کد خبر 587862
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۹

خشونت‌طلبی از آنجایی نشئت می‌گیرد که عده ای زیاده‌خواه، تاب و توان تسلیم شدن در برابر خواست ملت را نداشته و از سویی دیگر حرفی برای عرضه در برابر افکار عمومی و جلب رای توده‌ها را ندارند.

به گزارش مشرق، روزهای پایانی خردادماه یادآور حوادثی تلخ در دو مقطع حساس تاریخ انقلاب است. یکی در سال 1360 و دیگر 1388 که هر دو ماجرا عرصه ظهور و بروز دو جلوه متفاوت افراط و تندرویی بودند که در قالب ایستادن در برابر اراده و خواست اکثریت ملت ایران خودنمایی کردند.

سازمان منافقین که با رویکرد عوام فریبانه خودرا مجاهدین خلق نامیده بود در 30 خرداد 1360 بر علیه ملت و نظام اسلامی دست به اسلحه برد و اقدامات تروریستی خود علیه نیروهای مردمی و مسئولین نظام اسلامی را آغاز نمود که اوج این اقدامات بمب گذاری در حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن 72 نفر از بهترین‌های این ملت بود.

خشونت‌طلبی و افراطی‌گری در سال 88 و پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باالگوی دیگری جز ترور و اقدامات مسلحانه دنبال شد و این بار الگوهای انقلاب‌های رنگین و کودتای مخملین در دستور کار فتنه‌گران قرار گرفت و این بار نیز خواست و رای ملت مورد هجمه قرار گرفت. اتفاقا این بار نیز در 30 خردادماه بود که آشوب و بلوا شکست خوردگان انتخابات، بخشی از پایتخت را فراگرفت و چهره واقعی مدعیان دموکراسی را عیان ساخت.

همه این فتنه‌گرایی‌ها در حالی صورت می‌پذیرد که یکی از بنیان‌های نظام مردم سالاری دینی محوریت و نقش آفرینی رای ملت در مشروعیت بخشی به حاکمیت و ضرورت پایبندی و تمکین به خواست و انتخاب مردم است. مبتنی بر الگوی نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت کسانی حق حاکمیت (مشروعیت) دارند که دارای صلاحیت‌های لازم (فقاهت، عدالت، درایت) بوده و از طریق انتخاب مردمی به حکومت رسیده باشند.

به واقع با جعل و مشخص شدن معیارهای تعیین حاکم اسلامی مبتنی بر متون دینی، نوبت به تبیین مکانیزم مشروع به قدرت رسیدن حاکم اسلامی است. وجود صلاحیت‌ها شرط لازم برای قرار گرفتن در مسند قدرت می‌باشد ولی شرط کافی نیست. صرف وجود صلاحیت فرد را صاحب حق نمی‌کند. حق حاکمیت وقتی جاری می‌گردد که صاحب صلاحیت از طریقی مشروع به حکومت برسد و این راه مشروع در نظام مردم‌سالاری عبور از کانال انتخاب و رضایت ملت است.

برای کسب قدرت راه‌های متعددی قابل تصور است: غلبه و زور، کودتا و براندازی، وراثت، انتصاب، انتخاب نخبگان، انتخاب مردمی، که در مجموع در سه دسته کلی نصب، انتخاب و غلبه می‌توان آنها را دسته بندی نمود.

با مروری بر آموزه‌های اسلامی و بیانات و عبارات بزرگانی چون حضرت امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه‌ای مشخص می‌شود که تنها راه مشروع رسیدن به قدرت، در این رویکرد انتخاب مردمی است و دیگر راههای پیشنهادی با روح و گوهر آموزه‌های دینی قابل جمع نخواهد بود.

آیت الله خامنه‌ای در نفی حکومتهایی که از ابزار زور برای رسیدن به قدرت استفاده می‌کنند می‌گویند: «"تغلّب"، یعنی از راه غلبه و زور بر مردم حاکم شدن، در منطق امیرالمؤمنین نیست. با این که خود را بر حق می‏دانست، اما کنار نشست، تا وقتی مردم آمدند، اصرار کردند، ابرام کردند، شاید گریه کردند، التماس کردند که آقا شما بیا زمام امور ما را در دست بگیر، آن وقت آمد و زمام امور مردم را در دست گرفت. خودش گفت که اگر مردم نیامده بودند؛ اگر مردم اصرار نمی‏کردند، اگر این طلب جدّی مردم نبود، من علاقه‌‏ای به این کار نداشتم.» (30/6/81)

اینجاست که گفتمان مردم‌سالار دینی راه خود را از دیگر قرائت‌های ارائه شده از حکومت دینی مشخص می‌نماید. به عبارتی دیگر شرط لازم برای اینکه بخواهیم از نظام مردم سالار دینی صحبت به میان آوریم این است که بپذیریم مردم در انتخاب حاکمین نقش داشته و حاکمین صاحب صلاحیت قدرت را از مکانیزمی مردمی کسب نموده‌اند.

حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در آخرین رهنمودهای خود در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی بار دیگر به مساله خاستگاه مشروعیت قدرت پرداخته و باتبیین دقیق خود فرمودند: «هیچ قدرت و غلبه‌ای در مکتب امام که از تغلب و از اِعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست. در نظام اسلامی قهر و غلبه معنا ندارد؛ قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدارِ برخاسته‌ی از اختیار مردم و انتخاب مردم؛ آن اقتداری که ناشی از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعتِ اسلامی و در مکتب امام معنا ندارد؛ آن قدرتی که از انتخاب مردم به‌وجود آمد، محترم است؛ در مقابل آن، کسی نبایستی سینه سپر بکند، در مقابل او کسی نباید قهر و غلبه‌ای به کار ببرد که اگر یک چنین کاری کرد، اسم کار او فتنه است؛ این آن نسخه‌ی جدیدی است که امام بزرگوار ما به دنیا عرضه کرد و به ادبیات سیاسی عالم این فصل مهم را افزود.» (14/3/93)

این تعابیر علاوه بر تشریح خاستگاه قدرت در اسلام به تبیین روی دیگر سکه قدرت پرداخته و مقوله مقابله و معارضه با نظام اسلامی را نیز کالبدشکافی می‌کند و تکلیف فتنه گران سال 60 و 88 را مشخص می‌سازد.

سخن آخر آنکه فراموش نباید کرد خشونت‌طلبی از آنجایی نشئت می‌گیرد که عده ای زیاده‌خواه، تاب و توان تسلیم شدن در برابر خواست ملت را نداشته و از سویی دیگر حرفی برای عرضه در برابر افکار عمومی و جلب رای توده‌ها را ندارند و از ظرفیت و بضاعت لازم برای حداکثری شدن در جامعه نیز برخوردار نمی‌باشند. در این شرایط که همه درهای مردم‌سالاری را بر خود بسته می‌بییند, سودای قدرت آنرا به نفی جمهوریت و ایستادگی در برابر اکثریت می‌کشاند. کژراهه‌ای که جز هلاکت و تباهی سرانجامی نخواهد داشت.

مهدی سعیدی - بصیرت


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 7
  • ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
    0 0
    تقلب
  • حامد ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
    0 0
    تغلب درسته يا تقلب؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس