سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فرمول تکرار «پروژه آشوب» ها در ایران شبیه همان الگویی است که در ژوئن ۲۰۱۰ در شهر اسکندریه مصر رخ داد. روایتی که چندان در ایران واکاوی نشد اما پروژه «تغییر رژیم» در مصر را کلید رد.
ششم ژوئن سال ۲۰۱۰ در یک کافی نت در شهر اسکندریه دو مامور پلیس به سراغ «خالد سعید» رفتند. روایت رسمی این است که این دو پلیس بدون هیچ دلیلی او را کتک زدند و سرش را به پلههای درون کافی نت کوبیدند.
این روایت زمانی جنجالیتر به نظر میرسد که ابعاد آن به ماجرای مرحومه «مهسا امینی» شباهت پیدا میکند. صاحب کافه ادعا کرد دو پزشک در این مکان حضور داشتند و تلاش میکردند به خالد کمک کنند اما به آن اجازه ندادند، خالد را معاینه کنند.
پلیس به فاصله کوتاهی مستندات فراوانی ارائه کرد که این فرد مسلح بوده و در فروش سلاح و سرقت مشارکت فراوانی داشته است، اما تا پلیس ماجرا ثابت کند، انقلاب «فیسبوکی» زمینههای تغییر با حضور جمعیتی انبوه در «میدان» تحریر را فراهم کرد.
رهبری اعتراضات در فضای مجازی برعهده فردی بود که مچبند سبز در دست داشت. در آن سالها پس از ناکامی انقلاب رنگینی حتی عنوان «جنبش سبز» در ایران، این مچبند توجهات فراوانی را در فضای مجازی داخلی به خود جلب کرد.
اما در مجموعه این اعتراضات فیلم سینمایی «ک مثل کینخواهی» (V for Vendetta) در کارزار «مخملی - مجازی» مصر و تونس کارکرد فرهنگی بسیار ویژهای داشت. این روایت تحلیلی سایت «جدلیه» از تاثیر این فیلم سینمایی در چند انقلاب مخملی در شمال آفریقاست.
نقاب گای فاکس که از مجموعه کتاب های مصور و فیلم «کین مثل کین خواهی» برآمد و تبدیل به سمبل شد، از همان ابتدا جزء اصلی نمادهای این حرکت در فیس بوک بود. نقاب مذکور که در این فیلم تبدیل به سمبل مبارزان در مصر شد، در میان بخشهای خاصی از صفحات فیس بوک گروههای چپ، آنارشیستها، حامیان محمد البرادعی، اسلامگرایان، پسااسلامیستها مورد استفاده قرار گرفت و این کاراکتر با شعار "ما همه خالد سعید هستیم" نماد شورش در سرزمین فراعنه شد.
در ادامه گزارش جدلیه میخوانیم :"با استفاده از این فیلم سینمایی یک اثر پنج دقیقهای با عنوان «خالد برای وندتا» به کارگردانی محمد علم الهدا (تولید استودیوی ماتریکس ۲۰۰۸)، به طرز ماهرانهای شباهتهایی میان جامعه و حکومت تمامیتخواه مصر را ترسیم کرد.
با سقوط زین العابدین بن علی، رئیس جمهور تونس در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱، تصویری که بلافاصله در فیس بوک دست به دست شد، تصویر مردی نقابدار در پیش زمینه پرچم تونس بود. همانطور که مصری ها برای انقلاب خود آماده می شدند، تصویر ساده( V ) نقابدار همه جا را فرا گرفت.
برای نسب شناسی این فیلم با شورشهای منجر به تغییر با استفاده از عنوان، شیوه مبارزه و حتی انتخاب یک رهبر زن با توجه به داستان فیلم مقالات بسیار فراوانی منتشر شد. «رئوف عارف» در وب سایت «ایدههای بسیج کردن» برای ساماندهی شورشها در کشورهای خاورمیانه از عنوان این فیلم برای یادآوری خاطرات بهار عربی در زمینه حافظه جمعی یاد میکند.
«دیزاین ویک» درباره ترویج نمادهای اعتراض درباره این اثر سینمایی مینویسد: ماسک آنانیموس Anonymous، یکی از شناخته شدهترین نمادهای اعتراض مدرن، موضوع نمایشگاهی جدید در موزه کارتون لندن بود و به بررسی تاریخچه بصری ماسک، خاستگاه آن در یک فیلم سینمایی و محبوبیت مدرن آن در جنبشهای اعتراضی میپردازد.
چیزی که امروزه به عنوان ماسک ناشناس شناخته میشود، توسط تصویرگر انگلیسی دیوید لوید خلق شد. مجموعه کمیک V for Vendetta توسط آلن مور و لوید نوشته شد.
این مجموعه داستان وی نقابدار (V) و مرموز را روایت می کند. شخصیتی ضد نظام که با یک رژیم توتالیتر مبارزه میکند. در ابتدا به عنوان یک کمیک استریپ سیاه و سفید در سال های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۵ در مجموعه کمیکهایی بریتانیایی «مبارز» منتشر شد.
پس از توقف کمیک مبارز انتشار آن توسط دی سی کامیک تا سال ۱۹۸۹ ادامه داشت. در سال ۲۰۰۵، به لطف اقتباس آن در یک بلاک باستر سینمایی با حضور ناتالی پورتمن، داستان این کمیک جان تازه ای گرفت. در این فیلم، پورتمن نقش حامی V را ایفا میکند که در نهایت پس از مرگش، مسئولیت انقلابی او را برعهده میگیرد.
با آغاز آشوبها در ایران با توجه به محتوایی که پیوست تاثیراجتماعی فیلم محسوب میشود، به درخواست نهادهای فرهنگی- نظارتی از تمامی سامانههای نمایشی دارای مجوز رسمی در ایران درخواست شد که محتوای مذکور را موقتا از پلتفرمهای خود حذف کنند. اما محمدجواد شکوری حامی مالی سریال یاغی در توییت خود نوشت:
چرا فشار میارید فیلم "V For Vendetta" از فیلیمو و آپارات حذف بشه!؟ میشه بفرمایید دقیقا تحلیلتون از فیلم چی بود!؟ چی برداشت کردید که به همچین نتیجهای رسیدید؟ فکر نمیکنید همین تصمیمات و تنگ نظری های شگفت انگیز کشور رو به این نقطه رسانده است؟
در واکنش به این توییت میتوان این پاسخ را مطرح کرد:"این کشور به هر جایی که رسیده، شاید نخستین دلیلش انحصار باشد. بخشی از این انحصار یعنی آپلود فیلم به سامانه آپارات واگذار شده و این سامانه موظف به اصلاح محتواهای بارگذاری شده در پلتفرمی است که اداره آن را با مجوزهای رسمی حاکمیتی برعهده گرفته و این موضوع مشمول سامانه فیلیمو نیز خواهد شد.
عدم حذف این فیلم و انتشار این توییت در وهله نخست یعنی مورد توجه محتوای اثر توسط مدیر صباایده. در واقع حذف یک فیلم به ساختار اقتصاد این سامانه متعلق به بخش خصوصی لطمهای نخواهد زد و. انتشار این توییت از یک جنبه تبلیغ فیلم محسوب میشود و از طرف دیگر امتداد لجبازیها و یاغیگری مدیر فیلیمو را عیانتر میکند.
حتی اگر یک نفر با تماشای «کمثل کینخواهی» در سامانه فیلیمو تهییج شده و به آشوبهای خیابانی پیوسته باشد میتوان برای فیلیمو در آشوبهای اخیر سهم ویژهای قائل شد.