سرویس سیاست مشرق-اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در شهر زمزمههایی پیچید که محمدرضا سعادتی عضو شورای مرکزی گروهک منافقین به دلیل جاسوسی بازداشتشده و بهزودی اسناد خیانت گروهک افشا خواهد شد. دو روز پس از انتشار این خبر دادستانی تهران بهصورت رسمی دستگیری جاسوس منافقین بر سر قرار با یک افسر اطلاعاتی خارجی را تائید کرده و روزنامه کیهان در خبری ویژه بیانیه آن را منتشر میکند. افشای این خیانت بزرگ باعث وحشت شدید در ارکان سازمان منافقین شده و رجوی در جلسه محرمانه شورای مرکزی اعلام میکند که اگر سعادتی علیه سازمان در دادگاه سخن بگوید آبروی تشکیلات بر باد خواهد رفت.
این افتضاح بزرگ سیاسی باعث میشود تا منافقین به تکاپو افتاده تا لکه بیحیثیتی موجود را پاک کنند؛ ازاینرو گروهک منافقین سالگرد مجید شریف واقفی را بهانه کرده و تصمیم میگیرد در دانشگاه شریف یک میتینگ سیاسی برپا کند. در این مراسم تروریست معروف منافقین موسی خیابانی پشت تریبون رفته و اعلام میکند که گروهک نفاق در آینده به استقبال خطرها خواهد رفت!
در این نشست سیاسی بهاصطلاح دانشجویی علاوه بر معدوم موسی خیابانی برخی دانشجویان و نیز تعدادی از اساتید دانشگاه شریف که سمپات منافقین بودند نیز یکبهیک سخنرانی کرده و با مظلومنمایی سعی میکنند گروهک منافقین را از مهلکه اتهام جاسوسی و همکاری با دولتهای خارجی نجات دهند. فردای آن روز نشریه مجاهد ارگان تبلیغاتی گروهک در یادداشتی به قلم مسعود رجوی دستگیری سعادتی را سناریویی علیه شبکه نفاق خوانده و اعلام میکند که دانشگاه ازاینپس سنگر اول مبارزه است!
آن روزها منافقین علاوه بر داشتن دفاتر رسمی در برخی دانشگاهها با عناوین دیگر نیز در این فضای علمی فعالیت میکردند؛ ازجمله سازمان دانشجویان مسلمان و نیز جنبش جوانان مسلمان مبارز و نیز جبهه مقاومت که هرکدام پوششی برای منافقین در دانشگاه بود.در سال ۵۹ و نیز اوایل سال ۶۰ به دلیل عدم نظارت دقیق بر فعالیتهای دانشجویی؛ بسیاری از دفاتر دانشگاه به شعبات احزاب سیاسی تبدیلشده تا جایی که بسیاری از گروههای تروریستی مانند پیکار، آرمان مستضعفین؛ هواداران شریعتی، جنبش مسلمانان مبارز؛ جبهه ملی و منافقین بهصورت رسمی و غیررسمی در دانشگاه شعبه داشتند.
در این دفاتر سیاسی علاوه بر تولید بولتن و نشریات مختلف و پخش آن در دانشگاه و اطراف آن، محلی برای جمعآوری اسلحهی سبک و سنگین بود! تا جایی که پیش از دستور حضرت امام خمینی (ره) و اجرای انقلاب فرهنگی در دانشگاهها این مراکز علمی تبدیل به شعبه احزاب تروریستی و مسلح در دانشگاه شده بود، میزان جمعآوری اسلحه در برخی دانشگاهها ازجمله دانشگاه شریف و تهران تا حدی بود که این گروهکها در داخل دانشگاه سنگربندی کرده و از درون و بالای ساختمانها بهسوی مردم تیراندازی به هدف میکردند.
درگیری مسلحانه اعضای گروهک منافقین در اطراف دانشگاه با مردم
بازگشت دوباره اشرار مسلح به دانشگاه!
با آغاز پروژه آشوب سازی در کشور در اواخر شهریور امسال بار دیگر نام چند دانشگاه بهعنوان کانون اقدامات رادیکال بر سر زبانها افتاده است. در سالهای اخیر به دلیل اهمال برخی مدیران وزارت علوم در دولت روحانی و نیز بازگشت حلقه تصمیمگیری معین به دانشگاه برخی گروهکهای ضدانقلاب از فرصت پیشآمده سوءاستفاده کرده و کانونهای دانشجویی را به پاتوق گروهکهای ضدانقلاب بدل کردهاند. ازجمله آن تبدیل کانونهای علمی و هنری به لانه گروهکهای تجزیهطلب با عناوین پوششی و نیز رسوخ مارکسیستها و گروهکهای چپگرا با علائم مارکسیست کارگری، حکمتیستی، گروهکهای کردی بوده است.
رسوخ رادیکالیسم در دانشگاه به حدی بود که کمتر از شش ماه پس از روی کار آمدن دولت تدبیر در سال ۱۳۹۲ احیای شعبه گروهک تندرو (شاخه منحله دفتر تحکیم وحدت) در دستور کار مدیران ارشد وزارت علوم قرار گرفت؛ در آن روزها توجیه این دست مدیران لیبرال مآب آن بود که باید دانشگاه با آیتمهای سیاسی فعال باشد!
درحالیکه مدیران وقت این وزارتخانه توصیه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای برپا کردن کرسیهای آزاداندیشی را زیر پا گذاشتند که افرادی از نهضت آزادی، گروهکهای چپ کارگری و سندیکالیستی و نیز اعضای هسته سخت اصلاحات بهسادگی در محافل دانشگاهی تردد کرده و از درون دانشگاه یارگیری میکردند.
در این دوران علاوه بر تزریق رادیکالیسم افسارگسیخته در دانشگاه استخدام بدون ضابطه برخی اساتید غربگرا نیز بهشدت افزایش یافت؛ تا جایی که در یک بازه سهساله (از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵) بیش از ۵۰۰ فرد با روابط خاص و بدون داشتن صلاحیتهای لازم در دانشگاههای مهم و مادر به هیئتعلمی راه پیدا کردند. در این دوران به طرز شگفتآوری برای جلوگیری از بازنشستگی اساتید غربگرا برخی از این افراد ارتقاء مقامی گرفته و یکشبه از سمت استادیار به استاد تمام ترفیع پیدا کردند! هدف آن بود که با نفوذ دادن اساتید همسو با دولت پروژه نرمالیزاسیون به سرعت از دانشگاه به بیرون آن هدایت شود.
برای تبدیل دانشگاه به حزب سیاسی رد پای یک مرکز دولتی به وضوح مشخص بود، در آن روزها با سیگنال مثبت این مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، برخی از اساتید بدون طی کردن معیارهای لازم از واشنگتن، لندن و پاریس به تهران آمده و پس از سه ماه فعالیت کاذب در این مرکز با عنوان استاد تمام از دانشگاههای غربی به وزارت علوم برای استخدام معرفی شدند. در این دوران حسامالدین آشنا با وایرال کردن افرادی لیبرال چون داوود سوری، محمد فاضلی، نیلی و دیگرانی ازایندست برای سمت استاد دانشگاه پرنسیپهای جدید تعریف کرده تا بتوانند پروتستانتیزم فرهنگی در دانشگاهها ایجاد کنند.
حلقه فارغ التحصیلان لندن راهی ایران شدند
ازجمله شاهکارهای این دست اساتید با گرایشات سوپر لیبرالی آن بود که دولت روحانی تحت توصیه اتاق فکر این گروه بهاصطلاح علمی توصیه صندوق بینالمللی پول برای کنترل نرخ تورم با افزایش قیمت ارز را اجرایی کرده و سه روز اغتشاشات بنزینی را به نظام تحمیل کند، بعدها عباس عبدی از اعضای این اتاق فکر افشا کرد که تصمیمات این اتاق فکر کاملاً سیاسی بود و نه اقتصادی! تحمیل فرمولهای سیاسی به محافل علمی و فرهنگی باعث سیاست زدگی شدید در دانشگاهها شد؛ این سطح از لجامگسیختگی علمی باعث شد دانشگاه بیش از آنکه به دنبال اهداف علمی باشد به کانونی برای احزاب سیاسی خاص بدل شود.
تصاویر/ آبان ۹۸ محصول اتاق فکر مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری!
دانشگاه محل سنگربندی سیاسی یا پوشش کارتلهای اقتصادی؟
در طول ۵۰ روز اغتشاشات در برخی دانشگاهها، نام دانشگاه صنعتی شریف بیش از سایرین به گوش میرسد؛ این دانشگاه به دلیل سرویسهای علمی فرادستی از سالها پیش به فرودگاه انتقال نخبگان علمی به خارج از کشور بدل شده است، در این ماجرا علاوه بر نقش سرویسهای جاسوسی غربی، توصیهنامههای برخی اساتید غربگرا در جذب و پذیرش نخبگان نیز قابلتأمل است!
دانشگاه شریف همواره خود را تافته جدا بافته از ساختار آموزشی کشور دانسته و گروهکهای ضدانقلاب روی این دانشگاه بهصورت خاص متمرکز بودهاند. باوجود نخبه محوری در این دانشگاه؛ شریف در دهه ۶۰ یکی از کانونهای اصلی گروهکهای چپ و تروریستی بوده و در دهه هفتاد پاتوقی برای انتشار تفکرات انحرافآلود افرادی چون عبدالکریم سروش، محسن کدیور و اعضای گروهک آمریکایی ملی مذهبی بوده است. در دهه هشتاد نیز بار دیگر برخی عناصر نفوذی در دانشگاه شریف سعی کردند با علامت از بیرون دانشگاه را پیش رو در اقدامات رادیکال کنند تا جایی که رفتارهای هنجارشکن چون ضرب و شتم رئیس دانشگاه و ممانعت از خاکسپاری شهدا در صحن دانشگاه هنوز از خاطر بسیاری پاک نشده است.
نفوذ عناصر معاند در این دانشگاه تا جایی پیش رفت که در فروردین سال ۹۸ دو تن از سمپاتهای گروهک منافقین بانام دانشجو چند اقدام تروریستی در شهر انجام داده و در یک مرکز حساس نیز اقدام به بمبگذاری کردند؛ پس از بازداشت این افراد گروهک منافقین سعی کرد از برند دانشگاه شریف برای سفیدسازی این افراد استفاده کند!
علی یونسی و امیرحسین مرادی دو عضو گروهک منافقین در پوشش دانشجوی دانشگاه شریف
در تمامی این سالها برخی اساتید این دانشگاه سعی کردند با حمایت خاص موتور محرک آشوب سازی باشند. برخی دانشجویان و اساتید این دانشگاه در جریان اغتشاشات اخیر نیز در پردهدری سیاسی نقش ویژه را برای شبکه فحشا بازی کرده و با سوءاستفاده از عناوینی چون نخبه علمی و استاد دانشگاه برای ضدانقلاب محتوای آشوب تولدی کردهاند، ازجمله پدیدههای خاص سیاسی که در طول هشت سال دولت روحانی سر از دانشگاه شریف درآورده و با سوءاستفاده از موقعیت شغلی و فرهنگی خود پروژه آشوب در شهر را داغ میکند علی شریفی زارچی است که به لطف دولت روحانی از سال ۱۳۹۵ بهعنوان عضو هیئتعلمی دانشکدهٔ مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف مشغول به کار است.
شریفی زارچی که با حمایت سایبری ضدانقلاب در اغتشاشات به ستاره تبدیلشده است؛ ازجمله افرادی بود که با ایجاد تشکیک میان دانشجویان لیدری اعتراضات را در دست گرفته و آن را بهسوی اغتشاشات و نیز اعتصابات دانشجویی هدایت کرده است. زارچی در حالی سعی دارد خود را استادی ساده با دغدغه صنفی دانشجویی معرفی کند که یکی از عوامل محرک در سنگربندی سیاسی در دانشگاه شریف است. در هفته اول از اغتشاشات برخی اساتید در دانشگاهها سعی کردند با تحریک برخی دانشجویان و سیگنال از بیرون فعالیتهای علمی در دانشگاه را متوقف کرده و آن را هماهنگ با اعتصابات گروهکی کنند.
این اساتید با طرح این عنوان که کشور به بنبست سیاسی رسیده است به بازسازی فضای رادیکال انقلابی در دانشگاهها دستزده و به تربیت چریک بهجای دانشجو پرداختند، یکی از این اساتید در جلسه غیررسمی به تعدادی از لیدرهای آشوب در دانشگاه گفته بود که عمر چریک شش ماه است باید عمر نظام را کمتر از این عدد کرد!
تحریک دانشجویان برای سرریز اغتشاشات دانشجویی به خیابان!
برداشته شدن ماسک از روی صورت یکی از لیدرهای آشوب!
