به گزارش مشرق، مدیرعامل مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا به یک روزنامه حامی دولت گفته که با پیروزی ترامپ، تمام تفاهمنامهها و قراردادهای پسابرجامی ایران با شرکتهای خارجی متوقف شده و اجرایی نخواهد شد.
* آرمان
- زمان تحويل ايرباسها همچنان نامعلوم
این روزنامه حامی دولت درباره خرید هواپیما نوشته است: تفاهمنامه خريد ۱۱۸ فروند هواپيماي ايرباس به ارزش ۱۰. ۵ ميليارد دلار در سفر رئيسجمهور روحاني به فرانسه كه در پسا برجام به امضا رسيد، براي نخستينبار در آسمان فرانسه به پرواز درآمد. بر اين اساس روز گذشته جديدترين هواپيماي توليد شده توسط ايرباس با نام A۳۵۰-۱۰۰۰ نخستين آزمون پروازي خود را در مقر اين شركت در تولوز فرانسه انجام داد. اين در حالي است كه زمان تحويل ايرباسها همچنان معلوم نبوده و هر بار به بهانهاي تحويل آن به تعويق ميافتاد. از سويي نيز وزرات خزانه داري آمريكا طي روزهاي اخير شروط سختگيرانهاي براي فروش ايرباس به ايران با هدف اطمينان از اينكه هواپيماهاي فروخته شده به تهران تنها مصارف تجاري خواهند داشت و نميتواند به يك تشكيلات مشخص فروخته يا انتقال داده شود، اعمال كرده است.
هواپيماي ايرباس ۳۵۰-۱۰۰۰ روز گذشته نخستين آزمون پروازي خود را در فرانسه انجام داد.
جديدترين هواپيماي توليد شده توسط ايرباس با نام A۳۵۰-۱۰۰۰ نخستين آزمون پروازي خود را در مقر اين شركت در تولوز فرانسه انجام داد. ايرباس ۳۵۰-۱۰۰۰ در دستهبندي هواپيماهاي پهن پيكر و دوربرد قرار داشته و روي آن دو موتور توربوفن با توان توليد ۴۳۲ كيلونيوتن نيرو نصب شده است. پرواز جديدترين ايرباس كه ايران اير آن را سفارش داده است به كمك اين دو موتور، ايرباس ۳۵۰-۱۰۰۰ قادر است تا مسيري به طول ۱۴ هزار و ۸۰۰ كيلومتر را بدون توقف با سرعت متوسط ۹۰۰ كيلومتر در ساعت پرواز كند.
طول بدنه اين ايرباس ۷۳. ۷۸ متر، عرض بدنه ۵. ۹۶، ارتفاع از دم تا زمين ۱۷. ۰۸ متر و فاصله دو سر بال آن ۶۴. ۷۵ متر است. گفته ميشود كه اين هواپيما قادر است بسته به نوع چيدمان صندليها از ۳۶۶ تا ۴۴۰ مسافر را با خود حمل كند و همچنين حداكثر وزن برخاست آن از زمين ۳۰۸ تن است و مخازن سوخت آن گنجايش ۱۵۶ هزار ليتر سوخت را دارند.
بنا بر گفتههاي شركت هواپيماسازي ايرباس، ۱۹۵ فروند ايرباس ۳۵۰-۱۰۰۰ سفارش داده شده و اين هواپيما از سال ۲۰۱۷ وارد خدمت خواهد شد. شايان ذكر است هواپيماي جمهوري اسلامي ايران«هما»در تفاهم نامهاي كه در بهمن ۹۴ با ايرباس امضا كرد، تعداد ۱۶ فروند از اين هواپيما را براي بهكارگيري سفارش داده بود.
