به گزارش مشرق، نشست رونمایی کتابهای «شرح الف خمیده» و «داستان فاطمه» در کتابفروشی کتابستان معرفت تهران با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و رسانه برگزار شد. اجرای این برنامه بر عهده زهرا پناه، نویسنده و مجری بود.
*لیلا مهدوی، نویسنده «شرح الف خمیده»:
* اولین روایتنویسی من
در مورد ادبیات آئینی، احساس میکنیم که نویسنده و محتوا، خودشان همدیگر را پیدا میکنند. نمیدانم چه شد که این کتاب را نوشتم. پیشنهاد آقای آذرباد از انتشارات کتابستان این بود که قصه فدک را در قالب رمان بنویسیم. به نظر من فدک برای نوشتن رمان، کمبودهایی داشت و بنا شد روایت حضرت زهرا(س) را بنویسم. این اولین روایتنویسی من بود و شروع سختی داشت اما شکر خدا خودشان مسیر را نشان دادند و راه را باز کردند.
* حس و حال تاریخی در نثر رایج
تحقیق این کتاب حدود ۴ ماه زمان برد و بارها ما به فرم فکر کردیم و بارها تغییر کرد. زاویه دیدها هم تغییرات زیادی داشت. از اول مهرماه امسال، کتاب از فصل اولش شروع شد و دیگر توقفی نداشت و با روایت جدیدی پیش رفت و من راوی اولشخص معصوم را انتخاب کردم. در مورد زبان روایی، دو رویکرد وجود دارد؛ زبان روایی مطابق با عصر حاضر یا زبان روایی تاریخی. استفاده از زبان روایت تاریخی خیلی سخت است اما حس و حال تاریخی بخشیدن به نثر رایج، کار را خواندنی میکند و ما هم این مدل را انتخاب کردم. من سعی کردم کمی حس و حال زبان کتاب را به یک نوشته تاریخی نزدیک کنم.
*مسعود آذرباد، ویراستار داستانی:
* انگار خودمان در آن جا حضور داریم
وقتی در مورد ساحت قدسی صحبت میکنیم، نزدیک شدن به آن راحت نیست. ما خواستیم روایت جامعی از حضرت داشته باشیم و در عین حال میخواستیم از تولد تا شهادت باشد و خیلی جاها نمیشود خیلی از حرفها را زد. تعدد راویان کتاب به همین خاطر است که ما فرصت داشته باشیم تا فضا را برای مخاطبانمان دور از دسترس نکنیم و کشش آنها را هم در نظر بگیریم. چیزی که مهم است این که ما این مجموعه روایات را به نحوی زنده کنیم که انگار خودمان در آن جا حضور داریم. معمولا در روایات به اجزاء اشاره نمیکنند و در عین حال باید به نحوی این جزئیات را در روایت آورد که دچار تخیلات نشود.
توقع مخاطب ما بالا رفته و به برکت انقلاب، توجه ویژهای به ادبیات آئینی میشود و الان از منظر جزئیات تاریخی، صرف این که فقط دادههای تاریخی را ارائه کنیم و تحلیل نکنیم، به درد مخاطب نمیخورد. هم کتاب «داستان فاطمه» و هم کتاب «شرح الف خمیده» این فضاها را دارند و تحلیلهایی ارائه میدهند.
*محمود جوانبخت، نویسنده و منتقد ادبی
* این کتابها از جنس ادبیات ارادت است
این کتابها از جنس ادبیات ارادت است و احتمالا هیچ بچهشیعهای نباشد که اهل قلم و هنر باشد و دلش نخواهد که ارادتش را بر اساس هنری که دارد، به ائمه نشان ندهد. در همین جمع، آقای امیریان که طنزنویس است، کتابی درباره حضرت عباس(ع) دارد و همچنین کتابی درباره قنبر، خادم مولا علی(ع) نوشته است. ادبیات ارادت، نامکرر است و این گونه نیست که چون ما سرگذشت و زندگی این حضرات را میدانیم، تمام بشود و برود؛ بلکه نامکرر است و از جنس روضههایی است که هر هفته تکرار میشود اما تکراری نیست.
* ادبیات تعلیمی
اشتیاق بچهشیعهها به این حضرات تمامی ندارد و و به همین خاطر نمیشود خیل از فرم و ادبیات مدرن در این حوزه صحبت کنیم. برای مردم مسلمان و مشخصا جامعه ایرانی که کتابخوان است صحبت میکنیم و این آثار، از ابتدا و از همان قرون نخست هم بوده و چنین آثاری از باب ارادت، خلق میشد. در اینجا ادبیات تعلیمی هم داریم. مثلا شهید مطهری که استاد فلسفه بوده خودش را در حد کتابی مثل داستان راستان میآرود تا ما را آموزش دهد. من خودم هم داستانی درباره عبدالله بن عفیف نوشتم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرد. قصه عبدالله بن عفیف در داستان راستان در جان من نشسته بود و باعث شد آن داستان را بنویسم. لذا این کتابها از جنس ادبیات تعلیمی هم هست.
