"فصل بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات" هنوز به اتمام نرسیده و عناصر این جبهه باید پاسخ بدهند که آیا مخالفت بهزاد با "تحریم انتخابات" نقشی در کنار رفتن او از ریاست این جبهه داشته یا نداشته است!؟

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

اولین مناظره تند انتخاباتی بین باهنر و حجاریان

سایت خبری نامه به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان مبرّز ادوار مجلس شورای اسلامی از وی پرسیده است: اصلاح طلبان شروط 6 گانه ای را برای حضور در عرصه انتخابات گذاشتند اما اخیرا آقای حجاریان مصاحبه کرد و گفت "دولت آقای رئیسی هر چه زودتر استعفا بدهد و برود بهتر است" به عبارت دیگر او گفته اگر آن 6 شرط هم نشد، دولت آقای رئیسی استعفا دهد ما می‌آییم. نظرتان درباره این شرط چیست؟

باهنر در پاسخ گفته است:

این نوعی هنجارشکنی است. رفتن و آمدن دولت سازوکار دارد. همین مجلس یازدهم وقتی شروع کار کرد برخی از نمایندگان دنبال عدم کفایت سیاسی آقای روحانی بودند. حتی یادم هست سال 90 که آقای احمدی نژاد 10 روزی خانه نشینی کرد برخی دوستان دو آتیشه او در مجلس پیش من آمدند و موضوع در دستور قرار گرفتن عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را خواستار شدند که من خیلی با آنها برخورد کردم و گفتم «از خیلی رفتارهای احمدی نژاد خوشم نمی آید اما عدم کفایت سیاسی کار کوچک و ساده ای نیست». معتقدم از این اصل قانون اساسی ما یک مرتبه درباره بنی صدر استفاده کردیم و امیدواریم و دعا می کنم که دیگر تا انقلاب حضرت مهدی (عج) دیگر لازم نباشد که از این اصل استفاده کنیم. عزل شدن، حق بنی صدر بود اما بعد آن خسارات زیادی همچون حوادث تروریستی هفتم تیر و هشتم شهریور و جنگ های خیابانی به کشور وارد شد. در مجموع اینکه برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط می گذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط می گذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یکسری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید. "[1]

*اشاره سایت نامه و پاسخ مهندس باهنر به مصاحبه اخیر حجاریان با روزنامه اعتماد است که حجاریان طی آن ضمن تعیین 6 شرط برای حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات سال جاری اما عنوان می‌کند که در صورت استعفای رئیسی از سمت ریاست‌جمهوری به دلیل ناکارآمدی؛ آنگاه اصلاح‌طلبان می‌توانند به آمدن یا نیامدن بیشتر فکر کنند. [2]

این اظهارات حجاریان که در ادامه پروژه شریرانه "مشارکت مشروط" و "تحریم انتخابات" بیان شده اما یک وجه خطرناک دیگر نیز داشت و آن "ساختار شکنی" بود.

در واقع یک نیروی سیاسی همواره باید از ساختار دفاع کند تا شاکله اصلی کشور حفظ شود. و مسئله بی‌کفایتی رئیس‌جمهور و لزوم استعفای وی به دلیل ناکارآمدی؛ مسئله‌ای است که فقط و فقط در شرایط خاص و بسا در شرایطی که ارتباطات خارجی برای رئیس‌جمهور اثبات شود باید به آن پرداخت.

وگرنه باید این قضاوت را مطرح کرد که ارزش ساختار اجرایی که رئیس‌جمهور در رأس آن قرار دارد بیشتر از مشکلات روزانه‌ی یک کشور است که اغلب به دلیل ناکارآمدی یک دولت ایجاد می‌شود.

در ورای این سخن اما جهاد تبیین مهندس باهنر و قیام یکتای او علیه توطئه خطرناک حجاریان جای تقدیر و خرسندی دارد.

چه اینکه متأسفانه طی 4 سال گذشته که پروژه تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان رسما به اجرا گذاشته شد و عملا صندوق رأی مردم را در دو انتخابات 98 و 1400 ذبح کرد؛ کمتر دیدیم کسی از رجال یا رسانه‌ها متوجه این پروژه باشد و علیه آن قیام کند.

سخنان صحیح مهندس باهنر در به شکستن کشاندن پروژه مشارکت مشروط و تحریم انتخابات بایستی چراغ راه هرآنکه باشد که قصد دارد برای ایجاد مشارکت حداکثری در انتخابات تلاش کند.

