سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اما و اگرهای بازگشت تحریمکنندگان انتخابات 1400
جلال جلالیزاده، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز پیرامون چگونگی بازیابی سرمایه اجتماعی از دست رفته جریان چپ؛ مسئله را به رئیسجمهور روحانی مربوط کرده و گفته است:
"معتقدم که اگر اصلاحطلبان قدرت طلب در روی کار آمدن حسن روحانی و دولتش عجله نمیکردند و این دوره را به انتظار مینشستند هم مردم و هم مسئولان از آنها برای نجات کشور از وضع فعلی دعوت میکردند. اما متاسفانه اصلاحطلبان قدرتطلب به خاطر اینکه 4 روز میز خود را حفظ کنند وارد قدرت شدند و موجب شدند که اینهمه خسارات و ضرر و زیانهای بسیار به اصلاحطلبان وارد شود. اگر قدرتطلبان اصلاحطلب دست از این نوع نگرش خود میکشیدند و بر مرام اصلاحطلبی خود باقی میماندند، هم مجلس و هم دولت در اختیار اصلاحطلبان بود. البته با وجود اینکه اصلاحطلبان خیلی راحت همه نهادها و بهخصوص اعتماد مردم و سرمایهاجتماعی را از دست دادند هنوز هم دیر نشده و میتوانند به صحن عمومی جامعه و قدرت بازگردند."[1]
*اگرچه "خودانتقادی" یک روش جاری بین سیاستورزان در جهت حضور دوباره بین مردم و گفتمانسازی است اما آسیبی که دامنگیر چپ ایرانی شده بسی فراتر از آنست که با خودانتقادی بتوان آن را حل و فصل کرد.
چپهای ایرانی در کانالی روحانی را روی کار آوردند و در دامن رأی مردم گذاشتند که مقولاتی مثل "قدرتطلبی" فرع بر آنست.
آنها عالماً عامداً فردی را روی کار آوردند که هرگز به اجرائیات دولتی وارد نبود، جز "مذاکره" راهبردی نداشت و مهمتر از همه اینکه دولتش با مردم از سر تفرعن و صفهای سبدکالا و لبوفروشهای ناآشنا به سیاست! تعامل میکرد.
و جالب آنکه دوستان آقای جلالیزاده از ابتدا تا انتها خود را "فدائیان روحانی" و تضمینهای دولتش نامیدند و قضیه هرگز منوط به دولت اول یا دوم روحانی نبود!
پس حتی صورت خود انتقادی اظهارات جلالیزاده هم صحیح نیست و چپ ایرانی برای بازگشت به عرصه اجتماع راه درازی را در پیش دارد.
راه درازی که البته با "تحریم انتخابات 1400" بسی طولانیتر هم شد و عملا چپها را از عرصه مردمسالاری خارج و به وادی محاربه وارد کرد.
برخی معتقدند مدخل ورود اصلاحطلبان تحریمی به فرایند بازگشت جز از مسیر توبه علنی و اصلاح و تبیین نمیگذرد.
***
فرمانده آبان 98: ممکن است مردم دوباره به خیابان بیایند!
سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحات و از حامیان روحانی اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با انصافنیوز گفته است: ممکن است جامعه متشنج شود و مردم دوباره به خیابان بیایند. ترکیب استانداران را ببینید! بیشتر نظامیاند؛ گویی برای درگیری آماده میشوند، برای مواجهه با وقایع غیر مترقبه. منتظرند خبری بشود.
او همچنین در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه "جنس اعتراضات ۷۸، با ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ خیلی باهم متفاوتند، فکر میکنید اعتراض بعدی چه جنس و شکلی داشته باشد؟" تأکید میکند:
"جنسی شبیه به بعد از ماجرای بنزین؛ یعنی اعتراضات سال ۹۸. اینها میخواهند یارانههای پنهان را کم کنند یا بردارند. از طرفی، امسال به اندازهی خود بودجه، کسری بودجه داریم. و این یعنی، تورم بیشتر خواهد شد. اگر یارانههای حاملهای انرژی را بردارند، یارانههای خورد و خوراک و آب را حذف کنند، خواهید دید که چقدر تورم بالا خواهد رفت؛ مردم چگونه باید زندگی کنند؟!"
