».
«محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح طلب نیز چندی پیش گفته بود: «موضوع حصر در مقابل مشکلات کشور اصلاً مسأله مهمی نیست».
بر طبق نظرسنجی مرکز دولتی ایسپا-اسفند ۹۶- ۶۹ درصد شرکت کنندگان، بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار را خواستار شده و پاسخ ۷۴.۸ درصد از شرکت کنندگان به این پرسش که آیا از شرایط اقتصادی رضایت دارید، منفی بوده است.
در نظرسنجی فوق، ۹، ۷ درصد آزادی بیان و ۲، ۳ درصد رفع حصر را خواسته اصلی شرکتکنندگان در تجمعات دی ماه ۹۶ اعلام کردند.
لازم به ذکر است که هیچ گاه «نیمه پنهان» حفاظت قانونی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صورت جدی بیان نشده و این منجر به مظلوم نمایی خلاف واقع شده است. چندی پیش قسمتی از ناگفتههای حفاظت قانونی از سران فتنه توسط رسانهها منتشر شد. برای نمونه در بخشی از آن آمده بود: «مهدی کروبی مرتباً به استخر انقلاب میرفت، به گونهای که در برخی هفتهها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق میشد. ماموران امنیتی کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود».
شرایط برای میرحسین موسوی نیز همانند کروبی بوده است.
** اختیارات دولت کمتر از ۲۰ درصد است!
«محسن صفایی فراهانی» از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:
«قوه مجریه در کشور کمتر از ۲۰ درصد اختیارات دارد و بدیهی است که در همین حد میتوان از او انتظار داشت».
برخلاف این ادعای مضحک که بارها از سوی اصلاح طلبان مطرح شده است، نزدیک به ۸۰ درصد بودجه کل کشور مستقیماً در اختیار دولت است و در قبض و بسط ۲۰ درصد دیگر نیز نقش مؤثر دارد.
هدف اصلی طیف اصلاح طلب از تکرار ادعای اختیارات محدود دولت، کوچک نمایی مطالبات مردم و تشویق دولت به شانه خالی کردن از مسئولیت است.
اگر اختیارات دولت کمتر از ۲۰ درصد است، پس چرا اصلاح طلبان در آستانه انتخاباتهای ریاست جمهوری، خود را به آب و آتش زده و با وعده و وعیدهای فراوان و رقیب هراسی و هراس افکنی در افکار عمومی به هر قیمت در پی تصاحب کرسی ریاست جمهوری هستند؟!
و اگر اختیارات دولت کمتر از ۲۰ درصد است، چرا اصلاح طلبان برای سهم خواهی از دولت و تصاحب کرسیهای کابینه، به رقابت سهمگین با یکدیگر پرداخته و صراحتاً اعلام میکنند که باید سهممان را از دولت بگیریم؟!
** جهانگیری باید با استعفا برای ۱۴۰۰ آماده شود
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:
«جریان اصلاحات در پیروزی آقای روحانی بسیار تأثیر داشت، چراکه جریان اصلاحات رأی مردم را همراه خود داشت و آقای روحانی که با تفکر اعتدالی توانست در دولت دوازدهم هم بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند. پس از حدود چند ماهی از پیروزی آقای روحانی در انتخابات، موج جدیدی از اخبار به گوشها رسید که اختلافات بالا گرفته است. برخی معتقدند حال که آقای روحانی از اصلاحطلبان فاصله گرفته است باید جهانگیری از دولت استعفا دهد و به آینده سیاسی خود بیندیشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند».
اصلاح طلبان پیش از این بارها اعلام کرده بودند که دولت برای این جناح سیاسی، یک رحم اجارهای بیش نیست. حال این طیف با دنبال کردن سناریوی «فرار از مسئولیت» در پی واگذاری مشکلات به روحانی و مهیا شدن برای انتخابات ۱۴۰۰ است.
اصلاح طلبان بارها ثابت کردهاند که هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارند. تشویق دولت به دلخوشی به برجام، تشکیل کمیته و کارگروه برای رفع حصر و بی توجهی به مشکلات معیشتی مردم از سوی این طیف موجب شده است تا علاوه بر ناکارآمدی اقتصادی در مدیریت اجرایی، بسیاری از وعدهها بر زمین مانده و مسائل حاشیهای دستِ چندم، مطالبات اصلی مردم را به حاشیه ببرد.