سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
خدمت بزرگ نظام به سیستان و بلوچستان
مدیر کل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان گفت: شاخص مقاومسازی مسکن در این استان به ۴۲ درصد رسید که به شاخص مقاومسازی کشور با ۴۷ درصد بسیار نزدیک شده است.
به گزارش ایرنا، مصطفی بیکمداح همچنین تصریح کرده است: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان با بهره گیری از همکاری ۱۱۹ دفتر مجری فعال در سراسر استان و تامین مصالح استاندارد که بخشی از آن از طریق کارگاههای تولیدی بنیاد مسکن صورت میگیرد -اقدام به این خدمت کرده - و برابر تاکیدات ریاست بنیاد مسکن کشور امیدواریم تا سال ۱۴۱۰ شاهد جشن پایان مقاوم سازی مسکن در استان و کشور باشیم.
بیکمداح همچنین گفته است: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در طول سالهای فعالیت خود نقش اصلی و محوری در بازسازی خسارات وارده به ابنیه داشته که ماحصل این فعالیتها دربنیاد مسکن انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان در حوزه مسکن شهری ساخت تعداد ۱۳ هزار و ۱۲۰ واحدمسکونی و در بخش مسکن روستایی ۱۱۱ هزار و ۲۲۰ واحد مقاوم سازی شده در برابر زلزله است.[۱]
*شاخص اعلام شده از سوی مدیر کل بنیاد مسکن سیستان و بلوچستان نشانه اهتمام و توجه ویژه مدیران نظام جمهوری اسلامی به استان سیستان و بلوچستان است.
استانی که یک نگاه گذرا به وضعیت آن در دوران رژیم پهلوی و مقایسه آن وضعیت با شمایل کنونی این استان پهناور به روشنی تفاوت تغییر حاکمان را به مردم یادآوری میکند.
اهمیت آمار ارائه شده پیرامون ضریب مقاومسازی از سوی مدیر کل محترم بنیاد مسکن سیستان و بلوچستان در آنجا بیشتر آشکار میشود که بدانیم در زلزله شهرستان بم در سال ۸۲ بیش از ۴۰ هزار نفر به دلیل بافتار نامقاوم ابنیه شهری درگذشتند.
در اینجا ذکر یک مسئله نیز ضروریست و آن اشاره به اظهارات و نوشتههای عدهای است که دائما از وجود محرومیت گسترده در استان سیستان و بلوچستان سخن میگویند و با انتشار تصاویری از مردمان عزیز سیستان و بلوچستان به سیاهنمایی از وضعیت این استان و عملکرد نظام اسلامی میپردازند.
نکته مورد اشاره آن است که اگرچه سیستان و بلوچستان نیز مثل تمام استانهای دیگر کشورمان دچار برخی مشکلات هست اما اولا مشکلات این استان بیشتر از بقیه نیست و ثانیا نظارهگران وضعیت استان بایستی متوجه لایف استایل یا همان سبک زندگی مردم در نقاطی از این استان پهناور نیز باشند.
همه باید بدانیم که مقولاتی مثل خانههای کپری، زندگی چند خانواری در روستاهای کوچک، پوشیدن لباسهای سبک و بچههایی که درون شنماسههای کویری با هم بازی میکنند همگی لایف استایل کسانی از مردمان عزیز سیستان و بلوچستان است و تفاوت این سبک زندگی با زندگی پایتختنشینان دلیلی بر "به استضعاف کشیده شدن سیستان در دوران حکومت جمهوری اسلامی" نیست!
دقت شود که این استان به دلیل پهنه وسیع، امتناع کسانی از مردم و عشایر یکجانشین بر مجتمع نشدن با شهرها و یا سایر روستاها، داشتن مرز طولانی با کشور پاکستان و درگیری با معضل قاچاق و البته استضعاف طولانی در دوران حکومت پهلوی و قبل از آن؛ دچار مشکلاتی هست که رفع آنها زمان زیادی را طلب میکند.
اما این واقعیت را بایستی در کنار سبک زندگی جذاب مردم عزیز سیستان و بلوچستان و خدمات بیشمار نظام اسلامی به این خطهی دوستداشتنی به نظاره نشست.
***
کارچاقکنهای برجام ۲ و ۳ همین نزدیکیها قدم میزنند
دام موسویان برای امیرعبداللهیان!
روزنامه شرق در شماره یکشنبه گذشته خود به انتشار مقاله مشترکی از حسین موسویان و فردی به نام یونس محمودیه پرداخته است.
