سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نگذارید قالیباف تکرار شود!
علی تاجرنیا، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین در اظهار نظری پیرامون دوره جدید شهرداری تهران با مدیریت اصولگرایان گفته است: در دوره مدیریت پیشین شهرداری تهران، یعنی قبل از دوره اصلاحطلبان و در زمان مدیریت شهری محمدباقر قالیباف، شاهد فسادهای گستردهای بودیم. حجم پروندههایی که از آن دوران به صورت جدی مطرح شده، نشاندهنده این است که فسادهای گستردهای در آن مجموعه اتفاق افتاده که قوه قضائیه و مجلس با وجود همراه بودن با این مجموعه نتوانستهاند در مقابل آن سکوت کنند! بنابراین ما شاهد بزرگترین و حجیمترین پروندههای فساد در حوزه شهرداری هستیم.
او خطاب به منتخبین ششمین دوره شورای شهر تهران اظهار میدارد: اعضای شورای شهر ششم که ادعای انقلابیگری و ضدیت با فساد دارند، باید شهرداری انتخاب کنند که به این مسیر اعتقاد داشته باشد. برخی از کسانیکه به عنوان شهردار تهران مطرح هستند سابقه روشن و درخشانی در ارتباط با انقلابیگری و ضدیت با فساد ندارند. وجود یک تفکر کاملا سیاسی در مجموعه شهرداری، حرکتها را به این سمت میبرد که مساله سیاسی اهمیت ویژهای پیدا میکند و موضوع مبارزه با فساد و شفافیت در اولویتهای بعدی قرار میگیرد که در زمان مدیریت آقای قالیباف شاهد آن بودیم.
تاجرنیا تصریح میکند: در دوران شهرداری آقای قالیباف بسیاری از اعضای شورای شهر که افراد سالمی بودند به دلیل مصالح سیاسی در مقابل بسیاری از مشکلات اقتصادی و مالی آن زمان سکوت کردند و باید به این موضوع توجه ویژه شود.[1]
*دوران شهرداری 12 ساله قالیباف در تهران تبدیل به یک کابوس بیپایان برای اصلاحطلبان و اعتدالیون شده است.
دورانی که مردم به رأیالعین دیدند تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر مدیریت جهادی، بر پیشرفت کشور و بر امکان غلبه به تحریمها چگونه به سادگی اما به شرط رأی خوب مردم ممکن است.
و قالیباف الحق و الانصاف توانست یک تهران پیشرفته و ارزان را به مردم ارائه کند.
این رخداد که بر باد دهنده تمام نمایشهای سیاهنمایی و بدخواهی علیه ایران بود؛ آنچنان دشمن خارجی و دنبالههای داخلی او را برآشفته ساخت که برای پاکسازی این کارنامه جهادی از ذهن مردم لشکر سلم و تور به راه انداختهاند.
صحبتهای آقای تاجرنیا هم متأسفانه در همین راستا ارزیابی میشود و ارزش دیگری ندارد.
نکته مهم اینجاست که تاجرنیا حتی یک برگ سند مبنی بر تخلف قالیباف در دوران شهرداری تهران نیز در دست ندارد.
اگر هم او و امثال او بخواهند، بگویند پس چرا در سازمان مدیریت قالیباف برخی پروندههای تخلف بروز یافت؛ پس مشخص میشود که این افراد نه فهم فلسفی از مقوله فساد دارند و نه اهل مطالعه تاریخ هستند!
زیرا نمیدانند که فساد یک امر نفسانی است و همواره و توسط هرکسی امکان وقوع دارد و در گام بعد نیز آگاه نیستند که حتی در حکومت ائمه اطهار(س) نیز شاهد فساد بودهایم.
این نکته بدیهیست که اگر امثال تاجرنیا صداقت بیشتری داشتند و به ناراحتی خود از کارنامه خوب قالیباف در عرصه اجرائیات اشاره میکردند؛ آنگاه عرصه سیاست شفافتر میشد و مردم با سهولت بیشتری به قضاوت میان تاجرنیا و نظرات او پیرامون قالیباف میپرداختند!
