سرویس سیاست مشرق - توییت کریستین امانپور خبرنگار شبکه سیانان درباره اظهار ظریف نسبت به احتمال مذاکره روحانی - ترامپ، موج جدیدی از تحلیلها و گمانهزنیها در رسانههای داخلی و خارجی به جریان انداخت.
«کریستین امانپور» بعد از مصاحبه با ظریف در حساب توییتری خود نوشت: «ظریف امروز به من گفت که رئیسجمهور روحانی حاضر است با (دونالد) ترامپ این هفته در نیویورک دیدار کند، اگر ترامپ حاضر باشد آن چیزهایی که ضروری است را انجام دهد؛ لغو تحریمها در ازای نظارتهای دائمی بر برنامه هستهای ایران.»
وی در ادامه از قول ظریف نوشت: شاخه زیتون همواره روی میز است و ما یکبار دیگر آن را نشان دادیم.
در وهله اول، اینکه هیچ رسانهای نسبت به اصل خبر تردید نداشته است، حاکی از آن است که در عرصه حرفهای، هم امانپور میداند که در این سطح دروغ گفتن چه نتیجهای دارد و هم ظریف و وزارت خارجه میداند که اگر خبری در این سطح نیاز به تکذیب داشته باشد، باید واکنش بهموقع داشته باشند تا افکار عمومی در حالت معلق و شرطی باقی نماند، لذا همگان منتظر واکنش ظریف بودند.
ظریف در پاسخ به سؤال خبرنگار سیاسی الف درباره صحتوسقم ادعای امانپور نوشت: ایران پیشنهاد دو تعهد متقابل ۲۰۲۳ را در برجام داده است، یعنی تصویب پروتکل الحاقی در ایران، در صورت لغو تحریمها در مجلس آمریکا.
به گفته ظریف، در صورت اجرای فوری تعهد توسط ایالاتمتحده دیداری در چارچوب ۱+۵ صورت خواهد گرفت،
وی همچنین تأکید کرد: حرف رسمی من در مصاحبه بهزودی پخش خواهد شد.[۱]
تا اینجای کار، ظریف هیچ تکذیبیهای بر اظهارات امانپور نزده است و حتی بهنوعی تأیید کرده است که اگر آمریکا به شروط ایران توجه کند، امکان دیدار در قالب ۱+۵ وجود دارد.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است به فرض قبول شروط ایران توسط آمریکا، دیدار مقامات ایران و آمریکا در قالب ۱+۵، در چه سطحی برگزاری میشود؟ در سطح سران یا وزرای خارجه؟
محمدجواد ظریف همچنین در هنگام خروج از سازمان ملل برای شرکت در مراسم استقبال از رئیسجمهوری در فرودگاه نیویورک در پاسخ به خبرنگار ای بی سی که در مورد احتمال دیدار روحانی و ترامپ در جریان سفر رئیسجمهور به نیویورک پرسیده بود گفت چنین دیداری را محتمل نمیداند.[۲]
ظریف باز هم در این اظهارنظر، دیدار ترامپ – روحانی را به صورت قاطع رد نکرده است.
مواضع مقامات دولتی نیز درباره چنین دیداری موکول به شروط ایران شده است و دیدار در سطح سران نیز رد نشده است. در ادامه به مواضع دیگر مسوولان دولتی نگاهی بیندازیم:
سیدعباس موسوی در مورد برخی ایدههای دیپلماتیکی که در روزهای اخیر از سوی مقامات کشورمان از جمله وزیر خارجه مطرح شده است، اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی دارای ایدههای دیپلماسی و سیاسی است و نکاتی که دکتر ظریف اخیراً در مصاحبههایشان مطرح کردهاند و قبلاً نیز بهنوعی مطرح کرده بودند برای بنبستشکنی است. برای اینکه نشان دهیم ایران دارای ایده و ابتکار است و همواره راه دیپلماسی باز است.
این دیپلمات کشورمان افزود: همانطور که مقامات جمهوری اسلامی ایران متفقالقول هستند، ایده دیدار و مذاکره با آمریکا بعد از خروج این کشور از برجام تقریباً خیلی سخت و از محالات شده است مگر اینکه به قول مقام معظم رهبری آمریکاییها توبه کنند و دست از فشار اقتصادی، تحریم و جنگ اقتصادی علیه ایران بردارند و به تعهدات خود عمل کنند. در هر صورت در چارچوب سازوکارهایی که در خود برجام وجود دارد، در سطوح مختلف کارشناسی، وزرا و اگر دیداری بین سران عضو برجام باشد آنها هم بیایند و حضور داشته باشند. تا این شروط ذکر شده تأمین نشود قطعاً این اتفاق نخواهد افتاد.[۳]
سخنگوی وزارت خارجه نیز دیدار میان ترامپ و روحانی را رد نکرد و بهنوعی اعلام کرده است که ممکن است در سطح سران و در قالب ۱+۵ دیدار صورت بگیرد اگر آمریکا به شروط ایران توجه کند.
علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در پاسخ به سؤال خبرنگار ایرنا درباره توییت "کریستین امان پور" در خصوص مشروط شدن دیدار آقای روحانی با ترامپ به لغو تحریمهای ضد ایرانی اظهار کرد: اگر آمریکا آماده متوقف کردن تحریمها و بازگشت به توافق هستهای باشد، راه برای تصمیم گیری ما باز خواهد شد از جمله این تصمیمات گفت و گو است؛ در آن صورت تصمیم لازم و مناسب را اتخاذ خواهیم کرد.
ربیعی تصریح کرد: هیچ تعارضی بین دیدگاههای داخلی در این درباره وجود ندارد و آقای ظریف نیز در این باره صحبت کردهاند.[۴]
ربیعی نیز چنین دیداری را تکذیب نکرده است و افکار عمومی همچنان در حالت تعلیق و ابهام قرار دارند. گویا قرار نیست کسی در دولت، پاسخ روشن و شفافی به سؤالات بدهد، چرا؟
برای پاسخ به این سؤال باید به اظهارات چند وقت پیش روحانی رجوع کنیم، حسن روحانی در همایش دستاوردهای دولت در توسعه زیرساخت روستایی گفت:
اگر بدانم ملاقاتی با یکشخصی، منافع ملی کشور ما را تأمین و به آبادی ایران کمک میکند، دریغ نمیکنم. باید بنشینیم و بگوییم ما میایستیم؟ برای چه؟ میایستیم تا به اهداف و منافعمان برسیم وگرنه ایستادن باعث پا و کمردرد میشود.[۵]
این اظهارنظر روحانی در اوج مذاکرات ظریف با اروپا و مکرون، تحلیلها را به این سمت برد که منظور از دیدار روحانی، دیدار وی با ترامپ است و اگر کسی هم تصور کند روحانی منظور دیگری داشته، قطعاً خلاف عقل است زیرا به غیر از دیدار با مسوولان آمریکایی و رژیم صهیونیستی، روحانی محدودیتی برای دیدار با سران کشورهای دیگر ندارد...
روحانی چند روز بعد از این اظهارنظر، دیدار خود با ترامپ را نه تنها تکذیب نکرد بلکه با ادبیات خاصی اعلام کرد به هر قیمتی حاضر به عکس گرفتن نیست...
روحانی گفت: ما به دنبال عکس (گرفتن) نیستیم اینکه کسی بخواهد با حسن روحانی عکس بگیرد، امکانپذیر نیست، فوتوشاپش امکانپذیر است، اما ثبت تصویر واقعی آن امکانپذیر نیست مگر آنکه آمریکاییها روزی از تمام تحریمهای ظالمانهشان دست بردارند و به حقوق ملت ایران احترام بگذارند؛ در آن زمان شرایط جدیدی خواهد بود که میشود فکر کرد و بر اساس آنچه که منافع ملیمان خواهد بود حرکت کرد.[۶]
توجه به آخرین بیانات رهبر انقلاب درباره مذاکره با آمریکا، نشان می دهد که اگر آمریکا توبه کند و به تعهداتش عمل کند، چه اتفاقی میافتد.
حضرت آیت الله خامنهای سخنان خود در خصوص مذاکره با آمریکا را در دو نکته جمعبندی کردند: ۱) مذاکره با آمریکا یعنی تحمیل خواستههای آنان بر جمهوری اسلامی، ۲) مذاکره یعنی نمایش موفقیت سیاست فشار حداکثری آمریکا.
ایشان افزودند: برای همین است که مسئولان کشور از رئیسجمهور و وزیر امور خارجه و دیگران، یکصدا اعلام کردند که با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد نه مذاکره دوجانبه نه چند جانبه.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت و توبه کرد و به معاهده هستهای که آن را نقض کرده است، بازگشت، آنوقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت میکنند، آمریکا هم میتواند شرکت کند، اما در غیر اینصورت هیچ مذاکرهای در هیچ سطحی بین مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه غیر آن.
با وجود بیانات شفاف رهبر انقلاب، اظهارات مبهم دولتیها که به صورت اما و اگر و احتمال بیان میشود و افکار عمومی را در حالت ابهام نگه میدارد، هیچ نتیجهای جز شرطی کردن جامعه و اقتصاد کشور ندارد و مقامات دولتی نیز به خوبی این مسئله را میدانند، اما سؤالی که مطرح میشود این است، چه نفعی از این ابهام و تعلیق میبرند؟ چرا به جای کمک به مردم ایران و مقابله با جنگ روانی دشمن، عملیات روانی را روی مردم ایران پیاده و اجرایی میکنند؟
هم روحانی میداند که از تماس بینتیجه با اوباما ضرر کرد و هم ظریف میداند از قدم زدن و خندیدن با جان کری در کنار رودخانه، امضایش تضمینی برای برجام نبود و هم مردم به وضوح دیدند که میان ترامپ قلدر و اوبامای مؤدب، هیچ تفاوتی در دشمنی و تحریم ایرانیان وجود ندارد.