به گزارش مشرق، پیشرفتهای علمی و فناوری کشورمان طی چهار دهه گذشته به قدری چشمگیر و پر شتاب بوده که تاکنون در بسیاری از قلههای علمی جهان دارای رتبههای برتر هستیم؛ چنانکه براساس آمارهای wos، در نیمه نخست سال ۲۰۱۸ از نظر تولید علم برای اولین بار در جمع ۱۵ کشور برتر جهان قرار گرفتیم و حائز رتبه نخست در بین کشورهای اسلامی شدهایم.
البته پیشرفت در حوزههای دیگر علمی مانند کسب رتبه چهارم جهانی تولید علم نانو، قرار گرفتن به عنوان رتبه سوم کشورهای پیشرفته در سلولهای بنیادی و… گوشههای دیگری از این موفقیتها هستند که بررسی و حتی لیست کردن آن مجال دیگری میطلبد.
از سوی دیگر، پیشرفتهای کشور در حوزههای ماهواره حاکی از جهش قابل توجه علمی کشور است؛ چنانکه براساس اخبار رسمی، ایران در ۶ مؤلفه استراتژیک بخش فضا به خودکفایی رسیده و علاوهبر دستیابی به رتبه ۱۱ فناوری فضایی، رتبه هشتم پرتاب ماهواره را هم کسب کرده است.
بیشتر بخوانید:
جهرمی: حادثه پژوهشگاه فضایی ارتباطی با ماهواره دوستی ندارد
همچنین جمهوری اسلامی هم اکنون به مدد جوانان مؤمن و انقلابی خود توانسته در حوزه موشکی به چنان توانایی دست یابد که موشکهای نقطه زن را در سطح انبوه به خط تولید رسانده و روزبروز نیز در حوزه پیشرفت بیشتری میکند.
حتی در حوزههایی مثل فناوریهای مهندسی از جمله صنایع مربوط به نفت نیز با حضور قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا موفق به پیشبرد برخی فازهای پارس جنوبی، ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس و… شدیم که در نوع خود کم نظیر است. در حال حاضر تولید بنزین به حد نیاز داخلی رسیده و حتی امکان صادرات آن هم در حال به وجود آمدن است؛ در حالی که تا چند سال پیش واردکننده بنزین بودیم و حتی به این دلیل قصد تحریم بنزین از سوی آمریکا نیز وجود داشت.
اما فارغ از این موفقیتها نکتهای که از اهمیت بالایی برخوردار است، توجه به سازوکار رسیدن به این توفیقات و پیشرفتهای علمی فناوری میباشد. به عبارت دیگر، اینکه چگونه در طول ۴۰ سال گذشته با وجود کارشکنی و تحریمهای آمریکا این همه پیشرفت حاصل شده میتواند راهگشای موفقیت در حوزههای دیگری هم باشد.
در حقیقت، رمز این موفقیتها چیزی نبوده جز باور به توانمندی داخلی و اعتقاد به اینکه ما میتوانیم از پس بزرگترین مشکلات و سختیها بربیاییم، اعتقادی که با چاشنی روحیه جهادی، توجه و باور به توانمندی جوانان توانسته ما را از تنگناهای علمی عبور داده و بر فراز کشورهای پیشرفته رسانده است.
بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب هم در دی ماه سال ۱۳۸۴ به این روحیه اشاره کرده و فرموده بودند: «روحیه جهادی یعنی اعتقاد به اینکه «ما میتوانیم»؛ و کارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همه ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها.»
در طرف دیگر ماجرا، در برخی حوزههای دیگر نتوانستیم توفیقاتی از جنس موفقیتهای علمی فناوری کسب کنیم؛ چنانچه در طول چهار دهه گذشته مشکلات اقتصادی مهمی مانند تورم، گرانی، کمبوداشتغال و درآمد و… داشتیم که هنوز با وجود پیشرفتهایی که نسبت به ابتدای انقلاب حاصل شده، حل و فصل نشدند.