در بخش پایانی این مقاله که پیرامون سرنوشت برجام و چیستی رفتار آمریکا در مذاکرات هستهای نگارش شده است، میخوانیم:
"اگر آمریکا بهطور درست و کامل به برجام برگردد، ایران هم به تعهدات کامل برجامی بازخواهدگشت. بازگشت صحیح آمریکا به برجام راه را برای تعاملات و گفتوگوهای منطقه بین ایران و عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس در قالب قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل باز خواهد کرد. ایران آماده است با همسایگان خود وارد مشارکت و همکاری منطقهای بر اساس نرمهای بینالمللی احترام به حاکمیت ملی، عدم مداخله، نفی به کارگیری زور و احترام به تمامیت ارضی است. در صورت تعهد آمریکا و قدرتهای جهانی به برجام، ابتکار دبیر کل سازمان ملل برای تشکیل مجمع گفتوگوهای منطقهای هشت کشور حوزه خلیج فارس در سطح وزرای خارجه برای تشکیل یک سیستم همکاری و امنیت جمعی در حوزه خلیج فارس، ضروری و موفق خواهد بود."[۲]
*این اظهارات حتما نیاز به توشیح و توضیح وزارت امور خارجه کشورمان دارد زیرا سیاست کشور را امثال حسین موسویان که در مظان جاسوسی بودهاند و برای ترویج برجام از کاخ سفید پول گرفتهاند، تعیین نمیکنند!
دقت شود که به نظر میرسد منظور اینان از آمادگی ایران برای "عدم مداخله، نفی به کارگیری زور و احترام به تمامیت ارضی بر اساس نرمهای بینالمللی"، فروکاستن از پشتیبانی ایران نسبت به محور مقاومت و تنها گذاشتن متحدان ایران یعنی سوریه، یمن، عراق، ونزوئلا و... است.
و باز هم دقت شود که ایران بر اساس عقلانیت و حقوق بینالمللی پای در راه محور مقاومت گذاشته است. به این معنی که هیچ حضوری بدون درخواست حاکمان این کشورها نبوده است و مداخلات عقلانی، حقوقی و امنیتی ایران نیز اثباتا به امنیت بیشتر در منطقه و جهان منجر شده است.
***
روایتی اصولی از میزان فقر در ایران و کارنامه اقتصادی انقلاب اسلامی
رفتارهایی که منجر به فقر مردم میشوند!
خبرگزاری شفقنا به تازگی با فردی به نام مرتضی عزتی که گفته شده اقتصاددان است پیرامون وضعیت فقر در ایران مصاحبه کرد.
در این مصاحبه که با سوژه کلی "شیوع فقر در ایران" انجام شده حتی یک منبع دقیق علمی نیز برای اثبات ادعا ارائه نشده و در واقع شیوع فقر در ایران یک پیشفرض ذهنی برای مصاحبهگر و مصاحبهشونده است.
شفقنا در سؤال اول خود که بیشتر شبیه بیانیه است از مصاحبهشونده میپرسد:
"چهار دهه از انقلاب گذشته است. شعار اولیه و رویکرد اساسی انقلاب کاهش فاصله طبقاتی و رسیدگی به فقرا و مستضعفین بود. ولی هر چه پیش آمدیم بر قشر فقیر جامعه افزوده شد و با تورم شدیدی که وجود دارد ارزش پول ملی کاهش پیدا کرد و با تحریم های زیادی روبرو شدیم که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد. در مجموع مهمترین چالش های فقر زدایی در جامعه ایران چیست و چه راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدتی را می توان در نظر گرفت؟ "
آقای عزتی نیز در صحبتهای خود بر مقولاتی مثل اهمیت رشد اقتصادی، لزوم کاهش تورم و لزوم دیدن تجربه دنیا در برخورد با فقر تأکید کرده و در آخر گفته است: من امیدوارم آدم های عاقلی تصمیمی عاقلانه بگیرند و رشد اقتصادی را تشدید کنند و فقر را برطرف کنند من در این زمینه با امید حرف می زنم و نمی خواهم تصور کنم که آدم هایی غیر منطقی که به فکر کشور نیستند تصمیم گیر خواهند بود.[۳]
*اگرچه توضیحات ارائه شده در بالا از کیفیت متن مصاحبه، برای یک قضاوت عقلانی کافی است و نبود هیچ سند علمی، سؤالات جهتدار و پاسخهای کلی توانستهاند سره را از ناسره برای ناظران منطقی بازشناسی کنند اما توضیحات جالبی هم در اینجا ضروری است.
جامعه امروز ایران دارای مشکلاتی در عرصه اقتصاد و معیشت مردم است.
مشکلاتی از قبیل گرانی لجام گسیخته و کاهش قدرت خرید که توانسته اتفاقات دردآوری مثل کاهش مصرف میوه و گوشت و اساسا کاهش قدرت خرید مردم نسبت به همین چند سال قبل را سبب شود.
