سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تحریمگران انتخابات 1400 میگویند برای انتخابات رغبتی ندارند!
علاقه به اسلحه پس از بیرغبتی برای حضور در انتخابات
علی شکوریراد، سخنگوی جبهه اصلاحات در پاسخ به این سوال خبرگزاری ایلنا که آیا درباره انتخابات مجلس آینده برنامهای –در جبهه اصلاحات- تدوین شده است یا خیر و از چه زمانی قرار است وارد بحث انتخابات شوید، گفته:
"هنوز بحثی شکل نگرفته است. تجربه انتخابات گذشته نوعی بیرغبتی به انتخابات را در بین غالب احزاب و گروهها به وجود آورده است. به همین دلیل فعلا انگیزهای برای ورود به بحث انتخابات در درون مجموعه وجود ندارد! "[1]
*یک اصل ساده در سیاستورزی وجود دارد و آن اینکه وقتی یک رجل یا یک جبهه سیاسی رسما اعلام میکند که رغبتی به حضور در انتخابات ندارد و صندوق رأی را مرده میداند؛ این اعتراف به منزله خروج از جمهوریت و آغاز حرکت آن رجل و آن جبهه به سمت معارضه امنیتی با نظام حاکم است.
در واقع بشر هنگام انتخاب زیست اجتماعی به سمت مفاهیمی مثل قرارداد اجتماعی و دموکراسی حرکت کرد تا جامعه از تنشهای امنیتی دور باشد فلذا بدیهیست هنگامی که یک جریان سیاسی دست به تحریم انتخابات میزند و بیهیچ خجالت و حیایی عنوان میکند که رغبتی به حضور در انتخابات ندارد؛ یعنی هیچیک از مفاهیم قرارداد اجتماعی و جمهور و رأی مردم را قبول ندارد و صرفا به حاکمیت اسلحه میاندیشد.
تحریم انتخاباتهای 98 و 1400 اگرچه آنطور که باید از سوی خواص کشور مورد رصد و اقتراح قرار نگرفت اما این حرکت خطرناک میرود تا به یک معضل بزرگ سیاسی و امنیتی برای نظام و مردم تبدیل شود.
رسوا کردن عاملان این حرکت شریرانه، تبیین قبح تحریم انتخابات برای مردم و ضرورت نگاه امنیتی به آنچه در خروج جبهه اصلاحات از جمهوریت نظام اسلامی گذشت؛ از الزامات جلوگیری از آسیبهای معضل اشاره شده، هستند.
پیش از این برخی دیگر از رجال اصلاحطلب اظهار کردهاند که انتخابات سال آینده را هم تحریم خواهند کرد! [2]
***
هشدار آیتالله کعبی درباره منحرفین مدعی عدالتخواهی
ایسنا گزارش داد: آیتالله شیخعباس کعبی، از اعضای مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی در نشست «جریانهای حلقه های میانی؛ پیشران حکمرانی مردمی» که از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد، گفته است:
"جامعه اسلامی بدون حضور مردم ناقص می ماند. معیارها، ضوابط و ملاک های حضور مردم در صحنه باید به گونهای باشد که منجر به تشکیل جریانهای انحرافی به عنوان مطالبهگری و عدالتخواهی نشود."[3]
*فرقانیزه شدن و رویت نشانههای انحراف در برخی ادعاهای عدالتخواهی تندروانه؛ سببساز هشدارهای مهمی از سوی خواص کشور و مراجع اجتماعی شده است.
چه اینکه عدالتخواهی تندروانه اشاره شده که مثل یک انحراف در دامان پاک عدالتخواهی جا خوش کرده؛ نه تنها شفا دهنده چیزی نیست بلکه با اندک رصد و تأملی در عمق و پیرامون آن مشخص میشود که مقصد این قبیل تندرویهای به ناکجاست.
بدیهیست که عدالتخواهی جز از مسیر عقلانیت و در نظر گرفتن مصالح مردم و حکومت به سرانجام نخواهد رسید اما تندروی و انحرافی که عدالتخواهی را تهدید میکند بر اساس آنچه از سوابق آن میدانیم قصد دارد با تکفیر، با بددهنی و هتاکی، با طعنه به عقلانیت و با بیتفاوتی نسبت به همراستایی برخی اهدافش با اهداف بدخواهان به سرمنزل مقصود برسد.
مقصد و مقصودی که البته گویا قرار است وسیله را هم توجیه کند!
و از همینجاست که انحراف مورد اشاره آیتا... کعبی و سایرین پیرامون مفهوم پاک و عقلانی عدالتخواهی و دادخواهی شکل میگیرد.
تشخیص و معرفی جریانات انحرافی مدعی عدالتخواهی به مردم، از وظایف خواص و رسانههاست که باید در انجام آن اهتمام لازم را داشته باشند.
***
تحرّک جدید فرماندهان فتنه پس از "تحریم انتخابات"
تمام شد؛ دیگر امیدی به اصلاح نیست!
محسن رنانی، از استادان اصلاحطلب اخیرا در یادداشتی که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد مدعی شد که امیدی به اصلاح در جامعه ایران وجود ندارد!
در بخشی از یادداشت مذکور میخوانیم: نه این که [نظام] نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما میخواهد، اما دیگر توانش را ندارد. خیلی دلشان میخواهد بشود، اما نظام تدبیر چنان از اندیشمندان واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و چنان در محاصره رانتخواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد.
این یادداشت میافزاید: بدون تغییرات ساختاری و افقگشایی، امکان برون رفت از این باتلاق برای حکومت وجود ندارد. اما افقگشایی نیز نیازمند اعتماد به نفس و انرژی روانی عظیمی است که دیگر در ساختار قدرت دیده نمیشود.
رنانی در ادامه تصریح میکند: از بس همهچیز را بزک کردهاند، خودشان هم خوب میدانند که پشت صحنه چقدر خالی است و برای همین از ریسمان سیاه و سفید هم میترسند. امتحانش ساده است؛ به آنها میگوییم نمیخواهد همه بحرانهای بزرگ کشور را حل کنید، فقط یک کار کوچک را به طور کامل و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، انجام بدهید تا معلوم شود اصلا این سیستم هنوز زنده و پویا است یا در سراشیبی اضمحلال است. در مهر ۱۳۹۵ گفتم حکومت دارد از مرحله امکان اصلاح عبور می کند و اگر میخواهد توانایی و پویایی خودش را به آزمون بسپارد فقط تکلیف بحران در یک مساله (بحران در صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی) را حل کند. اگر توانست، آنگاه بقیه حوزه ها را هم می تواند. الان میگویم نه تنها بحران صندوقهای تامیناجتماعی را، نه تنها بحران آب را، نه تنها بحران انرژی را، نه تنها بحران تورم را، نه تنها بحران بیکاری را و… نمی تواند بلکه مشکلات خیلی سادهتر را هم نخواهد توانست حل کند.
یادداشت اشاره شده با این عبارات نیز پایان مییابد:
"سال ۱۳۸۱ گفتم «سقوط سرمایه اجتماعی» آغاز شده است؛ ولی حالا عرض میکنم سرمایهاجتماعی حکومت «تمام شده است» . البته میتوانند با میتینگهای خیابانی هیاهو کنند، اما اقداماتی که نتیجه واقعی بدهد و به مردم «حس واقعی بهبود» بدهد را نخواهند، توانست. اما در عوض به آینده ایران بسیار امیدوارم. هرچه اقتدار حکومت کاهش مییابد، اقتدار جامعه مدنی بالا می رود و با تداوم این ناموازنه، امید به آینده ایران بالاتر میرود."[4]
*البته از سابقه سیاهنمای هسته سخت اصلاحات انتظاری جز همین "فرمان ناامیدی عمومی" هم نبود!
چه اینکه مردم و مخاطبان محترم تا این حد عامی نیستند که ندانند وقتی یک جریان سیاسی دست به رفتار شریرانه تحریم انتخابات میزند و صراحتا اعلام میداند که صندوق رأی را مرده میداند؛ پس طبیعتا در صبح فردایی مثل امروز از ناامیدی نسبت به اصلاح نیز حرف میزند.
دقت شود که اظهارات رنانی شاهد دیگریست بر مدعای تحلیلی وبلاگ مشرق مبنی بر اینکه تحریم کنندگان انتخابات به سمت برداشتن اسلحه علیه نظام و مردم میل کردهاند زیرا کسی که از سیاستورزی ناامید میشود و همچنان مدعای ماندن در سیاست را دارد پس لاجرم به توطئه میاندیشد.
جدای از این، اظهارات رنانی با هیچ منطق و عقلانیتی هم سازگار نیست چه اینکه فیالمثل اگر اصلاحطلبان دست به تحریم انتخابات نزده بودند و اگر مردم به کس دیگری در انتخابات 1400 رأی داده بودند؛ بسا که امروز نامزد اصلاحطلبان در رأس اجرائیات کشور بود و آقای رنانی از ناامیدی مطلق حرف نمیزد!
پس اگر هم ضعفی هست اولا به بدعملی اصلاحطلبان نیز برمیگردد و ثانیا آقایان در فاز دوم ماجرا یعنی ذبح صندوق رأی نیز مقصرند زیرا امکان بهبود اوضاع با رأی خوب در انتخاباتهای بعدی را هم به زعم خود از بین بردهاند.
از طرف دیگر شرایط کشور نیز اگرچه با مشکلاتی مثل گرانی بیقاعده مواجه هست اما باید پذیرفت که این مقوله یک مشکل روزمره در تمام حاکمیتهای دنیاست که نمیتوان به آن اطلاق بحران کرد و یا از قِبل آن نتیجه "مرگ اصلاح" را گرفت!
در اقتفای این 2 گزاره تحلیلی که مطرح کردیم البته سوابق آقای رنانی هم باید محل توجه باشد.
مردم باید بدانند کسی که در مقابل آنها نمایش روحوضی "ناامیدی برای اصلاح" را به راه انداخته است پیش از این نیز در اظهاراتی مدعی شده بود امام خمینی(ره) دچار خطای ترکیب بوده که گفته ما هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را...! [5]
این فرد چندی قبل نیز از این گفته بود که اگر ما در ایران فعالیتهای اتمی خود را متوقف کنیم به نفع ماست. [6]
حاکمیت در برابر تکرار آبان 98 توان مقاومت ندارد [7] نیز از دیگر اظهارات تأمل برانگیز این فرد است.
این گزینه بایستی از بام تا شام توسط خواص و رسانهها در گوش جامعه نجوا شود که از "صندوق رأی" هزاران معجزه برمیخیزد همانطور که ممکن است با "رأی بد" از آن بلا خیزد.
و مادام که "صندوق رأی" هست، هر تأکیدی بر ناامیدی و بسته بودن راههای اصلاح به مثابه مهماترسانی به خیمه دشمنان خونخوار و جرّار ایرانیان است.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1233648
2_ mshrgh.ir/1352504
3_ https://www.isna.ir/news/1401030100436/
4_ http://sobhema.news/?p=21314
5_ mshrgh.ir/1306903
6_ mshrgh.ir/1350648
7_ mshrgh.ir/1068352