سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«ممکن است مردم به خیابانها بیایند» چرا ما فرانسه نیستیم؟!
محمدتقی فاضل میبدی، فعال اصلاحطلب و از اعضای تشکل موسوم به مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه به تازگی در مصاحبه با ایسنا با بیان اینکه «اگر مردم به خیابانها نمیآیند به معنای رضایت از وضع موجود نیست» اظهار کرده است: نباید بابت اینکه مردم در مقابل فشارهای ترامپ مقاومت کردند، مشکلات اقتصادی را از یاد ببریم. درست است که مردم در مقابل ظلم مقاومت میکنند، اما گر اصلاحات اساسی در کشور انجام نشود و اعتماد مردم بیشتر نشود، ممکن است مقاومت مردم بشکند.
او همچنین میگوید: ما به یک اصلاحات به معنای واقعی در رویکرد سیاسی، اقتصادی، رسانهای و اجتماعی نیازمندیم. اگر واقعیات جامعه به درستی منعکس نشود، بی اعتمادی مردم بیشتر میشود و در این شرایط ممکن است مشکلات اقتصادی ضربه خود را وارد کند.
میبدی در صحبتهای خود به این نکته هم اشاره کرده است که «60 درصد مشکلات ما ریشه در داخل کشور دارد و فقط 40 درصد آن مربوط به تحریمهاست.»[1]
*اظهارات میبدی را بایستی در چارچوب تحلیل تازه ارائه شده سعید حجاریان ارزیابی کرد که گفته است جامعه ایران در شرایط «عامالبلوی» قرار دارد.[2]
ذکر این نکته هم ضروریست که تشکل متبوع فاضل میبدی همان تشکلی است که در ایام اغتشاشات دیماه 96، نامهای سرگشاده به رهبری نظام نوشت و با نسبت دادن ریشه مشکلات به رهبری نظام خواستار شنیدن صدای مردم شد![3]
میبدی در حالی صحبتهای خود را با رویکرد اصلاحگرانه مطرح کرده است که جان کلام او چیزی جز اشاره به سمت خیابان و القای کاهش اعتماد مردم به نظام اسلامی نیست...
دو گزارهای که اولی خواست صریح دشمن است و دومی هم یک امر موهوم و غیر قابل اندازهگیری است که معلوم نیست چه کسی آنرا در دامن اصلاحطلبان و رسانههای آنها گذاشته است؟
اساساً چرا باید مردم در نظامی به خیابانها بریزند که اگرچه بواسط عملکرد دولت اصلاحطلبان با مشکلاتی اقتصادی مواجه شده اما در عین حال توانسته اثر تحریمهای فلج کننده دشمن را به کمتر از 30 درصد (40 درصد آقای میبدی صحیح نیست و کارشناسان آنرا تأیید نمیکنند!) برساند، در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان است، دچار پدیده «بیکاری شیک»! شده و هزاران شغل بلامتقاضی در آن وجود دارد، 30 میلیون کمبود نیروی کار دارد، ارزانترین نان، سوخت و مالیات جهان را ارائه میکند و ضریب جینی یا اختلاف درآمدی آن نیز بهتر از آمریکا، چین و روسیه است.
چرا آقای میبدی و دوستان ایشان به مردم نمیگویند که اگر مردم فرانسه به «خیابانها» میآیند و مقاومتشان شکسته! به این دلیل است که 20 درصد آنها گرسنهاند، مالیاتهای سنگین میپردازند و دولت فرانسه هم در یک فساد سیستمی آشکار قصد دارد مالیات ثروتمندان را کمتر! و مالیات مردم عادی را بیشتر کند.
اصلاحطلبان آیا حاضرند به مردم بگویند که نرخ بیکاری بالای 20 درصد در کشورهای اروپایی اسپانیا و یونان (در مقابل نرخ بیکاری 12 درصدی ایران) لیاقت بیشتری برای شورش مردمان آن کشورها دارد و یا همینطور آیا جریان سیاسی خاص عمدی دارد که به مردم نمیگوید نیمی از درآمد مردم در کشور اوکراین صرفاً خرج خرید غذا میشود؟![4]
مقایسه این دادهها با اظهارات میبدی که هزاران نسخه مشابه آن بصورت روزمره در رسانههای اصلاحطلب کشور در حال پمپاژ است، حقایقی را بیان میکند که حاوی اشکها و لبخندهای بسیاری است.
برخی محافل تحلیلی معتقدند جریان سیاسی خاص با بیان این صحبتها قصد دارد به سمت «اوکراینیزه کردن ایران» و ایجاد «فتنه اقتصادی» در کشور حرکت کند.
اظهارات حجاریان مبنی بر عامالبلوی بودن جامعه ایرانی و احتمال برخورد مردم و نیروهای نظامی در انتخاباتهای آینده بر همین مبناست.