با آغاز تحریم های ظالمانه علیه ایران از سال ۱۳۹۱، مسئله اقتصاد بیش از پیش به محور اصلی مشکلات مردم تبدیل شد و با وجود اینکه در سال ۱۳۹۲ رهبر معظم انقلاب اعلام کردند اقتصاد اولویت اصلی کشور است، تا همین الان (۱۳۹۷) مشکلات معیشتی مردم بیشترین دغدغه را برای آنها به وجود آورده و همچنان اولویت اصلی کشور باقی مانده است.
نگاهی به خبرهای اقتصادی این روزها، چیزی جز فوران گرانیها و فشار روز افزون افزایش قیمتها بر معیشت مردم نشان نمیدهد. افزایش قیمت مرغ به حدود کیلویی ۱۴ هزار تومان، افزایش قیمت گوشت به حدود ۱۰۰ هزار تومان، افزایش چشمگیر قیمت خودرو، مسکن و… در کنار خبرهای دیگر حاکی از همین فشارهاست.
تعارض روحیه دولت با روحیه انقلابی
همانطور کهاشاره شد، طی چهار دهه گذشته با اتکا به توانمندی داخلی و بومیسازی علوم مختلف توانستیم در حوزههای بسیاری مانند علم و فناوری پیشرفت کنیم، با این حال، آنچه در برخی حوزهها مثل اقتصاد رخ داده نمایانگر این واقعیت بوده که روحیه جهادی در بین مسئولان وجود نداشته است.
دولت تدبیر و امید نمونه بارز همین تعارض با روحیه انقلابی است؛ طی پنج سالی که از روی کار آمدن این دولت میگذرد هر روز بیش از گذشته با تبعات روحیه عافیت طلبانه، بیگانه با توانمندیها و… رو به رو میشویم. برای مثال عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم که اعتقاد داشت مسکن مهر مزخرف است! هیچ اقدام مؤثری برای خانهدار کردن مردم نکرد.
جالب اینجاست که وقتی این وزیر پر حاشیه در حال ترک صندلی وزارت خود بود با افتخار اعلام کرد حتی یک خانه هم نساخته است! به سخن دیگر، با وجود رها شدن بازار مسکن و بروز کمبود عرضه در آن، وزیر سابق راه و شهرسازی به جای توضیح و عذرخواهی به دلیل بروز این اتفاقات، طلبکارانه از دولت خارج میشود!
متأسفانه حضور چنین مدیرانی منحصر به یک وزارتخانه و یا یک شخص خاص نیست؛ این نقیصه مربوط به رویکرد کلی دولت است و در موارد عدیده دیگری هم شاهد انتصاب چنین مدیرانی هستیم. برای مثال محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم، رئیسستاد حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ بود که با وجود کهولت سن باز هم جامه وزارت به تن کرد!
جالب اینجاست که محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت دوم حسن روحانی هم رئیسستاد وی در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری بوده و به این ترتیب رؤسای ستاد حسن روحانی در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ دقیقاً در همین دو سال به سمت وزارت صنعت منصوب میشوند.
موارد مذکور نشاندهنده این است که دولت رویکرد شایسته سالارانه را در حاشیه قرار داده و با تبدیل دولت به یک شرکت سهامی! سعی کرده یک شرکت سهامی بزرگ تشکیل داده که عمده کسانی که در روی کار آمدن آن نقش داشتند به مناصب بالای حکومتی برسند.
نمونه بارز دیگر این رفتار هم انتصاب پوری حسینی، رئیسستاد حسن روحانی و پیش از آن سید محمد خاتمی؛ به ریاست سازمان خصوصیسازی است. انتصابی که اکنون پس از پنج سال به دلیل ابهامات کارنامه وی موجب ممنوع الخروجی وی شده و حتی وزیر اقتصاد هم از بررسی پرونده او در حراست وزارتخانه خبر داده است.
دستپخت روحیه عافیتطلبی
حالا که زمان به ثمر رسیدن اقدامات دولت تدبیر و امید است، باید با مشاهده شرایط کنونی و ملاحظه عملکرد مدیران دولت ببینیم چه وضعیتی داریم، چراکه امروز دیگر حنای انداختن مشکلات به گردن دولت قبل پیش مردم رنگی نداشته و دولت کنونی هم به قدر کافی فرصت برای اجرا کردن منویات خود داشته است.
با توجه به اینکه رفتار قبیله گرایانه دولت در انتصابات خود را مشاهده کردیم، هم اکنون میبینیم به لطف حضور عباس آخوندی وزیر لیبرال دولت روحانی در وزارت راه، قیمت مسکن سر به فلک کشیده و براساس آمار بانک مرکزی فقط در دی ماه ۱۳۹۷ نسبت به مدت مشابه سال قبل، قیمت خانه در تهران بیش از ۹۰ درصد افزایش یافته است!
بگذریم که کارشناسان اقتصادی و حتی برخی مسئولین بخش خصوصی در حوزه مسکن بارها اعلام کرده بودند که رها کردن طرف عرضه در بخش مسکن میتواند به گرانی در بخش مسکن منجر شود اما گوش شنوایی وجود نداشت.
همچنین به لطف سیاستهای وزارت صنعت، قیمت خودرو افزایش شدیدی پیدا کرد و برای اولین بار در تاریخ، شاهد اتفاقاتی در این صنعت بودیم که بیشتر وجه طنز داشت! چنانچه یک روز میدیدیم زه پراید به عنوان آپشن خودرو معرفی و برای آن باید مبلغی جداگانه پرداخت میشد؛ یک روز دیگر هم میدیدیم با هک سوال برانگیز سایت وزارت صنعت حدود شش هزار خودرو به صورت غیرقانونی ثبت سفارش و وارد میشود.
اگر رویکرد عالمانه و انقلابی در حوزه صنعت وجود داشت و بجای افرادی که حسن نیت خود را به رئیسجمهور ثابت کردند از متخصصین انقلابی و پاکدست استفاده میشد، آیا باز هم شاهد وضع کنونی در این صنعت که همواره با کمکهای دولتی به یک بچه لوس تبدیل شده؛ بودیم؟
عملکرد رئیسسازمان خصوصیسازی هم دست کمی از موارد پیش گفته ندارد؛ واگذاریهایی که با کمترین قیمتها انجام شد و در نهایت به مشکلاتی از قبیل آنچه در هفت تپه رخ داد؛ منتهی شد، تنها نمونههایی از این روش مدیریتی هستند.
متأسفانه سازمان خصوصیسازی در موارد دیگری مانند واگذاری دشت مغان هم مانند هفت تپه به داراییهای کشور چوب حراج زد تا آینده دشت مغان هم به یک نگرانی با توجه به مشکلات احتمالی آن، تبدیل شود.
کارشکنی به جای کمک
یک نکته سوال برانگیزی که در حال حاضر وجود دارد این است که به نظر میرسد دولت نه تنها با رویکرداشتباه خود تبعات زیادی را به کشور تحمیل کرده بلکه با کارشکنی در کار دیگر نهادهای انقلابی، همان دستاوردهای پیشین را هم رو به نابودی میبرد.
نمونه بارز چنین رویکردی هم بیتوجهی به کارشناسان و دانشمندان هستهای کشور است؛ دولت تدبیر و امید با اجرای توافقنامه برجام روند پیشرفت هستهای کشور را متوقف کرد و با ارائه تعهدات بسیار زیاد، صنعت هستهای کشور را عقب برد اما این تمام آنچه که اتفاق افتاده نیست؛ دولت حتی با بیمهری تمام نسبت به دانشمندان هستهای، حتی زمینه تغییر شغل آنها را هم فراهم کرده است!
در همین زمینه، مهندس حسین آبنیکی، رئیسسابق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی چندی پیش گفته بود: ما ازسال ۹۲ دیگر در این صنعت مشغول نیستیم! بهجز مصطفی که در سال ۹۰ شهید شد بقیه دوستان تا سال ۹۲ ادامه دادند و تغییر و تحولات مدیریتی رخ داد که از شهریور ۹۲ کل این تیم از سازمان کنار گذاشته شد و هیچکدام از دوستان و حتی مدیران سطح پایینتر هم در سازمان نیستند که این تیم یکی از منسجمترین تیمهای سازمان بود و غنیسازی بیست درصد را در این دوران به دست آوردیم. تقریباً ما در سال ۹۲ در این صنعت هیچ محدودیت فناوری نداشتیم اما با تغییرات مدیریتی نامعمول که رخ داد همه دوستان کنار گذاشته شدند بطور مثال آقای خوانساری که مدیر سایت نطنز بودند در یک شرکتی هستند که در حوزه فاضلابهای صنعتی کار میکنند، یکی دیگر در یکی از شرکتهای کوچک کامپیوتری مسئول فروش هستند و چندتا دیگر از دوستان در صنعت نفت و پتروشیمی پروژههای کوچکی دارند و بنده هم در سازمان اوقاف نقش مشاور را دارم!
این در حالی است که نیازی به ذکر دستاوردها و موفقیتهای هستهای این دانشمندان که نقش مهمی در پیشرفت علمی کشور داشتند نیست. دولت با بیتوجهی به دانشمندان در حقیقت صنعت انرژی هستهای کشور را تضعیف میکند؛ به سخن دیگر، دولت نه تنها در حیطه منصوبات خود از مدیران ضعیف استفاده میکند بلکه در حیطههایی مثل انرژی هستهای که نیروی انسانی خوبی در آن گردآمده هم اخلال ایجاد میکند.
حذف نیروهای مؤمن و انقلابی توسط بسیاری از دلسوزان مورد هشدار قرار گرفته بود، آن هم در شرایطی که نیروهای وابسته به جریان فتنه به خوبی توانستهاند برخی از سطوح مدیریتی را در دست بگیرند و اهداف سران خود را به میدان عمل بکشانند.
سیاهنمایی واقعی کار کیست؟
در حال حاضر که در دهه فجر و چهل سالگی انقلاب اسلامی قرار داریم، اخبار گرانیها هر روز بر گرانیها میافزاید؛ در حقیقت الان که نیاز به همبستگی و تلاش دولت برای رفع مشکلات بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، تنها شاهد اخبار گرانی هستیم! تنها به سرخط این خبرها که در یکی دو روز گذشته منتشر شده نگاه کنید:
معاون بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت: در بحث سیب افزایش قیمت وجود دارد که این هم به دلیل شرایط خوب صادرات ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزارتنی این محصول است.
رئیساتحادیه صنف بارفروشان: آزاد شدن صادرات گوجه فرنگی و سیل جنوب کشور باعث افزایش قیمت گوجه در بازار شده و امروز شاهد حباب ۱/۵ تا ۲ هزار تومانی در بازار گوجه هستیم.
خبرگزاری تسنیم گزارش میدهد: قیمت کاهو ی رسمی با افزایشی عجیب به بیش از ۷,۰۰۰ تومان رسیده و «کاهو پیچ» بسته به کیفیت آن با قیمت هرکیلو ۸۵۰۰ تا ۱۵,۰۰۰ تومان عرضه میشود.
حال این خبرها را در کنار قیمت مرغ و گوشت که میگذاریم این سوال پیش میآید که دولتمردان حتی به این نکته هم توجه ندارند که در آستانه چهل سالگی انقلاب و جشن دهه فجر چنین موضوعاتی میتواند تزریق ناامیدی و بی اطمینانی به جامعه کند؟ آیا اعلام این گرانیها این معنی را ندارد که دولت دست از کار کردن کشیده و به نظارهگری در کنار مردم تبدیل شده است؟ البته مشکلات یک شبه به وجود نیامده و اصلاً انتقاد اصلی همین جاست، که بیتوجهیها به هشدارهای دلسوزان کار را به اینجا کشانده است.
