گروه تاریخ مشرق- آیت الله سید صدرالدین صدر، اواخر اردیبهشت 1261 ش در کاظمین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در سامرا گذراند و مقطع سطح حوزه را از استادان آن دیار فرا گرفت. با هجرت به کربلا و نجف از بزرگانی چون: آیت الله ملا محمدکاظم خراسانی (آخوند)، نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، سید اسماعیل صدر، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و میرزا فتح الله شریعت اصفهانی بهره مند گردید.
وی در سال 1292 ش، رهسپار ایران شد و تا 1298 ش، در مشهد سکنی گزید و در جوار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به تدریس و ارشاد مردم پرداخت. در مدت اقامت ايشان در مشهد، قحطي عظيمي بر مشهد حكمفرما شد و جان بيچارگان را تهديد ميكرد. آيت الله صدر با اقدامات جدي و تشكيل جلسات جمعآوري اعانه بوسيلۀ علما و محترمين شهر، بسياري از مستمندان را از خطر مرگ نجات دادند.
با رحلت آيت الله حائري (ره) هرج و مرج شديدي در حوزه علميه پديد آمد و طلاب تا مدتي وضع بياندازه نامطلوبي داشتند. ولي آيت الله صدر در رفع هرج و مرج اقدامات مجدانهاي به عمل آورد و طبق مشي مرحوم حائري (ره)، حوزههاي امتحاني براي طلبهها برقرار كرد و بدين وسيله حوزۀ علميه را از لوث وجود عناصر مشكوك كه به لباس روحانيت درآمده بودند و فكر اغتشاش در حوزۀ را داشتند پاك نمود. در همان اوقات كه عمال دولت مشغول تخريب روحانيت بوده و هر روز علما و بزرگان ديني را حبس و تبعيد و اعدام نمود و به دستگاه مقدس روحانيت لطمه وارد مينمود، آيت الله صدر به منظور احياي شريعت محمدي (ص) و توسعۀ تشكيلات روحانيت، ساختمان مهم و باشكوهي براي سكونت طلاب بنا كرد و همچنين حجرات زيرين مدرسۀ فيضيه را كه مرطوب و بيفرش بود، كف برداري و مفروش نمود.
ايشان در هفته ده ساعت براي فضلا و طلاب تدريس ميفرمودند و در تشويق طلاب بسيار كوشا بودند. از جمله، امتحان هفتگي را به صورت مسابقه و همراه با اعطاء جايزه تشكيل ميدادند و به وضع طلاب و محصلين آبرومند شخصاً رسيدگي كرده و شهريه ميدادند.
پس از رحلت مرحوم حائري(ره)، آيت الله صدر به همراه آيات عظام سيد محمد تقي خوانساري و سيد محمد حجت، حوزه را تا آنجا كه ميتوانستند حفظ كردند، البته حوزه پر رونقي نبود ولي نگذاشتند که این حوزه بطور كلي متلاشي شود، به همين علت این سه عالم بزرگوار، به آيات ثلاث معروف شدند.
آیت الله صدر شاگردان بسیار تربیت کرد. او روزانه دو درس میگفت و حدود 400 تن از طلاب حوزه کوچک آن روز در درسش شرکت می کردند. نام برخی از شاگردان آن فقیه بزرگوار چنین است: آیات عظام سید محمدباقر سلطانی، سید موسی شبیری زنجانی، علی مشکینی، محمد صدوقی، امام موسی صدر، سید رضا صدر، مرتضی فقیهی، سید حسن مدرسی یزدی، سیدحسین موسوی کرمانی، رمضانی فردویی و ...
يكي از علماي حوزۀ علميه قم ميگويد: «در آن ايام، اوضاع آشفتهاي بر حوزه و جامعه حاكم بود و قدرتهاي استكباري دست به دست هم داده بودند تا مراجع سه گانۀ وقت را بشكنند و ميان آنها تفرقه ايجاد كنند، از قضا مقداري هم موفق شدند و كار به جايي رسيد كه افرادي مانند مرحوم صدر و خوانساري ديگر در امور مالي دخالت نميكردند.» .
يكي از شاگردان مرحوم صدر خاطره زیر را از زبان آن مرجع وارسته نقل می کند:
پس از مرحوم آیت الله حائری (قدس سره)، مدتی زمام حوزه به دست من بود و عهده دار پرداخت شهریه طلاب بودم. یک ماه وجهی نرسید؛ قرض کردیم و شهریه را دادیم. ماه دوم هم نرسید؛ باز قرض کردیم و شهریه را پرداخت کردیم. ماه سوم هم نرسید. دیگر جرات نکردیم قرض کنیم. طلبهها برای شهریه در خانه ما گرد آمدند، من گفتم که ندارم و بسیار بدهکار شدهام. طلاب نگران و ناراحت شدند. آنها زیر لب میگفتند: در مدرسه امنیت نداریم؛ نه راهی به وطن هایمان داریم؛ اینجا هم خرجی نداشته باشیم و ...
چنان سخن میگفتند که من تحت تاثیر قرار گرفتم. پس گفتم: آقایان، تشریف ببرید. انشاءالله تا فردا برای شهریه کاری خواهم کرد. آنان رفتند؛ ولی تا شب هر چه فکر کردم، راهی به ذهنم نرسید. خوابم نمی برد، سحر برخاستم، تجدید وضو کردم، به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف شدم و نمازخواندم. حرم بسیار خلوت بود. پس از به جای آوردن نماز صبح و تعقیبات، درحالی که منظره روز گذشته را به خاطر می آوردم، خود را به ضریح مطهر رساندم و با ناراحتی به حضرت گفتم: عمه جان، رسم نیست که عده ای از طلاب غریب در همسایگی شما از گرسنگی جان دهند. اگر توان نداری، به برادر بزرگوارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) یا جدت امیرالمؤمنین(ع) متوسل شو، خداحافظ.
این را گفتم و با قهر و عصبانیت به خانه رفتم. بسیار افسرده خاطر بودم. منظره روز پیش پیوسته در برابرم آشکار بود. برخاستم قرآن را برداشتم بخوانم تا قدری آرامش یابم. [گویا فرمودند] به قدری ناراحت بودم که نتوانستم بخوانم. هوا تاریک و روشن بود که ناگهان در زدند. گفتم: بفرمایید. در بازشد. کربلایی محمد، خدمتکار کهنسال وارد شد و گفت: آقا، یک نفر با کلاه شاپو و چمدان پشت در است و میگوید «همین حال میخواهم خدمت آقا مشرف شوم. وقت ندارم زمان دیگر بیایم.» ترسیدم و گفتم نمی دانم آقا از حرم آمده یا نه. چه می فرمایید: گفتم: بگو بیاید، اگر چه راحتم کند.
کربلایی محمد برگشت. طولی نکشید که مردی موقر با کلاه شاپو و چمدان وارد شد. سلام کرد، دستم را بوسید، عذرخواهی کرد و گفت: ببخشید بی موقع شرفیاب شدم. چندلحظه پیش، که ماشین ما بالای گردنه رسید، نگاهم به گنبد حضرت معصومه(س)افتاد، ناگهان به فکرم رسید که در مسافرت هر لحظه احتمال خطر است. اگر اتفاقی بیفتد و بمیرم؛ مالم تلف شده، دین خدا و امام(ع) بر گردنم بماند،چه خواهم کرد؟ [ظاهرا همان زمانی که آیت الله صدر در حرم دعا کرد، این فکر به خاطر مرد خطور کرده بود] وقتی به قم رسیدیم، از راننده خواستم اندکی توقف کند تا مسافران به زیارت بروند و من خدمت شما برسم. سپس اموالش را حساب کرد و مقدار قابل توجهی بدهکار شد. در چمدان را باز کرد و به اندازه ای پرداخت که توانستم علاوه بر پرداخت قرضها و شهریه آن ماه،[ظاهرا فرمود] تا یک سال از همان وجوه شهریه پرداخت کنم.
بعد از این جریان، به زیارت حضرت معصومه(س) رفتم؛ سپاسگزاری کردم و گفتم: عمه جان! بحمدالله خوب عرضه داری.
آیت الله سید رضا، آیت الله امام موسی صدر و آقای حاج سید علی صدر پسران ايشان و آیت الله سید محمدباقرسلطانی طباطبایی (پدر خانم یادگار امام خمینی، حاج سید احمد آقا)، آیت الله شهید سید محمدباقر صدر، حجت الاسلام والمسلین دکتر علی اکبر صادقی ، حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی صدر عاملی، حجت الاسلام والمسلمین شیخ هادی عبادی، حاج مصطفی فیروزان و استاد سید حسین شرف الدین از دامادهاي ايشان هستند.
رابطه آیت الله صدر با حضرت امام صميمانه بود به گونه ای که براي تحاشی بر برخی کتب مهم فقهی چون مجمع المسائل حائری، وسیله النجاه و عروه الوثقی جلسات مباحثه فقهی برقرار می کردند.
آیت الله سید صدرالدین صدر از جمله علما و مراجع مبارز و سیاسی بودند كه نسبت به جریانات سیاسی و اجتماعی بي تفاوت نبودند. نگاه پدرانه و خصوصیات اخلاقی و رفتاری ایشان به گونه ای بود که مبارزان و جریانات مبارز اسلامی با ایشان ارتباط داشته و از حمایت آقای صدر برخوردار بودند. فدائیان اسلام یک نگاه پدرگونه به وی داشتند. يكي از فضلاي محترم حوزه علميه ميگويند:
« من يقين دارم كه آيت الله صدر، حامي فدائيان اسلام و حامي موضعگيري آنان در قبال فلسطين بودند.»
آيت الله صدر، از جمله علمايي بودند كه براي اقامت آيت الله بروجردي در قم، تلاش كردند و حتي براي استقبال از ايشان به شهر ری و حرم حضرت عبدالعظيم رفتند. با ورود آيت الله بروجردي، آيت الله صدر محل نماز جماعت خود را درصحن بزرگ حرم حضرت معصومه (س) به آيت الله بروجردي دادند و بعد از اين مردم هم كمتر ايشان را ميديدند و كمكم اسم و رسمشان تحتالشعاع آيت الله بروجردي قرار گرفت. كه بعضيها ميگفتند که ايشان با تعارف، خودشان خود را از بين بردند. اما ايشان خيلي مرد پاكي بود و در اين واديها نبودند و تنها به منظور حفظ وحدت بين مراجع و اعتقاد ايشان به رهبري واحد اين كار را كرد. خود ايشان ميفرمود:
«من به يك چيز اعتقاد دارم و آن رهبري واحد است. هر كدام از آقايان درس و بحث دارند. من آنجا نشد نماز بخوانم، توي خانهام نماز ميخوانم. ولي اين رهبري واحد اگر دنبالش را بگيريم، به يك جايي ميرسد كه يك كاري انجام بشود و اتحاد بوجود ميآيد. من به اين اتحاد خيلي علاقه دارم.
ايشان در آن زمانها، درس خارج خود را در خانه براي جمعي قليل برگزار ميكردند كه فرد شاخص آنها، شهيد محراب، آيت الله صدوقي يزدي بود. اين مجتهد فرازنه يكي از شخصيت هاي پيشگام در وحدت بين مذاهب بود و به همين سبب اقدام به تأليف كتاب «المهدي» كرد كه همۀ مطالب و منابع آن از كتب اهل سنت استفاده شده است.
ایشان در ششم دی ماه 1332 ش رحلت کردند و آیت الله بروجردی بر وی نماز گزارد و پیکر پاکش، کنار قبر حاج شیخ عبدالکریم حائری، در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
مناسب است در انتها به برخي از ویژگیهای اخلاقی برجسته ایشان اشاره اي داشته باشيم :
وی بسیار متواضع بود و به نظرهای طلاب جوان و نوجوان نیز توجه می کرد. حتی گاه، هنگام بحث با دانشمندان از طلاب معمولی نیز می خواست تا نظرهایشان رابیان کنند. همواره در سلام بر طلاب پیشی می گرفت. مرحوم آقابزرگ تهرانی در شرح حال او می نگارد: «کان کثیر التواضع یجالس سوادالناس; بسیار متواضع بود و با مردم عادی می نشست.»
آیت الله صدر پیوسته به فکر محرومان بود. موسسه ها و صندوقهایی سامان داد تابه این گروه کمک شود. با آن موقعیت ممتازی که داشت به خانه دیگران می رفت وبرای نیازمندان کمکهایی گرد می آورد. حتی وقتی دولت به بهانه های واهی ازتامین برق بعضی از خیابانها سرباز می زند; آن استاد بزرگ هزینه برق رامی پرداخت و در محله هایی که نیاز به آب داشتند در حد توان چاه آب و آب انبارمی ساخت.
مرجع قم همواره مراقب بود تا میان صفوف علما اختلاف ایجادنشود. هنگام اقامت در مشهد و قم، اختلافاتی میان علما پدید آمد. آن بزرگواربا تلاش فراوان، آنها را از میان برد و صفوف اهل علم را متحد ساخت.
آیت الله صدر آثار ارزنده زیر را از خود با یادگارگذاشت:
1. المهدی در این کتاب روایات اهل سنت در باره بقیه الله الاعظم(عج)گردآوری شده است. پیش از آن، کتابی در این موضوع، با این نظم و ترتیب خاص،نگاشته نشده بود. کتاب المهدی عربی است و ترجمه اش نیز چاپ شده است.
2. خلاصه الفصول کتاب فصول تالیف مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی ازمتون درسی حوزه علمیه بود; ولی به خاطر طولانی بودن، معمولا طلاب به خواندن بخشی از آن اکتفا کردند. مرحوم صدر آن را تلخیص کرد تا به جای کتابهای قوانین و فصول تدریس گردد.
3. الحقوق همان رساله حقوق حضرت سجاد(ع) است که با مقدمه کوتاه آن مرجع پاکدل مکرر چاپ شده است.
4. مختصر تاریخ اسلام
5. حاشیه عروه الوثقی
6. حاشیه وسیله النجاه
7. سفینه النجاه
8. رساله در امر به معروف و نهی از منکر
9. رساله در تقیه
10. رساله در حکم غساله
11. رساله در حج
12. رساله ای در باره ازدواج
13. منظومه حج
14.منظومه ای در باره روزه
15. رساله در حقوق زن
16. حاشیه کفایه الاصول
17.رساله ای در اصول دین
18. رساله ای در اثبات عدم تحریف قرآن
19. رساله در ردشبهات وهابیان
20. لواء محمد (12 جلد)
21. مدینه العلم (6 جلد)
22. دیوان اشعار
*آرشیو مقالات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی