سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"ما همیشه محتاج به وحدت هستیم"
درس عقلانیت و ادب علامه جوادی آملی به گرگیج
حضرت آیت الله جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید در پایان درس خارج فقه خود، در واکنش به اظهارات حاشیهساز یکی از علمای اهل سنت گفت: در خصوص این حرف ناصوابی که برخی متأسفانه از زبانشان درآمده، اینها باید بدانند به اینکه بعضی از امور از این قبیل نیست که جزء روایت واحد باشد و مثلاً شیعه اینجور گفته باشد! طهارت اهلبیت در آیه تطهیر آمده، در ادعیه هست، در زیارت هست و امثال ذلک، «الأصلاب الشامخه، الأرحام المطهرة» یکی دو تا که روایت نیست.
به گزارش رسا، وی افزود: از طرفی این خاندان کریمانند، بزرگانند، وجود مبارک پیغمبر دستور دادند که اگر شما جنگ کردید پیروز شدید، احترام افراد را به حسب شخصیتها حفظ کنید «أَکْرِمُوا کَرِیمَ قَوْمٍ»؛ بالاخره شما وقتی مسلط شدید همه را با یک چوب نرانید. حتی اگر کافر باشد، اگر بر کفار مسلط شدید آن بزرگانشان را در یک حد، آن کوچکها را در یک حد.
آیتا... جوادیآملی تصریح کرد: این معلوم میشود که اینها کریمانه زندگی میکنند. دستور این است که آنها که اسیر کردید از خانواده سلاطین و اینها را، امام فرمود پیش ما بیاورید؛ چون ما می توانیم حریم اینها را حفظ کنیم، این یک ادب انسانی است!
این استاد برجسته حوزه علمیه قم ادامه داد: اگر جریان شهربانو و امثال ذلک با آن نقلی که درست شد، آوردند خدمت وجود مبارک اهل بیت، به دستور آنها بود. برای اینکه اینها میتوانند این را حفظ کنند.
آیتا... جوادی آملی گفت: بنابراین بهترین راه برای اینها (امثال گرگیج) این است که حریم این ذوات قدسی(ع) را کاملاً رعایت کنند و ما همیشه محتاج به وحدت هستیم مخصوصاً در این امور.[1]
*بیانات علامه جوادیآملی درسی است برای گرگیج و امثال گرگیج و البته در سوی دیگر ماجرا برای آنها که از واکنشهای شداد و غلاظ نسبت به این اظهارات غلط میگفتند.
"ادب، عقلانیت و حفظ وحدت" لازمه پیشرفت، مقابله با دشمنان جهان اسلام و سپری شدن شدائد است.
***
"مشکل سیاسی عارف" که در اندیشکدهها حل نمیشود!
محمدرضا عارف، از فعالان اصلاحطلب طی اظهاراتی در جمع اعضای هیئتمدیره بنیاد امید ایرانیان بر لزوم راهاندازی اندیشکده بنیاد امید ایرانیان تأکید کرد و از اعضای هیئتمدیره بنیاد خواست این اندیشکده با محوریت جوانان نخبه تأسیس شود.
به گزارش شرق، او در اظهارات خود همچنین با اظهار چیزی که "تأسف از احساس یأس و ناامیدی در اقشار مختلف جامعه " نامیده شده، گفته است: شخصا وضعیت فعلی کشور را در شأن مردم شریف ایران نمیدانم. با شعار نمیتوان کشور را اداره کرد، متأسفانه نوعی سردرگمی و بیبرنامگی در مدیریت کشور مشاهده میشود و تداوم این سبک مدیریت، فرجام نامطلوبی برای کشور در پی دارد.[2]
*جا داشت که آقای عارف بعنوان یک اصلاحطلب نجیب و فردی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست، مصلحتها را بهتر تشخیص دهد و اقلا با مطالعه بیانات مقام معظم رهبری پیرامون طرح دشمن برای "ناامیدسازی مردم"؛ خود در این پازل گام برندارد.
القای "یأس و ناامیدی در قشرهای مختلف جامعه" گزارهای است که اولا هیچ مبنای عقلانی ندارد، ثانیا هیچ دلیلی برای وقوع آن نیست و ثالثا هر عقل سلیمی به راحتی میفهمد که این القاگری قرار است به ایجاد آشوب در کشور بیانجامد.
و اینکه چرا آقای عارف این حقایق بدیهی را نمیداند، جای سؤال و تأمل دارد.
ضمن اینکه باید دانست که این "علاقه به نااُمید و مأیوس و حتی خشن شدن مردم ایران" معضل و مشکلی است که نه لزوما در اندیشکدهها بلکه در فضای عقلانیت و جدل با نفسانیت برخی رجال سیاسی باید آنرا حل کرد.
از طرفی باید این کنایه را هم وارد دانست که ابراز دلسوزی برای مردم از جانب هرکس مسموع باشد اما از جانب شخص آقای عارف که در سمت ریاست شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دست به تحریم انتخابات 98 مجلس زد، مسموع نیست و ایشان قبل از اینکه مشغول برشمردن صفات جامعه از نظر خود باشد؛ بایستی از همین جامعه عذرخواهی کند که چرا به اصلیترین منصه اشتراک جامعه و سیاست یعنی انتخابات پشت پا زده است؟!
در بحث القای یأس و نومیدی بدانیم که در یک جامعه ناامید اول از همه نظام سیاسی با هجوم دشمن مواجه میشود زیرا مردم رمقی برای حفظ کشور ندارند، در گام بعدی شاخصهایی مثل سن امید به زندگی در کشور تنزل مییابند و مقولاتی مثل بیاعتمادی مردم به نهادهای حکومتی نیز شیوع مییابد.
