به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ از 14 مهر 1357 كه امام خميني(ره) با ورود به پاريس مرحله تازهاي از هجرت 14 ساله خود را آغاز كرد، دائماً تحت فشار ساواك بوده و تيمسار مقدم آخرين رئيس ساواك نهايت كوشش خود را براي محدود كردن امام در فرانسه به كاربست. اين كوشش از طريق فشار ساواك بر سازمان اطلاعاتي فرانسه صورت گرفت.
در آن زمان ساواك به دستور شاه ماهانه كمكهاي مالي قابل توجهي را دراختيار سرويس اطلاعاتي فرانسه قرار ميداد. فرانسويها بر روي اين كمكها خيلي حساب باز كرده بودند به طوري كه وقتي در 29 شهريور 1357 شاه به منظور واداشتن دولت فرانسه به فشار بر مطبوعات آن كشور براي سانسور رويدادهاي انقلاب، دستور قطع كمكها را صادر كرد، بلافاصله «كنت دومرانش» رئيس سازمان اطلاعاتي فرانسه در 31 شهريور به تهران آمد و توانست شاه را از اجراي اين تصميم منصرف سازد. كمكهاي نقدي ساواك به سازمان اطلاعاتي فرانسه از نظر رژيم شاه اهرم مناسبي براي واداشتن فرانسويها به تمكين از منويات حكومت پهلوي بود.
امام خميني روز چهاردهم مهر وارد پاريس شدند و دو روز بعد در منزل يكي از ايرانيان در نوفللوشاتو (حومه پاريس) مستقر شدند. مأمورين كاخ اليزه نظر رئيسجمهور فرانسه را مبني بر اجتناب از هرگونه فعاليت سياسي به امام ابلاغ كردند. ايشان نيز در واكنشي تند تصريح كرده بود كه اينگونه محدوديتها خلاف ادعاي دمكراسي است و اگر او ناگزير شود تا از اين فرودگاه به آن فرودگاه و از اين كشور به آن كشور برود باز دست از هدفهايش نخواهد كشيد.
دو روز پس از ورود امام خميني به پاريس يعني در 16 مهر اداره كل سوم ساواك (اداره امنيت داخلي) نيازهاي اطلاعاتي خود را در 9 بند به اطلاع سرويس اطلاعاتي فرانسه رساند. اين 9 بند عبارت بود از:
1 ـ مرتبطين و كساني كه با امام خميني ديدار و گفت و گوهاي دائم و هميشگي دارند و به نفع ايشان فعاليت ميكنند، چه كساني هستند.
2 ـ چه كساني تاكنون با ايشان ملاقات كرده و يا بعداً به ملاقات ايشان خواهند رفت.
3 ـ غير ايرانياني كه با ايشان ملاقات ميكنند چه كساني هستند.
4 ـ از مقامات سياسي و رسمي چه كساني به ملاقات ايشان ميروند و كداميك از نشريات و خبرنگاران خارجي با ايشان ملاقات و مصاحبه ميكنند.
5 ـ علاوه بر ايشان و فرزندشان سيداحمد خميني، چه كسان ديگري نزد ايشان در نوفللوشاتو سكونت دارند.
6 ـ چه ارتباطي ميتواند ميان ربوده شدن امام موسي صدر و مسكن گزيدن امام خميني در پاريس وجود داشته باشد.
7 ـ شماره تلفنهايي كه اطرافيان ايشان با آن تماس ميگيرند، تحت كنترل قرار گرفته و محتواي آن ثبت و ضبط شود.
8 ـ آيتالله امام خميني و همراهانشان تا چه مدت در فرانسه باقي خواهند ماند، و نهايتاً اينكه
9 ـ تاريخ دقيق حركت ايشان از فرانسه و مقصد بعدي ايشان به كجا خواهد بود.
فرانسويها نيز در چهارچوب همكاريهاي خود با ساواك از روز دوشنبه 17 مهر 1357 شنود تلفني برخي از فعالين سياسي ايران مقيم فرانسه را آغاز كرد.
