سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
۳ چراغ سبز در ۱ مصاحبه برای "آشوب اقتصادی"!
حسین نورانینژاد، معاون سیاسی حزب اتحاد ملت و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون التهابات اقتصادی اخیر گفته است: در حال حاضر مهمترین دغدغه حزب اتحاد ملت، موضوعات اقتصادی، گرانیها، تورم فزاینده و افسارگسیخته است و تبعات اجتماعی آن است. نگران آن هستیم که این پدیدهها با خطای تحلیلی به مسئلهای امنیتی تبدیل شود.
او در ادامه میافزاید: مردم نباید در رابطه با تامین نان و معیشت اولیه خود دچار استرس باشند و یا به مطالبات طبیعی آنها رنگ ضدامنیتی پاشید.
نورانینژاد تصریح میکند: حق نیست که مردم فشار را تحمل کنند و اجازه آخ گفتن هم نداشته باشند. [۱]
*اینکه آقای نورانینژاد در این اظهارات بدون هرگونه تقبیح آشوب و اغتشاش؛ کراراً (به تعداد ۳ مرتبه) پای مسائل امنیتی را به میان میآورند به معنی چراغ سبز برای ایجاد "فتنه اقتصادی" است.
چه اینکه حرف زدن از یک رخداد خطرناک بدون انذار و هشدار به مردم از تبعات سنگین آن به معنی تشویق آن رخداد است.
دقت شود که تفسیر ارائه شده با عنایت به سوابق عجیب حزب اتحاد ملت هرگز یک تفسیر بدبینانه نیست!
چه اینکه اتحاد ملت یک رکن مهم در تحریم انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ در اردوگاه اصلاحات بود و جدای از این سابقه زشت در خروج از جمهوریت (که نشان از علاقه به اغتشاش است)؛ این حزب همواره یک پای ثابت آکروبات سیاسی در اغتشاشات نیز هست. بگونهای که در بیانیههای آن همواره رویکردی حمایتگونه نسبت به آشوب در کنار طعنههای غلطی مثل "بحران مشروعیت" علیه نظام اسلامی وجود دارد. [۲]
مردم عزیز ایران بایستی مراقب اغواگریهایی اینچنین باشند و خود در فرایندهایی هوشمندانهتر از مسیر برخی مسئولان به "فتنه اقتصادی و فرماندهانش" تودهنی بزنند و با رویکرد بصیرانه نقشه دشمن و دنبالههای داخلی آنرا به ویرانی بکشانند.
هرگونه آشوب یا اغتشاش یا به قول آقای نورانینژاد آخ گفتن "در شرایط غیر قانونی" موجب بغرنج شدن مشکلات و دور شدن راه حلها میشود و این همان هدف دشمن به بهانه دلسوزی برای مردم است.
***
تودهنی محکم جلاییپور به فرماندهان اعتراض خیابانی
حمیدرضا جلاییپور، از استادان اصلاحطلب اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت "صبح ما" آنرا منتشر کرد، از جدی گرفتن انتخابات دفاع کرده و به بیان دلایلش برای این کار پرداخته است.
او میگوید:
"قبول دارم که وضع کشور از حیث داخلی و خارجی بحرانی است. حاکمیت علامتی از انعطاف و بازگشت به رای برابر مردم از خود نشان نمیدهد و دنبال پندارهای خود است. دنبال گذشتن از پیچ تاریخ است و برای سازوکار دموکراسی و انتخابات منصفانه ارزشی قائل نیست. حاکمیت افراد موید کار حاکمیت را دور خود جمع کرده، غرّه به دستاورد پهبادی، موشکی و هستهای است. اینها همه درست. ولی شما به من بگویید در این شرایط راه اصلاح و تغییر وضع موجود چیست؟ من حرفم این است همچنان راه تغییر و اصلاح امور کشور، جدی گرفتن سازوکار انتخابات است (سازوکار انتخابات در برابر رژیم سلطنتی، یکی از دستاوردهای مهم انقلاب ۵۷ بود و هست) ."
جلاییپور میافزاید:
"راههای دیگر تغییر پرهزینه و یا نشدنی است. راه حل «ادامه وضع موجود» که ایرانسوز است. در مسیر توسعه کشورهای اطراف ایران، امارات، قطر و کویت از ایران به شدت جلو زدهاند. ایران بعنوان دومین دارنده منابع گازی جهان فقط نیم درصد در بازار گاز جهان نقش دارد و قطر فسقلی نقش محوری در بازار گاز جهان دارد. و متاسفانه اصولگرایان تندرو از اینکه واگن قطارشان را به لکوموتیو زنگزده پوتین در روسیه بستهاند هنوز به خود نیامدهاند.
راه حل وقوع «ابرشورش» که راه حل مشکلات نیست بلکه ایران را ناامنتر میکند.
راه حل انجام «انقلاب دیگر» که اصلا شدنی نیست. حتی اگر انقلاب شدنی بود با حضور جریانات خطرناکی مثل نتانیاهو، ترامپ-پمبئو، فرقه رجوی، «سلطنتطلبان مستبد و آویزان محافل غربی» تمامیت ایران به مخاطره میافتد.
درسته راه حل «انتخابات» ناهموار است ولی ممکنترین و بهداشتیترین راه ممکن برای مواجهه با بحرانهای ایران است."[۳]
*پر واضح است که عقلانیت و رویکرد تحلیل مدار اصولگرایانه بخش اعظمی از اظهارات آقای جلاییپور را مستندا تأیید نمیکند.
اما همین عقلانیت و رویکرد انقلابی البته با جلاییپور همداستان است آنجا که او صراحتا و البته شجاعانه راه را بر "فتنه اقتصادی" و حامیان آشوب سد میکند و عنوان میدارد که این کارها نه بخردانه است و نه آلترناتیو مشکلات.
این همان عقلانیتی است که همه جریانات و رجال سیاسی بایستی به آن متشبّث باشند و در عین اختلاف نظر اما در امنیت کشور متحد باشند و آنرا به ثمن بخس هواهای نفسانی خود نفروشند.
وجه دیگر صحبتهای دکتر جلاییپور نیز اشاره به اپیزود قبلی و اظهارات آقای نورانینژاد از حزب اتحاد ملت است که همانطور که مشاهده میکنیم نه تنها عزمی برای ایجاد سنگر در مقابل آشوبطلبان در آنها نیست بلکه حتی چراغ سبزهایی هم برای آغاز فتنه در لابهلای آنها به چشم میخورد.
تفاوت تفکر امثال جلاییپور و امثال حزب اتحاد ملت در اردوگاه اصلاحات از تأملات بزرگ سیاسی در زمانه ماست که باید نسبت به آن هوشیار بود.
گفتنیست ستاد اصلاحات در جریان انتخاباتهای ۹۸ و ۱۴۰۰ مرتکب رفتار شریرانه "تحریم انتخابات" شد و صحبتهای جلاییپور از حیث تأکید بر جدی گرفتن انتخابات نیز یک عصیان بزرگ در جبهه اصلاحات محسوب میشود.
***
استانداردهای دوگانه و سگ خانم دبیر کل!
آذر منصوری، دبیر کل حزب اتحاد ملت اخیرا در یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد در اشاره به سیاستهای ایران نسبت به جنگ اوکراین و اسرائیل چند ادعا را مطرح کرده و سپس نوشته است:
"چیزی به نام ظلم خوب و ظلم بد، متجاوز و اشغالگر خوب و متجاوز و اشغالگر بد وجود ندارد. ظلم و تجاوز و اشغالگری یک معنی بیشتر ندارد و ظالم، ظالم است. این استانداردهای دوگانه در کنار انواع گسستها، ذیل بیاعتمادی به حکمرانی باعث مظلومیت دوچندان امثال شیرین ابوعاقله در جامعه ایران شده است. تناقضها و استانداردهای دوگانه را دریابید و برای آن چارهای غیر از رویکردها و رفتارهای سلبی و قهری پیدا کنید." [+]
* اولا اگر جهان امروز بانو شیرین ابوعاقله را شهید میپندارد و با او همدرد است؛ این پندار صحیح و این همدردی اثر سیاستهای درست جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی است.
همان سیاستهای درستی که در همراهی تمامیتی اصلاحطلبان با آنها تردیدهایی وجود دارد و تدوام این سیاستهای درست در قبال جنگ اوکراین نیز از سوی ستاد اصلاحات در معرض هجمه و مضحکه است.
ثانیا ادعای "استاندارد دوگانه و تناقض" از هرکس شنیدنی باشد از جانب دبیر کلی که در خانه سگ نگه میدارد و صراحتا سگبازی میکند و همزمان مدعای کار سیاسی در یک حکومت اسلامی را هم دارد نه تنها پذیرفته نیست که مضحک است...
گفتنیست در تاریخ سیاست ایران، غیر از سگبازی علنی دبیر کل یک حزب اصلاحطلب؛ قضیه سگ خانواده اسدالله علم، وزیر دربار شاه هم شنیدنی است.
سگی که همسر علم برای جلوگیری از عشرتطلبیهای علم آنرا در باغ خانه گذاشته بود تا هر موقع علم در نیمههای شب به خانه برمیگردد؛ سگ پارس کند و علم رسوا شود. تا اینکه سگ میمیرد و از یک سو همسر علم به علم مشکوک است که او سگ را با سم کشته و از یک سو علم به جاسوسان شوروی مشکوک است که سگ را کشتهاند تا در باغ او شنود کار بگذارند!
از همین رو قرار بر این میشود که سگ باغ علم کالبد شکافی شود تا علت مرگ او دقیقا مشخص شود.
گفته میشود سگ علم اولین سگی است که در ایران کالبد شکافی شد!
ماجرای کامل سگ علم و خانواده اش را در اینجا بخوانید.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1231993
2_ mshrgh.ir/1249910
3_ http://sobhema.news/?p=21306