وی بدون تردید از ارکان تیم ملی فوتبال برزیل در جام جهانی 1950 بود، جایی که ستارگان بزرگ دنیای فوتبال تلمو سارا، بازیکن تیم ملی اسپانیا، آدمیر از برزیل (آقای گل) و آلسیدس گیگیا، قهرمان تیم ملی اروگوئه را به فوتبال دوستان سراسر جهان معرفی کرد، او بعدها مورد ستایش پله قرار گرفت و مردم برزیل در سال 2008 در نظرسنجی رسمی وزارت ورزش این کشور وی را به عنوان برترین ورزشکار تاریخ کشورشان انتخاب کردند.
هافبک هجومی سابق تیم ملی برزیل که در جام جهانی 1950 حضور داشت، موفق شد طی 53 بازی ملی 30 گل برای برزیل به ثمر برساند.
این بازیکن خلاق، در دیدار دراماتیک فینال 1950 حاضر بود و یک بار در خصوص شکست برزیل برابر اروگوئه گفت: "هر سال روز 16 جولای گوشی تلفنم را خاموش می کنم زیرا اگر این کار را نکنم، تا شب به طور منظم زنگ میخورد." برزیل در بازی آخر خود در جام جهانی 1950 که به علت امتیاز دو تیم (در این دوره مرحلهٔ نیمه پایانی وجود نداشت و چهار تیمی که از گروه های خود بالا میآمدند، به صورت دورهای به دیدار یکدیگر میرفتند و چون در دیدار برزیل و اروگوئه دو تیم شانس قهرمانی داشتند به آن فینال گفتند. برزیل با یک مساوی هم قهرمان می شد اما اروگوئه نیاز به برد داشت و به این مهم دست یافت!) حکم فینال را داشت، در برابر حدود 200 هزار هوادار مشتاق خود برابر اروگوئه شکست خورد تا در حسرت رسیدن به قهرمانی در جام جهانی باقی بماند.
زیزینیو که قهرمان دوران کودکی پله است با فلامنگو، بانگو و سائوپولو افتخارات زیادی بدست آورد و در رقابت با آدمیر منزس و خوان شیافینو جایزه بهترین بازیکن فوتبال جهان را تصاحب کرد.
روزنامه گاتزتادلا اسپورت ایتالیا، یک بار به این بازیکن برجسته برزیلی لقب "لئوناردو داوینچی" فوتبال را داد که به مهارت زیادی او در زمین مسابقه اشاره دارد.
هر چند او یکی از بهترینهای تاریخ فوتبال برزیل بود، اما متاسفانه هیچ وقت نتوانست به قهرمانی در این رقابت ها دست یابد. زیزینیو در سال 2002 در سن 80 سالگی درگذشت.
وی به بازیکن کامل هم شهرت داشت، در پستهای مختلف چون خط حمله، خط میانی، پیستونهای چپ و راست و خط دفاعی خوش درخشید و مربیان واقعا نمی دانستند او را در کدام پست به صورت ثابت نگاه دارند. در آن زمان وجود یک بازیکن چند بعدی در مناطق مختلف زمین یک نعمت بزرگ برای هر تیمی محسوب میشد. وی بهترین گلزن تاریخ کوپا آمهریکا با 17 گل است.
دوران کودکی زیزینیو، چندان جذاب و دوست داشتنی نبود، او به گفته خودش دچار سوء تغذیه بود و وی را بارها برای معالجه نزد پزشک برده بودند. فقر ویژگی برجسته دوران کودکی او و بسیاری از هم نسلی هایش محسوب می شد و همیشه با افتخار از فقر دوران کودکی خود سخن می گفت.