گروه بینالملل مشرق - "محمد فتح الله گولن" که تا پیش از حرکت دولت اردوغان به سمت بحرانهای پیدرپی، پدر معنوی حزب عدالت و توسعه و رهبر ترکیه نوین خوانده میشد و به "امام گولن" مشهور شده بود، در گفتوگویی با روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن این بار فراتر از مسائل داخلی ترکیه رفته و به اظهارنظر درباره جهان اسلام، تحولات سوریه و اختلافات مذهبی ناشی از تفرقهافکنیهای خارجی و جاهلیت عناصر منطقهای پرداخته است.MashreghNews
فتح الله گولن رهبر حزب هیزمت (خدمت) ترکیه، از جمله متنفذان در دستگاه قضایی این کشور است که بسیاری از کارشناسان و مقامات این کشور از جمله شخص اردوغان، وی را عامل بحرانهای کنونی حزب عدالت و توسعه در این کشور و جنجال فساد اقتصادی ترکیه میدانند؛ چه اینکه از مدتها قبل گولن، اردوغان و حزب عدالت و توسعه را در حال خروج از مسیر صحیح و پس رفت در زمینه دموکراسی توصیف کرده بود.
رهبر معنوی ترکیه نوین و بنیانگذار مدارس اسلامی – به سبک لیبرال – که مجموعهای نزدیک به یک هزار مدرسه در سراسر جهان دارد و از آمریکا مجموعه فرهنگی – آموزشی عظیم خود را مدیریت میکند در گفتوگویی متفاوت با روزنامه الشرق الاوسط میگوید تنها کاری که از دستش بر میآید، دعا برای رهایی کشورهای منطقه از معضلات کنونی است.
گولن در دومین مصاحبه خود با روزنامه الشرق الاوسط به موضوعات مختلفی از جمله انتفاضههای عربی و تنشهای فرقهای میان شیعه و سنی در منطقه و نیز آنچه که او اسلام افراطی تعریف میکند، پرداخته است. انقلابهای عربی در شرایطی وارد چهارمین سال خود میشود که به نظر میرسد حداقل در آیندهای نزدیک به نتیجه دلخواه ملتها نرسد و مردم در یک حالتی از بیم و امید به این تحولات مینگرند. گرچه در برخی کشورها مانند تونس خوشبینیهایی در مورد موفقیت این انقلابها به وجود آمد اما جنگی که در سوریه درگرفت به یک تراژدی انسانی تبدیل شد و با کشیدهشدن آتش خونین این جنگ به مناطق دیگر مانند لبنان و عراق، خوشبینیها خیلی زود رخت بربست و امروز دخالت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در امور داخلی سوریه و کشورهای دیگر، کل خاورمیانه را تهدید میکند.
گولن انقلابهای رخ داده در جهان عرب را فراتر تصور و پیشبینی خود میداند که وی را غافلگیر کرده است. به گفته وی، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران منطقهای که در سیاست و استراتژی بینالمللی دستی دارند انتظار تنشهایی در این حد را نداشتند.
وی با ابراز نگرانی از شرایط حاکم بر منطقه میگوید: ملتهای منطقه برای حقوق دموکراتیک و قانونی خود به پا خواستند و من معتقدم به جای صحبت از خشونت باید تغییرات فعلی را انقلاب نامید؛ وضعیت فعلی این کشورها و رنج های مستمر آنان شرایطی به وجود آورده که قلب انسان را به در میآورد و حل این معضلات در آینده نزدیک ممکن به نظر نمیرسد و متاسفانه تنها کاری که در حال حاضر از دست ما بر میآید دعاست.
گولن در ادامه گفت وگو با الشرق الاوسط میگوید: در ابتدای تحولات فعلی از خود پرسیدم آنچه در حال حاضر به وقوع پیوسته بهار عربی است یا پاییز عربی؟ متاسفانه این یک واقعیت انسانی است. ویران کردن آسان است اما ساختن سخت؛ نیرویی که برای بنا نهادن یک نظام جدید مورد تایید کل جامعه نیاز است ده برابر نیرویی است که برای سرنگونی نظام فعلی آن مصرف میشود. متاسفانه به این مرحله از پختگی اجتماعی نرسیدهایم و تاریخ به ما میآموزد که ضربانهای تاریخی با رویکرد افراطی مسیرش را تغییر میدهد و به سوی رویکردهای ناگهانی غیرقابل پیشبینی میرود؛ به همین دلیل میگویم عبرت در همان پویاییهای درونی است که این ضربههای تاریخی را به وجود میآورد و به پیش میبرد. چه چیزی است که این ضربانهای تاریخی را به حرکت در میآورد؟ چه کسی آنها را رهبری میکند؟ چه چیزی است که در مویرگهای خونی جریان مییابد؟ اینها مسائلی است که باید آن را کشف کنیم.
