به گزارش مشرق، حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادداشتی نوشت: آمریکا به عنوان مظهر استکبار و با روحیه برتری جویی سعی بر این دارد تا با فکر و اندیشه و فرهنگ رایج دنیویی خود و با همه امکانات سیاسی، اقتصادی و نظامی و با تبلیغات در قالب شیوه های گوناگون، دیگر کشورها و ملت ها را تحت کنترل و سلطه خود در آورد.
بیشتر بخوانید:
این نگاه و تلاش مرموزانه دارای خصلت هایی است که به برخی از آن اشاره می کنیم:
- قدرت خود را ملاک حق قرار می دهد.
- منابع خود را بر همه کشورها و ملت ها مقدم می دارد.
- سایر کشورها را نوکر و بده خود به حساب می آورد.
- برای سایر کشورها هیچ هویت مستقلی قائل نیست.
- تنها از حکومت های دست نشانده خود و طاغوت های جهان حمایت می کند.
- ظلم به مخالفین خود را تکلیف و وظیفه اصلی خود می داند.
- برای براندازی مخالفین، دست به هر فتنه و جنایتی می زند.
- آدم کشی و جنایت برایش یک امر معمولی و کاری آسان است.
- در قالب اسلام هراسی، نفی اسلام ناب محمدی (ص) را هدف قرار می دهد.
- کشورها و ملت ها را با وصف سلطه پذیر می خواهد.
- اقلیت را بر اکثریت تحمیل می کند.
- ملت های فداکارِ مدافعِ حق را تروریست معرفی می کند.
- به ظلم و جناب بر بشریت افتخار می کند و هیچ شرمی ندارد.
- آواره کردن مظلومان و مسلمانان را یک ارزش می شمرد.
- گردن کلفتی و قلدری و زور گویی و کشتار انسان ها را یک ارزش می داند.
- اهل پذیریش هیچ منطق و استدلال عقلانی نیست.
- تفکر غیر خود و ضد خود را تحمل نمی کند.
برخی در درون کشور بدون توجه به ویژگی ها و خصلت های استکبار آمریکا، معتقدند که آمریکا کدخدای جهان است و ما بدون آمریکا نمی توانیم مشکلات را حل کنیم و برای تامین منافع ملی کشور، چاره ای جز مذاکره با آمریکا نداریم.
این گروه، اساسا به هدف آمریکا از طرح موضوع مذاکره با ایران غافلند و یا از ترس آمریکا گام به بی راهه می گذارند. خوب است غافلانِ مذاکره خواه، نگاهی به اهداف آمریکا در این موضوع بیندازند و آنها را مرور کنند:
- ایجاد اختلاف و دو دستگی در میان مردم ایران با تقسیم بندی موافقان و مخالفان مذاکره؛
- ایجاد فاصله بین مردم و مسولین و تضعیف خدمتگزاران نظام؛
- از بین بردن قبحِ مذاکره در میان ملت ایرن؛
- تکمیل نظام تک قطبی در جهان و بازگرداندن ابهت آمریکا در دنیا؛
- فرو نشاندن جریان بیداری اسلامی در جهان و نفی الگوپذیری از جمهوری اسلامی ایران؛
- به شکست کشاندن جبهه مقاومت و گفتمان ایستادگی و پایداری؛
- راحت شدن خیال آمریکا از ایجاد هر جریان معارض با آمریکا؛
- جلوگیری از احساس توانایی استقلال سایر ملت ها و دولت های جهان؛
- شکست دادن قدرت اسلام ناب محمدی (ص) در جهان؛
- جلوگیری از گسترش گرایش به اسلام ناب محمدی (ص) و نفی اسلام حقیقی و اسلام پا برهنگان؛
- ایجاد یک یاس عمومی در میان ملت ها، اعم از مسلمان و غیرمسلمان؛
- بی حیثیت کردن و بردن آبروی جمهوری اسلامی ایران و شکستن قدرت و صلابت نظام مردم سالاری دینی؛
- گسترش سلطه و نفوذ استکبار آمریکا در جهان؛
- رشد دروغین احساس نیاز کشورها و ملت ها به آمریکا؛
- جلوه دادن راه باطل به جای راه حق و گرایش ملت ها به طاغوت و ظلمت؛
- وادار کردن ملت ایران به تسلیم در برابر آمریکا؛
- شکستن قدرت تحلیل سیاسی و بصیرت ملت ایران؛
- ترویج فرهنگ غربی و ولنگاری و بی بند و باری و بی دینی در جهان.