بر اين اساس، مطابق وعده شركت ايرباس، قرار بود بين ۵ تا ۸ فروند از اين ۱۱۸ فروند هواپيما در سال ۲۰۱۶ ميلادي (۱۱ ماه مانده تا پايان سال ميلادي) به ايران تحويل داده شود اما اكنون نه تنها كه اين تعداد بنا بر درخواست ايران به ۱۱۲ فروند كاهش پيدا كرده و بلكه زمان تحويل آن نيز هر بار بنا به دلايلي به تعويق افتاد. از سويي طي روزهاي گذشته مجلس نمايندگان آمريكا كه تحت كنترل جمهوريخواهان است لايحهاي را به تصويب رساندند كه به موجب ان فروش هواپيماهاي مسافربري به ايران ممنوع ميشود.
به نقل از آسوشيتدپرس، اين لايحه با ۲۴۳ راي موافق در برابر ۱۷۴ راي مخالف تصويب شد، و قانونگذاران آمريكايي وزارت خزانهداري اين كشور را موظف كردند تا از صدور مجوز براي بانكهاي آمريكايي براي انجام مبادلات مالي مربوط به فروش هواپيماهاي مسافربري به ايران خودداري كند. بر بنا بر اين گزارش ايرباس قرار بود كه ۱۱۸ فروند هواپيما به ارزش ۲۵ ميليارد دلار به ايران بفروشد كه تهران بعدا اين تعداد را به ۱۱۲ فروند كاهش داد. بوئينگ نيز از صادرات بيش از ۸۰ فروند هواپيما به ارزش ۱۷ ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار به ايران خبر داده است.
وزارت خزانه داري آمريكا گفته است كه مجوزهاي صادر شده براي شركتهاي بوئينگ و ايرباس دربرگيرنده «شرايط سختگيرانهاي براي اطمينان از اينكه هواپيماهاي فروخته شده به ايران تنها مصارف تجاري خواهند داشت و نميتواند به يك تشكيلات مشخص فروخته يا انتقال داده شود».
- کدام مسئول بابت حادثه قطار استعفا میدهد؟
- کدام مسئول بابت حادثه قطار استعفا میدهد؟
این روزنامه حامی دولت درباره حادثه تصادف دو قطار نوشته است: برخورد دو قطار مسافربري كه منجر به كشته و زخمي شدن بيش از ۱۰۰ نفر از هموطنان شد تلخي حادثه تروريستي در عراق را كه آن هم به كشته شدن شماري از شهروندان ايراني انجاميد، دو چندان كرد. در اين بين آنچه بيش از همه هضم حادثه رخ داده در سمنان را سخت ميكند، عدم پاسخگويي مناسب درباره چرايي فاجعه اتفاق افتاده است.
با وجود اينكه در قرن بيست و يكم به سر ميبريم و استفاده از فناوريهاي ويژه تا حد زيادي حوادث اينچنيني را كاهش داده يا در صورت بروز تعداد قربانيان آن را كم ميكند، اما باز هم در گوشه و كنار دنيا شاهد بروز حوادثي هستيم كه بر اثر آنها تعداد قابل توجهي از انسانها جان خود را از دست ميدهند. آنچه در كشورهاي ديگر در سالهاي اخير ديدهايم اين بوده است كه به دنبال وقوع چنين حوادثي مقامات عاليرتبه استعفا ميدهند.
نمونه روشن آن استعفاي نخست وزير كره جنوبي به دنبال وقوع حادثه براي يك كشتي مسافربري بود. حوادث در همه جاي جهان رخ ميدهد، اما مسالهاي كه در اين بين اهميت دارد رفتار ما در قبال حادثه پيش آمده است. در چنين مواردي حداقل دو مساله بايد مورد توجه قرار گيرد. اول اينكه بايد اطلاعرساني دقيق و به موقعي درباره آن انجام شود و مساله دومي كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه وقتي چنين حوادثي رخ ميدهد مسئولان بايد از مردم معذرت خواهي كرده و استعفا دهند.
اين عمل نشاندهنده اين است كه يك مقام مسئول خود را مسئوليتپذير ميداند و با استعفاي خود علاوه بر اينكه قصور و كمكاري را ميپذيرد، خود را به دليل حادثه رخ داده ناراحت و متاسف نشان ميدهد. در ايران هر از گاهي حوادثي نظير آنچه روز گذشته در سمنان رخ داد اتفاق ميافتد، اما تنها واكنش مسئولان اين است كه عنوان ميكنند بررسيهاي لازم انجام ميگيرد.
در بسياري موارد شاهد اين بودهايم كه اين به اصطلاح «بررسيهاي لازم» آنقدر طول ميكشد كه آبها از آسيا ميافتد و بعد هم مشخص نميشود مقصر چه كسي بود و برخوردها به چه صورتي بوده است. اتفاقي كه منجر به كشته شدن بيش از ۴۰ ايراني شد، اتفاقي عجيب و غريب بود كه در آن وجود مشكل و كم كاري بعيد نيست.
همه جا براي قطار حادثه پيش ميآيد، اما تصادف دو قطار واقعا اتفاق عجيبي است. اگر قطار از ريل خارج شده بود، ميتوانستيم عنوان كنيم يك مشكل فني يا خطاي انساني رخ داده، اما تصادف دو قطار مجموعهاي از مشكلات را نشان ميدهد. بايد در مدتي كوتاه مشكل بررسي و گزارش دقيق ارائه شود، ضمن اينكه همانطور كه عنوان شد كمترين كاري كه بايد انجام شود اين است كه در نخستين فرصت مسئولان مربوطه به نشان قبول ضعف و كاستي و همدردي با حادثه ديدگان از سمت خود كنارهگيري كنند؛ اتفاقي كه ميتواند بسترساز رفتارهاي درست در قبال حوادث مشابهي كه احتمال دارد در آينده رخ دهد باشد.
* اعتماد
* اعتماد
- خرید هواپیما به بنبست خورد
این روزنامه اصلاحطلب نسبت به خرید هواپیما ابراز ناامیدی کرده است: درست يك سال پيش بود كه محمدجواد ظريف به دنبال مذاكره نفسگير در وين در توييتر خود خبر از نخستين توافق داد و 9 ماه بعد از اين توافق، برجام امضا و اجرايي شد. همزمان با توافقهاي اوليه، وزارتخانههاي كليدي كشور مذاكرات خود را براي دوران پسابرجام آغاز كردند.
سرمايهگذاران خارجي بسياري آمدند، مذاكره كردند و رفتند. نتيجه برخي مذاكرات حالا به نتيجه رسيده است؛ نمونهاش سرمايهگذاري توتال در پتروشيمي. برخي ديگر به اما و اگر گير كرده، مثل خريد هواپيما. خريد هواپيماي نو همزمان با توافق برجام و به دنبال سفر حسن روحاني رييسجمهور به فرانسه كليد خورد. قرار بود 118 فروند هواپيما به صورت ليزينگ از ايرباس خريداري شود. همزمان خبر رسيد كه بويينگ هم در ليست مذاكره خريد هواپيما قرار گرفته، اما چند و چون اين مذاكره به دليل قطع روابط سياسي ايران و امريكا تامدتها مشخص نبود. همين دو خبر كافي بود كه نشان دهد برجام دارد كم كم ميوه ميدهد. اما مذاكره خريد هواپيما مثل هواي بهاري دوام نداشت.
در آن روزهاي بهاري خبر ورود اين تعداد هواپيماي مسافربري به ايرلاينهاي ايران بهترين خبري بود كه هم مردم و هم ايرلاينهاي ايراني شنيده بودند. شايد آرزوي خيلي از مسوولان حوزه راه و ترابري هم بوده كه اين اتفاق در دوران مسووليت آنها ميافتاد و نه صرفا سقوطهاي تلخ. روزگاري كه آنها روايت ميكردند براي مذاكره جهت ورود هواپيماي جديد هر فردي كه ادعای توانایي خريد هواپيما داشت، بدون انجام بروكراسي اداري پاي ميز مذاكره مينشاندند...
از 218 هواپيمايي كه وعده خريد آن از ايرباس و بويينگ داده شد، حالا به 9 فروند ختم شده است؛ كار به جايي رسيده كه به جاي افزايش هواپيماهاي تازه نفس تنها اخبار منفي از نتيجه مذاكرات به گوش ميرسد. حتي صدرو مجوز اوفك از سوي خزانهداري امريكا و برگزاري دو همايش بينالمللي در ايران با حضور شركتهاي بزرگ هوايي دنيا در تهران، برگزاري چندين دور مذاكره و گفتوگو با مسوولان ايرباس و بویينگ هم نتوانسته ديوار بياعتمادي به ايران براي فروش هواپيما را بشكند. انگار برجام براي ايران تنها 9 فروندهواپيما ايرباس داشته است. البته خيليها ميگويند، همين 9 فروند هم غنيمت است، زيرا نبايد انتظار داشت آثار تحريمهاي چندين ساله يك سال و دو سال از بين برود. تجربه تحريمهاي عراق مثال روشني است. اين كشور بعد از 10 سال تازه از تحريمهاي غرب خلاص شده و نفس ميكشد.
زمزمه به فرجام نرسيدن خريد هواپيما از ايرباس و بويينگ از پيش از برگزاري انتخابات امريكا به گوش ميرسيد. سنگاندازيها از مجوز اوفك آغاز شد و آنقدر ادامه پيدا كرد كه به انتخابات امريكا رسيد. از سويي وجود قوانين و مقرراتي كه مهر و امضای امريكا را براي ورود ناوگان جديد هوايي مورد نظر ايران طلب ميكند، موجب شده تا خريد هواپيماهاي ايرباس و بویينگ در هالهاي از ابهام باقي بماند. حالا كه ديگر با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رييسجمهور امريكا رسما ورود هواپيماهاي جديد را با بن بست جديد مواجه كرد.
در روزهاي گذشته باز هم اخبار ضد و نقيض موجب شده تا پرونده خريد هواپيما، همچون مذاكرات برجام، به مذاكراتي مدتدار و غير قابل پيش بيني مبدل شود. همزمان با تصويب طرحي در كنگره امريكا مقرر شد تا پشتيباني مالي بانكهاي امريكايي از فروش هواپيما به ايران ممنوع شود...
با همه اين احتمالات و حتي ابراز اميدواري براي ورود ايرباس به ايران، به نظر نميرسد به اين زوديها آسمان ايران آن 200 فروند هواپيماي وعده داده شده را در آسمان خود ببيند. شايد پرونده خريد هواپيما با همين 9 فروند بسته شود. شايد هم خريدها به سوي شرق يعني خريد از چين و ژاپن هدايت شود. احتمالهاي زيادي وجود دارد كه بخشي از آن به نحوه نشستن دونالد ترامپ بر كرسي رياستجمهوري ايالات متحده بستگي دارد. اگر مخالفت او با برجام مثل مبارزات انتخاباتياش باشد، بايد با ايرباس و بويينگ خداحافظي كرد. شايد هم اتفاق تازهاي بيفتد.
آنسوي اين كش و قوس خريد، فروشندهها ايستادهاند. مقامات ايرباسي و بويينگ بعد از مدتها بازار خوبي مثل ايران يافتهاند، آنها هم اميدوارند با حضور در ايران بتوانند بازار جديدي براي خود ايجاد كنند. بر اساس متن توافق هستهاي هيچ يك از كشورهاي جهان حق ممانعت از فروش هواپيماهاي جديد به ايران را ندارند، اما امريكا بر اساس قواعد يكطرفه خود تلاش كرده شرايط را در اجراي اين توافق دشوار كند.
شركت اروپايي ايرباس كه از چند ماه قبل مذاكرات خود را با ايران آغاز كرده بود، توانسته مجوزهاي لازم از اوفك را نيز دريافت كند و حالا منتظر تصميمات سياسي كاخ سفيد در دوره جديد رياستجمهوري است. اين روزها سياست و اقتصاد بدجور به هم گره خورده است.
اوضاع براي بویينگ اما متفاوت است؛ اين شركت امريكايي كه حتي براي آغاز مذاكرات خود با ايران نيز با سنگاندازيهاي جدي دولت ايالات متحده مواجه بود به دنبال تغييرات سياسي اين كشور احتمال دارد از حضور در بازار ايران باز بماند. موضوعي كه قائممقام وزير راه و شهرسازي نيز به شكل تلويحي آن را تاييد كرده است.
فخريهكاشان در اين رابطه گفته احتمال تغيير در رويكرد بویينگ به عنوان يك شركت امريكايي وجود خواهد داشت و شانس آن وجود دارد كه بویينگ با سياستهاي احتمالي دولت جديد اين كشور براي نقض توافقهاي فروش هواپيما به ايران موافقت كند و اين امر تا حدي طبيعي است.
اظهارات قائممقام آخوندي نشان از آن دارد كه شرايط براي ورود بویينگ به آسمان ايران پيچيدهتر از گذشته شده است. با توجه به اينكه فرآيند خريد هواپيماهاي نو در سراسر جهان به شكل نقدي انجام نميشود و شركتهاي ليزينگكننده يا فاينانسر بخش قابل توجهي از منابع مالي مورد نياز براي اين توافقها را بر عهده ميگيرند، احتمالا در صورت تصويب قانون منع تامين مالي هواپيماهاي ايران از سوي كنگره امريكا راه ورود بویينگ به ايران را دشوارتر از قبل ميكند. در چنين فضايي شايد نهايي شدن قرارداد با ايرباس و برنامهريزي براي مذاكره با ديگر شركتهاي هواپيماساز بهترين گزينه پيش روي ايران باشد؛ گزينهاي كه ميتواند يك شركت بزرگ هواپيماساز امريكايي را از بازاري بسيار بزرگ محروم كند.
* تعادل
- امكان انفجار تورمي طی یک سال آینده
این روزنامه اصلاحطلب از صعودی شدن تورم خبر داده است: نرخ تورم در 12ماه منتهي به آبانماه 1395 نسبت به 12ماه منتهي به آبانماه 1394 معادل 8.6درصد است. به گزارش بانك مركزي شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي مناطق شهري ايران در آبان ماه سال جاري به عدد 249.5 رسيده است. اين شاخص در مهرماه به رقم 248 رسيده بود، بر اين اساس نرخ تورم آبانماه نسبت به ماه قبل آن 0.6درصد افزايش يافته است. شاخص مذكور همچنين نسبت به ماه مشابه سال قبل معادل 9.1درصد افزايش داشته است. مركز آمار نيز نرخ تورم 12ماه منتهي به آبانماه را 7.5درصد و نرخ نقطه به نقطه را 6.1درصد اعلام كرده است. بنابراين اختلاف آماري اين دو نهاد در اعلام نرخهاي تورم ماه به ماه در حال افزايش است.
نرخ تورم نقطه به نقطه از شهريور تا آبان ماه روند نزولي داشته است اما به نظر ميرسد، اين روند موقتي و در حد يك نوسان كوتاهمدت باشد و خيلي نميتوان به تداوم سير نزولي آن خوشبين بود. لزوما بازه زماني سه ماه تغيير در روند را نشان نميدهد چون سه ماه خيلي زمان كوتاهي است. علاوه بر اين رويكرد جديد دولت تاثيرگذار است كه قصد دارد در سال آخر تمركز خود را روي كاهش مشكل نقدينگي و برطرف كردن برخي موانع توليد كند يا خير.
بنابراين ناگزير تورم افزايشي خواهد بود. بر اساس شواهدي كه در دولت وجود دارد و بر اساس تئوريهاي اقتصادي، تورم بايد تا آخر سال فرآيندي افزايشي داشته باشد. حالا ميتواند افزايش نرخ ارز و دلار در بودجه باعث تحريك قيمتها شود اما جدا از اين عوامل به نظر ميرسد، رشد پايه پولي و نقدينگي نبوده است. بنابراين ميتوان گفت يك تورم نهان وجود دارد كه در يكسال آتي خود را نشان ميدهد هرچند پيشبيني اينكه اين بروز تورم دقيقا كي صورت گيرد، مشكل است اما اينكه طي يكسال آينده اين اتفاق خواهد افتاد و تورم سير صعودي خواهد داشت بسيار ممكن خواهد بود....
