سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** آمریکا نمی تواند تحریم ها را لغو کند، چرا درک نمی کنید!؟
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «دیپلماسی پلکانی و حصول توافق موقت» به قلم «علی بیگدلی» فعال اصلاح طلب نوشت: «ایران بهدنبال تحقق دو تقاضا از برجام است، یکی راستیآزمایی؛ به این معنا که آمریکا تمام تحریمهای اولیه و ثانویه را لغو کند و این لغو مورد راستیآزمایی قرار بگیرد و دوم اخذ تضمین از آمریکا؛ به این معنا که دیگر تحریمی وضع نمیشود و از برجام نیز خارج نخواهد شد. این دو درخواست در متن برجام نیامده است و بایدن نمیتواند چنین تعهدی بدهد».
در ادامه این مطلب آمده است: «مساله اصلی برای خروج از این وضعیت این است که ایران و آمریکا وارد مذاکره مستقیم شوند و قراردادی دومرحلهای را موافقت کنند که من اسم آن را «دیپلماسی پلکانی» گذاشتهام. به این صورت که ایران اجازه دهد کارشناسان آژانس سایتها را نظارت کنند و در مقابل آمریکا داراییهایی ایران را در کشورهای مختلف آزاد کند و اجازه دهد ایران برای مدت دوسال در زمینه فروش نفت و بازشدن شبکه بانکی در وضعیت مناسبی قرار بگیرد. هرچند که باید برای این مهم به عضویت افایتیاف درآمد که این عضویت هم به سادگی نیست و در کوتاهمدت اتفاق نخواهد افتاد».
در سیاست خارجی، هیچ کشوری صد در صد قابل اعتماد نیست اما تجربه ثابت کرده است که آمریکا صد در صد غیرقابل اعتماد است. با اینحال افراطیون اصلاح طلب با تحریف ماجرا، دیپلماسی مقتدرانه و عزتمند را ماجراجویی و غیرمتعارف و هیجانی قلمداد کرده و دیپلماسی منفعلانه را نیز تعامل با جامعه جهانی و برد-برد و تنش زا جا می زنند. این طیف، مطالبه ایران مبنی بر لغو کامل تحریم ها را نیز «زیاده خواهی» جا می زند!
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب صرفا به دنبال «عکس یادگاری» با مقامات آمریکایی هستند. برای این طیف «اصالت دستاورد و نتیجه» به هیچ عنوان اهمیت ندارد. به همین خاطر بود که در جریان مذاکرات ایران و ۱+۵ در دولت روحانی، جریان اصلاحات از رویکرد «امضای توافق به هر قیمت» و «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است» حمایت می کرد.
جالب اینجاست که افراطیون اصلاح طلب، دولت سیزدهم را متهم می کنند که چرا از آمریکا انتظار دارید که همه تحریم ها را لغو کند!؛ گویا این جماعت اصلا موافق لغو تحریم های ضدایرانی نیست. جالب تر اینکه همین طیف جریان مقابل را به کاسبی از تحریم متهم می کند. این در حالی است که لقب «کاسبان تحریم» برازنده همین جریان است.
در حقیقت مسئله لغو تحریم ها به هیچ عنوان برای طیف تندرو اصلاح طلب موضوعیت ندارد. برای این طیف مسئله اصلی، کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی و بزک دولت آمریکا و تقلیل مذاکره عزتمندانه و نتیجه محور به گرفتن «عکس یادگاری» است.
جریان اصلاح طلب مدعی است که گره اصلی مذاکرات وین، عدم مذاکره مستقیم ایران و آمریکاست. این ادعا در حالی است که آمریکا به صورت غیرقانونی و با گردنکشی از برجام خارج شده است. به همین خاطر اجازه حضور در میز مذاکرات وین را ندارد.
علاوه بر این در دولت قبل، ایران به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کرده و حتی از مذاکره مستقیم نیز فراتر رفته و به گپ و گفت اعضای تیمهای مذاکرهکننده دو طرف درباره نوههای خود و ارسال کارت پستال نیز رسید؛ نتیجه چه شد!؟ رویکرد مذاکره مستقیم، نه تنها از دشمنی آمریکا نسبت به ملت ایران نکاست، بلکه ۲ برابر شدن تحریمها و افزایش خصومت آمریکا را در پی داشت.
** آشوب خیابانی در راه است، هوای آشوبگران را داشته باشید!
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «اعتراضات و درک واقع بینانه» به قلم «احسان هوشمند» از عناصر موسوم به ملی-مذهبی و از بازداشت شدگان فتنه ۸۸ نوشت: «کشور در سال جاری بیش از هر دوره دیگری شاهد افزایش شمار تظاهرات و تجمعات اعتراضی با محوریت مشکلات صنفی و حقوقی و اقتصادی بوده است...مروری بر اخبار تجمعاتی از این دست نشان میدهد در ماههای گذشته این تجمعات به صورت کمّی در حال افزایش بوده است؛ یعنی شمار و تعداد تجمعات برگزارشده نسبت به سالهای گذشته روند رو به افزایشی داشته است».
در ادامه این مطلب آمده است: «شواهد موجود همچنان نشان میدهد بهزودی نمیتوان انتظار تغییر مشهود و فوری، اثرگذار و فراگیر در شرایط اقتصادی کشور داشت...بیبرنامگی، کمبود نقدینگی دولت، محدودیت درآمدهای کشور، در آستانه ورشکستگیبودن بخشی از مؤسسات اقتصادی و معدنی و صنعتی و بهارثرسیدن مسائل مزمن گذشته، هزینههای رو به افزایش نهادهای دولتی و... ازجمله عواملی است که نشانگر پیچیدگی مسائل جاری کشور و ناتوانی مسئولان در بازکردن گرههای درهمتنیده اقتصادی کشور است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «نارضایتیهای موجود که ماهیت اقتصادی و شغلی و صنفی دارد، ممکن است تحت تأثیر عواملی تغییر جهت دهد و به ابراز نارضایتیهای دیگر منجر شود... در این شرایط دشوار که بخشی از جامعه ایران به دلیل شرایط عینی و مادی و شرایط روانی و ذهنی درجاتی از نارضایتی را تجربه میکند، آموزش و توجیه جدی و حتی ملزمسازی نیروهای انتظامی برای برخورد قانونی و آرام با اتفاقات پیشروی... آزادی زندانیان و تجدیدنظر عملی در برخی روندهای قضائی و امنیتی و نیز گشودگی در فضای رسانهای داخلی...میتواند تا حد زیادی در آرامکردن جامعه اثرگذار باشد».
در ماههای گذشته بخشی از تجمعات اعتراضی مربوط به معلمان و فرهنگیان بوده است. همان قشری که در دولت قبل، «دولتِ اصلاح طلبان» به سبب فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، حقوق آنان ضایع شد. وقتی قوه قضاییه مفسدان مرتبط با پرونده فساد صندوق ذخیره فرهنگیان را بازداشت و راهی دادگاه کرد، برخی رسانه های اصلاح طلب بلافاصله به تریبون این مفسدان بدل شدند.
برای نمونه روزنامه شرق - ۱۲ تیر ۹۸- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریختهگران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت. این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری میشود!
روزنامه شرق همچنین در یک نمونه دیگر - ۷ اردیبهشت ۹۹- در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداخت. این در حالی است که «محمد امامی» در پرونده فساد بانک سرمایه نقشی کلیدی داشته و مهره چینیهای بانک را انجام داده و با همکاری «هادی رضوی» - داماد محمد شریعتمداری(سیاستمدار اصلاح طلب) - اموال بانک را به غارت برده و از این طریق به تحصیل مال از طریق نامشروع پرداخته است. او از بزرگترین بدهکاران نظام بانکی است که با استفاده شخصی از اموال بانک برای خود خانه و ویلاهای لوکس را خریداری کرده و نقش او در فسادهای مالی صورت گرفته محرز است.
جریان اصلاح طلب به عنوان بانی اصلی تورم ۴۳ درصدی و نقدینگی سرسام آور و عامل اصلی گرانی مسکن و خودرو و کالاهای اساسی، اکنون به جای عذرخواهی و تلاش برای جبران خسارت ها، اتفاقات مثبت چند ماه اخیر را انکار کرده و پالس آشوب و اغتشاش می دهد و حتی پا را فراتر گذاشته و توصیه می کند که هوای آشوبگران و اراذل و اوباش را داشته باشید!
** چرا اسرائیل «افراطیون اصلاح طلب» را سرمایه خود در ایران می داند؟
روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم «عباس عبدی» نوشت: «بهطور نانوشته و غیررسمی ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسراییلی مسابقه نمیدهند و این اتفاق تاکنون و طی ۴۲ سال اخیر دهها بار رخ داده است. البته این تصمیم بیش از آنکه از جانب ورزشکاران باشد، تصمیم مدیریت ورزش است و تاکنون عوارض زیادی داشته و حتی چند ورزشکار ایرانی به همین دلیل ترک تابعیت کردهاند».
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب همدلی در مطلبی با عنوان «می بازیم؛ چون سیاستمداران ما افسانه می بافند» نوشته بود: «ورزش تنها عرصهای است که باید با تمام قوا از آن سیاستزدایی و ایضا ایدئولوژیزدایی کرد... آنچه بدیهی است، این است که تا سیاستمداران ما به جای دیدن حقیقت، ره افسانه بزنند، خواهیم باخت؛ چه خودمان با میل و اراده و چه با دستور و بخشنامه؛ در همه میدانها... هنوز هیچکس در ایران نمیداند چه کسی دستور شرکت نکردن در مسابقاتی را که یک طرف آنها شرکتکننده یا شرکتکنندگانی از اسرائیل حضور دارند، داده است؟ هیچ سند رسمی در این زمینه در دست نیست».
نکته قابل توجه اینجاست که نشریه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» نیز چندی پیش همصدا با رسانه های اصلاح طلب در مطلبی نوشته بود: «ورزشکاران ایرانی که از رقابت با حریف اسرائیلی امتناع می کنند، قربانیان ایدئولوژی نفرت هستند»!
طیف تندروی اصلاح طلب به بهانه ورزش در پی تطهیر و ایجاد مشروعیت برای رژیم جعلی اسرائیل است. این در حالی است که هر روز روشنفکران غیرمسلمان، خوانندگان و فعالین حوزه موسیقی و هنرمندان غربی بیشتری به تحریم فزاینده این رژیم جنایتکار، غاصب و جعلی می پیوندند.
مرحوم «محمدرضا یزدانی خرم» رئیس اسبق فدراسیون کشتی چندی پیش گفته بود: «در گذشته وقتی قرعه ورزشکاران ما به نمایندههای رژیم صهیونیستی میخورد آنها راهش را بلد بودند. به پزشک مراجعه میکردند و نسخهای میگرفتند که توانایی انجام مبارزه ندارند. یا دستشان را گچ میگرفتند. الان هم راهحل فنی دارد اما توطئه برخی در داخل باعث شده مشکلاتی به وجود بیاید».
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی پیش از این افراطیون اصلاح طلب را بزرگترین سرمایه های اسرائیل در ایران نامیده بود. «شیمون پرز» رئیس جمهور اسبق رژیم صهیونیستی نیز گفته بود افراطیون اصلاح طلب به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران می جنگند.