مخالفان مذاکره با توجه به خصلت ها و ویژگی های آمریکا و با شناخت از اهداف آمریکا از طرح موضوع مذاکره، علت هایی را برای مخالفت خود برمی شمرند که به برخی از آن علت ها اشاره میشود:
- منافع ملی با هویت ملی و هویت انقلابی نباید در تعارض باشد و مذاکره، علاوه بر به خطر انداختن هویت ملی و انقلابی ما، هرگز منافع ملی ملت ایران را تامین نمی کند؛
- مذاکره زمانی منتج به تامین منافع ملی می شود که مؤلفه های قدرت و اقتدار اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ما در شرایط مناسبی باشد؛
- با توجه به تجربه های ملت ایران، مذاکره با آمریکا مضرات فراوانی برای کشور دارد. ماجرای برجام، آخرین تجربه ای است که به جای برداشتن تحریم ها، تحریم ایران را شدیدتر کرد؛
- مذاکره زمانی به نتیجه می رسد که طرف مقابل به عهدش وفادار باشد؛
- مذاکره زمانی منتج به تامین منافع ملی می شود که طرف مقابل اهل منطق باشد؛
- مذاکره زمانی اثربخش است که طرف مقابل اهل خدعه نباشد؛
- مذاکره با کسی فایده دارد که با ملت ایران دشمن نباشد؛
- مذاکره با آمریکا به معنای قبول فشار حداکثری ای است که با قبول مذاکره، این فشار در هر زمانی نهادینه خواهد شد و هرجا ایران حرف آمریکا را قبول نکرد، آمریکا با فشاره حداکثری او را تسلیم می کند؛
- مذاکره با آمریکا به معنای عقب نشینی جمهوری اسلامی از مواضع حق طلبانه و شکست جبهه مقاومت است؛
- مذاکره با کشوری که سیاستش بر دروغ و فریب و خیانت استوار است، معنا ندارد؛
- مذاکره با آمریکا به معنای قبول رژیم غاصب صهیونیستی و تکرار جنایت آنها در فلسطین و منطقه است؛
- قبول مذاکره به معنای قبول ظلم و ستم آمریکا به ملت های مستضعف و مظلوم جهان است،
- مذاکره با آمریکا به معنای قبول حرف زور آمریکا و تسلیم در برابر قلدری آمریکای جهان خوار است؛
- قبول مذاکره به معنا و مفهوم تایید مسدود کردن اموال ملت ایران در بانک های آمریکاست؛
- مذاکره به معنای قبول غارت اموال ملت ایران توسط آمریکا و تسلیم در برابر جنایت های آمریکا است؛
- مذاکره با آمریکا به معنای پذیرش نابودی انقلاب اسلامی و ارزش های انقلابی است؛
- مذاکره با کشوری که خود را از حق بالاتر می داند و زیر بار حق نمی رود؛ جز ضرر، حاصلی ندارد؛
- مذاکره با کشوری که دولت ها و ملت های مظلوم را تحقیر می کند و به آنها تهاجم می نماید، بی فایده است؛
- مذاکره با آمریکا با تکیه بر قدرت خود در هرجا که راه برای اعمال زور باز باشد، در امور دیگر کشورها دخالت می کند و زشت ترین اعمال نظیر تجاوز، دزدی و آدمکشی را مرتکب می شود، پذیرش ظلم به بشریت و تایید دزدی و آدمکشی است؛
- مذاکره با کشوری که طبیعتش به زورگویی و تجاوز و تعرض استوار است، آب در هاون کوبیدن است؛
- مذاکره با آمریکایی که به فکر مسائل انسانی و قوانین بین المللی نیست، جز خسران، نتیجه ای ندارد؛
- آمریکا از قدرت گرفتن امت اسلامی به شدت نگران است و آن را زنگ خطری برای خود می داند و به یقین هیچ مشکلی از مشکلات جمهوری اسلامی ایران را مذاکره حل نمی کند؛
- طبق آیات قرآن و احادیث اولیای الهی و طبق مبانی انقلاب اسلامی و ارزش های انقلابی و اسلامی، مبارزه با استکبار یک تکلیف شرعی و دستور دینی است و امت اسلامی نمی تواند با دشمن خدا مذاکره کند؛
- جمهوری اسلامی بیش از چهل سال بدون آمریکا مانده و رشد کرده است و امروز هیچ نیازی به مذاکره با آمریکا جهان خوار ندارد؛
- آمریکایی که همانند گذشته با ملت ایران دشمنی دارد و از مخالفین جمهوری اسلامی ایران حمایت می کند و علیه ملت ما توطئه چینی می کند و نسبت به مردم ایران کینه و خصومت دارد، هرگز با مذاکره مشکلی را برای ما حل نمی کند؛
- آمریکایی که تنها با سرخ پوست های آمریکایی ۹۴ بار پیمان بست و عهدش را شکست، هرگز قابل اعتماد در میدان مذاکره نیست.
- انقلاب های جهان در پای میز مذاکره با آمریکا و مستکبرین شکست خوردند و میدان را به نفع آمریکا خالی کردند؛
- ملت ایران، خصومت ها و دشمنی های مکرر آمریکا در حق خودش را فراموش نمی کند و هرگز اجازه نمی دهد کسی با آمریکا مذاکره کند و این ملت هرگز تسلیم تسلط آمریکا نمی شود و زیر بار ذلت می رود؛
- هیچ رابطه محبت و عطوفت و دوستی بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا وجود ندارد که انگیزه مذاکره با آمریکا را ایجاد نماید؛
- یک اصل بر تفکر هر انسان مسلمانی حاکم است و آن اصل عبارت است از نفرت از ظلم و ظالم و مقابله با ظلم و ظالم و بر این اساس به جای مذاکره، باید از آمریکا اعلام انزجار کرده و با آن مقابله و مبارزه نمود؛
- مذاکره در عرف سیاسی یعنی معامله، داد و ستد، یعنی یک چیزی بگیر و یک چیزی بده. ما از انقلاب اسلامی چه می خواهیم به آمریکا بدهیم تا از او چیزی بگیریم؟
- حل مشکلات کشور و تامین منافع ملت ایران در سایه اتکاء به خدا و اتکاء به خود و اتکاء به فکر و اراده و ایمان خود و اتکاء به جوان های خود و شخصیت های خود حاصل می شود و هیچ کدام از اینها در مذاکره وجود ندارد.
ما اهل منطق هستیم. ما با منطق دینی، با منطق تکلیف شرعی، با منطق تجربه، با منطق دشمن شناسی، با منطق آمریکا شناسی، با منطق منافع ملت ایران، با منطق مبانی امام و ولایت فقیه می گوییم با آمریکا مذاکره نمی کنیم. ما با منطق سلطه ناپذیری و با منطق نفی زور پذیری و سازش، با آمریکا مذاکره نمی کنیم و اجازه نمی دهیم که رئیس جمهور یا وزیر امور خارجه کشورمان و یا عناصری از وزارت امور خارجه با آمریکا مذاکره کنند. امام خامنه ای نیز با همین نگاه، مذاکره با آدم های وقیح و پررویِ صریحِ شمشیر از رو بند را ممنوع کرده اند و طبق قانون همه ما و همه قوا مکلف به اجرای تدابیر ولی امر مسلمین جهانیم.