اینکه هنر و ادبیات انقلاب اسلامی امروز جریان غالب است به جز آن دوعامل نمیتواند مدعی دیگری داشته باشد و کارهای برزمین مانده آنقدر هست که کارهای انجام شده در مقابل آن به چشم نمیآید. هنر و ادبیات ما در دامان آموزه های اسلام و قرآن رشد کرده و پیوندی ماهیتی با این آموزه ها دارد و بطورکل هنر و ادبیات ما مسلمان است، انقلاب اسلامی و افقی که امام خمینی فراروی هنر و ادبیات ما گشود پیوند ما را با این هویت یکبار دیگر یاد آوری کرد و غباراز این آینه زدود و حاصل این ترمیم پیوند با پیشینهها و پشتوانههای هنر و ادبیات از طرفی و خون تازه و شور حماسی که انقلاب درآن دمید موجب گشوده شدن فصلی شکوهمند در تاریخ هنر و ادبیات این سرزمین شد که امروز از آن بعنوان هنر و ادبیات انقلاب اسلامی نام می بریم و آن را با مولفههای خاص خود میتوانیم تعریف کنیم.
به گزارش صبا، هنرمندان و اهل ادب انقلاب اسلامی بنظرم به رسالتشان آشناتر و عمل کننده تر از آن هستند که من بخواهم پیرامون آن نکتهای و یا توصیه ای داشته باشم، اما اگر می پرسیدید رسالت نظام فرهنگی ما چیست راحت تر پاسخ میدادم، متاسفانه نظام فرهنگی ما با تمام دستگاههای عریض و طویلش از وزارت ارشاد گرفته تا حوزه هنری و .... هیچ کدام سیاست و برنامهای کلان و راهبردی برای هنر و ادبیات ما ندارند و اصلا برای نمونه همین شعر با این همه تاکیدات مقام معظم رهبری و نقش تاریخی آن، هنوز جایگاه تعریف شدهای در نظام فرهنگی ما ندارد.
نهایت کار بزرگترین نهادهای فرهنگی کشور در حوزه شعر
برگزاری جشنواره و برداشت حاصل تلاش شاعران است ودرست کردن گزارش کار برای
خودشان، ما نیازمند یک خانه تکانی در نظام فرهنگی و نهضتی بیدارگر داریم
تا این نظام فرهنگی از خواب سی ساله خویش برخیزد و بدود تا به پای هنر و
ادبیاتی برسد که با تکیه به ارزش های انقلاب و پشتوانه های تاریخی و عشق و
ارادت اهلش به این فصل شکوهمند رسیده است.