گروه جنگ نرم مشرق- دانشكده جنگ آمريكا در پژوهشي به آينده رابطه ايران و آمريكا پرداخته و وضعيت ميزان دوستي و دشمني دو كشور در سال 2030 را مورد بررسي و تدقيق قرار داده است. آنچه كه در ادامه ميآيد خلاصهاي است از اين پژوهش:
گفتگوهای هستهای جاری بین ایران و گروه 1+5 که در پی شدیدترین تحریمها علیه ایران تا به امروز بوده است، چشماندازهای جدیدی برای کاهش تنش بین تهران و غرب و تنشزدایی آمریکا و ایران در بلندمدت گشوده است. روی کار آمدن دولتهای جدید هم در ایران و هم در آمریکا، تحریمهای بیشتر، تغییر گرایشات جغرافیای اقتصادی و جغرافیای سیاسی، الزامات همکاری آمریکا و ایران، همگی به این پویاییها کمک میکند. اکنون برخی، مذاکرات را شروعی جدید در روابط آمریکا و ایران میدانند که میتواند منادی ظهور روابط استراتژیک آمریکا و ایران در 15 سال آینده باشد.
این نوشتار، که در اواخر سال 2014 نوشته شده است، این روابط استراتژیک محتمل بین ایران و آمریکا را مورد بررسی قرار میدهد که میتواند تا سال 2030 باعث ظهور این موارد شود: 1) پیکار استراتژیک که دربرگیرنده ایرانی با توان سلاحهای هستهای است؛ 2) همکاری جامعی که در پی یک »معامله بزرگ» به وجود میآید؛ 3) پیکار استراتژیک فزاینده پس از توافق هستهای. با کنار گذاشتن وضع کنونی و حمله به ایران به عنوان دیگر پیامدهای ممکن، این روابط تعمداً بر پیکاری سازنده متمرکز است. در حالیکه این نوشتار طرف برنده را مشخص نمیکند، اما اعتبار و احتمال ظهور هرگونه رابطه را ارزیابی کرده و سیاستهایی را به منظور پرورش و آماده کردن آمریکا، ایران، و شرکای آنها برای یک تغییر استراتژیک پیشنهاد میدهد.
رابطه حاصل بین آمریکا و ایران احتمالاً مبتنی بر سیاستهای مشترک در انتخاب مسائل است و نه یک همکاری استراتژیک کاملاً شکوفا، که تا 15 سال بعد نامحتمل میباشد چرا که طرفین باید اعتمادسازی کرده و سیاستهای خود را با همپیمانان و شرکایشان مجدداً هماهنگ کنند. بنابراین، چنین رابطهای احتمالاً مبتنی بر اصول و روال پیکار گزینشی میباشد، اما با درک و مسیری برای رابطه استراتژیک کاملاً شکوفاتر در بلندمدت.
تنشزدایی آمریکا و ایران اگر تا سال 2030 تحقق یابد، باعث پیشبرد یکپارچگی خارجی در خاورمیانه بزرگتر میشود و به استراتژی پرورش اتصال جهانی آمریکا کمک کند. این امر به کاهش تنشها، حل درگیریها، توسعه و بازسازی کشورهای به تاراج رفته به واسطه جنگ و خشونت فرقهای کمک میکند. با این کار آمریکا همچنین قادر میشود تا گزیدهای از داراییهای نظامی موجود در منطقه را در مکانهای دیگری چون آسیا و اروپا مستقر کند تا به چالشهای دیگر بپردازد، و داراییهای باقیمانده را برای پرداختن به تهدیدات جدید در خاورمیانه بزرگتر در نظر بگیرد.
فهرست مطالب اين پژوهش به ترتيب زير است:
فصل اول؛ مقدمه: زمانش فرا رسیده است
فصل دوم؛ نیروهایی که موجب تنشزدایی آمریکا و ایران میشوند
· دولتهای جدید و احتمال تغییر
· نیش تحریمها به عنوان محرک مذاکرات
· گرایشات جغرافیایی اقتصادی و مزیتهای پیکار اقتصادی
· پویاییهای جغرافیای سیاسی و الزامات همکاری امنیتی
فصل سوم؛ روابط استراتژیک آمریکا و ایران در 2030
· کسب توانمندی سلاحهای هستهای ایران، پیکار استراتژیک به دنبال دارد
· همکاری جامع پس از چرخش 180 درجهای طرفین و حصول یک «معامله بزرگ» حاصل میشود
· پیکار استراتژیک فزاینده هنگامی پدید میآید که طرفین به بهبود روابط ادامه دهند
· سه آینده جایگزین ــ احتمال و اعتبار توافق
فصل چهارم؛ پروراندن و آماده شدن برای تغییر استراتژیک
· هدایت روابط با بازیگران کلیدی
· بهبود توسعه اقتصادی منطقه
· تعدیل وضعیت نظامی منطقه
· پیشبرد ظرفیت نهادی منطقه
فصل پنجم؛ نتیجهگیری: بعد چی؟ چشماندازها، بینشها، گامها