به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
دانیل دیویس در پایگاه خبری بیزنس اینسایدر نوشت: خبر همکاریهای اقتصادی و امنیتی ایران و چین، مجدداً عواقب امتناع آمریکا از قبول بیهودگی کمپین فشار حداکثری بر ایران را نشان میدهد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به نیویورک تایمز گفته «آمریکا به تحمیل هزینه علیه شرکتهای چینیِ کمککننده به ایران ادامه خواهد داد.» اما این کار با چه هدفی انجام خواهد شد؟ سالهاست شاهدیم که فشار حداکثری نه تنها نتوانسته از مهار ایران پیشگیری کند بلکه آن را به حکومتی خشمگین و آزاردهندهتر تبدیل کرده است.
هزینه راهبرد شکست خورده آمریکا تا جایی گسترش یافته که نه تنها از تحقق اهداف اولیه بازمانده بلکه پیوندهای بین دشمنانمان را به بهای قربانی شدن منافع ما تقویت کرده است. فعالیت دیپلماتیک واشنگتن باید شرایطی را ایجاد کند که به نفع ما باشد. هدف از تعامل با هر قدرت خارجی - دوست یا دشمن - تقویت شرایطی است که آمریکا را امنتر، امکان ستیز را کمتر و فرصتهای افزایش شکوفایی برای شهروندان ما را بیشتر میکنند. با توجه به این استاندارد، سیاست خارجی آمریکا سالهاست که شکستی رسواکننده به شمار میرود. زمان آن فرا رسیده است که به این زنجیره ناکامیها پایان بدهیم.
گام نخست در این مسیر، این است که بپذیریم میان «دستاوردهایی که ما ترجیح میدهیم به آنها برسیم» و «منافع واقعی ما که رسیدن به آنها دشوار است» تفاوت وجود دارد. ما ترجیح میدهیم که تهران برنامه هستهای و موشکی و پشتیبانی از تروریسم را رها کند، چین برای حل مساله تایوان از زور استفاده نکند و یا کرهشمالی پیش از برداشته شدن تحریمها کاملا هستهایزدایی شود. اما منافع ملی حیاتی، مسالهای کاملا متفاوت است.
آمریکاییها سختگیری را دوست دارند. ما دوست داریم پیروز شویم. اینها ویژگیهایی است که اغلب در عرصه بینالمللی به نفع ما عمل کرده. اما «سختگیری» نه یک راهبرد بلکه فقط یک تاکتیک است. پس از حملات ۱۱ سپتامبر اتکای شدید ما به قدرت نظامی باعث شد که «سختگیری» برایمان سالها به حالتی پیشفرض تبدیل شود. هر مقیاس بیطرفی نشان میدهد که این وابستگی، آشکارا امنیت و منافع ما را در جهان تضعیف
کرده است.
روابط ما با چین، ایران و روسیه در پایینترین سطح پساجنگ سرد قرار دارد. کره شمالی همچنان بنبستی حل نشده باقی مانده است. شرایط هر جنگ و مناقشه نظامی که پس از ۱۱ سپتامبر وارد آن شدهایم بدون هیچ راه حلی بدتر شده است. امروزه تعداد گروههای تروریست فعال در افغانستان بسیار بیشتر از سال ۲۰۰۱ است. بیتردید، سیاست خارجیِ «نخست ارتش (و گاهی فقط ارتش)» در ۲۰ سال گذشته امنیت و منافع اقتصادیمان را تضعیف کرده است. لازم است به تکرار اشتباهات پایان دهیم و استفاده از ابزارهای قدرتمند و مفید کشورداری را شروع کنیم.