گروه فرهنگی مشرق -فیلم « چهارشنبه 19 اردیبهشت» توانست به بخش افق نو جشنواره فیلم ونیز 2015 راه یابد به این بهانه نگاه کوتاهی به این فیلم می کنیم. در این میان فیلم "چهارشنبه 19 اردیبهشت" را می توان اثری برآمده از بستر بحران اقتصادی متاخر در جامعه ایران دانست. شخصیت اصلی فیلم که خود برآمده از طبقه متوسط جامعه است قصد دارد تا مبلغی پول را به شخصی که نیازمند است بدهد و به این خاطر آگهی در روزنامه منتشر می کند و این عمل موجب تجمع افراد کثیری در جلو دفتر کار او می شود. این مضمون به کلی نمایانگر ویژگی و شناسه بحران مالی در اقتصاد ایران است که پیامد های توزیع نابرابر و ناعادلانه ثروت را در بستر اجتماعی آن نمایان می سازد.
هر چند فیلم اساسا معطوف به پیامدهای این امر است و با صورت مسئله کاری ندارد اما در نگاه بنیادین میتوان دریافت که "چهارشنبه 19 اردیبهشت" فیلمی با مشخصات و جغرافیای یک کشور جهان سومی ست که در برابر بحران اقتصادی و پیامد های آن دچار انفعال گردیده است و همین ویژگی موجب جذب آن در جشنواره فیلم ونیز شد.
شخصیت های فیلم هر یک به طریقی با فقر و عدم تمکن مالی روبرو هستند در این میان محل توجه فیلم این نیست که علت این فقر چه می توان باشد، آنچه فیلم معطوف به آن است یک موقعیت احتمالی و خیالی ست که در چنین موقعیتی یک عمل خیر خواهانه چه عواقب و پیامد هایی را در بر می تواند داشته باشد. فیلم اساسا در پی این پرسش نیست که چرا نمی توان ثروت را عادلانه تقسیم کرد بلکه مسئله اصلی آن معطوف به زمانی ست که عدم حمایت مالی از طبقه فرودست عملی تثبیت شده گردد آن زمان تصمیم شخصیت اصلی فیلم عملی غیرمعقول می شود.
فیلم داستانی چند خطی دارد که با اضافه نمودن ویژگی های تعلیقی مبدل به یک اثری سینمایی شده است، در واقع فضای ساکن و یاس آلود فیلم اشاعه گر نوعی انفعال است که آینه ای در برابر طبقه اجتماعی شخصیت های آن می باشد. اتفاق تلخ وقوع یافته برای شخصیت اصلی داستان (با بازی امیر آقایی) نیز بر این یاس آلودگی می افزاید و به نحوی علت علل وقایع اصلی فیلم می شود اما آنچه موجب شیوع بحران اقتصادی در طبقات فرودست جامعه می باشد توزیع ناعادلانه ثروت و اقتصاد آزاد توسط نگرشی رواج یافته از غرب امپریالیسم است عنصری که فیلم به کلی از آن غافل شده است.
داستان چند خطی فیلم در برابر روایتی پیچیده و اپیزودیک آن را مبدل به اثری فرم گرا نموده است که اساسا بر اساس خرده پیرنگ داستانی پیش می رود، ویژگی مشترک جملگی این اپیزود ها تلاش آنها برای دستیابی به مبلغ مورد نظر در آگهی روزنامه است. در واقع فیلم هایی با چنین مضمون در سینمای ایران متعدد است به عنوان مثال اثری چون "پذیرایی ساده" ساخته مانی حقیقی نیز این داستان توزیع پول توسط شخصی در بین مردم را دستمایه قرار داده است، این آثار اساسا مضمون خود را معطوف به بحران اقتصادی متاخر ایران نموده اند بدون آنکه عوامل این بحران برای آنان مهم باشد در واقع مضمون مورد نظر آنها بیشتر شبیه به سوسیالیسم (جامعه بدون طبقه) تخیلی در آراء متفکرانی همچون سن سیمون (از اصلی ترین متفکران سوسیالیست در فرانسه) است مطابق این نظر وقتی دولت توان توزیع عادلانه ثروت را ندارد یک یا چند کانون انفرادی برای این عمل انتخاب می شوند.
هر چند فیلم اساسا معطوف به پیامدهای این امر است و با صورت مسئله کاری ندارد اما در نگاه بنیادین میتوان دریافت که "چهارشنبه 19 اردیبهشت" فیلمی با مشخصات و جغرافیای یک کشور جهان سومی ست که در برابر بحران اقتصادی و پیامد های آن دچار انفعال گردیده است و همین ویژگی موجب جذب آن در جشنواره فیلم ونیز شد.
شخصیت های فیلم هر یک به طریقی با فقر و عدم تمکن مالی روبرو هستند در این میان محل توجه فیلم این نیست که علت این فقر چه می توان باشد، آنچه فیلم معطوف به آن است یک موقعیت احتمالی و خیالی ست که در چنین موقعیتی یک عمل خیر خواهانه چه عواقب و پیامد هایی را در بر می تواند داشته باشد. فیلم اساسا در پی این پرسش نیست که چرا نمی توان ثروت را عادلانه تقسیم کرد بلکه مسئله اصلی آن معطوف به زمانی ست که عدم حمایت مالی از طبقه فرودست عملی تثبیت شده گردد آن زمان تصمیم شخصیت اصلی فیلم عملی غیرمعقول می شود.
فیلم داستانی چند خطی دارد که با اضافه نمودن ویژگی های تعلیقی مبدل به یک اثری سینمایی شده است، در واقع فضای ساکن و یاس آلود فیلم اشاعه گر نوعی انفعال است که آینه ای در برابر طبقه اجتماعی شخصیت های آن می باشد. اتفاق تلخ وقوع یافته برای شخصیت اصلی داستان (با بازی امیر آقایی) نیز بر این یاس آلودگی می افزاید و به نحوی علت علل وقایع اصلی فیلم می شود اما آنچه موجب شیوع بحران اقتصادی در طبقات فرودست جامعه می باشد توزیع ناعادلانه ثروت و اقتصاد آزاد توسط نگرشی رواج یافته از غرب امپریالیسم است عنصری که فیلم به کلی از آن غافل شده است.
داستان چند خطی فیلم در برابر روایتی پیچیده و اپیزودیک آن را مبدل به اثری فرم گرا نموده است که اساسا بر اساس خرده پیرنگ داستانی پیش می رود، ویژگی مشترک جملگی این اپیزود ها تلاش آنها برای دستیابی به مبلغ مورد نظر در آگهی روزنامه است. در واقع فیلم هایی با چنین مضمون در سینمای ایران متعدد است به عنوان مثال اثری چون "پذیرایی ساده" ساخته مانی حقیقی نیز این داستان توزیع پول توسط شخصی در بین مردم را دستمایه قرار داده است، این آثار اساسا مضمون خود را معطوف به بحران اقتصادی متاخر ایران نموده اند بدون آنکه عوامل این بحران برای آنان مهم باشد در واقع مضمون مورد نظر آنها بیشتر شبیه به سوسیالیسم (جامعه بدون طبقه) تخیلی در آراء متفکرانی همچون سن سیمون (از اصلی ترین متفکران سوسیالیست در فرانسه) است مطابق این نظر وقتی دولت توان توزیع عادلانه ثروت را ندارد یک یا چند کانون انفرادی برای این عمل انتخاب می شوند.
مسعود قدیمی