روز پنجشنبه 20 مهر تيمسار كاوه معاون اطلاعات خارجي ساواك و دو تن از همكارانش وارد پاريس شدند. آنان در فرودگاه از جانب سرهنگ L.Lon رئيس واحد عملياتي سرويس اطلاعاتي فرانسه و دو نفر از همكارانش مورد استقبال قرار گرفتند. تيمسار كاوه طي سه روز اقامت با همتاي فرانسوي خود راجع به راههاي كنترل هر چه بيشتر رفت و آمد امام، شناسائي ملاقاتكنندگان وي و نشاني خانهها و محلهاي اقامت آنها تلفنهاي آنان، موضوع حركت امام به طرف الجزاير، سوريه، ليبي و ... بحث و مذاكره به عمل آورد.
روز جمعه 21 مهر كنت دومرانش رئيس سازمان اطلاعاتي فرانسه به تيمسار كاوه كه به ملاقاتش رفته بود گفت «تصميم به اخراج امام خميني از پاريس گرفته بود». وي گفت: «اين تصميم قرار بود در 17 مهر عملي شود اما با مخالفت سفير شاه در فرانسه روبرو شد» وي افزود «تصور سفير اين بود كه اقامت امام در فرانسه به علت تسهيلاتي كه اين كشور فراهم ساخته، مفيدتر است تا عزيمت ايشان به كشوري كه اين امكانات در آن موجود نباشد.»
(ژيسكاردستن رئيسجمهور فرانسه در خاطرات خود نوشته است كه دستور اخراج امام از فرانسه را صادر كرده بود. ولي در آخرين لحظهها نمايندگان سياسي شاه كه در آن روزها در نهايت درماندگي قرار داشتنند خطرواكنش تند و غيرقابل كنترل مردم را گوشزد كرده و در مورد عواقب آن در ايران و اروپا از خود سلب مسئوليت كرده بودند).
«مرانش» سپس با طرح اين ادعا كه «خميني با تروريستهاي فرانسه و ايتاليا ارتباط دارد» (عناصر اطلاعاتي فرانسه نيز چون همتايان ايراني خود هر مخالفي را كمونيست ميناميدند) طرح ترور امام خميني را پيشنهاد كرد. استدلال تيمسار كاوه جالب بود: او با اشاره به واكنش افكار عمومي در قبال قتل شيخاحمد كافي در يك سانحه اتومبيل، واهمه خود را از اينكه ترور امام اوضاع را به مراتب آشفتهتر خواهد كرد، بيان داشت. گزارش سفر تيمسار كاوه در 30 مهر ماه به اطلاع شاه رسيد. در اين گزارش پس از رؤيت شاه فقط ذكر شده بود « به شرفعرض ملوكانه رسيد. ملاحظه فرمودند» به عبارت ديگر شاه دستور خاصي صادر نكرد و با استدلال كاوه موافق بود.
روز 17 آبان 1357 «مرانش» به تهران آمد و با شاه ملاقات كرد. وي در اين ملاقات تلگرام مخصوص والري ژيسكاردستن رئيسجمهور فرانسه را به اطلاع شاه رساند. «مرانش» به شاه گفت: «رئيس سرويس فرانسه افتخار دارد به شرف عرض پيشگاه مبارك شاهانه برساند كه رئيسجمهور فرانسه همانطور كه خواسته شده بود موافقت نموده كه فشارهاي لازم بر خميني اعمال گردد. به موازات محدوديتهائي كه دولت فرانسه تحت فشار رژيم شاه براي امام خميني ايجاد كرده بود، ساواك به طور جداگانه خود گامهائي را در اين راستا برداشته بود. از جمله براي تقويت موقعيت رو به ضعف رژيم پهلوي، در مطبوعات و رسانههاي گروهي فرانسه، مبالغ قابل توجهي در اختيار مديران، سردبيران و نويسندگان اين نشريات و روزنامهها قرار داد. مأموران ساواك در ميان كساني كه به ملاقات امام خميني در نوفللوشاتو ميرفتند نفوذ كرده و گزارشات، اخبار و اطلاعاتي درباره موقعيت ايشان و فعاليتهائي كه انجام ميدادند، براي ساواك تهران ارسال ميكردند. ساواك براي بدنام كردن امام خميني شايع كرده بود كه وي به سرزمين كفر پناهنده شده است و گويا برخي از روحانيون و علماي ميانهرو و متمايل به حكومت هم از اين توطئه ساواك براي بدنام كردن ايشان استقبال كردند.