افرادی چون شریفی زارچی، داوود سوری و محمد فاضلی و دیگر همکاران مرکز مطالعات استراتژیک روحانی در حالی کردند از آب گلآلود شده اغتشاشات ماهی بگیرند که چهره دوم خود را از برخی دانشجویان هیجانزده پنهان کرده بودند؛ زارچی درحالیکه خود یکی از متهمان وضعیت موجود و از حلقه مدیران اتاق فکر دولت تدبیر و امید بوده این روزها سعی دارد با پنهانکاری و سیاسی بازی از مهلکه بیرون زده و ژست صنفی به خود بگیرد.
شریفی زارچی مدیر اپلیکیشن ماسک، رنگرز ستاد کرونا که قرنطینههای گسترده در کشور را بهعنوان راهحل به مسئولین ارشد وقت در دولت توصیه کرده و باعث فلج شدن اقتصاد کشور شده است. در دوران همهگیری کرونا اپلیکیشن ماسک بهصورت کاملاً شیوا با اقتصاد و زندگی مردم را بهسوی فلج شدن کامل هدایت کند.
در حالی مدیران این مجموعه به دولت پیشنهاد میدادند که برای نجات مردم کشور را قرنطینه و تعطیل کند که در همان زمان بسیاری از مؤسسات علمی با انتشار گزارشهایی این طرح را بیفایده خوانده بودند؛ اما آن روزها زارچی بهعنوان سرپرست مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت پایش را در یک کفش کرده بود که یا تعطیلی یا ورود واکسن آمریکایی! آن روزها مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری به نظام فشار میآورد که میان مذاکره و تسلیم شدن در برابر ترامپ و یا کشته شدن مردم بهوسیله ویروس کرونا یکی را انتخاب کند، رهبر انقلاب اسلامی در برابر این نقشه شوم مقاومت کرده و مدتی بعد مشخص شد عناصر ضدانقلاب با هدایت آمریکاییها پشت این توطئه شوم ایستادهاند.
همزمان با داغ شدن هشتگ آمریکایی واکسن بخرید اپلیکیشن ماسک در کمتر از یک ماه با هدف لاک داون اقتصاد ایران به صحنه آمد!
مدرسه توسعه پایدار تحت حمایت پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف یکی دیگر از مراکزی است که متولی سند ۲۰۳۰ در ایران است، این موسسه از سال ۹۶ تأسیس شدهاست و طراحی، پیادهسازی اپلیکشنها و سایر برنامههای کاربردی طبق سیاستهای سند ۲۰۳۰ را برعهدهگرفته است. این موسسه پس از تعیین اعتبار توسط وزارت علوم برای اولین بار در کانال متخصصین بهداشت ایران معرفی میگردد!
مدرسه توسعه پایدار لایه پنهانی از تدریس سند ۲۰۳۰ در دانشگاه
شریفی زارچی در حالی با توییت پراکنی با حربه فعالیت صنفی به سود دانشجویان سعی کرده است دانشگاه را به سمت انسداد هل داده و سرریز آن را به درون خیابان بریزد که در تمام این مدت فعالیتهای اقتصادی خود را تعطیل نکرده و دو شرکت اقتصادی او (نزدیک به هلدینگ یک بانک خصوصی) مشغول سودآوری است. پردیس ژن و هاتف ازجمله دو محفل تجاری این استاد اعتصاب کرده دانشگاه شریف است که این روزها همچنان در پروژههای اقتصادی فعال است، زارچی در حالی پروژه اعتصابات سراسری را در شبکههای اجتماعی پروموت میکند که حاضر نیست برای یک ساعت فعالیتهای اقتصادی خود را به سود شبکه روسری تکانی در خیابان متوقف کند.
مدرسین تئوری اعتصابات در ایران همچنان مشغول تجارت هستند!
این روزها بازار اعترافات اغتشاشگران خیابانی در دادگاه داغ بود و هرکدام یکی پس از دیگری با مشاهده رفتار و عملکرد خود در خیابان پشیمان و نادم از گذشته خود اظهار پشیمانی میکنند، در پشت آشوب سازی این دست افراد اغلب هیجانی در نسل z محفلی خطرناک همچنان مشغول کار است؛ البته این استاد دانشگاه خوب میداند که این بار نمیتواند ریکروتر را گرانتر از قبل به مردم ایران بفروشد! در دورانی که ماسک اغتشاشات از روی سر بسیاری برداشته شده است؛ لازم است با حمایت دانشجویان عناصر ناپاک در «انقلاب فرهنگی دوم» از صحنه دانشگاه پاک شوند؛ برای مردم ایران دانشگاه شریف همان دانشگاهی است که شرافتمندانه از آرمانهای انقلاب اسلامی دفاع کرده است.