شرط‌گذاری یک عده رجل یا حزب سیاسی برای حضور در انتخابات یک رذیلت سیاسی و هموارسازی مسیر در جهت ایجاد آشوب خیابانی و جنگ مسلحانه است. زیرا جریانی که از صندوق رأی عبور می‌کند؛ در واقع قصد دارد علیه نظام سیاسی اسلحه بردارد. این مسئله واضح است که حضور و فعالیت یک جریان سیاسی در داخل یک کشور به معنی پذیرش ساختارها و قوانین آن کشور است. اما هنگامی که آن جریان سیاسی وانمود می کند که ساختارها و قوانین را قبول ندارد؛ یعنی وارد فاز خشونت و براندازی شده است.

***

این مسیر به گرانی بیشتر ختم می‌شود آقای علی‌آبادی!

وزیر صمت در سودای "بازار رقابتی" بدون دخالت دولت

عباس علی‌آبادی، وزیر جدید صمت به تازگی در اظهاراتی گفته است: باید تلاش کرد تا بازار کشور تبدیل به یک بازار رقابتی کامل شود، هرچند تحقق آن و رفع انحصار در همه عرصه‌ها با سرعت بالا بسیار سخت خواهد بود.

به گزارش مشرق، او می‌افزاید: دولت نباید به طور مستقیم در بازار رقابتی و قیمت‌گذاری دخالت کند، اما در ابتدا باید به رفع انحصار پرداخته و بازار را تبدیل به یک بازار رقابتی کامل کرد.[3]

*جمله‌ی "دولت نباید در قیمت‌گذاری دخالت کند" یکی از عوامل اصلی بروز گرانی در بازار کالا و خدمات است.

پر واضح آنکه وقتی دولت بعنوان حاکم اصلی اجرائیات کشور؛ نقش بدیهی خود در بازار را انکار کند و قید نظارت را بزند؛ آنگاه بازار دچار "گرانی بیقاعده" می‌شود و قیمت‌ها دیگر از هیچ ساز و کاری تبعیت نخواهند کرد و هیچ سقفی برای آنها قابل تصور نخواهد بود.

کما اینکه تجربه سیاست‌های اقتصادی 2 سال اخیر نیز نشان می‌دهد که قیمت‌ها در اثر نبود نظارت در بازار تابع هیچ سقف و محدودیتی نخواهند بود.

اما اینکه چرا وزیر جدید صمت بر همین سیاست غلط اصرار دارد؛ سؤال و تأمل ویژه‌ای را طلب می‌کند.

برخی معتقدند دخالت نکردن در بازار جزو اصول علم اقتصاد و بازار آزاد است! این در حالی است که وجود قوه تنظیم‌گر و نیرویی که اجازه قیمت‌گذاری افراد طمّاع را ندهد؛ در همه مکاتب اقتصادی یک اصل پذیرفته شده است زیرا یک بازار منطقا بدون وجود حاکمی که جلوی گرانی بیقاعده را بگیرد؛ هرگز بصورت کامل رقابتی نخواهد شد.

شاهد مثال آنکه چندی قبل در خبرها خواندیم شرکت سامسونگ، به دلیل قیمت‌گذاری بیقاعده و گرانفروشی در کشور هلند؛ توسط سازمان رقابت این کشور به مبلغ 47 میلیون دلار جریمه شده است. [4]

وبلاگ مشرق، پیش از این در گزارشی مبسوط توضیح داده بود که جمله "معتقد به قیمت‌گذاری دستوری نیستم" چگونه سبب ایجاد گرانی در معیشت مردم می‌شود. [5]

***

فصل ناتمام حذف بهزاد از جبهه اصلاحات

علی شکوری‌راد، عضو کادر حزب اتحاد ملت و سخنگوی جبهه اصلاحات به تازگی در یادداشتی به ستایش "بهزاد نبوی" پرداخته و تلاش کرده روایت خودش را از علت کنار رفتن بهزاد از ریاست جبهه اصلاحات و جانشین شدن خانم آذر منصوری (دبیر کل فعلی حزب اتحاد) مطرح کند.

به گزارش اعتمادآنلاین، او نوشته است: در دو سال گذشته بهزاد رییس اجماعی جبهه اصلاحات و محور انسجام آن بوده است. او به‌رغم داشتن نقش منحصر به فرد در این مقام و موقعیت، به دلیل کهولت سن و عوارض آن در میانه دوره قصد کناره‌گیری داشت اما با اصرار پذیرفت یک دوره یکساله دیگر ادامه بدهد و به‌رغم سختی‌ها این‌بار را بر دوش کشید اما به دلیل مجادلات جلسات مجمع که از شأن و حوصله او خارج بود، یک هفته به پایان دوره از سمت ریاست جبهه استعفا داد تا با جدیت اعلام کرده باشد که در دوره بعد این مسوولیت را نخواهد پذیرفت. متاسفانه برخی دوستان بدون ملاحظه عوارض سالخوردگی و مشقتی که بر او تحمیل می‌شود تلاش کردند تا او را وادار به پذیرش این سمت و مسوولیت کنند و فشار بر او را از حد گذراندند تا آنجا که او دچار تردید شد که مبادا شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت موجب عواقبی بشود که او نتواند پاسخگوی آن باشد. اما او نشان داد که همچون همه شرایط دشواری که با صلابت از سرگذرانده است به‌رغم فشارها اصول خود را حفظ و تصمیمی همه‌جانبه و در تراز بهزاد می‌گیرد.

شکوری‌راد همچنین می‌افزاید: او ارتفاع گرفت و از افقی بالاتر از همه با کنشی اثرگذار نه تنها انصراف قطعی خود را از قبول ریاست جبهه اصلاحات در عمل نشان داد بلکه با درایت و سعه صدر مثال‌زدنی همه شرایط را برای برگزاری انتخابات هیات رییسه و در نتیجه سپرده شدن ریاست جبهه اصلاحات با رای بالای مجمع عمومی به نفر بعد، بانویی شایسته که علاوه بر خاک خوردن در عرصه کشاورزی که معیشت او را تامین می‌کند، خاک خورده عرصه سیاست و پله پله رشد کرده در مدارج حزبی و دارای تجربه‌های ارزشمند در اداره نشریه و عضویت در شورای شهر و آزموده در کنش‌های سیاسی سرافرازانه و هزینه داده بابت آنهاست، فراهم نمود. اوج‌گیری بهزاد در آخرین جلسه مجمع عمومی جبهه اصلاحات موجب شد تا این سرمایه نمادین برای اصلاح‌طلبان و ملت ایران ارتقا یابد.[6]

*ما به لحاظ ساختارمند بودن سیاست، موظف و مکلفیم که روایت شکوری‌راد بعنوان سخنگوی جبهه اصلاحات را بپذیریم و طبق قاعده عقلانیت نباید این ژست عوامانه را مطرح کنیم که لابد در پشت پرده خبرهای دیگری هست!

لکن سؤال پرسیدن و تفلسف ایرادی ندارد.

و سؤال اینکه چرا شکوری‌راد در روایت خود اشاره‌ای به اختلاف مبنایی بهزاد نبوی با قاطبه جبهه اصلاحات مبنی بر نامشروع بودن تحریم انتخابات نکرده است!؟

چرا شکوری‌راد توضیح نداده که تکلیف این اختلاف به کجا ختم شد و نقش آن در رفتن یا ماندن بهزاد نبوی چه بوده است؟

ماجرای مخالفت بهزاد با اغتشاش خیابانی و سردادن شعار علیه نظام چه!؟ آیا این اختلاف نظر بهزاد با اصلاح‌طلبانی که صراحتا بر گزینه خیابان و شکار بودن نظام برای شکارچیان خیابانی اصرار دارند؛ از دلایل رفتن او نبوده است!؟

از طرف دیگر همه می‌دانند که حزب اتحاد ملت از اصلی‌ترین ارکان اردوگاه جناح چپ در پافشاری بر تحریم انتخابات است و شخص خانم منصوری هم بعنوان پیرو حجاریان بر "مشارکت مشروط" تأکید دارد.

آیا ما نباید بپرسیم که چرا دبیر کل همین حزب بعنوان جانشین بهزاد انتخاب شده و آیا آن جمع جبهه اصلاحات که حتی بهزاد نبوی را هم مجبور کرد پای بیانیه تحریم را علیرغم مخالفتش امضا کند؛ نقشی در این مهره‌چینی داشته یا نداشته!؟

اینها سؤالاتی است که آقای شکوری‌راد نمی‌تواند با تمجید از بهزاد نبوی از پاسخگویی به آنها طفره برود.

خاصّه اینکه بر اساس اسناد موجود؛ جبهه اصلاحات در قبال انتخابات آینده هم قصد تحریم دارد.

از اصول ساختارمندی سیاست، پایبند بودن رجال سیاسی به عقلانیت و حقیقت است. بدین معنی که انتظار بود آقای شکوری‌راد در پیوست روایت خود از کنار رفتن بهزاد نبوی، به سؤالات مطروحه نیز پاسخ دقیق بدهد.

***

1_ https://www.namehnews.com/fa/tiny/news-681996

2_ mshrgh.ir/1502250

3_ mshrgh.ir/1504221

4_ http://fna.ir/47jtc

5_ mshrgh.ir/1498971

6_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-620386

برچسب‌ها