این در حالی است که آقای عارف و دوستان ایشان باید بدانند نظام سیاسی و ارض جمهوری اسلامی ایران امروز به دلیل حمایت مردم از امنترینها در جهان است، نرخ امید به زندگی در ایران علیرغم تمام مشکلات در پس از انقلاب افزایش چشمگیری یافته و میزان اعتماد مردم به نهادهای حکومتی که یک نمونه آن کمک به خیریههای وابسته به حاکمیت (مثل کمیته امداد) است نیز رشد فراوانی را نشان میدهد.
البته باید دانست که بحث "القاگری" کاری به شاخصها ندارد و صرفا ایجاد تصور زیست جهنمی حتی در ذهن بهشتیان را پیگیری میکند.
پیش از این گزارشهای مبسوطی را در وبلاگ مشرق پیرامون طرح دشمن برای ناامیدسازی مردم منتشر کرده و توضیح دادهایم که هدف از این قضیه چیست و چه ارکانی دارد؟[3]
مقام معظم رهبری تاکنون بارها پیرامون توطئه "ناامیدسازی مردم" هشدارهای مکرری را تبیین فرمودهاند.
***
عمر خورشید نظام مثل شمع وجود شما نیست!
سعید حجاریان، تئوریسین تحریم انتخابات و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً در یادداشتی با عنوان "اصلاحطلب-اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا!" پیرامون این شعار محفلی براندازان در سالهای اخیر نوشته است:
"عنوان این نوشته، بهگمان من عنوانی پرتکرار، محبوب، کارکردی و واجد اهمیت در فضای سیاسی کشور است و ضرورت دارد پیوسته درباره آن تأمل کنیم"!
به گزارش مشق نو، او در ادامه و پس از محبوب نامیدن این شعار محفلی (همانطور که مشاهده شد!) به تئوریزاسیون آن میپردازد، فضای حاکمیتی کشور را غیریتساز، مخالفنما و فرومایهسالار ارزیاب میکند و در آخر اینطور نتیجه میگیرد: حال باید پرسید، کشور با غیریتسازی، بهمعنایی که ذکر آن رفت و نیز میل به فرومایهسالاری به کدام نقطه رهنمون میشود؟ اولاً، با کوبیدن بر طبل انقلابیگری، نرمالسازی در کلیه ساحتها به بوته تعویق میافتد. ثانیاً، عنصر تعادل در میان نیروهای سیاسی بهکلی از میان میرود. به این معنا که اصلاحطلب و اصولگرا، و اساساً سیاستورزی صرفاً میان دوگانه نیهیلیسم و رادیکالیسم قادر به بازیگری خواهد بود. ثالثاً، نظم و نظام اداری کشور صرفاً باید خود را با دگرسازی تنظیم کند و هر روز، خود را به پوشش معیار آن روز درآورد. رابعاً، انقلابیها در چنین وضعیتی دچار گسست میشوند زیرا انقلابیهای واقعی ذاتاً با حیا هستند و نمیتوانند با شعار و پوشش انقلابی، پیوسته دروغ بگویند و با بیشرمی در چشم مردم خیره شوند، و آنها را فریب دهند. به تعبیر مارکس، شرم احساسی انقلابی است![4]
*برخی محافل تحلیلی کشور از سالها قبل نظری را ارائه میکردند مبنی بر اینکه فرماندهان فتنه و رجال برنشسته در ستاد هسته سخت اصلاحات که صراحتا قصد دارند تکلیف نظام اسلامی را یکسره کنند و به قول آقای حجاریان شاهد آتش گرفتن جنوب تا شمال تهران باشند؛ برای این پروژه وقّاتی هم کرده و قصد دارند تحقق هدف نهاییشان را در چارچوب عمر تقویمی خود به چشم ببینند!
این نظر اگرچه یک صرفا یک نظر است اما بر اساس استعجال رصد شده در میان فرماندهان فتنه و جریانات داخلی خواهان براندازی ارائه شده و در بادی امر نیز صحیح به نظر میرسد. کما اینکه در یادداشت حجاریان بعنوان یک عنصر اصلی در هسته سخت اصلاحات نیز شاهدیم که او شعار محفلی و براندازانه "اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!" را صراحتا شعاری محبوب و کارکردی مینامد.
از این مقوله بگذریم که معقولات سیاسی ایجاب میکند در مقابل این سمپاشی حجاریان، شاهد عملگری خواص و روشنگریهای آنها در منابر کشور باشیم.
اما فیالحال به طرح این معنا تأکید میکنیم که رجال هسته سخت اصلاحات باید بدانند عمر خورشید نظام اسلامی مثل شمع وجود بدخواهان و فرماندهان اغتشاش، کوتاه نیست و بر اساس عقلانیت و بر اساس سازههای شکلگیری تمدنی که میشناسیم؛ اینهمه مقاومت و پیشرفت شکل گرفته در 50 سال اول از عمر نظام اسلامی صرفا در دوران نوزادی و نهالی بوده است و نه تنها ماجرایی تمام نیست بلکه انقلاب اسلامی میرود تا به فضل الهی در عمری طولانی، شاهد بهار درازدامن تمدن اسلامی باشد.
متأسفانه چند سال قبل یکی از فعالان سیاسی نیز عمر نظام اسلامی را در حدود 250 سال عنوان کرده بود!
***
1_ rasanews.ir/002vZu
2_ https://sharghdaily.ir/fa/main/print/302881
3_ mshrgh.ir/1314611
4_ https://sharghdaily.ir/fa/main/print/302881