گولن همچنین سپردن کامل مسیر تحولات در کشورهای عربی به خواست مردم را رد کرده و ادامه میدهد: تا زمانی که به جواب این موضوعات نرسیم تمام آن ضربانهای تاریخی از دست میرود و در هر مسیری به حرکت در میآید، اعتماد به حماسه مردمی و تحرکات آنها نتایج مسالمتآمیز و دقیقی به بار نخواهد آورد. زمانی که به عنوان یک بیننده به مسائل فعلی مینگرم هرگز انتظار تغییراتی بزرگ در کوتاهمدت ندارم و پیشتر تحولات بزرگی در جامعه عربی شاهد بودیم اما در کوتاهمدت برای همه بدیهی شد که بیفایده است. گذشته جامعه عرب آکنده از رنج و تنش بوده اما من مطمئنم صبر و بردباری نتایج خوبی را در آینده دور به بار میآورد؛ اما شایسته نیست این مسیر را با دخالتهای غیردیپلماتیک در داخل و یا خارج تخریب کنیم. این اظهارات آقای گولن در حالی است که کشور متبوعش ترکیه، بیشترین مداخله را در بحران خونین سوریه داشته است.
گولن در پاسخ به سوالی درباره ارزیابی از شرایط موجود سوریه و راه حل پایان دادن به این بحران میگوید: با کمال تاسف سوریه در بنبست گرفتار شده است. تغییرات نشان میدهد که شهید محمد سعید رمشان البوطی – از علمای سنی سوریه که در انفجار تروریستی کشته شد - در ارزیابی خود نسبت به واقعیت سوریه حق داشت، وی نمونه اعتدلال سنی بود و میتوان دیدگاهش را اینگونه خلاصه نمود که بدترین حکومت، از آشوب و بیحکومتی بهتر است و تلاش برای سرنگونی حکومت بشار اسد در زمانیکه شرایط آن فراهم نیست کشور را به جنگ داخلی میکشاند. چنین به نظر میرسد که البوطی به عدم برابری میان دو طرف پیبرده بود و میدانست ارتشی که بیش از چهل سال تحت تسلط بزرگان حاکم بوده است با حکومت میماند. البوطی در پرتو تمام این امور نسبت به خطرهای جدی در آینده هشدار میداد.
شیخ رمشان البوطی از علمای سنی سوریه که توسط عوامل گروهک ارتش آزاد ترور شد
اگر بحران فعلی رخ نمیداد سوریه میتوانست به آرامی به سوی دولتی با رفاه و دموکراسی بیشتر گام بردارد و این امر به وسیله روابطش با ترکیه در حوزه تجارت، سیاست و اجتماع محقق میشد، چه بسا بخشی از بحران سوریه که غم انگیزتر است از بین رفتن این احتمال باشد. فعلا و در این مرحله باید به راه حلهای سیاسی فوری برای توقف خونریزیها اندیشید و جامعه بینالملل باید تمام تلاشهای دیپاماتیک خود در این حوزه را به کار گیرد.
گولن: تلاشهای رهبران شیعیان برای تقریب مذاهب اسلامی در راستای اهداف توسعه طلبانه آن هاست
الشرق الاوسط: نظر شما در مورد تنشهای شیعه و سنی در خاورمیانه چیست؟
گولن: نمیتوان میان مردم به دلیل اینکه سنی و یا شیعه هستند تمایز قائل شد بلکه باید در درجه اول به آنها به عنوان یک بشر، حال دارای هر دین و مذهبی باشند نگریست. انسان به حکم انسان بودنش دارای حقوقی اساسی است. هم چنین تفاوت بسیار زیادی میان دین با مذهب و ایدئولوژی های سیاسی جدید وجود دارد.
شایسته نیست که عدم وجود محبت خاص شیعیان نسبت به اهل بیت (ع) در نزد سنیها را به عنوان یک مسئله برای سنی مذهبان معرفی کنیم؛ اصول دینی ما به هیچ دولتی اجازه سرکوب و توهین به عدهای بر اساس تفاوتهای طایفهای را نمیدهد. در طول تاریخ تلاشهای بسیاری جهت تقریب بین مذاهب به ویژه به وسیله رهبران شیعه صورت گرفته است اما با کمال تاسف این فعالان شیعه طرحهای مذکور را برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه خود پیاده میکنند، تا جائی که شیخ یوسف قرضاوی نیز از این موضع علمای شیعه شکایت نموده و آنها را سرزنش میکند.
واقعیت این است که اگر مشکل به صورت ظاهری و به عنوان یک تنش میان شیعه و سنی بروز کند، مرتبط با اهداف سیاسی مانند توسعه نفوذ و سلطه در منطقه و جهان است. امروز وابستگیهای دینی، مذهبی و فرقهای به عنوان یک ابزار جهت تحقق اهداف خاص به کار گرفته میشود. برخی از سیاستمداران دین را به یک ایدئولوژی سیاسی همراه با افکار سرکوبگرانه خود تبدیل کردهاند و در این راه تلاشهایی برای تبدیل هویت سنی و یا شیعی به رویکردهایی است که به این ایدئولوژی قدرت بخشد. امروز کسی نمیتواند بگوید ایران تحت پوشش تشیع به دنبال اهداف قومی خود است زیرا هر دولتی حق دارد منافع ملی خود را تقویت کند و از طریق منابع مشروع در عرصه بینالملل از آن حمایت نماید؛ اما صحیح نیست که این منابع مشروع به عنوان وسایلی جهت افزایش تنشهای دینی، فرقهای و طایفهای به کار گرفته شود و تمام سازمانهای بینالمللی باید با این پدیده مبارزه کنند.
از سویی دیگر اگر زمانی مسایلی میبینیم که به نظر ما اشتباه است باید از خلال رویکرد "اجباری در دین نیست" آن را برای مردم تشریح کنیم. با کمال تاسف برخی از افراد و گروهها تفاسیر گمراهکنندهای از مکتب اهل سنت ارائه میدهند تا به اسم اهل تسنن، خشونت و تروریسم را گسترش دهند. این گروهها نقش ویرانکنندهای بازی و بزرگترین ضربهها را به اسلام وارد میکنند. جهان اسلام امروز بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند دوستی، همراهی و حل مسالمتآمیز مسائل است.MashreghNews
اما به جز نظرات اختلافافکنانه گولن و دامنزدن به اختلافات شیعه و سنی با متهم کردن شیعیان، خبرنگار این روزنامه چاپ لندن نیز سوالات خود را به سوی قرار دادن سنیها در مقابل شیعیان هدایت میکند:
الشرق الاوسط: به نظر شما چرا بیشتر جوانان اهل سنت در معرض تفاسیر افراطی از اسلام قرار می گیرند؟
گولن: در هر دینی گروههای منحرف از مسیر مستقیم دیده میشود، شاید مشکل باشد که بگوییم پیروان مذهب معینی از شیعه و یا سنی بیشتر در معرض این انحرافها هستند. به نظر من این مشکل بیشتر به کوتاهی ما در تفهیم مضمون حقیقی دین و هویت آن بازمیگردد، برخورد با اسلام به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی بزرگترین خیانت به آن است زیرا در این حالت ارزش دین اسلام در حد یک مجموعه از اصول ساده با مساحتی محدود معرفی میگردد. این مسئله از جمله آثار استعمار است، به همین دلیل میل به معرفی دین به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی محدود و ترویج خشونت در کشورهایی که سالها تحت سیطره استعمار بودهاند بیشتر دیده میشود. آنچه که باعث نگرانی و ترس میشود این است که خشونتگرایی این گروهها از سوی رسانههای جمعی به شدت پوشش داده میشود و چهره اسلام مرتب تخریب میگردد.
اسلامی دینی است که با هر دوره و مکانی متناسب است و همین ویژگی آن را از تلاشها برای ارتباط دادن آن به یک جغرافیا و یا دیدگاه مشخص نجات داده است البته به این شرط که با تفاسیر و تاویلاتی مخالف با جوهره اصلیاش همراه نباشد. اگر تفسیر رادیکالی از اسلامی برابر با خشونت باشد پس پدیده به کارگیری خشونت برای تبلیغ اسلام توسط مسلمانان شیعه و سنی جدید نیست. در طول تاریخ همواره کسانی بودهاند که از این شیوه استفاده کردهاند و اگر در حال حاضر برخی از اهل تسنن در این موضوع برجسته شدهاند حقیقت تاریخ تغییر نمیکند. علاوه بر این رسانههای جمعی بر این گروهها تمرکز میکند و نود و نه درصد مابقی مسلمانان که با این حرکات مخالف هستند را به حاشیه میراند.
از آنجایی که گروههایی تفاسیر رادیکالی از اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی معرفی میکنند به فکر تسلط بر دولت و قدرت میافتند؛ موضوعی که در میان رهبران شیعه ایران اتفاق افتاد و آنها از سال 1979 تا کنون به صورت رسمی قدرت را به دست گرفتهاند. طرفداران این روش شیعی انقلاب ایران را نمونهای از تجسم عینی رویای بزرگ خود میدانند، این پدیدههای افراطی با گذشت زمان پیشرفت کرد و گسترش یافت.
من معتقدم این گروههای افراطی به مرور زمان متلاشی خواهند شد و قدرت دین در تحقق تحولات فردی و اخلاقی بسیار بیشتر از تطبیقات سیاسی و سلطهگرایی است؛ اما زمانی که از این قدرت بالقوه اسلام برای تغییرات اجتماعی بهرهبرداری نشود این گروهها به سمت مواضعی با انحرافات بیشتر گام بر خواهند داشت. جنبش گولن به دنبال تغییر جامعه از بالا تا به پایین نیست بلکه ساختن افراد را هدف خود قرار داده است، تغییر باید از فرد آغاز شود اگر ما بتوانیم افراد و شهروندانی معتقد به ایثار و برتری را پرورش دهیم به جامعهای با آینده شکوفاتر و امنتر دست خواهیم یافت.
الشرق الاوسط: انقلابهای عربی راه را برای مقابله با افراطگرایی و محافظهکاری هموار نمود، به نظر شما این موضوع چگونه میتواند بر وضعیت زنان منطقه موثر واقع شود؟
گولن: حوادثی که در مصر، تونس و سوریه اتفاق افتاد در ابتدای امر دموکراسی، حقوق انسانی و آزادیهای اساسی را دنبال میکرد اما گروههایی که بعدا ظاهر شدند و حوادت تاسفانگیزی که بروز کرد بر این درخواستها خط کشید. ما نباید محافظهکاری و تعصب را یکی بدانیم. اسلام نیز مانند هر دین دیگری اصولی اساسی دارد که باید از آن حفظ و صیانت شود. زن در جامعه اسلامی دارای حقوق و آزادیهایی است که به وی اجازه ایفای نقش درخور خود حتی به عنوان یک قاضی، نخست وزیر و یا رئیس جمهور را میدهد، محروم کردن زن از حق آموزش و به حاشیه راندن وی ضربه ای اساسی به سلامت جامعه میزند. به عنوان شاهد مثال ما در صدر اسلام صحابههای زنی داشتهایم که حتی به مردان آموزش مسائل شرعی میدادند و خود در فقه اسلامی سرآمد بودند.MashreghNews
با کمال تاسف فرهنگ مردانه سهم بسیاری در از بین بردن جایگاه عادلانه و والای زن که اسلام آن را مطرح نموده و پیامبر (ص) بر آن مهر تایید زده داشته و از آن پس به عنوان شهروند درجه دو معرفی شده است؛ ما در اسلام زنی مانند حضرت خدیجه (س) را داریم که خود به کار تجارت میپرداخته است. تنها راه دوری از این تفاسیر افراطی که زن را به عقب بر میگرداند این است که عصر پیامبر (ص) و نسلهای بعدی را به عنوان نمونهای عینی برگزینیم و جایگاه اجتماعی و اقتصادی زن را ارتقا بخشیم به نحوی که خود زن قادر به دفاع از حقوق خود باشد.
الشرق الاوسط: به نظر شما فراز و فرود ناگهانی اخوانالمسلمین در مصر چه تاثیری بر آینده اسلام سیاسی در منطقه میگذارد؟
گولن: مصر یکی از مهمترین مراکز اسلام سنی است و تجربهای عمیق در اداره دولت و سیاست دارد تمام کسانی که در حکومت این کشور طمع کردهاند بدانند که باید به ارزشهای دموکراتیک و قانون احترام بگذارند، زیرا مصر کشوری است که دارای ادیان، مذاهب و فرهنگهای مختلف است. حزبی پس از یک انتخابات مشروع بر سر کار میآید و سپس از سوی ارتش سرنگون میشود، توجیه این اقدام آسان نیست؛ دفاع از هرگونه دخالت نظامی علیه خواست ملت ناقض دموکراسی و اصول آن است.
گولن در پایان در واکنش به سوال خبرنگار الشرقالاوسط درباره کتابهایی که تا کنون نوشته است و اینکه کدامیک را فوقالعاده میداند گفت: استغفرالله... من ابدا هیچ یک از کتابهایم را مهم نمیدانم جز اینکه مردم نسبت به من لطف دارند و از نوشتههایم استقبال میکنند. در طول زندگیم تلاش کردم این استقبال مردم را به سوی خدا، پیامبر(ص) و دیگر علما و صالحان سوق دهم. گذشته ما دارای متفکرانی بزرگ چون غزالی، جلال الدین رومی، یونس امره، محمد عاکف، بدیع الزمان نورسی و ... بوده است. MashreghNews