کد خبر 1598240
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۶
طلاق

زن جوان وقتی یک روسری قرمز رنگ و عروسک دخترانه در خودروی همسرش پیدا کرد برای طلاق به دادگاه خانواده رفت.

به گزارش مشرق، مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 21
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۸:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    10 5
    هرگز چنین اشتباهی نکنید که مجددا بخواهید به همچین کسی اعتماد کنید. چون کسی که عادت به پنهان کاری و دروغ داشته باشه، تو کوره هم بره و ذوب بشه و دوباره ساخته شه؛ همون دروغ گو و پنهان کار سابق هست. من اشتباه کردم و بهش فرصت دوباره دادم و زندگی خودم رو پر کردم از دروغ های کوچیک و بزرگی که وقت و بی وقت بهم گفت و در نهایت با یک اعصاب به مراتب داغون تر از قبل و قلبی له و خرد شده از اون زندگی بیرون اومدم. به خودتون احترام بگذارید و تلاش بیخود نکنید برای اصلاح آدمی که به خودش حق داده برای شما تصمیم بگیره و انتخاب کنه.
    • IR ۱۲:۴۱ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      1 1
      اگر دیدی دزد به خونه ات اومده باید دزد را از خانه ات بیرون کنی اما اگر دیدی خانه ات گذرگاه دزدها شد باید خانه ات را تغییر بدی !
  • IR ۰۸:۳۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    28 2
    دروغ بدی گفته. طرف بچه داره! اگر بچه نداشت میشد ی کاریش کرد.
    • IR ۰۹:۳۶ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      9 2
      مثلا میشد چیکارش کرد؟؟؟
    • حاجی از سه راه جوبشور قم IR ۰۱:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
      1 0
      دروغ نگفته واقعیت رو نگفته وگرنه میدونی که دروغ گو دشمن خدا هست وباید گردنش رو بزنن
  • IR ۰۸:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    6 13
    طلاقش بده و برو یک مدل جدیدتر بگیر!!!خخخخخخخخخخخخخخخخخ
    • IR ۰۹:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      14 4
      همه مثل تو هوس‌باز نیستن
  • IR ۰۸:۴۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    2 8
    چرت و پرت بود. داستان تخیلی یه روان شناس.
    • IR ۰۹:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      6 0
      خدا شفات بده. دلم برات میسوزه واقعا.
  • IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    6 18
    توی تمام کشورهای اطراف هر مرد چند تا همسر داره ببین با این مملکت چیکار کردند که بخاطر یک کار شرعی این همه قیل ک قال راه می اندازند
    • IR ۱۴:۱۶ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      2 2
      تو چه ادم هوسباز و مفتخوری هستی
    • IR ۱۵:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      0 0
      تکنیک پل هوایی از گودرز به ...
    • IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      1 0
      مردای ایرانی مثل غرب ها نیستند. خیلی فرق بین زن اول و دوم قایل میشن. زن اول رو مثل دشمن میبینن
    • IR ۱۳:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
      0 0
      14:16خاک بر سرت
  • IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    4 20
    توی تمام کشورهای اطراف هر مرد چند تا همسر داره ببین با این مملکت چیکار کردند که بخاطر یک کار شرعی این همه قیل ک قال راه می اندازند
  • IR ۰۹:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    3 1
    جسارتا از حرفای مرد‌ معلومه که یک روده راست تو شکمش نیست! دروغ گفته و معامله‌ای کرده بعد میگه کلاهبردار نیستم عاشقم! خب کلاهبردار چه شکلیه؟! خونه زن سابقش رفته میگه ارتباطی ندارم که البته نمیشه قضاوت کرد. اما برای تحویل بچه نیازی به داخل رفتن نیست. میگه می‌خواستم بگم که خودش فهمید! در حالی که قبلش میگه ترسیدم از اول بگم که نکنه با من ازدواج نکنه و ... . بنابراین یک خطا رو می‌خواد با چند خطای دیگه بپوشونه. صرف نظر از ازدواج و بچه‌ای که داشتنش رو پنهان کرده، این آدم مشکل روانی داره. قاضی هم بیخود وقتو تلف کرد.
  • US ۱۰:۱۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    8 0
    هرکسی گفت پدر مادر نداره شک کنید انقد ساده نباشید متاسفانه دختران و پسران این کشور کمبود محبط دارن تا کسی میگه عشقم دوست دارم ...
  • IR ۱۰:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    10 0
    یه توصیه به خانمها: اگر میبینید آقایان رفتار عاشقانه در سطح عالی دارند مطمئن باشید خیلی حرفه ای شده یه توصیه به آقایان : اگر میبینید خانمها رفتار شکاکی دارند ، بدونید که خیلی حرفه ای شده آدمهای صفر کیلومتر هیچ وقت رفتار حرفه ای از خودشون نشون نمیدن . حتی حرفه ای ها هم بخوان نقش آدم معمولی رو بازی کنند بازم معلوم میشه
    • IR ۱۵:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
      3 0
      میدانید مشکل طلاق از چی هست؟اولا جوان ها به حرف بزرگترها که دنیا دیده تر هستند گوش نمیکنند،دقیقا مثل همین خانم که معلومه باسماجت و نارضایتی پدرش تن به این ازدواج داده ،دوما آدم ها بدون مشورت و بدون رفت و آمد و آزمایش طرف مقابل دست به دوستی و ازدواج و معامله و هر کار دیگری میزنند
  • IR ۱۶:۵۵ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
    0 0
    روسری دیدی، لباس زیر که نبوده! طرف روسری گذاشته وقتی مسافر بیحجاب سوار میشه بهش بده سرش کنه که جریمش نکنن! والا! خخخ
  • IR ۱۳:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
    1 0
    بهترین ازدواج عقدموقت است که هروقت پررو شد ردش کنی بره

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس