به گزارش مشرق، یکی از کاربران توئیتری با انتشار رشتویی در صفحه خود با طرح این موضوع که نشست جده برای اوکراین؛ تلاش آمریکا جهت پایان آبرومندانه جنگ است، نوشت:

جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید ۲۷ جولای به عربستان سفرکرد و با مسئولان آن کشور درباره پاره ای از موضوعات گفتگوهایی انجام داد؛ مذاکراتی که رسانه های غربی آن را تلاش برای برقراری ارتباط میان اسرائیل و سعودی تعبیر کردند، اما آنگونه که از شواهد و قرائن برمی آید این سفر بیشتر برای هماهنگیِ نشستی قریب الوقوع جهت یافتن راهی به منظور پایان جنگ اوکراین بوده است که با حضور نمایندگان ۳۰ کشور، پنجم و ششم آگوست در جده برگزار خواهد شد؛ آنطور که به نظر می آید ایالات متحده به پایان دادن جنگ در اوکراین راضی شده است، اما نمیخواهد بازتاب این اتفاق به گونه ای رقم بخورد که دنیا جبهه غربی را بازنده این ماجرا تلقی کند؛ لذا تلاش میکند بصورت غیر مستقیم و با انجام پاره ای اقدامات، در حالی که کمترین امتیاز را به روسیه میدهد، زمینه آتش بس را فراهم سازد.

برای آنکه روسیه نیز به آتش بس با شرایط مورد نظر آمریکا راضی شود مجموعه ای از اقدامات لازم است که حالا کاخ سفید با دقت تمام آنها را پیگیری می نماید. همانطور که اشاره شد، برای اینکه روسیه با دردسر کمتری پای میز مذاکره بیاید..

آمریکایی ها ترکیبی از فشارهای سیاسی، روانی و نظامی را در دستور کار قرار داده اند؛ برای مثال تحویل بمب های ممنوعه ی خوشه ای به اوکراین، یا موشک هایی با بُرد بلند که پیشتر از تحویل آن خودداری میکردند، در کنار هدف قرار دادن عمق خاک روسیه و ارسال پهپادهای انتحاری به مسکو برخی از اقداماتی است که طی آن تلاش میشود کرملین را به پذیرش آتش بس راضی تر نمایند.

حال اگر اینها را در کنار تحرکات اخیر آمریکا در سوریه قرار دهید و آرایش نظامی اش را بررسی نمایید، خواهید دید همگی در یک راستا هستند و هدفی جز افزایش فشار روانی بر روسیه ندارند، و الّا چه کسی است که نداند آمریکا در وضعیت فعلی و خصوصا حالا که به انتخابات ۲۰۲۴ نیز نزدیک میشود شرایط ورود به یک جنگ مستقیم آن هم با قدرتی چون روسیه را ندارد؟!

حتی نگارنده معتقد است اف ۱۶ هایی که آمریکا اعلام کرد برای حفاظت از کشتی ها در برابر اقدامات ایران به خلیج فارس میفرستد نیز دروغی بیش نیست و احتمالا خواسته تا غیر مستقیم به طرف روسی هشدار دهد این هواگردها را برای پشتیبانی از نظامیان خود در سوریه به خاورمیانه گسیل میدارد، اما در عین حال منت اش را بر سر اعراب خلیج فارس نیز گذاشت تا بگوید آمریکا همچنان به تامین امنیت شما در منطقه پایبند است؛ هر چند اعراب فهمیده اند از ارتش ایالات متحده در منطقه دیگر کاری ساخته نیست و صرفا هیمنه ای پوشالی دارد! اما چرا عربستان بعنوان میزبان انتخاب شد؟ اولا سعودی بعنوان لیدر بخش عمده ای از کشورهای عربی، از اینکه با میزبانی از چنین نشست مهمی در قامت یک میانجی ظاهر شود و با موفقیت احتمالی، اعتباری بین المللی کسب کند استقبال خواهد کرد؛ ثانیا این ابتکار باعث میشود تا دست ابرقدرتی نظیر چین که رقیب آمریکا است و با میانجیگری در توافق عربستان و ایران سابقه مهمی در کارنامه خود ثبت کرد از ماجرا کوتاه شود و بار دیگر نتواند بعنوان یک بازیگر مهم جهانی در یک اتفاق بزرگ ایفای نقش نماید؛ ثالثا آمریکا بدش نمی آید از سعودی بعنوان یک تامین کننده عمده انرژی در جهان که پس از کدورت با ایالات متحده به شرق سیگنال داده است دلجویی نماید؛ رابعا با توجه به ارتباطات خوبی که بین اعراب و روسیه وجود دارد، احتمال جبهه گیری روسها علیه تصمیمات متخذه در این نشست کمتر خواهد بود؛ در واقع عربستان را هم آمریکایی ها قبول دارند و هم روسها؛ خامسا بسیاری از دعوت شدگان این نشست احتمالا از کشورهای مستقلی هستند که با تحریم های غربی همراه نشدند و همچنان با روسیه ارتباط دارند، و اگر این نشست منجر به یک بیانیه واحد شود کار روسیه برای مخالفت با کشورهایی که در وانفسای تحریم های غربی کنارش مانده اند به مشکل خواهد خورد!

به نظر میرسد آمریکا با فرسایشی شدن جنگ در اوکراین و با توجه به هزینه های میلیاردها دلاری اش که منتج به نتیجه دلخواهش نشده، میخواهد ضمن حفظ هیمنه ظاهری و پوشالی خود، به هر طریق ممکن از این باتلاق خودساخته خارج شود؛ در چنین شرایطی این روسیه نیست که تحت فشار قرار دارد؛ بلکه آمریکا و متحدانش هستند که بیش از همه آسیب خواهند دید؛ اروپا به شدت تحت فشار است و به تدریج از همراهی با آمریکا کنار خواهد کشید، همانگونه که دیگر در ارسال سلاح به اوکراین آنطور که کاخ سفید انتظار داشت با آمریکا همراهی نکرد؛ ایالات متحده نیز هرچند به اندازه اروپا آسیب ندید اما تا کنون بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار پای جنگ بی نتیجه ای ریخته که دستاورد ملموسی نداشته است. از آن سو نیز اوکراین ویران شد و به ناتو نپیوست، بیش از ۲۰ درصد از خاکش به اشغال درآمد، نیمی از جمعیتش آواره شدند، خیل عظیم مردانش کشته شدند، اما روسها علیرغم تحمل یک سری از مشکلات امنیت خود را حفظ کردند، اقتصادشان را سرپا نگه داشتند و تحریم ها را تا حدود زیادی خنثی نمودند.

میشود گفت تا اینجای کار جبهه غربی بازنده بزرگ جنگ اوکراین بوده است و ادامه این جنگ فرسایشی نیز دردی از آمریکا دوا نخواهد کرد.

لذا طبیعی است آمریکا به شدت پیگیر پایان این جنگ خانمان سوز باشد؛ اگرچه روسها نیز مایل به پایان این جنگ هستند، اما اگر هوشیار باشند و فریب ترفندهای آمریکا را نخورند میتوانند امتیاز کمتری بدهند؛ زیرا آمریکا علیرغم ادعاهایش قادر به جنگ مستقیم نخواهد بود و تظاهر به لشکرکشی در سوریه و غیره نیز نمایشی بیش نیست؛ مع الوصف پیش بینی درباره اینکه جنگ اوکراین و روسیه در زمانی کوتاه به پایان برسد همچنان دشوار مینماید!

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.