معالوصف و در گرماگرم این مشکلات اما واقعیتهایی نیز وجود دارد که ندیدن آنها سبب بغرنج شدن بیشتر مشکلات اشاره شده میشود.
به این معنی که جامعه با عدم درک نسبت به امکانات و مثبتاتی که در اختیار دارد؛ در اطراف آنها حصار مطالباتی نمیسازد و این داشتهها نیز به مرور در هجوم سایر مشکلات و در فرایندی تدریجی از دست میروند.
همانطور که ترویج "اعتراض ظالمانه اقتصادی" در چند سال قبل موجب ندیدن "قدرت خرید مطلوب جامعه ایرانی" شد و به از دست رفتن آن در فیزماننا هذا انجامید.
از جمله واقعیتهای اشاره شده، برخی توضیحات و آمارهای جالب پیرامون فقر در ایران است.
فقر در ادبیات اقتصادی به دو مقوله "فقر مطلق" و "فقر نسبی" تقسیم میشود.
فقر مطلق به معنی عدم توان برخورداری از ابتداییترین نیازها است که شاخصی علمیتر و قابل احصا تر است. (جالب است که در نامه معروف امیرالمؤمنین به مردم کوفه پیرامون کارنامه حکومتش؛ بهبود شاخصهای مربوط به فقر مطلق از قبیل آب، نان و سرپناه از سوی حضرت مورد اشاره قرار میگیرد)
اما فقر نسبی به معنی سطح عرفی انتظار از درآمد است که در همیشه تاریخ و در تمام جوامع وجود داشته. زیرا همواره قشر اکثریت جامعه درآمدهای کمتری دارند و این درآمدهای کمتر در مواجهه با انتظارات عرفی افراد؛ اغلب پاسخگوی همه خواستههای فرد نیست.
در جمهوری اسلامی ایران و کارنامه اقتصادی انقلاب اسلامی، شاخص فقر مطلق به نحو محسوسی بهبود یافته به نحوی که فقر مطلق نزدیک به ۶ درصدی در ابتدای انقلاب ۵۷ هم اکنون و طبق گزارش بانک جهانی به زیر ۱ درصد رسیده است. [۴]
شاخصی که نشان میدهد نرخ غذا و کیفیت تأمین هزینه نیازهای اولیه برای عموم مردم ایران ارزانتر و سهلتر شده است.
جالب است که مردم باید بدانند طبق گزارش بانک جهانی، میزان فقر مطلق در ایران از کشورهایی مثل انگلیس، یونان، اسپانیا و رومانی هم کمتر است. [۵]
شاخص دیگری که کاهش فقر مطلق در ایران را تأیید میکند، قرار گرفتن ایران در جایگاه سیرترین کشورهای جهان به لحاظ شاخص بینالمللی GHI است. [۶]
مقوله بعدی که تأیید کننده کاهش فقر مطلق در ایران است، مقایسه نرخ مالیات، نان و سوخت در ایران با سایر کشورهای جهان است که به راحتی نشان میدهد ایرانیها نسبت به عموم کشورهای جهان، هزینه کمتری بابت این ۳ مؤلفه میپردازند.
کاهش فقر در ایران از راه دیگری هم اثبات میشود و آن افزایش مفهوم "بیکاری شیک" در ایران است.
به این معنی که عمده کارجویان در ایران به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت و درآمد؛ حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند. [۷]
جالب است بدانیم که نرخ بیکاری در ایران هماکنون حدود ۹ درصد است (نهادهای اقتصادی جهانی هم بر این شاخص صحه میگذارند) و ایران اسلامی فقط ۴ پله دیگری تا نرخ بیکاری استاندارد جهانی یعنی عدد ۵ درصد فاصله دارد. [۸]
مجددا تأکید میشود که متأسفانه کشور ایران، امروز با مشکلات عدیدهای در بحث گرانی و نبود نظارت بر بازار، نقدینگی، تورم و... مواجه است اما این مقولات اولا دلیلی بر ندیدن واقعیتهای مثبت نیستند و ثانیا همه باید بدانند که راهکارهای این مشکلات نیز بر اساس تحلیلهای نخبگانی کاملا در دسترس است. البته اگر در دولت بعنوان کارگزار اصلی اجرائیات کشور، عزمی برای اصلاح وضعیت اقتصادی و دوری از پوپولیسمِ به یادگار مانده از دولتهای قبلی باشد...
***
1_ irna.ir/xjH2wB
2_ https://sharghdaily.ir/fa/main/print/303241
3_ https://fa.shafaqna.com/?p=1285944
4_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/11/20/1943133
5_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/11/20/1943133
6_ mshrgh.ir/944980
7_ https://www.eghtesadonline.com/n/1Rj4
8_ mshrgh.ir/1247052