گروه فرهنگی مشرق - دفاع مقدس به جز این که برای ما جنبه های معنوی بسیاری داشته، یک اتفاق هیجان انگیز هم می تواند باشد. صرف نظر از این که ما در جنگ داشته ایم از مرزهای کشورمان در مقابل تهاجم میکرده ایم، صرف حضور در جنگ و تجربه ی زیستن در نقطه ای حساس که مرگ و زندگی کنار هم تنه به یکدیگر می زنند می تواند تجربه ای هیجان انگیز و جذاب باشد. حالا شما فرض کنید که این بار حضور در چنین فضایی، نه برای مقابله و جدال با دشمن است، بلکه کسی وارد میدان نبرد با دشمن می شود که میخواهد با رزمنده ای دیگر تسویه حساب نماید.
این ماجرا دست مایه ی خلق کتابی به اسم رٌنج (به ضم ر) است. کتاب، داستان تلاش مرد جوانی از عشایر است که پدرش زمانی که گوسفندانش را به چرا برده در نزاعی بر سر محل چرای گوسفندان، به ضرب گلوله ی چوپان دیگری کشته می شود. خانواده ی قاتل – به رسم و عادتی به نام خون بس- دختر خود را به عقد فرزند مقتول در می آورند تا او بخاطر این پیوند از کشتن قاتل پدرش صرفنظر کند. اما با این حال فرزند مقتول به خونخواهی پدرش دنبال قاتل که متواری شده میگردد و پی می برد او متحول شده و حالا در جزیره مجنون در حال نبرد با دشمن عراقی است. و چه فضایی برای آدم کشتن بهتر از جبهه؟ میان این همه تیر و ترکش و گلوله! حضور فرزند مقتول در کنار قاتل در جزیره ی مجنون و تلاش برای کشتن قاتل پدرش، اتفاقاتی خواندنی را رقم می زند که می تواند شما را با هیجانات، بیم ها و نگرانی های قهرمان همراه داستان کند. کتابی خوش خوان از نویسنده ای که بارها مورد توجه جشنواره ها ادبی و هنری قرار گرفته است. از نویسنده ی پاسداری که از دیده و لمس کرده های دوران جنگ به سرراستی یک روزانه نویسی خواندنی و جذاب و بومی مینویسد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«شبهای جمعه داخل خیمههای صلواتی، دعای کمیل برگزار میکنند. پرویز اگر درگیر کار شناسایی نباشد، شربتی به راه میاندازد و بعد که همه رفتند داخل سنگرها، جلوی خیمههای صلواتی بساطی پهن میکند، نماز شب میخواند و زیر کومه میخوابد. این همهی آن چیزی است که فعلا در اختیار دارم. باید نقشهی جدیدم را برای کشتن پرویز در همین حال عملی کنم.
نفسنفس میزنم و گلولهی خمپاره را میگذارم روی چولانها. بیشتر از این نمیتوانم منتظر قضا و قدر بمانم. اگر نقشهی جدیدم بگیرد، از آن قبلی بهتر از آب در میآید. به اطراف نگاه میکنم تا مطمئن شوم کسی تعقیبم نکرده باشد. فقط یک طوطی روی شاخهی نی کز کرده و انگار آدم مریض احوال نگاهم میکند. نوع نگاه کردنش مرا یاد گلبس میاندازد. بی خیالش می شوم. سریع با شاخ و برگهای تازه روی گلوله را میپوشانم. مینشینم روی قرقرهی پوسیدهای که حتما مال گردان مخابرات بوده. سیگاری روشن میکنم و پک میزنم. سیگار قبل از ناشتایی، زهر تندی دارد. به نقشهام فکر میکنم...»
رنج را "محمد محمدی نورآبادی" نوشته است. او که خود از اهالی استان فارس و شهرستان ممسنی است به خوبی توانسته است از پس توصیف شرایط زندگی عشایری در این کتاب برآید. او جزیره ی مجنون و موقعیت حساس این جزیره را نیز به خوبی در کتاب خود توصیف می کند. نویسندهی «رٌنج» در عین حال، از گویشهای محلی و لهجهی عشایر آن منطقه نیز در کتابش استفاده کرده است.
محمودی نورآبادی نام کتاب –رٌنج- را هم از نام کوهی در شمال غرب شهر شیراز وام گرفته است. کوهی که بخشی از داستان در دامنه های سرسبز آن روایت می شود. رنج به دلیل سوژه ی جذابی که داشته، در دوازدهمین دوره جایزه ادبی شهید حبیب غنی پور در بخش رمان و داستان بلند با موضوع انقلاب اسلامی شایسته تقدیر شناخته می شود. این کتاب را نشر شاهد با قیمت زیادی منصافانه دو هزار و پانصد تومان در سراسر کشور توزیع کرده است.
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.
این ماجرا دست مایه ی خلق کتابی به اسم رٌنج (به ضم ر) است. کتاب، داستان تلاش مرد جوانی از عشایر است که پدرش زمانی که گوسفندانش را به چرا برده در نزاعی بر سر محل چرای گوسفندان، به ضرب گلوله ی چوپان دیگری کشته می شود. خانواده ی قاتل – به رسم و عادتی به نام خون بس- دختر خود را به عقد فرزند مقتول در می آورند تا او بخاطر این پیوند از کشتن قاتل پدرش صرفنظر کند. اما با این حال فرزند مقتول به خونخواهی پدرش دنبال قاتل که متواری شده میگردد و پی می برد او متحول شده و حالا در جزیره مجنون در حال نبرد با دشمن عراقی است. و چه فضایی برای آدم کشتن بهتر از جبهه؟ میان این همه تیر و ترکش و گلوله! حضور فرزند مقتول در کنار قاتل در جزیره ی مجنون و تلاش برای کشتن قاتل پدرش، اتفاقاتی خواندنی را رقم می زند که می تواند شما را با هیجانات، بیم ها و نگرانی های قهرمان همراه داستان کند. کتابی خوش خوان از نویسنده ای که بارها مورد توجه جشنواره ها ادبی و هنری قرار گرفته است. از نویسنده ی پاسداری که از دیده و لمس کرده های دوران جنگ به سرراستی یک روزانه نویسی خواندنی و جذاب و بومی مینویسد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«شبهای جمعه داخل خیمههای صلواتی، دعای کمیل برگزار میکنند. پرویز اگر درگیر کار شناسایی نباشد، شربتی به راه میاندازد و بعد که همه رفتند داخل سنگرها، جلوی خیمههای صلواتی بساطی پهن میکند، نماز شب میخواند و زیر کومه میخوابد. این همهی آن چیزی است که فعلا در اختیار دارم. باید نقشهی جدیدم را برای کشتن پرویز در همین حال عملی کنم.
نفسنفس میزنم و گلولهی خمپاره را میگذارم روی چولانها. بیشتر از این نمیتوانم منتظر قضا و قدر بمانم. اگر نقشهی جدیدم بگیرد، از آن قبلی بهتر از آب در میآید. به اطراف نگاه میکنم تا مطمئن شوم کسی تعقیبم نکرده باشد. فقط یک طوطی روی شاخهی نی کز کرده و انگار آدم مریض احوال نگاهم میکند. نوع نگاه کردنش مرا یاد گلبس میاندازد. بی خیالش می شوم. سریع با شاخ و برگهای تازه روی گلوله را میپوشانم. مینشینم روی قرقرهی پوسیدهای که حتما مال گردان مخابرات بوده. سیگاری روشن میکنم و پک میزنم. سیگار قبل از ناشتایی، زهر تندی دارد. به نقشهام فکر میکنم...»
رنج را "محمد محمدی نورآبادی" نوشته است. او که خود از اهالی استان فارس و شهرستان ممسنی است به خوبی توانسته است از پس توصیف شرایط زندگی عشایری در این کتاب برآید. او جزیره ی مجنون و موقعیت حساس این جزیره را نیز به خوبی در کتاب خود توصیف می کند. نویسندهی «رٌنج» در عین حال، از گویشهای محلی و لهجهی عشایر آن منطقه نیز در کتابش استفاده کرده است.
محمودی نورآبادی نام کتاب –رٌنج- را هم از نام کوهی در شمال غرب شهر شیراز وام گرفته است. کوهی که بخشی از داستان در دامنه های سرسبز آن روایت می شود. رنج به دلیل سوژه ی جذابی که داشته، در دوازدهمین دوره جایزه ادبی شهید حبیب غنی پور در بخش رمان و داستان بلند با موضوع انقلاب اسلامی شایسته تقدیر شناخته می شود. این کتاب را نشر شاهد با قیمت زیادی منصافانه دو هزار و پانصد تومان در سراسر کشور توزیع کرده است.
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.