به گزارش مشرق، اصغر شرفی درخصوص تمدید احتمالی قرارداد کیروش با فدراسیون فوتبال، نوع مدیریت حاکم بر فدراسیون و اوضاع لیگ، به پرسشها چنین پاسخ داد.
تمدید احتمالی قرارداد کیروش با فدراسیون فوتبال را چطور ارزیابی میکنید؟
در شرایط فعلی، این اتفاق صد در صد مثبت است. درست است تیم ایران در جامجهانی ضعیفترین تیم بود، اما نسبت به امکاناتمان خوب بازی کردیم. از سوی دیگر، کیروش به پیراهن تیم ملی ما ارزش داد.
شما معمولا منتقد مربیان خارجی هستید، اما حالا دارید حضور کیروش را صد در صد مثبت ارزیابی میکنید!
ببینید من در خارج از ایران مربیگری کردهام و میدانم یکی از عوامل موفقیت یک مربی، آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم آن کشور است. الان در مورد کیروش هم این قضیه صادق است. از سوی دیگر، افکار عمومی طرفدار کیروش است. علاوه بر اینها، اگر بهترین مربی دنیا را هم بیاوریم، باید حداقل به او یکسال فرصت بدهیم تا با فوتبال و همچنین فرهنگ ایران آشنا شود. ما اگر کیروش را از دست بدهیم، این به معنای از دست دادن فرصت حضور قدرتمندانه در جام ملتهای آسیاست.
برخی میگویند برنده واقعی در تمدید قرارداد کیروش با فدراسیون، شخص سرمربی بود. نظر شما چیست؟
کیروش مربیای است که میداند چطور با کفاشیان صحبت کند، در حالیکه او نمیتوانست با صفاییفراهانی و دادگان اینگونه حرف بزند. راحت بگویم کیروش اصلا کفاشیان را تحویل نمیگیرد.
یعنی کفاشیان و سایر مسئولان فدراسیون اینقدر ضعیف هستند که کیروش میتواند برای آنها تعیین تکلیف کند؟
اگر تاریخ را خوانده باشید میدانید که شاه سلطانحسین 50 سال بر ایران حکومت کرد، اما عاقبت کشور را به افغانها داد. وقتی بیش از اندازه به کسی فرصت میدهیم، این فرصت را از دیگران سلب میکنیم. به نظرم مسئولان کنونی فدراسیونفوتبال باید بروند. چرا یک غیر فوتبالی باید رئیس فدراسیون فوتبال باشد؟ زمانی کامبیز آتابای را از سوارکاری آوردند و حالا هم کفاشیان را از دوومیدانی، اما آتابای از قدرت اجرایی برخوردار بود، در حالیکه کفاشیان این قدرت را ندارد. او سالهاست به دنبال این است که بتواند میزبانی جام ملتهای آسیا را بگیرد، اما نمیتواند.
پس مشکل را مدیریت کلان فوتبالکشور میدانید؟
بله، من نه در زمان صفاییفراهانی و نه در دوره مدیریت دادگان، هیچ مسئولیتی نداشتم، اما میگویم اینها به فوتبال خدمت کردند. چرا الان دادگان بیرون مانده؟!
یعنی مشکل فوتبال ما فقط مدیریتی است؟
فوتبال ما الان هویتش را از دست داده؛ چرا تماشاگران به استادیومها نمیآیند؟ اصلا چرا بیایند؟ قبلا تعصب و عشق به باشگاه بود و بازیکنان هویت خود را از باشگاه کسب میکردند، اما در حال حاضر مربی و بازیکن یکساله قرارداد میبندند و یک مربی هر جا میرود، 4-5 بازیکن را هم با خودش میبرد. این شیوه مثل زندگی گانگسترهاست. در اروپا و آمریکا، گانگسترها برای اینکه با هم بتوانند به دنبال منافعشان باشند، گروهی کار میکنند.
فوتبال گانگستری ادبیاتی جدید در فوتبال ماست...
