سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامه های امروز سه شنبه ۲۷ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش مرکز پژوهشها درباره لایحه بودجه ۱۴۰۲، آخرین گزارش از وضعیت سرما در کشور و زمزمه های رفع فیلترینگ و احیای برجام در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
پس از اعدام یک جاسوس انگلیس و آلمان سفرای ایران را به وزارت خارجه احضار کردند. با توجه به اینکه برجام نیز در وضعیت بنبست و مرگ مغزی قرار گرفته است، برخی تحلیلگران بر این عقیدهاند که اگر اقدامی معنادار در راستای کاهش تنش میان ایران و اروپا صورت نپذیرد، این امکان وجود دارد که یکی از کشورهای اروپایی به سمت فعال کردن مکانیزم ماشه که در متن برجام پیشبینی شده است، حرکت کنند. راست آزمایی این مسئله مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه هممیهن نوشته است:
یراه نیست اگر بگوئیم که روابط تیره اروپا و ایران طی ماههای اخیر به سطح بحران رسیده است. روزی نیست که دو طرف واکنشی نسبت به مواضع طرف مقابل نشان ندهند. در تازهترین نمونهها از این تنشها، اتحادیه اروپا و کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه به اعدام علیرضا اکبری، که به جاسوسی برای دولت انگلیس متهم بود، واکنش نشان دادند.
در ادامه این گزارش آمده است:
چندی پیش لارنس نورمن با اشاره به این مولفه در گزارشی که برای والاستریتژورنال نوشته، مدعی شده است که ناآرامیها در ایران در کنار ادعای فروش پهپادهای ایرانی به روسیه موجب شده تا مواضع کشورهای غربی در باب برجام تغییر کرده و مدعی شوند که احیای توافق در اولویت برنامهها و سیاستهایشان قرار ندارد. هرچند برخی از دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی به شکلی محرمانه خبر دادهاند که همه درها به روی احیای توافق بسته نشده است. روز گذشته پیتر استانو، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تصریح کرد، برجام قطعا در این مقطع نمُرده است و همانطور که نماینده عالی اتحادیه اروپا بهصورت عمومی اعلام کرده، ما در شرایطی قرار داریم که گفتگوها در وضعیت بنبست قرار دارد و هدف ما این است که تلاش کنیم از وضعیت بنبست خارج شویم.
روزنامه ابتکار دیگر روزنامه اصلاحطلب نیز در سرمقاله خود فصل تازه درتنش روابط ایران و اروپا خبر داده و مینویسد:
اروپاییان همچنان کج کردهاند اما نریختهاند. به عبارتی تحریم اشخاص و برخی سازمانهای وابسته به سپاه، امری پایان بخش به روابط نیست. این امر میتواند هر زمان اصلاح شود. معنای دوم؛ یعنی تحریم کامل به مفهوم اقدام برای فرسوده سازی اقتصاد ایران خواهد بود. معنای سوم که تروریستی خواندن سپاه پاسداران است، میتواند همان نقطه جوش در روابط را رقم بزند. در این صورت باید پذیرفت که اروپاییان مسیری متفاوت از گذشته را در قبال حاکمیت سیاسی ایران در پیش گرفتهاند. ممکن است چنین بنماید که دولتهای اروپایی به ویژه تروئیکای اروپایی که بیشتر دولتهای این قاره را در روابط با ایران نمایندگی میکنند، اکنون جلودار افزایش تنش هستند اما به معنای آن نیست که این سه به تمامی در یک موضع مشترک قرار دارند. همچنین دیگر اعضای اتحادیه اروپا نیز الزاما، همانگونه نمیاندیشند که لندن به عنوان بازیگری بیرون از این اتحادیه میخواهد به آنان بقبولاند. همه چیز به قطعنامه پایانی اجلاس استراسبورگ بستگی دارد آنهم با قبول این واقعیت که تنش رو به تزاید تهران و اروپا روندی متفاوت از گذشته را درحال تجربه کردن است.
بر خلاف روزنامههای اصلاحطلب روزنامه جوان اعتقاد دارد که تغییر رفتار اروپا معنایی دیگر دارد، در گزارش اول این روزنامه آمده است:
تاکنون تحلیل دقیقی از چرایی «دشمنی آشکارتر و ناگهانی» آلمان با ایران ارائه نشده است، اما معتقدم آلمان با تخمین هزار میلیارد یورو خسارت قطع گاز روسیه که برآورد خودشان است، دنبال تصریح بر دشمنی با ایران و استقبال هیستریک رئیسجمهور و وزیرخارجه از لیدرهای آشوب در ایران نبود. این فقط میتوانست یک دستور امریکایی باشد.