حجاریان در بخش دیگری از این مصاحبه همچنین گفته است: در جوامعی مثل ما آنقدر اصلاحات عقب میافتد که منجر به انقلاب میشود.[1]
*درباره اظهارات حجاریان بایستی به چند نکته اشاره کرد:
یکم_ اینکه یک دولت به افرادی با سابقه نظامیگری اطمینان کند و یا دولتی دیگر به افرادی با الزام تحصیلکردگی در آمریکا اطمینان میکند! بخشی از سرشت همیشگی سیاست است و نباید آنرا با حرفهای باطلی مثل ترس از رخدادهای امنیتی متداخل کرد.
کما اینکه اگر قرار باشد به این حرفهای ضعیف پناه برد؛ پس درباره دولت اصلاحات چه باید گفت که بخش اعظم ستادیهای آن از امنیتیها و بازجویان دهه 60 بودند!
دوم_ برخی تحلیلگران امنیتی و مقامات کشور از مدتها قبل دستپخت آقای حجاریان و دوستان ایشان درباره "فتنه اقتصادی" را رصد کردهاند.
در این باره کارهای زیادی کردهاند و البته با لرزههای خفیفی مثل اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 نیز مواجه بودهاند.
اما این در هشدار و مراقبت قرار داشتن هرگز به معنی ترس نیست.
آقای حجاریان که از به خیابان آمدن دوباره مردم حرف میزند، باید بداند از همان روزی که در روزنامه اعتماد تأکید کرد "و ما ادریک مالتحریم" و فرمان بزرگنمایی از مشکلات و سیاهنمایی پیرامون مشکلات کشور را رسما صادر کرد؛ محافل تحلیلی از مدتها قبل حرکات وی را رصد کرده و میدانستند که او و دوستانش با این کارها به سمت ایجاد یک فتنه اقتصادی بزرگ در حرکتند تا به زعم خود کار نظام را یکسره کنند.
توطئهای که تاکنون ناکام مانده است و انشاءا... که بعد از این هم بماند.
اگرچه در اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 دیدیم افرادی مسخ شده که با تشویق هسته سخت اصلاحات؛ فکر میکنند راه حل مشکلات در خیابان است! حمام خون به راه انداختند و در حرکت خیابانی چند روزه خود دهها نفر را به کشتن دادند.
سوم_ حجاریان طی 10 سال گذشته بارها و بارها "آدرس خیابان" را به مردم داده و منباب هر مشکلی؛ مستقیم یا با ایما و اشاره از مردم خواسته به خیابانها بیایند.
از این بگذریم که چرا او به جای تأکید بر صندوق رأی بعنوان تنها راه حل مشکلات در نظامات مردمسالار؛ نه تنها آدرس خیابان را میدهد بلکه دست به تحریم انتخابات هم میزند!
ولی ما از آقای حجاریان میپرسیم که آیا میتواند در یومالحساب؛ پاسخی برای این تشویق غلط داشته باشد و مسئولیت خونهای بر زمین ریخته را به گردن بگیرد؟!
چه اینکه پاسخ ایندنیایی سؤال مذکور مشخص است و منطق میگوید راه حل مشکلات نه خیابان و اغتشاش که صندوق رأی و اقبال مردم به سمت مدیریتهای جهادی است.
و چهارم_ و اما اشارت حجاریان به انقلاب!
طبعا کسی که به دنبال ایجاد فتنه اقتصادی و به خیابان کشاندن مردم است به براندازی با کادوپیچی انقلاب میاندیشد.
و البته ما پس از شنیدن این کلمه از لسان حجاریان تعجب نکردیم!
چه اینکه او، هم زمانی که مردم را به بهانههای مختلف به خیابان فرا میخواند و هم زمانی که دست به تحریم انتخابات 1400 و بیان تئوری شوم "مشارکت مشروط"زد و هم روزی که از مرگ اصلاحات صندوقمحور گفت! پای انقلاب یا همان براندازی را البته با الفاظی دیگر به میان کشیده بود.
***
1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/325259
2_ http://www.ensafnews.com/315783