***
منتجبنیا: به «لیست امید» امیدی نیست؛ نه در مجلس نه در شورای شهر
رسول منتجبنیا، فعال اصلاحطلب و از مشاهیر حزب اعتماد ملی که زمانی گفته بود اصلاحطلبان خودشان را «فدائیان روحانی» قرار دادهاند، در بخشی از یک مصاحبه با ایسنا گفته است:
«این مجلس، مجلس اصلاحطلبان نبوده و حتی لیست امید هم لیست امیدی نیست که بتوان به آن امید بست. من از ابتدا چنین نظری داشتم و اکنون نیز هر چه پیش میرویم، این مسئله را بیشتر لمس میکنیم، کما اینکه در شوراها نیز همینگونه است.»
او میافزاید: اقلیت نمایندگانی که از لیست امید وجود دارند، قابل تکیه و امید نیستند، کمااینکه در شوراها نیز همینگونه است. ما باید آب رفته را به جوی خودش برگردانیم.
منتجبنیا همچنین گفته است: رییس جمهور بسیاری از کارها را میتوانست انجام دهد اما ظرف این مدت انجام نداد.[5]
*چیزی که منتجبنیا باید آنرا توضیح میداد وضعیت ناامیدکننده فراکسیون امید و شورای شهر تهران نیست! چون این مقوله اظهر من الشّمس است و امروز هیچ قوه عاقلهای در ایران نیست که درباره ناکارآمدی فراکسیون امید و شورای شهر تهران شکّی داشته باشد.
بلکه منتجبنیا باید میگفت که طرح و نقشه جریان اصلاحات برای عذرخواهی از افکار عمومی و مردم ایران و «برشمردن مثبتات رقیب در انتخابات آینده» چیست؟
آنها باید به مردم توضیح بدهند که چرا با فرایند «تَکرار میکنم» لیستها و کاندیدایی را در مجلس، شورای شهر و دولت در دامن مردم گذاشتند که صراحتاً عامل مشکلات موجود شدهاند؟
و ایضاً چرا برای تخریب چهرهها و کاندیداهای جریان رقیب که هیچکس در کارآمدی و جهادی بودن آنها شک نداشت؛ تمام تقلّای خود را به کار بردند و نگذاشتند مردم ایران وضعیت بهتری از نظر اقتصادی و سیاسی داشته باشند؟
معالوصف اما به نظر نمیرسد هیچیک از این اظهارات بتواند وزنه سنگین کارنامه دولت اعتدال، فراکسیون امید و شورای شهر پنجم تهران را از پای اصلاحطلبان باز کند و این سنگینی یقیناً اثر خود را در فراخوانهای اصلاحطلبان و البته در انتخاباتهای آتی نشان خواهد داد.
***
تودهنی عبدالله رمضانزاده به شورای شهر تهران!
عبدا... رمضان زاده، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت اصلاحات به تازگی در اشاره به صحبتهای اخیر محمود میرلوحی مبنی بر اینکه قیمت واقعی بلیط مترو 10 هزار تومان است و قیمت فعلی باید گرانتر شود![6] در یک توییت نوشت:
«به جای سخن گفتن از بلیط ۱۰ هزار تومانی مترو به اصلاح ساختار گَل و گشاد شهرداری بپردازید و شهرداری را هوشمند و چالاک بکنید.»
*جای تأمل بسیاری وجود دارد که شورای شهر اصلاحطلبان تهران به چه سطحی از کارکرد و عملکرد و خطر! رسیده است که صدای انتقاد از آن از ستاد اصلاحات نیز بلند شده است.
غیر از بحث گران شدن بلیط مترو؛ این نخستین باری نیست که اصلاحطلبان شورای شهر پنجم بر لزوم گرانسازی تهران بزرگ تأکید کردهاند.
پیش از این مرتضی الویری نیز در سخنان مبسوطی خواستار دریافت «مالیات محلی» توسط شهرداری و شورای شهر از مردم تهران شده بود.[7]
در این باره البته زمزمههای دیگری نیز از اصلاحطلبان بگوش رسیده است...
دغدغه آقای رمضانزاده بعنوان یک حامی ستادی شورای شهر برای گرانتر نشدن تهران بزرگ نیز قابل تمجید است اما مشخص نیست که این دلسوزی دیر هنگام که صوَر مهمتر آن در هنگام «تَکرار میکنم» بیان نشد؛ چه تأثیری بر عملکرد شورای شهری بگذارد که برنامه مدون آن تخریب قالیباف، شاهکارش انتصاب 3 شهردار و عملکردش زمزمه برای گرانسازی بیشتر تهران در کنار بیعملی بوده است.
ذکر این نکته نیز ضروریست که بنا به اثبات یک تجربه 12 ساله، ساختار شهرداری تهران که از دوران محمدباقر قالیباف به جا مانده است؛ چابکی لازم را برای خدمترسانی به مردم خوب تهران دارد اما اینکه شهرداران اصلاحطلب به جای استفاده از این ساختار چابک تصمیم به حضور در مجلس رقص و یا دوچرخه سواری با بانوان میگیرند و همزمان به سرکیسه کردن مردم تهران میاندیشند، مسئله دیگریست...
فلذا به نظر نمیرسد مشکل ناکارآمدی شورای شهر تهران با انبساط و انقباض سازمانی شهرداری نیز قابل حل باشد.
***
1_ https://www.isna.ir/news/97100200596/
5_ https://www.isna.ir/news/97100200903/