* گفتگو درباره ادبیات آئینی خیلی کم است
در اشعار و مراثی اباعبدالله(ع) و روضههای و شعرهایی که برای نوحهها سروده میشود، مطالبی وجود دارد که به آن «زبان حال» میگویند. امر واقع را مورخین در تاریخ مینویسند اما امرهای شدنی هم هستند که شاید اتفاق افتاده باشند و شاید هم اتفاق نیفتاده باشند. به گمان من ادبیات اجازه دارد وارد این حوزه بشود مگر این که وهنی اتفاق بیفتد که حدود آن هم باید روشن بشود. متاسفانه بر خلاف آن که فضای ادبیات آئینی رونق دارد، اما گفتگو درباره آن خیلی کم است. ما کمتر گفتگو میکنیم تا مرزها مشخص بشود. طبیعتا داستان نیاز به فضا و شخصیت و حادثه و رنگ و جغرافیا دارد و باید در ادبیات آئینی در این باره گفتگو کنیم. همیشه هم بین اهالی ادبیات و اهالی تاریخ هم اختلاف نظرهایی هست.
* «شرح الف خمیده» حالمان را خوب میکند
در «شرح الف خمیده» نویسنده تلاش کرده دوربینش را در جای درستی بکارد و سه راوی را انتخاب کرده است. من برخی روایتهای این کتاب را نشنیده بودم، از جمله رهن گذاشتن چادر حضرت زهرا(س) در نزد یهودی. لذا کتاب ناگفتهها یا کمترشنیدههایی دارد و باید به نویسنده، ویراستار و ناشر این کتاب، دستمریزاد گفت. این کتاب شوق در ما ایجاد میکند و حالمان را خوب میکند. انسان نیاز به احساس دارد که یکی از آنها ابراز محبت به آدمهایی است که خیلی از ما بالاتر هستند و به آنها اعتقاد داریم. همه فرهنگها و ملل از این شخصیتها و قدیسها دارند که کمک میکنند حالمان خوب بشود و زندگیمان را کمی روتوش کنیم. کار قبلی خانم مهدویان با نام نشان حسن هم انصافا کتاب خوبی بود. علاوه بر نثر خوب، کار بدیعی بود و وارد عرصهای شده بودند که اطلاعات کمی از آن بزرگواران داریم.
* نویسنده نوپا مشقهایش را جای دیگری بنویسد!
یکی از دوستان درباره یکی از امامان روایتی نوشته بود و استاد غفارزادگان میگفت، تو هم یک بار دیگر این امام محترممان را به شهادت رساندی. نویسندههای تازه کار باید ادبیات را یاد بگیرند و بعدش وارد عرصه ادبیات آئینی بشوند. اینجا عرصه آزمون و خطا نیست. مرحوم نادر ابراهیمی میگوید: کسانی که به امدادگری میروند و آموزش تزریقات میبینند، ابتدا آنها را به بخش اطفال میفرستند که اگر خطایی شد، هزینهاش کمتر باشد. در ادبیات ما هم هر کسی میخواهد نویسنده بشود وارد عرصه ادبیات کودک و نجوان میشود در حالی که این کار خیلی سختتر است. ادبیات آئینی هم کار سختی است. نویسنده نوپا باید مشقهایش را جای دیگری بنویسد. وظیفه دیگر این نویسندگان، تسلط بر تاریخ است.
*حجتالسلام علیرضا نظری خرم، نویسنده کتاب «داستان فاطمه»
* مطالبی که قبلا نشنیدهاید
تحقیقات من در کتاب «موسوعه الامامه فی نصوص اهل السنه» یعنی «دائره المعارف امامان شیعه در منابع اهل سنت» که تا قرن هشتم آمده است، من را به نوشتن این کتاب تشویق کرد. از جلد بیست و یکم تا بیست و پنجم درباره حضرت زهرا(س) است و مطالب بسیار خواندنی دارد و با مطالبی روبرو میشوید که قبلا نشنیدهاید.
*دکتر زهره اهوارکی، ویراستار و مشاور کتاب «داستان فاطمه»
*اهمیت کتاب در استفاده از منابع اهل سنت
داستان حضرت فاطمه برای خود من خیلی مهم بود چون در مجامع علمی به مواردی برخورده بودم که در نحوه شهادت حضرت زهرا(س) تشکیک میکردند. استاد تاریخ اسلامی داشتم که شهادت حضرت را رد میکرد. ما ۲۵ شاگرد هم در طول ترم نتوانستیم این موضوع را ثابت کنیم. این مسئله وجود دارد اما جالب است که حاجآقا نظری خرم از منابع اهل سنت استفاده کردهاند و وقتی جزء به جزء نقل میکند، به راحتی میشود آن را اثبات کرد. این کتاب از این جهت خیلی مهم است که از منابع اهل سنت استفاده کرده است. این کتاب دو ویژگی دارد که یکی از آنها مستند بودن است. نویسنده مقید بوده که از ابتدا تا قرن هشتم استفاده کند. مورد دوم این است که سعی کردهاند نگارش شیرین و سادهای داشته باشند که عموم مخاطبان را به خود، جذب کند. من حتی دیدهام که دانشآموز چهارم دبستان هم این کتاب را میخواند و بهره میبرد.