اخباري هم وجود داشت كه نشان ميداد ساواك براي جلوگيري از انتشار تصويرو صداي امام خميني از طريق راديو و تلويزيونهاي فرانسه و ديگر كشورهاي جهان، در دستگاههاي گيرنده و فرستنده محل اقامت ايشان در نوفللوشاتو خرابكاريهايي ميكرد. ساواك از نخستين روزهاي حضور امام خميني در پاريس، به مأموران خود در فرانسه دستور داده بود اسناد و مدارك موجود و قابل دسترس را (براي پيشگيري از حمله احتمالي مخالفان به سفارت و نمايندگي ساواك در فرانسه) معدوم كنند.
در آذر 1357، سپهبد ناصر مقدم طي ملاقاتي با شاه، پيشنهاد كرد توسط پزشكي از نيروهاي ساواك كه در فرانسه اقامت دارد، امام خميني با تزريق مواد سمي به قتل برسد، اما حاضران در جلسه، عواقب چنين اقدامي را براي رژيم پهلوي سخت خطرناك ارزيابي كردند و بدين ترتيب طرح مقدم مسكوت ماند.
ساواك به مراقبتهاي خود از محل اقامت و فعاليتهاي امام خميني و اطرافيانش در نوفل لوشاتو ادامه داد و نيروهايي از آن درنزديكي منزل ايشان در فرانسه خانهاي اجاره كرده و به طور دائم آمد و شدهاي اين منطقه را تحت كنترل داشتند. ساواك درباره روابط، ارتباطات و آمد و شدهاي اطرافيان امام خميني با مخالفان حكومت در داخل كشور نيز اطلاعات قابل توجهي در اختيار داشت و از طريق منابع نفوذي خود در ميان مخالفان، به اطلاعات و اخبار فراواني درباره مذاكرات، خواستها و محمولات و مراسلههاي پستي و نظاير آن دست مييافت. مراقبتهاي ساواك بر ضد امام خميني و اطرافيان ايشان در فرانسه تا هنگام حضورشان در اين كشور ادامه داشت. هنگامي كه به دنبال خروج شاه از كشور، امام براي بازگشت به ايران اعلام آمادگي كرد، مأموران ساواك در فرانسه درباره اين موضوع گزارشات لحظه به لحظهاي به تهران مخابره كردند. مقدم براي چگونگي برخورد با اين موضوع، مذاكرات و گفت و گوهاي مفصلي با دولت بختيار، فرماندهي نظامي، ژنرال هايزر، سفارت امريكا و نيز مأموران سيا در تهران و بعضي افراد و گروهها در داخل كشور انجام داد. راهكارهاي مختلفي براي جلوگيري از ورود ايشان به ايران و يا برخورد با ايشان پس از ورود به ايران انديشيده شد. نهايتاً چنين تصميم گرفته شد كه چارهاي جز فراهم آوردن تمهيدات لازم براي ورود مسالمتآميز ايشان به كشور پيش روي مسئولان امرو مذاكره كنندگان وجود ندارد. با اين احوال شايعه ترور امام خميني و گروه قابل توجهي از طرفداران ايشان پس از ورود به كشور، تا مدتها در ميان افكار عمومي دهان به دهان ميگشت و اين نگراني وجود داشت كه به شهادت ايشان رژيم پهلوي حركت انقلابي مردم را سركوب كند. اما امام خميني به رغم نگرانيهاي فراواني كه وجود داشت، روز 12 بهمن 1357 وارد تهران شد و ساواك نتوانست هيچ اقدامي انجام دهد.
منابع:
ـ كوثر، شرح وقايع انقلاب اسلامي، ج 1، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
ـ حديث بيداري، حميد انصاري، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
ـ مطالعات سياسي، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، كتاب دوم،پائيز 1372.