در ادامه این گزارش آمده است:
حال این روزهای اروپا خوب نیست. چه بهلحاظ خسارتهایی که ناتو و امریکا به کل اروپا با طعمه «اوکرایندوستی» و «روسیههراسی» زد، چه تعلیق مذاکرت هستهای که حتی همین دیروز از اروپا پیام «برجام نمرده است» شنیدیم و هنوز چشمشان سوی در است و چه سرانجام آشوبها! حالا یک عکس یادگاری با شعارهای باقیمانده و پاکنشده، نشانه «همبستگی اروپا» نیست. اروپا بیش از همبستگی با خودشان به همبستگی با قدرتهای دیگر نیاز دارد. این عکس نشانه «وابستگی اروپا» است. روزگاری از این عکسها در ایوان سفارت میانداختید و شاه ایران را احضار میکردید. حالا در پیادهرو از فحشهایی که خوردهاید عکس میگیرید. پس تأمل کنید!
روزنامه وطن امروز نیز در تحلیل حال و روز برجام خبر داده است که برخلاف صحبتهای گروسی، سخنگوی بورل گفت اروپا در حال احیای مذاکرات هستهای با ایران است؛ این روزنامه نوشته است:
سخنگوی هماهنگکننده سیاستخارجی اتحادیه اروپایی برخلاف سخنان هفتههای قبل برخی مقامات اروپایی و آمریکا اعلام کرد برجام از نظر آنها نمرده است و در حال مذاکره هستهای با تهران هستند. «پیتر استانو» یکی از سخنگویان اتحادیه اروپایی با تأکید بر اینکه توافق هستهای ایران پابرجاست، گفت مذاکرات درباره برجام همچنان ادامه دارد. در حالی که طی روزهای اخیر، فشارها به اتحادیه اروپایی برای تحریم جمهوری اسلامی ایران و قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی این اتحادیه به بهانه حمایت از اغتشاشات ایران افزایش یافته است، سخنگوی اتحادیه اروپایی از ادامه مذاکرات درباره برجام خبر داد.
حال این روزهای حسن روحانی چگونه است؟
روزنامه آرمان ملی گزارشی توصیفی از وضعیت این روزهای حسن روحانی رئیسجمهور پیشین نوشته است؛ در بخشی از این روایت آمده است:
حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین راهمه با برجام میشناسند، چرا که در طول دوره هشت سالهاش تمام تلاش خود را برای به سرانجام رساندن توافق هستهای با قدرتهای بزرگ بهکار بست و اگر نبود خروج یکجانبه آمریکا از برجام امروز این توافق هنوز هم ثمرات و دستاوردهای خود را برای ایران داشت. اما این روزها حسن روحانی چندان در عرصه سیاست حاضر نیست و بیشتر با اعضای دولتش جلسه میگذارد و هماندیشی میکند. جلساتی که برخی معتقدند از درون آنها احتمالا فعالیتهای انتخاباتی بروز خواهد کرد. حال باید دید که طی ماههای آینده رئیسجمهور پیشن چگونه تحرکاتی خواهد داشت. روحانی این روزها یک مقدار خبر میخواند، گزارش میخواند و یک مقدار مطالعه میکند و جلساتی راجع به تاریخ شفاهی دارد، جلساتی راجع به موضوعات اقتصادی و سایر مسائل را هم برگزار میکنند!
به نظر میرسد که حسن روحانی با برخی کنش ها قصد دارد خود را محور رهبری بلوک نیروهای میانه رو اعم از اصلاح طلبان و اعتدال گرایان قرار بدهد و مسئولیتی را که پیش از این هاشمی رفسنجانی به عهده داشت دست بگیرد. البته روحانی برای تبدیل شدن به هاشمی ثانی واجد همه الزامات و زمینه های لازم نیست لیکن در دوران فترت میانه روها حضور حسن روحانی می تواند برای ایشان غنیمت به شمار آید در هر صورت تحرکات سیاسی اخیر حسن روحانی او را باید رصد و تحلیل کرد. جدیت در رصد کنش های روحانی به این خاطر لازم میآید که او برخلاف اسلافش خود را تمام شده یا نیروی مقابل حاکمیت و ساخت رسمی قدرت نمی داند و هرطور شده میخواهد سهمی در مناسبات آینده سیاسی کشور داشته باشد. روحانی برخلاف برخی تصویرسازیهای، غالب تمایلی به پوشیدن ردای معترض ساختار ندارد و همچنان میخواهد در چارچوب رسمی به ایفای نقش سیاسی بپردازد.
چرا عیسی کلانتری زیر بار جاسوسی همکارانش نمیرود!
در روزهای اخیر زمزمههایی در شهر پیچید که معاون حسن روحانی در سازمان محیط زیست بازداشت شده است، روزنامه اعتماد به بهانه این خبر به سراغ کلانتری رفته است، او در بخشی از این گفتگو باز به سراغ کاوه مدنی رفته و بار دیگر ادعا کرده است که این جاسوس موساد بیگناه بوده است! کلانتری در اینباره میگوید:
عدهای آگاهانه دشمنی میکنند و ناآگاهانه دشمنی میکنند که پیروی میکنند. از بُعد زیست محیطی میگویم؛ یوزپلنگ چرا از بین میرود؟ به علت اینکه ۱۰ قلادهاش در تصادف کشته شدهاند، از بین نرفته است؛ به این علت از بین رفته که غذای آن از بین رفته است. خوراک یوزپلنگ خرگوش و جبیراست. به علت عدم بارندگی و خشکسالی و نبود آب علفها از بین رفتند و کم شدند یا فشار بر مراتع. علف از بین برود خرگوش و جبیر و آهو از بین میروند؛ با از بین رفتن اینها یوزپلنگ هم از بین میرود. یعنی آب در محیطزیست و تمدن سرزمینی تعیینکننده است. کسانی که موافق با مصرف بیش از حد آب در کشور هستند، دوستان دشمنان ما هستند.
در ادامه این گفتگو کلانتری یک ادعای بامزه را طرح کرده و میگوید:
کسانی که این شایعات را مطرح میکنند در خط سرویسهای بیگانه هستند؛ چون اصلیترین مشکل آب است؛ دشمن میخواهد منابع آبی این سرزمین تمام شود. وقتی منابع آب تمام شود، کشور تسلیم شده است. تفکر آبی کاوه مدنی هم مثل من بود. وزیر اطلاعات سه بار رسما در دولت گزارش داد که کاوه مدنی جاسوس نیست. ولی مجبور شد از کشور خارج شود. دولت قدرتش را نداشت که حفظ کند. علیرغم اینکه وزارت اطلاعات حامیاش بود، مجبور شد برود. روحانی هم نتوانست کاری کند. وزیر اطلاعات دنبال کارش بود ولی نتوانستند. مثل همین محیطزیستیهایی که در زندان هستند؛ اول اعدام داده بودند که با لطف رییس وقت قوه قضاییه که آقای رییسی بود تبدیل شد به ۸ سال زندان. خود وزارت اطلاعات رسما گزارش داد که اینها جاسوس نیستند. بالاخره یا وزارت اطلاعات دروغ میگوید یا دیگران!
کلانتری در این گفتگو به دلیل ضعف خبرنگار خیلی راحت از زیر بار ماجرا فرار کرده و توضیح نمیدهد که چه کسانی کاوه مدنی را فراری دادند! اما برای روشن شدن هویت واقعی کاوه مدنی کافی است بدانیم که او هم اکنون عضو برنامه «هنری هارت رایس» در زیرمجموعه برنامه مطالعات ایران در مرکز مکمیلان دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییل است. هنری هارت رایس، یک یهودی صهیونیست، غول حوزه املاک و مسکن در نیویورک و از حامیان مالی بزرگ اسرائیل، غول حوزه املاک بود که با سرمایه خود، این برنامه را در مرکز مطالعات ایران دانشگاه ییل راه اندازی کرد. او در راهاندازی بزرگترین مرکز «خیریه» یهودیان آمریکا را با عنوان «UJA-Federation» نقش عمده داشت.
مرکز مکمیلان را چند تن از یهودیان صهیونیست از قبیل «دیوید بریون دیویس»، «ریچارد گیلدر» و «لوئیس لرمن» راهاندازی کردند که هر سه از متنفذین جریان جمهوریخواهان صهیونیست آمریکا هستند و بخش عمده بورسها و گرنتهای این مرکز هم به اتباع رژیم صهیونیستی تعلق میگیرد. از این رو، مسؤولان و دستاندرکاران و هیأت علمی این مرکز را عمدتاً یهودیان تشکیل میدهند و این در صفحه معرفی «افراد» این مرکز قابل مشاهده است. در برنامه «مطالعات ایران» مرکز مکمیلان، یکی از چهرههای محوری، «عباس امانت»، استاد بهایی دانشگاه یِیل است.