مثال میزنم. امیرحسین صادقی قبل از امضای قراردادش با استقلال گفت: با قلبم امضا کردم، اما بلافاصله رفت بیمارستان تا مصدومیتش را مداوا کند. مگر این تیم دکتر ندارد؟ مگر نباید یک بازیکن قبل از بستن قرارداد، تست پزشکی بدهد؟ مثل اینکه مربیان استقلال خواب بودهاند. البته چند ماه دیگر و برای بازی در تیم ملی، این بازیکن آماده خواهد بود. میدانید چرا؟ چون اگر صادقی جزو باند گانگسترها نباشد، نمیتواند با تیم قرارداد ببندد!
در این میان وضعیت استقلال و پرسپولیس بدتر از بقیه تیمهاست.
چرا پرسپولیس و استقلال نمیتوانند 11 بازیکن بسازند؟ اگر اینطور شود، مربیان این دو تیم منت بازیکن را نمیکشند.
و حاشیه های فوتبال ایران؟
به نظرم ضربهای که بازیکن به سینه داور زد، در حقیقت به سینه علیدایی زد. ما الان داریم در برزخ زندگی میکنیم. یک بزرگتر در این فوتبال نیست که اهالی فوتبال حرفش را گوش کنند. شما فکر میکنید بزرگان فوتبال به حرف کفاشیان، تاج و آیتاللهی گوش میکنند؟!
به خاطر همین است که اصغر شرفی و امثال وی جایی در فوتبال ما ندارند؟
متاسفانه چیزی که در فوتبال ایران اهمیت ندارد، تجربه و کسوت است. من سالم زندگی کردهام و در فوتبال به همه چیز رسیدهام. حتی در تیمهایی هم که سقوط کردهاند، بروید بپرسید چطور کار کردهام، اما فوتبال ما وضعیت خوبی ندارد. قبلا هم گفتهام که فوتبال را ول کن، سولماز را بچسب!
این قضیه سولماز چیست؟
یک فقره چک 180 میلیونی از باشگاه برقشیراز دریافت کردم که به امضای خانمی به نام سولماز بود. چرا 95 درصد سهام یک باشگاه قدیمی را باید یک خانم بخرد؟ بعد هم که این چک پاس نشد، پیش کفاشیان رفتم. او هم در جواب من گفت: شما از حق خودت بگذر. من هم در جواب کفاشیان گفتم: مگر شما از 100 هزار تومانت میگذری که من از 180 میلیون خودم بگذرم؟ همان جا بود که در مصاحبهای گفتم: فوتبال را ول کن، سولماز را بچسب!
منبع: ایلنا
تمدید احتمالی قرارداد کیروش با فدراسیون فوتبال را چطور ارزیابی میکنید؟
در شرایط فعلی، این اتفاق صد در صد مثبت است. درست است تیم ایران در جامجهانی ضعیفترین تیم بود، اما نسبت به امکاناتمان خوب بازی کردیم. از سوی دیگر، کیروش به پیراهن تیم ملی ما ارزش داد.
شما معمولا منتقد مربیان خارجی هستید، اما حالا دارید حضور کیروش را صد در صد مثبت ارزیابی میکنید!
ببینید من در خارج از ایران مربیگری کردهام و میدانم یکی از عوامل موفقیت یک مربی، آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم آن کشور است. الان در مورد کیروش هم این قضیه صادق است. از سوی دیگر، افکار عمومی طرفدار کیروش است. علاوه بر اینها، اگر بهترین مربی دنیا را هم بیاوریم، باید حداقل به او یکسال فرصت بدهیم تا با فوتبال و همچنین فرهنگ ایران آشنا شود. ما اگر کیروش را از دست بدهیم، این به معنای از دست دادن فرصت حضور قدرتمندانه در جام ملتهای آسیاست.
برخی میگویند برنده واقعی در تمدید قرارداد کیروش با فدراسیون، شخص سرمربی بود. نظر شما چیست؟
کیروش مربیای است که میداند چطور با کفاشیان صحبت کند، در حالیکه او نمیتوانست با صفاییفراهانی و دادگان اینگونه حرف بزند. راحت بگویم کیروش اصلا کفاشیان را تحویل نمیگیرد.
یعنی کفاشیان و سایر مسئولان فدراسیون اینقدر ضعیف هستند که کیروش میتواند برای آنها تعیین تکلیف کند؟
اگر تاریخ را خوانده باشید میدانید که شاه سلطانحسین 50 سال بر ایران حکومت کرد، اما عاقبت کشور را به افغانها داد. وقتی بیش از اندازه به کسی فرصت میدهیم، این فرصت را از دیگران سلب میکنیم. به نظرم مسئولان کنونی فدراسیونفوتبال باید بروند. چرا یک غیر فوتبالی باید رئیس فدراسیون فوتبال باشد؟ زمانی کامبیز آتابای را از سوارکاری آوردند و حالا هم کفاشیان را از دوومیدانی، اما آتابای از قدرت اجرایی برخوردار بود، در حالیکه کفاشیان این قدرت را ندارد. او سالهاست به دنبال این است که بتواند میزبانی جام ملتهای آسیا را بگیرد، اما نمیتواند.
پس مشکل را مدیریت کلان فوتبالکشور میدانید؟
بله، من نه در زمان صفاییفراهانی و نه در دوره مدیریت دادگان، هیچ مسئولیتی نداشتم، اما میگویم اینها به فوتبال خدمت کردند. چرا الان دادگان بیرون مانده؟!
یعنی مشکل فوتبال ما فقط مدیریتی است؟
فوتبال ما الان هویتش را از دست داده؛ چرا تماشاگران به استادیومها نمیآیند؟ اصلا چرا بیایند؟ قبلا تعصب و عشق به باشگاه بود و بازیکنان هویت خود را از باشگاه کسب میکردند، اما در حال حاضر مربی و بازیکن یکساله قرارداد میبندند و یک مربی هر جا میرود، 4-5 بازیکن را هم با خودش میبرد. این شیوه مثل زندگی گانگسترهاست. در اروپا و آمریکا، گانگسترها برای اینکه با هم بتوانند به دنبال منافعشان باشند، گروهی کار میکنند.
فوتبال گانگستری ادبیاتی جدید در فوتبال ماست...
مثال میزنم. امیرحسین صادقی قبل از امضای قراردادش با استقلال گفت: با قلبم امضا کردم، اما بلافاصله رفت بیمارستان تا مصدومیتش را مداوا کند. مگر این تیم دکتر ندارد؟ مگر نباید یک بازیکن قبل از بستن قرارداد، تست پزشکی بدهد؟ مثل اینکه مربیان استقلال خواب بودهاند. البته چند ماه دیگر و برای بازی در تیم ملی، این بازیکن آماده خواهد بود. میدانید چرا؟ چون اگر صادقی جزو باند گانگسترها نباشد، نمیتواند با تیم قرارداد ببندد!
در این میان وضعیت استقلال و پرسپولیس بدتر از بقیه تیمهاست.
چرا پرسپولیس و استقلال نمیتوانند 11 بازیکن بسازند؟ اگر اینطور شود، مربیان این دو تیم منت بازیکن را نمیکشند.
و حاشیه های فوتبال ایران؟
به نظرم ضربهای که بازیکن به سینه داور زد، در حقیقت به سینه علیدایی زد. ما الان داریم در برزخ زندگی میکنیم. یک بزرگتر در این فوتبال نیست که اهالی فوتبال حرفش را گوش کنند. شما فکر میکنید بزرگان فوتبال به حرف کفاشیان، تاج و آیتاللهی گوش میکنند؟!
به خاطر همین است که اصغر شرفی و امثال وی جایی در فوتبال ما ندارند؟
متاسفانه چیزی که در فوتبال ایران اهمیت ندارد، تجربه و کسوت است. من سالم زندگی کردهام و در فوتبال به همه چیز رسیدهام. حتی در تیمهایی هم که سقوط کردهاند، بروید بپرسید چطور کار کردهام، اما فوتبال ما وضعیت خوبی ندارد. قبلا هم گفتهام که فوتبال را ول کن، سولماز را بچسب!
این قضیه سولماز چیست؟
یک فقره چک 180 میلیونی از باشگاه برقشیراز دریافت کردم که به امضای خانمی به نام سولماز بود. چرا 95 درصد سهام یک باشگاه قدیمی را باید یک خانم بخرد؟ بعد هم که این چک پاس نشد، پیش کفاشیان رفتم. او هم در جواب من گفت: شما از حق خودت بگذر. من هم در جواب کفاشیان گفتم: مگر شما از 100 هزار تومانت میگذری که من از 180 میلیون خودم بگذرم؟ همان جا بود که در مصاحبهای گفتم: فوتبال را ول کن، سولماز را بچسب!
منبع: ایلنا