ـ قدرت و زندگي، خاطرات رئيسجمهور فرانسه، ترجمه: محمود طلوعي.
ـ ساواك، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، مظفر شاهدي.
ماهنامه الکترونیکی «دوران» شماره 26 سيامين فجر انقلاب
در آن زمان ساواك به دستور شاه ماهانه كمكهاي مالي قابل توجهي را دراختيار سرويس اطلاعاتي فرانسه قرار ميداد. فرانسويها بر روي اين كمكها خيلي حساب باز كرده بودند به طوري كه وقتي در 29 شهريور 1357 شاه به منظور واداشتن دولت فرانسه به فشار بر مطبوعات آن كشور براي سانسور رويدادهاي انقلاب، دستور قطع كمكها را صادر كرد، بلافاصله «كنت دومرانش» رئيس سازمان اطلاعاتي فرانسه در 31 شهريور به تهران آمد و توانست شاه را از اجراي اين تصميم منصرف سازد. كمكهاي نقدي ساواك به سازمان اطلاعاتي فرانسه از نظر رژيم شاه اهرم مناسبي براي واداشتن فرانسويها به تمكين از منويات حكومت پهلوي بود.
امام خميني روز چهاردهم مهر وارد پاريس شدند و دو روز بعد در منزل يكي از ايرانيان در نوفللوشاتو (حومه پاريس) مستقر شدند. مأمورين كاخ اليزه نظر رئيسجمهور فرانسه را مبني بر اجتناب از هرگونه فعاليت سياسي به امام ابلاغ كردند. ايشان نيز در واكنشي تند تصريح كرده بود كه اينگونه محدوديتها خلاف ادعاي دمكراسي است و اگر او ناگزير شود تا از اين فرودگاه به آن فرودگاه و از اين كشور به آن كشور برود باز دست از هدفهايش نخواهد كشيد.
دو روز پس از ورود امام خميني به پاريس يعني در 16 مهر اداره كل سوم ساواك (اداره امنيت داخلي) نيازهاي اطلاعاتي خود را در 9 بند به اطلاع سرويس اطلاعاتي فرانسه رساند. اين 9 بند عبارت بود از:
1 ـ مرتبطين و كساني كه با امام خميني ديدار و گفت و گوهاي دائم و هميشگي دارند و به نفع ايشان فعاليت ميكنند، چه كساني هستند.
2 ـ چه كساني تاكنون با ايشان ملاقات كرده و يا بعداً به ملاقات ايشان خواهند رفت.
3 ـ غير ايرانياني كه با ايشان ملاقات ميكنند چه كساني هستند.
4 ـ از مقامات سياسي و رسمي چه كساني به ملاقات ايشان ميروند و كداميك از نشريات و خبرنگاران خارجي با ايشان ملاقات و مصاحبه ميكنند.
5 ـ علاوه بر ايشان و فرزندشان سيداحمد خميني، چه كسان ديگري نزد ايشان در نوفللوشاتو سكونت دارند.
6 ـ چه ارتباطي ميتواند ميان ربوده شدن امام موسي صدر و مسكن گزيدن امام خميني در پاريس وجود داشته باشد.
7 ـ شماره تلفنهايي كه اطرافيان ايشان با آن تماس ميگيرند، تحت كنترل قرار گرفته و محتواي آن ثبت و ضبط شود.
8 ـ آيتالله امام خميني و همراهانشان تا چه مدت در فرانسه باقي خواهند ماند، و نهايتاً اينكه
9 ـ تاريخ دقيق حركت ايشان از فرانسه و مقصد بعدي ايشان به كجا خواهد بود.
فرانسويها نيز در چهارچوب همكاريهاي خود با ساواك از روز دوشنبه 17 مهر 1357 شنود تلفني برخي از فعالين سياسي ايران مقيم فرانسه را آغاز كرد.
روز پنجشنبه 20 مهر تيمسار كاوه معاون اطلاعات خارجي ساواك و دو تن از همكارانش وارد پاريس شدند. آنان در فرودگاه از جانب سرهنگ L.Lon رئيس واحد عملياتي سرويس اطلاعاتي فرانسه و دو نفر از همكارانش مورد استقبال قرار گرفتند. تيمسار كاوه طي سه روز اقامت با همتاي فرانسوي خود راجع به راههاي كنترل هر چه بيشتر رفت و آمد امام، شناسائي ملاقاتكنندگان وي و نشاني خانهها و محلهاي اقامت آنها تلفنهاي آنان، موضوع حركت امام به طرف الجزاير، سوريه، ليبي و ... بحث و مذاكره به عمل آورد.
روز جمعه 21 مهر كنت دومرانش رئيس سازمان اطلاعاتي فرانسه به تيمسار كاوه كه به ملاقاتش رفته بود گفت «تصميم به اخراج امام خميني از پاريس گرفته بود». وي گفت: «اين تصميم قرار بود در 17 مهر عملي شود اما با مخالفت سفير شاه در فرانسه روبرو شد» وي افزود «تصور سفير اين بود كه اقامت امام در فرانسه به علت تسهيلاتي كه اين كشور فراهم ساخته، مفيدتر است تا عزيمت ايشان به كشوري كه اين امكانات در آن موجود نباشد.»
(ژيسكاردستن رئيسجمهور فرانسه در خاطرات خود نوشته است كه دستور اخراج امام از فرانسه را صادر كرده بود. ولي در آخرين لحظهها نمايندگان سياسي شاه كه در آن روزها در نهايت درماندگي قرار داشتنند خطرواكنش تند و غيرقابل كنترل مردم را گوشزد كرده و در مورد عواقب آن در ايران و اروپا از خود سلب مسئوليت كرده بودند).
«مرانش» سپس با طرح اين ادعا كه «خميني با تروريستهاي فرانسه و ايتاليا ارتباط دارد» (عناصر اطلاعاتي فرانسه نيز چون همتايان ايراني خود هر مخالفي را كمونيست ميناميدند) طرح ترور امام خميني را پيشنهاد كرد. استدلال تيمسار كاوه جالب بود: او با اشاره به واكنش افكار عمومي در قبال قتل شيخاحمد كافي در يك سانحه اتومبيل، واهمه خود را از اينكه ترور امام اوضاع را به مراتب آشفتهتر خواهد كرد، بيان داشت. گزارش سفر تيمسار كاوه در 30 مهر ماه به اطلاع شاه رسيد. در اين گزارش پس از رؤيت شاه فقط ذكر شده بود « به شرفعرض ملوكانه رسيد. ملاحظه فرمودند» به عبارت ديگر شاه دستور خاصي صادر نكرد و با استدلال كاوه موافق بود.
روز 17 آبان 1357 «مرانش» به تهران آمد و با شاه ملاقات كرد. وي در اين ملاقات تلگرام مخصوص والري ژيسكاردستن رئيسجمهور فرانسه را به اطلاع شاه رساند. «مرانش» به شاه گفت: «رئيس سرويس فرانسه افتخار دارد به شرف عرض پيشگاه مبارك شاهانه برساند كه رئيسجمهور فرانسه همانطور كه خواسته شده بود موافقت نموده كه فشارهاي لازم بر خميني اعمال گردد. به موازات محدوديتهائي كه دولت فرانسه تحت فشار رژيم شاه براي امام خميني ايجاد كرده بود، ساواك به طور جداگانه خود گامهائي را در اين راستا برداشته بود. از جمله براي تقويت موقعيت رو به ضعف رژيم پهلوي، در مطبوعات و رسانههاي گروهي فرانسه، مبالغ قابل توجهي در اختيار مديران، سردبيران و نويسندگان اين نشريات و روزنامهها قرار داد. مأموران ساواك در ميان كساني كه به ملاقات امام خميني در نوفللوشاتو ميرفتند نفوذ كرده و گزارشات، اخبار و اطلاعاتي درباره موقعيت ايشان و فعاليتهائي كه انجام ميدادند، براي ساواك تهران ارسال ميكردند. ساواك براي بدنام كردن امام خميني شايع كرده بود كه وي به سرزمين كفر پناهنده شده است و گويا برخي از روحانيون و علماي ميانهرو و متمايل به حكومت هم از اين توطئه ساواك براي بدنام كردن ايشان استقبال كردند.
اخباري هم وجود داشت كه نشان ميداد ساواك براي جلوگيري از انتشار تصويرو صداي امام خميني از طريق راديو و تلويزيونهاي فرانسه و ديگر كشورهاي جهان، در دستگاههاي گيرنده و فرستنده محل اقامت ايشان در نوفللوشاتو خرابكاريهايي ميكرد. ساواك از نخستين روزهاي حضور امام خميني در پاريس، به مأموران خود در فرانسه دستور داده بود اسناد و مدارك موجود و قابل دسترس را (براي پيشگيري از حمله احتمالي مخالفان به سفارت و نمايندگي ساواك در فرانسه) معدوم كنند.
در آذر 1357، سپهبد ناصر مقدم طي ملاقاتي با شاه، پيشنهاد كرد توسط پزشكي از نيروهاي ساواك كه در فرانسه اقامت دارد، امام خميني با تزريق مواد سمي به قتل برسد، اما حاضران در جلسه، عواقب چنين اقدامي را براي رژيم پهلوي سخت خطرناك ارزيابي كردند و بدين ترتيب طرح مقدم مسكوت ماند.
ساواك به مراقبتهاي خود از محل اقامت و فعاليتهاي امام خميني و اطرافيانش در نوفل لوشاتو ادامه داد و نيروهايي از آن درنزديكي منزل ايشان در فرانسه خانهاي اجاره كرده و به طور دائم آمد و شدهاي اين منطقه را تحت كنترل داشتند. ساواك درباره روابط، ارتباطات و آمد و شدهاي اطرافيان امام خميني با مخالفان حكومت در داخل كشور نيز اطلاعات قابل توجهي در اختيار داشت و از طريق منابع نفوذي خود در ميان مخالفان، به اطلاعات و اخبار فراواني درباره مذاكرات، خواستها و محمولات و مراسلههاي پستي و نظاير آن دست مييافت. مراقبتهاي ساواك بر ضد امام خميني و اطرافيان ايشان در فرانسه تا هنگام حضورشان در اين كشور ادامه داشت. هنگامي كه به دنبال خروج شاه از كشور، امام براي بازگشت به ايران اعلام آمادگي كرد، مأموران ساواك در فرانسه درباره اين موضوع گزارشات لحظه به لحظهاي به تهران مخابره كردند. مقدم براي چگونگي برخورد با اين موضوع، مذاكرات و گفت و گوهاي مفصلي با دولت بختيار، فرماندهي نظامي، ژنرال هايزر، سفارت امريكا و نيز مأموران سيا در تهران و بعضي افراد و گروهها در داخل كشور انجام داد. راهكارهاي مختلفي براي جلوگيري از ورود ايشان به ايران و يا برخورد با ايشان پس از ورود به ايران انديشيده شد. نهايتاً چنين تصميم گرفته شد كه چارهاي جز فراهم آوردن تمهيدات لازم براي ورود مسالمتآميز ايشان به كشور پيش روي مسئولان امرو مذاكره كنندگان وجود ندارد. با اين احوال شايعه ترور امام خميني و گروه قابل توجهي از طرفداران ايشان پس از ورود به كشور، تا مدتها در ميان افكار عمومي دهان به دهان ميگشت و اين نگراني وجود داشت كه به شهادت ايشان رژيم پهلوي حركت انقلابي مردم را سركوب كند. اما امام خميني به رغم نگرانيهاي فراواني كه وجود داشت، روز 12 بهمن 1357 وارد تهران شد و ساواك نتوانست هيچ اقدامي انجام دهد.
منابع:
ـ كوثر، شرح وقايع انقلاب اسلامي، ج 1، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
ـ حديث بيداري، حميد انصاري، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
ـ مطالعات سياسي، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، كتاب دوم،پائيز 1372.
ـ قدرت و زندگي، خاطرات رئيسجمهور فرانسه، ترجمه: محمود طلوعي.
ـ ساواك، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، مظفر شاهدي.
ماهنامه الکترونیکی «دوران» شماره 26 سيامين فجر انقلاب