امكان انفجار تورمي هم وجود دارد اگر عوامل ديگري با نقدينگي همراه شوند و مانند يك جرقه عمل كنند. مثلا در نرخ ارز تغييري ايجاد شود يا اينكه عاملي محدودكننده بخش عرضه را محدود كند. اين عوامل همانطور كه گفته شد ميتوانند مانند يك جرقه عمل كنند و آن تورم نهفته را فعال كنند.
* خراسان
- شائبه گرانی دلار برای جبران کسری بودجه دولت
این روزنامه حامی دولت درباره گرانی دلار نوشته است: درحالی که پیشتر گمانه ها برای تحقق ارز تک نرخی بر روی رقم 3500 تومان متمرکز بود و البته همین رقم بیش از یک سال بر بازار ارز حکمفرما شده بود و نوسانات نرخ ارز بر مدار این عدد می چرخید، چند روزی است که قیمت دلار دربازار آزاد به بالای 3700 تومان افزایش یافته است؛ (حتی انتهای هفته گذشته به 3760 تومان هم رسید) رقمی که حتی یکی از مسئولان بانک مرکزی پیش بینی کرده است مبنای تک نرخی کردن دلار قرار گیرد،که دراین صورت بازهم شاهد نزول ارزش پول ملی خواهیم بود؛ درچنین شرایطی جای چند پرسش از مسئولان بانک مرکزی باقی است:
اول این که چرا باوجود وعده چندین باره تک نرخی کردن ارز از ابتدای دولت فعلی، اکنون که به ماه های پایانی عمر این دولت نزدیک می شویم، هنوز این وعده محقق نشده است؟ چرا مسئولان بانک مرکزی از 2 سال پیش اعلام می کنند که ارز تا پایان سال تک نرخی می شود و این اتفاق نمی افتد؟
دوم این که درحالی که بیش از یک سال نرخ ارز روی 3500 تومان نوسان می کرد و امکان تک نرخی کردن آن روی همین رقم از سال گذشته وجود داشت، چرا چنین نرخی ملاک عمل قرار نگرفت و اکنون هم کنترلی روی نرخ ارز نیست و شاهد تنزل 200 تومانی ارزش پول ملی دربرابر دلار آمریکا هستیم؟
سوم این که آیا شائبه ارتباط افزایش نرخ دلار با تامین کسری بودجه و منابع مالی دولت واقعیت دارد؟ اگر چنین گمانه هایی واقعیت ندارد چرا همه ساله نزدیک به فصل بودجه مقداری قیمت ارز افزایش می یابد؟
چهارم این که درخبرها داشتیم که در7 ماهه ابتدای امسال بیش از 278 هزارمیلیارد تومان تسهیلات به بخش های مختلف اقتصادی از طرف سیستم بانکی اعطا شده است که این رقم نسبت به رقم مشابه سال قبل (بیش از 92 هزارمیلیارد تومان )رشد حدود 50 درصدی دارد؛ آیا نظارتی روی افزایش اعطای تسهیلات به بخش های مختلف اقتصادی وجود دارد که این گونه پمپاژ نقدینگی سر از بازار مسکن و دیگر بازارهای غیرمولد درنیاورد؟
حتما متولیان حفظ ارزش پول ملی می دانند که با پایین آمدن ارزش پول کشور جدای از عوارض اقتصادی متعدد؛ کرامت انسانی اقشار آسیب پذیر و ضعیف جامعه درمعرض خطرقرار می گیرد وبستری برای افزایش فاصله طبقاتی و ده ها آسیب اجتماعی دیگر فراهم می شود.
* دنیای اقتصاد
- تعلل سرمایهگذاران آلمانی برای حضور در ایران
این روزنامه حامی دولت نوشته است: نشست تجاری آلمان و ایران با حضور رئیس اتاق تهران و وزیر اقتصاد، رسانه، انرژی و تکنولوژی ایالت باواریای آلمان برگزار شد. «کندی مشارکت آلمانیها در ایران» در پسابرجام، از محورهای مهم این نشست تجاری بود، بهطوری که رئیس اتاق تهران، مراتب اعتراض خود را از کندی روند همکاری آلمانیها با ایران مطرح و مشکلات بانکی را یکی از موانع اصلی توسعه تجاری بین دو کشور عنوان کرد. به گفته مسعود خوانساری، اگرچه شرکتهای مهمی از آلمان به ایران آمده و کار را شروع کردهاند، اما با وجود پتانسیل بالای آلمان و ایالت باواریا سرعت توسعه همکاریهای اقتصادی بین دو کشور آنگونه که انتظار میرود، نیست.
البته اعتراض ایرانیها در مورد کندی روند توسعه روابط ایران و آلمان در حالی مطرح میشود که فعالان اقتصادی آلمانی هم دلایل خود را برای کندی روند این همکاریها مطرح کردند. بهطوری که وزیر اقتصاد، رسانه، انرژی و تکنولوژی ایالت باواریای آلمان در نشست خصوصی خود با رئیس اتاق تهران در پاسخ به این اعتراض بیان کرد که ما در آلمان بهعنوان یک دولت در واقع آژانسی هستیم که چارچوبهای همکاری برای شرکتهای خصوصی را فراهم میکنیم تا آنها فعال شوند. وی همچنین در مورد موانع بانکی ایران و آلمان، تصریح کرد که ضوابط دست و پای ما را بسته و کار را برای ما هم سخت کرده است.
از سوی دیگر اخیرا یکی از روزنامههای آلمانی نیز طی گزارشی به این نکته اشاره کرده بود که هیجان ایرانیها برای برقراری رابطه با شرکتهای خارجی نسبت به روزهای اول پس از اجرای برجام کمرنگتر شده است.
این روزنامه همچنین از زبان فعالان اقتصادی آلمانی مینویسد: هرچند در ابتدای برجام هیجان و اشتیاق از سوی طرف ایرانی بسیار زیاد بود و خارجیها هم از این اتفاق بزرگ استقبال کردند، اما با گذر زمان، تب و تاب ایرانیها برای توسعه روابط خارجیها، فروکش کرد. به واقع آنها، ادعا میکنند که طرف ایرانی نتوانسته است که به وعدههایی که داده عمل کند. از طرفی، براساس نظرسنجی که چند ماه گذشته توسط اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان از شاخص شرایط کسبوکار در ایران صورت گرفته بود، برخی از شرکتهای آلمانی، از «امکانات دشوار تامین مالی» و «عدم شفافیت قوانین»، بهعنوان بزرگترین مشکل خود برای قدم نهادن به بازار ایران نام بردند.
* شرق
* شرق
- با پیروزی ترامپ، تمام قراردادهای پسابرجامی ایران متوقف شد
فریدون فشارکی، مدیرعامل مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا به شرق گفته است: تمام کسانی که با ایران مذاکره کرده بودند، در قراردادهای MOU (اصول و چارچوب همکاری) یا HOA (توافقنامه اصول قراردادی همکاری) خود نوشته بودند که انجام قرارداد منوط به نتایج انتخابات آمریکاست و اگر ترامپ برنده شد، مجبور نیستند قرارداد را امضا کنند و ایران هم پذیرفته بود؛ چون چاره دیگری نداشت. حال ترامپ انتخاب شده و فعلا تصمیم نگرفته است چه کند و بههمیندلیل حداقل بین شش تا ٩ ماه همه چیز به تأخیر خواهد افتاد. ایران تعداد زیادی MOU امضا کرده و یک قرارداد HOA هم در فاز ١١ پارس جنوبی با توتال امضا کرده است که همه این قراردادها در این مدت باید منتظر تعیین تکلیف آمریکا باشند.
ترامپ دو کار میتواند انجام دهد. بیرونآمدن از قرارداد هستهای امکانپذیر نیست و ترامپ برای محدودکردن ایران نیازی به لغو برجام ندارد. ترامپ میتواند به وزارت خزانهداری آمریکا دستور دهد برای انتقال پول به ایران فشار را زیاد کنند و برخلاف اوباما که فتیلهها را پایین کشیده بود، فتیله فشار بر ایران را بالا ببرد. این راحتترین و سریعترین کاری است که آمریکا برای محدودترکردن ایران میتواند در پیش بگیرد که خود، نوعی تحریم محسوب میشود و میتواند همه کارها را عقب بیندازد. این یکی از گزینههای پیشروی ترامپ است...
ممکن است ترامپ به وزارت خزانهداری آمریکا بگوید کار نقل و انتقال پول را مشکل کند؛ همین کافی است. در هر صورت بیاطلاعی از نوع عملکرد ترامپ، ناامنیای برای شرکتها به وجود آورده که سبب شده تصمیم نهایی برای امضای قرارداد را به تعویق بیندازند...
اکنون توتال با ایران موافقتنامه اصولی امضا کرده و شل و بیپی هم به موافقتنامه اصولی خیلی نزدیک هستند. چند MOU هم با چند شرکت روسی و شرکت DNO نروژی منعقد شده است، اما MOU توافق کلی است و در آنها شرکتهای غربی قید کردند منوط به این است كه وضعیت سیاسی آمریکا تغییر نکند. اگر هم قرارداد امضا نشد توافق با ایران وجود دارد و ایران میداند که اینها نمیتوانند قرارداد نهایی را امضا کنند....
مشکل این است که همه قراردادها منوط به وضعیت سیاسی آمریکاست؛ یعنی اگر آمریکا فشار زیادی وارد کند، شرکتهای خارجی قرارداد امضا نخواهند کرد اما قراردادها جاذبه دارند و برای ایران و طرف مقابل خوب هستند، زیرا از قرارداد عراق جذابتر هستند اما مشکلات قرارداد عراق را ندارند. اگر کلینتون انتخاب میشد، همه این قراردادها تا یکی، دو ماه آینده امضا میشد، اما اکنون همه چیز متوقف شده است. بههرحال شرکتهای خارجی دو خواسته داشتند؛ برندهشدن آقای روحانی و خانم کلینتون. خانم کلینتون که برنده نشده و زمان انتخابات ایران هم که هنوز فرا نرسیده است. در این شرایط مشکل است کسی بخواهد قبل از انتخابات در ایران به صورت نهایی قرارداد امضا کند...
نمیتوانم تصور کنم اگر ترامپ جهت مخالف ایران را در پیش بگیرد، شرکتهای غیرآمریکایی و آمریکایی به ایران بیایند. اگر آمریکا به آنها نهیب بزند که عواقب بدی برایشان خواهد داشت، همه عقب میکشند... مستقیم اعلام میکنند که این کار را انجام ندهید. امروز در آمریکا سرباز مهم نیست. قبلا آمریکا لشکرکشی میکرد اما اکنون وزارت خزانهداری آمریکا میتواند کاری کند که از کار ارتش مهمتر باشد و آن توقف انتقال پول است. اکنون مجلس شورای آمریکا قانونی را گذرانده که باید به سنا و بعد به دست آقای اوباما برسد که مضمون آن، این است که اگر ایران میخواهد بویینگ بخرد، میتواند اما نمیتواند پولش را بپردازد. بویینگ که دیوانه نیست هواپیما بفروشد اما پولش را نگیرد. در نتیجه همه چیز منتفی میشود و ایران نمیتواند هواپیمای بویینگ بخرد...
اگر آمریکا تعیین کند که با ایران معامله نکنند، کسی نمیتواند کاری کند. اکنون توتال از ایران نفت میخرد اما وقتی انتقال پول به مشکل بخورد، کسی نمیتواند با آن بجنگد و کاری کند. ممکن است انتخابات آمریکا برای آنها اهمیتی نداشته باشد اما قطعا تحریم آمریکا برای آنها مهم است. بعید میدانم شرکتی جرئت کند چنین بگوید...
برای شرکتهای آسیایی هم به همین صورت است. ممکن است چین و روسیه بگویند برای ما مهم نیست ولی برای ژاپن و کره و بقیه این موضوع مهم است. همه قراردادها در بالادستی و میاندستی و پاییندستی متوقف خواهند شد.