راهکار: میدان دادن به تفکر انقلابی
تجربه حضور جوانان انقلابی که ثابت کردند هرکجا ورود کردند موفقیتی به همراه آوردهاند نشان میدهد نیاز مدیریت اقتصادی کشور هم در حال حاضر فقدان میدان دادن به این نیروهاست.
تفکر بسیجی، جهادی و انقلابی در حوزههای بسیاری خود را ثابت کرده و نشان داده اگر به آن اعتماد شود میتواند دستاوردهای چشمگیری ایجاد کند؛ از سوی دیگر، رویکرد غربزده و نگاه به دست خارجیها طی سالهای اخیر (که در برجام و در حال حاضر هم در «اس پی وی» یا «اینستکس» مطرح است) ثابت کرده موفقیتی برای کشور نخواهد داشت.
امروز با نگاه به این دو تفکر که یکی با سرلوحه قرار دادن کار کردن و دیگری با تمرکز بر عافیت طلبی نتایج خود را نشان دادهاند میتوان فهمید که کلید حل مشکلات کشور در دستان کدام تفکر است. امروز سوال بسیاری از مردم این است که چگونه جمهوری اسلامی میتواند به تکنولوژی پیچیده موشکهای نقطه زن و یا ارسال ماهواره به فضا دست یابد و آن را بومی نماید اما از ساخت یک خودروی ساده سواری ناتوان است؟! پاسخ این سوال جز این نیست که صنعت موشکی و فضا پیما فقط و فقط با اتکال به اراده الهی و توانمندی جوانان انقلابی رخ داده ولی در صنایعی مثل خودروسازی مسئولان اغلب نگاه به غرب مثل خودروسازی فرانسه و… داشتهاند و همچنین زد وبندهای مدیریتی و بده و بستانهای سیاسی مانع از حضور جوانان شایسته و دانشمند در این حوزه شده است.
جالب است بدانیم که توانایی ساخت خودروی داخلی به قدری در کشور ملموس است که همین چند روز پیش وزیر دفاع اعلام کرد ما میتوانیم ۹۰ درصد وابستگی صنعت خودرو به خارج کشور را رفع کنیم.
وی در بخشی از سخنان خود عنوان کرد که وضعیت دفاعی ما قبل از انقلاب در حوزه دفاع به مراتب از وضعیت فعلی ما در صنعت خودروسازی بدتر بوده و ما تنها توانایی تولید ۳۱ محصول را داشته که آنها نیز با وابستگی تولید میشدند اما امروز ما میتوانیم با ۷۵۱ خانواده از محصولات دفاعی خود تمامی نیازهای نیروهای مسلح را برطرف کنیم که همین موضوع خاری در چشمان دشمنان است.
وی در ادامه خاطر نشان کرد که در اوایل انقلاب ما بیشترین وابستگی ممکن را به خارج از کشور داشته و در همان شرایط تحریم شدیم و جنگ نیز به ما تحمیل شد ولی در حال حاضر ما در بالاترین حد استقلال قرار داریم و همین موضوع میتواند یک الگو برای تمام بخشهای کشور باشد.
به هر حال تکیه به توانایی داخلی و پرهیز از التماس به خارج نکتهای کلیدی در موفقیت هر کشوری است. در همین راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی در مهر ماه سال جاری، در اجتماع بسیجیان در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی با تأکید بر اینکه جوانان، راهحل مشکلات کشور هستند، به ارائه تحلیلی از شرایط حساس کنونی پرداختند و افزودند: «آمریکاییها با عربدهکشی، بیان سخنان سخیف و تصوراتی واهی درصدد تصویرسازی کاملاً وارونه از قدرت خود و از اوضاع ایران هستند اما مجموعه عظیم جوانان میهن و ملت بزرگ ایران میدانند که باید با ناکام گذاشتن آخرین حربه باقیمانده دشمن یعنی تحریم، سیلی دیگری به آمریکا بزنند که انشاءا… خواهند زد.»