به گزارش مشرق، حدیثِ ارادتِ ایرانیان به نماز و نیایش را از زبان «مسجد» باید شنید. در مساجد ایرانی، شاهد تبلور خلاقیت ایرانیان در مهندسی، معماری و هنر هستیم. مسجد، مکان معراج مؤمن است؛ ازاینرو ایرانیان نفیسترین هنرها و صنایع را در مساجد به کار بردهاند. مساجد ایرانی را به حق، باید گالری و دایرهالمعارفِ هنرها و صنایع و فنون و علوم دانست.
تاکنون نزدیک به ٣١هزارو ٥٠٠ اثر تاریخی-فرهنگی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. این آثار شامل خانهها، حمامها، کاخها، پلها، تکایا، حسینیهها و مساجد و انواع دیگری است.
مساجد، نفیسترین و درعینحال بیشترین آثاری است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در همه ادوار تاریخ ایران پس از اسلام، مساجد بیشترین سهم از آثار برجای مانده را دارند.
اگر بخواهیم به گواه میراث فرهنگی بخشی از خدمات ایرانیان به اسلام را بررسی کنیم، کافی است به تاریخ مسجدسازی در ایران و تحولات آن رجوع کنیم. مسجدسازی در ایران از شبستانهای خشتی بیپیرایه مانند مسجد فهرج یزد آغاز و به مساجدی چون مسجد امام اصفهان، مسجد شیخلطفالله در اصفهان و مسجد آقابزرگ در کاشان رسیده است.
مساجد پیش گفته بر تارک تاریخ معماری و شهرسازی ایران و جهان جای گرفتهاند. فهرست میراث جهانی یونسکو به نام تعدادی از مساجد ایرانی آراسته شده است. این مساجد عبارتاند از:
- مسجدجامع اصفهان، بهعنوان موزه و دایرهالمعارف هنر و معماری ایران در دوره اسلامی؛
- مسجد کبود تبریز که به فیروزه اسلام شهرت دارد؛
- مسجد امام اصفهان که اوج مسجدسازی در ایران است؛
- مسجد شیخ لطفالله که به تعبیر بسیاری از هنرپژوهان جهان، جواهر هنر ایران است؛
- مسجدجامع کبیر یزد که در راه ثبت جهانی است.
از موارد یادشده که بگذریم، مسجد آقابزرگ کاشان، مسجدجامع ورامین، مسجد سید در اصفهان، مسجدجامع اردستان، مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان، مسجد نصیرالملک شیراز و مساجد فراوان دیگری در ایران هست که هر یک بهتنهایی میتوانند زینتبخش فهرست میراث جهانی باشند. به گواه آنچه باقی مانده است، شاهکار معماران ایرانی، مساجد بوده است. مسجد گوهرشاد مشهد به معماری استاد قوامالدین شیرازی، مسجدجامع عباسی کار مولانا علیاکبر اصفهانی و مسجد شیخ لطفالله اثر محمدرضا اصفهانی، نمونههای اعلای معماری ایرانی است.
تجربه ایرانیان در مسجدسازی میتواند امروزه راهنمای هنرمندان، مهندسان، محاسبان و بانیان و حامیان مساجد باشد.
از ظواهر امر چنین برمیآید که ما از گنجینه غنی مساجد کمتر بهره برده و از این میراث عظیم مُجدانه غفلت کردهایم. امروزه کمتر معمار معروف و برجستهای میشناسیم که مسجدی ساخته یا طرح مسجدی در کارنامه حرفهای او باشد. امروزه جایی از ایران نیست که مساجدی با گنبدها و گلدستههای پیشساخته حلبی و استیل در آن ساخته نشده باشد.
مسئولیت شیوع اینگونه مساجد، البته متوجه صنعتگرانی نیست که در کارگاههای خود در مازندران و گرگان نشسته و به طور انبوه فقط یک جور گنبد و گلدسته میسازند.
بیآنکه بدانند این گنبدها کجا میروند؛ گیلان، کردستان، آذربایجان، بوشهر، جزیره قشم یا یزد و اصفهان. اینجا نهادهای سیاستگذاری و نظارتی ذیربطاند که باید مانع رواج بدون نظارت اینگونه مساجد شوند.
البته مسئله فقط مساجد کوچک و کمهزینه نیست که خارج از قاعده معماری ایرانی و ملاحظات اقلیمی بنا میشوند. مساجد بزرگی و پرتکلفی نیز با هزینههای گزاف در سالهای اخیر ساخته شده که چندان خوب از کار درنیامدهاند؛ ایرانی و اسلامیبودن این مساجد ـ که کمتعداد هم نیستند ـ در حد جزئیات غیرضرور، مانند احداث گنبد، گلدسته، قوس، و کاشیکاریهای بیمحل است.
در مسجدسازی امروز قواعد تاریخی، فرهنگی و بومی مسجدسازی به کار گرفته نمیشود. پرواضح است که ایران در جهت شمال شرقی کعبه قرار دارد؛ ازاینرو مقصوره و شبستان و محراب اصلی همه (با تأکید) مساجد ایران در ضلع جنوب غربی منظور شده است که امروزه مساجد بیشماری بنا شده که شبستان در نقطه مقابل در نظر گرفته شده است. شاید به سبب آفتابگیربودن این جبهه از مساجد باشد!!
مسئله دیگر نامگذاری مساجد است. در میان مساجد تاریخی ایران فقط چند مسجد هست که آن را به نام امامان معصوم علیهماالسلام نامیدهاند.
تعداد این مساجد از انگشتان یک دست بیشتر نیست؛ مانند مسجد امام حسن(ع) در اردستان یا تاریخانه دامغان که به مسجد امام حسن(ع) نیز شهره است.
وجه تسمیه این مساجد این بوده که روایت است آن امام معصوم در این مسجد نماز گزارده و به عبارتی سبب این نامگذاری یک رویداد تاریخی بوده است. قاعدتا مساجد تاریخی را به نام بانی، معمار، محله، امام جماعت یا بر حسب رویدادی مرتبط نامگذاری میکردهاند. به نظر میرسد اینکه امروزه مساجد را به نام پیامبران و ائمه میخوانیم، پیروی از فرهنگ مسیحیان باشد که اماکن مقدس خود را به نام قدیسان مسیحی مینامند.
کلام پایانی: کمتر کشوری در جهان اسلام پیدا میشود که به اندازه ایران، مساجد تاریخیاش را در فهرست میراث جهانی ثبت کرده باشد و با اینکه مساجد جزء زیباترین و نفیسترین بناهای تاریخی ایران به شمار میروند، اما امروزه وضع مسجدسازی در ایران چندان مطلوب نیست.
امروزه مساجدی ساخته میشوند که مطلقا از حیث نفاست با مساجد تاریخی ایران مقایسهکردنی نیست.
این مساجد که با طرح یک شکل ساخته میشوند، نه با اقلیم تناسب دارند و نه مبتنی بر فرهنگ ایراناند. بهوفور دیده میشود چهاردیواری یا سولهای را به مدد یک جفت گلدسته فلزی به مسجد تبدیل کردهاند. این عمل و اقدامات مشابه، ناشی از بیتوجهی به میراث عظیم مسجدسازی در ایران است.
اگر این روند تداوم یابد در آینده نهچنداندور، در سراسر ایران اسلامی شاهد مساجد یکدست و بیتفاوتی خواهیم بود که نمیتوان میان آنها و میراث کهن و مستمرِ مسجد در ایران کمترین ارتباطی برقرار کرد. با ابراز تأسف، هیچ نشانهای دایر بر توقف این اقدامات ملاحظه نمیشود. آیا وقت آن نرسیده است که مسجدسازی در ایران سروسامان بگیرد؟
تاکنون نزدیک به ٣١هزارو ٥٠٠ اثر تاریخی-فرهنگی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. این آثار شامل خانهها، حمامها، کاخها، پلها، تکایا، حسینیهها و مساجد و انواع دیگری است.
مساجد، نفیسترین و درعینحال بیشترین آثاری است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در همه ادوار تاریخ ایران پس از اسلام، مساجد بیشترین سهم از آثار برجای مانده را دارند.
اگر بخواهیم به گواه میراث فرهنگی بخشی از خدمات ایرانیان به اسلام را بررسی کنیم، کافی است به تاریخ مسجدسازی در ایران و تحولات آن رجوع کنیم. مسجدسازی در ایران از شبستانهای خشتی بیپیرایه مانند مسجد فهرج یزد آغاز و به مساجدی چون مسجد امام اصفهان، مسجد شیخلطفالله در اصفهان و مسجد آقابزرگ در کاشان رسیده است.
مساجد پیش گفته بر تارک تاریخ معماری و شهرسازی ایران و جهان جای گرفتهاند. فهرست میراث جهانی یونسکو به نام تعدادی از مساجد ایرانی آراسته شده است. این مساجد عبارتاند از:
- مسجدجامع اصفهان، بهعنوان موزه و دایرهالمعارف هنر و معماری ایران در دوره اسلامی؛
- مسجد کبود تبریز که به فیروزه اسلام شهرت دارد؛
- مسجد امام اصفهان که اوج مسجدسازی در ایران است؛
- مسجد شیخ لطفالله که به تعبیر بسیاری از هنرپژوهان جهان، جواهر هنر ایران است؛
- مسجدجامع کبیر یزد که در راه ثبت جهانی است.
از موارد یادشده که بگذریم، مسجد آقابزرگ کاشان، مسجدجامع ورامین، مسجد سید در اصفهان، مسجدجامع اردستان، مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان، مسجد نصیرالملک شیراز و مساجد فراوان دیگری در ایران هست که هر یک بهتنهایی میتوانند زینتبخش فهرست میراث جهانی باشند. به گواه آنچه باقی مانده است، شاهکار معماران ایرانی، مساجد بوده است. مسجد گوهرشاد مشهد به معماری استاد قوامالدین شیرازی، مسجدجامع عباسی کار مولانا علیاکبر اصفهانی و مسجد شیخ لطفالله اثر محمدرضا اصفهانی، نمونههای اعلای معماری ایرانی است.
تجربه ایرانیان در مسجدسازی میتواند امروزه راهنمای هنرمندان، مهندسان، محاسبان و بانیان و حامیان مساجد باشد.
از ظواهر امر چنین برمیآید که ما از گنجینه غنی مساجد کمتر بهره برده و از این میراث عظیم مُجدانه غفلت کردهایم. امروزه کمتر معمار معروف و برجستهای میشناسیم که مسجدی ساخته یا طرح مسجدی در کارنامه حرفهای او باشد. امروزه جایی از ایران نیست که مساجدی با گنبدها و گلدستههای پیشساخته حلبی و استیل در آن ساخته نشده باشد.
مسئولیت شیوع اینگونه مساجد، البته متوجه صنعتگرانی نیست که در کارگاههای خود در مازندران و گرگان نشسته و به طور انبوه فقط یک جور گنبد و گلدسته میسازند.
بیآنکه بدانند این گنبدها کجا میروند؛ گیلان، کردستان، آذربایجان، بوشهر، جزیره قشم یا یزد و اصفهان. اینجا نهادهای سیاستگذاری و نظارتی ذیربطاند که باید مانع رواج بدون نظارت اینگونه مساجد شوند.
البته مسئله فقط مساجد کوچک و کمهزینه نیست که خارج از قاعده معماری ایرانی و ملاحظات اقلیمی بنا میشوند. مساجد بزرگی و پرتکلفی نیز با هزینههای گزاف در سالهای اخیر ساخته شده که چندان خوب از کار درنیامدهاند؛ ایرانی و اسلامیبودن این مساجد ـ که کمتعداد هم نیستند ـ در حد جزئیات غیرضرور، مانند احداث گنبد، گلدسته، قوس، و کاشیکاریهای بیمحل است.
در مسجدسازی امروز قواعد تاریخی، فرهنگی و بومی مسجدسازی به کار گرفته نمیشود. پرواضح است که ایران در جهت شمال شرقی کعبه قرار دارد؛ ازاینرو مقصوره و شبستان و محراب اصلی همه (با تأکید) مساجد ایران در ضلع جنوب غربی منظور شده است که امروزه مساجد بیشماری بنا شده که شبستان در نقطه مقابل در نظر گرفته شده است. شاید به سبب آفتابگیربودن این جبهه از مساجد باشد!!
مسئله دیگر نامگذاری مساجد است. در میان مساجد تاریخی ایران فقط چند مسجد هست که آن را به نام امامان معصوم علیهماالسلام نامیدهاند.
تعداد این مساجد از انگشتان یک دست بیشتر نیست؛ مانند مسجد امام حسن(ع) در اردستان یا تاریخانه دامغان که به مسجد امام حسن(ع) نیز شهره است.
وجه تسمیه این مساجد این بوده که روایت است آن امام معصوم در این مسجد نماز گزارده و به عبارتی سبب این نامگذاری یک رویداد تاریخی بوده است. قاعدتا مساجد تاریخی را به نام بانی، معمار، محله، امام جماعت یا بر حسب رویدادی مرتبط نامگذاری میکردهاند. به نظر میرسد اینکه امروزه مساجد را به نام پیامبران و ائمه میخوانیم، پیروی از فرهنگ مسیحیان باشد که اماکن مقدس خود را به نام قدیسان مسیحی مینامند.
کلام پایانی: کمتر کشوری در جهان اسلام پیدا میشود که به اندازه ایران، مساجد تاریخیاش را در فهرست میراث جهانی ثبت کرده باشد و با اینکه مساجد جزء زیباترین و نفیسترین بناهای تاریخی ایران به شمار میروند، اما امروزه وضع مسجدسازی در ایران چندان مطلوب نیست.
امروزه مساجدی ساخته میشوند که مطلقا از حیث نفاست با مساجد تاریخی ایران مقایسهکردنی نیست.
این مساجد که با طرح یک شکل ساخته میشوند، نه با اقلیم تناسب دارند و نه مبتنی بر فرهنگ ایراناند. بهوفور دیده میشود چهاردیواری یا سولهای را به مدد یک جفت گلدسته فلزی به مسجد تبدیل کردهاند. این عمل و اقدامات مشابه، ناشی از بیتوجهی به میراث عظیم مسجدسازی در ایران است.
اگر این روند تداوم یابد در آینده نهچنداندور، در سراسر ایران اسلامی شاهد مساجد یکدست و بیتفاوتی خواهیم بود که نمیتوان میان آنها و میراث کهن و مستمرِ مسجد در ایران کمترین ارتباطی برقرار کرد. با ابراز تأسف، هیچ نشانهای دایر بر توقف این اقدامات ملاحظه نمیشود. آیا وقت آن نرسیده است که مسجدسازی در ایران سروسامان بگیرد؟