***
اعتراضات به حق چگونه به فتنه تبدیل میشوند؟!
"موجسوارها" چه کسانی هستند و هنگام اعتراضات بهحق مردم چه میکنند؟!
محمود میرلوحی، عضو شورای شهر پنجم تهران و فردی که به جرم نشر اکاذیب به شلاق و زندان محکوم شده بود؛ طی یادداشتی در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:
"اعتراضات سالهای 96،97،98 و حال 1400 در خوزستان نشان میدهد که جامعه تا چه میزان از وضعیت خود ناراضی است."[2]
****
* مشکل کمآبی خوزستان به دلیل بیکفایتی دولتی بروز کرده است که امثال آقای میرلوحی در 2 انتخابات 92 و 96 در دامن رأی مردم گذاشتهاند.
و اما اعتراضات نقطهای سالهای قبل...
بر خلاف آنچه که میرلوحی ابراز کرده است، اغتشاشات آبان 98 و دیماه 96 و... تماما اثراتی از "فتنه اقتصادی" طراحی شده از سوی ستاد هسته سخت اصلاحات هستند و ربطی به نارضایتی مردم ندارند.
زیرا آگاهان دانش سیاست و امنیت میدانند که اگر پای نارضایتی در میان باشد؛ با اعتراضات یک روزه و یک هفتهای چیزی درست نمیشود!
دقت شود که منظور عبارات فوق، صرفا بیان پشت پرده فتنه اقتصادی است زیرا هیچکس نمیتواند مدعی باشد که ما در ایران هیچ مشکلی نداریم!
مشکل هست اما راه رفع آن در خیابان نیست...
مسئول اعتراضات نقطهای بروزه کرده طی چند سال اخیر، مشکلات مبتلیبه ایران و تمام دیگر کشورهای جهان نیست بلکه آن کسانی هستند که دائما تقلا میکنند تا با موجسواری بر این مشکلات، ذهن مردم را نسبت به کشور تخریب کرده و افکار عمومی را دچار تصور زیست جهنمی کنند. همانها که شب و روز به مردم آدرس خیابان میدهند، انتخابات را تحریم میکنند و همیشه آیه یأس میخوانند.
بدیهیست که نمیتوان اثرات پاک نشده رفتارهای این افراد بر ذهن افرادی در جامعه را منکر شد و اظهار کرد که کارهای اینان هیچ اثری ندارد!
حتما اثر دارد و یکی از اثرات آن تجمعات اشاره شده با چند صد کشته است که البته میرلوحی مدعی شده این تجمعات به دلیل نارضایتی و نه فتنهگری رخ داده است.
گفتنیست، سالها پس از فتنه بزرگ سال 88، اندک اندک و با اعترافات اصلاحطلبان ستادی مشخص شد که همه آن بهانههای پیرامون تقلب، غلط و بیجا بوده است و کسانی که به فرمان اصلاحطلبان به خیابان آمدهاند تماما فریب خورده "جماعت موجسوار" و کسانی بودند که آنها را به انحاء مختلف فریب دادند.
حرفهای میرلوحی درباره اعتراضات نقطهای سالهای اخیر، جدا از تراژدی سال 88 نیست.
در اینجا همچنین یک سؤال مهم را از آقای میرلوحی میپرسیم...
رئوس کارنامه و شناسنامه شخص ایشان بعنوان یک رجل سیاسی چپ، از دهه 60 تاکنون چه چیزی جز تندروی در پیست اسکی با جمعآوری عینکهای آفتابی! دروغپراکنی علیه قالیباف، تحریم انتخابات و ناکارآمدی در شورای شهر تهران بوده است؟!
اگر کارنامه ایشان رئوسی غیر از موارد اشاره شده نیز داشته است؛ حق مردم است تا آنرا بدانند.
آشکارسازی این کارنامه حتما به مردم کمک میکند تا با موجسواران و کاسبان اعتراضات مردمی بیشتر آشنا شوند...
***
مناظره کنید آقای ربیعی!
غامضترین سؤال امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی
روزنامه شرق در شماره چهارشنبه گذشته خود به یک دیدار مطبوعاتی با علی ربیعی، سخنگوی دولت آقای روحانی و از فعالان اصلاحطلب؛ در روزهای پایانی دولت اعتدال اشاره کرده است.
در مطلب شرق در این باره میخوانیم:
"از او(ربیعی) پرسیده شد: «برخی کارشناسان معتقدند تصمیمهای دولت روحانی مشکلاتی برای دولت آینده ایجاد خواهد کرد و گویی عملکردی پر از مشکلات به دولت آینده خواهید رسید؛ آیا دولت روحانی کارنامه سیاهی را به دولت آینده تحویل داده است؟». سخنگوی دولت پاسخ داد: «ما سالهاست که به سیاهنماییها عادت کردهایم اما امروز در روزهای پایانی دولت قرار داریم، نه بهعنوان سخنگو، بلکه بهعنوان یک شهروند مایلم بگویم نتایج این سیاهنمایی که به قیمت دولتزدایی و ناکارآمد جلوهدادن دولت صورت گرفت، خوانش آن در جامعه فقط محدود به دولت نمیماند. با این سیاهنماییها روح و روان جامعه نیز آزار دید و نتایج آن امروز در هر سنجشی مشخص شده است. پاشیدن جوهر سیاه، فقط یک نقطه را سیاه نمیکند». ربیعی گفت: همه کارنامه ما روشن است و بهتر است به جای طرح ابهامات کلی، مورد به مورد درخصوص هر مسئله، مطالب مدنظرشان را بیان کنند تا علتیابی تبیینی دولت از مسئله به دست بیاید. ما کارنامه سیاهی به جای نگذاشتهایم اما کارنامه سیاهنمایی توسط رسانههای پروژهای خارجی و مخالفان جریانی داخلی به جای مانده است."[3]
*در مجموعه وبلاگ مشرق و طی قریب به 4 سال گذشته؛ تماما و دائما معقّب رفتارها و گفتههای مقامات دولت اعتدال بودهایم.
به گواه این سابقه که تمام آن در آرشیو مشرق موجود است؛ بایستی اشاره کنیم که آقای ربیعی کذب گفتهاند و دولت آقای روحانی نه تنها یک کارنامه تاریک بر جا گذاشته بلکه این دولت و برخی مقامات بلندپایه آن بودهاند که در صف اول سیاهنمایی علیه کشور، ملت و حاکمیت قرار داشتهاند.
به هر حال مردم باید بدانند که چه کسانی بودند که درون دولت بودند اما از احتمال بروز اغتشاشات خیابانی حرف میزدند؟!
و چه کسانی بودند که اولین بار از خزانه خالی و مشکل آب خوردن و قرار داشتن کشور در "شرایط ته دره" و "چروکیدگی جامعه ایرانی" حرف زدند و روزشان شب نمیشد اگر از اثر تحریمها بزرگنمایی نمیکردند!
میتوان آقای ربیعی را به یک مناظره دعوت کرد... مناظرهای نه برای اثبات کارنامه سیاه دولت آقای روحانی! بلکه مناظرهای برای پاسخ به یکی از غامضترین سؤالات امنیتی تاریخ حکمرانی حسن روحانی در ایران...
سؤالی که از ما و از آیندگان میپرسد چرا دولتی که پدید آورنده وضع موجود است و خود بایستی حامی آن باشد؛ اما مقاماتش در ردیف اول سیاهنمایی از وضع موجودی که خود پدید آورده بودند، حضور داشتند؟!
پاسخ این سؤال میتواند ابهامات بزرگی را برای مردم رفع کند.
***
1_ https://etemadonline.com/content/507852
2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/319364
3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/295924